شناسهٔ خبر: 75729003 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش|

فلج ساختاری در دولت فدرال؛ فروپاشی مدیریتی آمریکا از زمین تا آسمان

تعطیلی بی‌سابقه دولت آمریکا، نشانه‌ای از فرسایش درونی ساختار فدرال است؛ بحرانی که از کنگره آغاز شد و حالا صنعت هوانوردی، یکی از دقیق‌ترین سامانه‌های اجرایی جهان، را به مرز فلج رسانده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، با تداوم طولانی‌ترین تعطیلی دولت در تاریخ ایالات متحده، چرخ‌های اقتصاد و زیرساخت‌های حیاتی این کشور یکی‌یکی از حرکت بازمی‌مانند. در تازه‌ترین نشانه از این فروپاشی، وزارت حمل‌ونقل آمریکا اعلام کرده است که در صورت ادامه بحران بودجه، پروازهای داخلی تا ۲۰ درصد کاهش خواهد یافت. آنچه زمانی نشانه «ابرقدرتی آمریکا» در نظم و فناوری بود، اکنون به تصویری از ناتوانی، آشفتگی و بی‌ثباتی در مدیریت فدرال تبدیل شده است.

 

فلج ساختاری در دولت فدرال؛ فروپاشی مدیریتی آمریکا از زمین تا آسمان

 

آسمانی که دیگر امن نیست

در شرایطی که میلیون‌ها آمریکایی درگیر پیامدهای مستقیم تعطیلی دولت هستند، حالا بحران به آسمان رسیده است. وزیر حمل‌ونقل ایالات متحده، شان دافی، هشدار داده که در صورت تداوم تعطیلی دولت، شرکت‌های هواپیمایی مجبور به کاهش اجباری پروازهای خود تا سقف ۲۰ درصد خواهند شد. این تصمیم پس از آن گرفته شد که اداره هوانوردی فدرال (FAA) ناچار شد برای کاهش فشار بر کنترلرهای هوایی و کارکنان بدون حقوق خود، به کاهش پروازها در ۴۰ فرودگاه اصلی کشور دست بزند.

در نگاه نخست، این تصمیم صرفاً یک اقدام فنی به‌نظر می‌رسد؛ اما در عمق ماجرا، نشانه‌ای از فلج‌شدن دستگاه اداری ایالات متحده است. کشوری که سال‌ها نظام هوایی خود را نمونه‌ای از کارآمدی، فناوری و نظم معرفی می‌کرد، اکنون در مدیریت ابتدایی‌ترین خدمات عمومی، از پرداخت حقوق کارکنان گرفته تا کنترل پروازها، درمانده است.

در حال حاضر بیش از ۱۳ هزار کنترلر پرواز و ۵۰ هزار نیروی امنیتی فرودگاه بدون دریافت دستمزد کار می‌کنند. خستگی، نارضایتی و فرسودگی روانی کارکنان سبب شده تا بین ۲۰ تا ۴۰ درصد نیروها در روزهای اخیر سر کار حاضر نشوند. نتیجه، موجی از لغو و تأخیر پروازها است که نه فقط آمریکا، بلکه بخش‌هایی از شبکه هوایی جهانی را نیز مختل کرده است.

 

سقوط مدیریتی؛ زمانی که دولت خود عامل بحران است

در کشوری که بیش از یک قرن نماد «سرمایه‌داری کارآمد» معرفی می‌شد، اکنون دولت فدرال خود به عامل اصلی بی‌ثباتی بدل شده است. تعطیلی دولت (Government Shutdown) مفهومی است که تقریباً در هیچ کشور توسعه‌یافته دیگری دیده نمی‌شود؛ اما در ایالات متحده به پدیده‌ای تکرارشونده تبدیل شده است—زمانی که اختلافات حزبی بر سر بودجه و سیاست‌های اقتصادی، اداره‌ی کل کشور را فلج می‌کند.

تعطیلی فعلی که از اول اکتبر آغاز شده، اکنون در حال شکستن رکورد تاریخی خود است و به بیش از ۳۸ روز رسیده است. در این مدت، هزاران کارمند فدرال بدون حقوق مانده‌اند، خدمات اجتماعی متوقف شده و حالا صنعت حمل‌ونقل هوایی به مرز فروپاشی نزدیک می‌شود.

اما در سطحی عمیق‌تر، بحران فعلی نمایانگر چیزی فراتر از اختلافات حزبی است؛ این بحران نشانه‌ای از شکست ساختاری در مدل حکمرانی آمریکایی است—مدلی که بیش از دو قرن بر پایه‌ی «توازن قوا» بنا شده، اما در عمل به صحنه‌ای از گروگان‌گیری سیاسی تبدیل شده است.

در چنین سیستمی، هر حزب برای فشار بر رقیب، بودجه کشور را متوقف می‌کند؛ نتیجه آن است که حقوق مردم عادی و عملکرد نهادهای حیاتی قربانی جنگ قدرت در واشنگتن می‌شود. به‌بیان دیگر، سیاست در آمریکا به ابزار باج‌گیری از ملت تبدیل شده است.

 

فلج ساختاری در دولت فدرال؛ فروپاشی مدیریتی آمریکا از زمین تا آسمان

 

پروازهای لغوشده، نماد زمین‌گیر شدن ابرقدرت

در روز جمعه، چهار شرکت بزرگ هواپیمایی آمریکا—آمریکن ایرلاینز، دلتا، ساوث‌وست و یونایتد ایرلاینز—بیش از ۷۰۰ پرواز داخلی را لغو کردند. این رقم قرار است تا سه‌شنبه آینده به ۶ درصد از کل پروازها افزایش یابد.
اما اهمیت این اعداد در خودِ لغو پروازها نیست، بلکه در پیامی است که به جهان مخابره می‌کند:

آمریکا، کشوری که زیرساخت هوایی‌اش روزگاری نمونه‌ی «نوآوری صنعتی» بود، امروز در اثر اختلافات سیاسی، به‌طور مستقیم توان عملیاتی خود را از دست داده است. این بحران نه‌تنها بر میلیون‌ها مسافر تأثیر گذاشته، بلکه اعتماد جهانی به زیرساخت‌های حمل‌ونقل آمریکا را نیز خدشه‌دار کرده است.

رابرت آیزوم، مدیرعامل آمریکن ایرلاینز، در گفت‌وگو با CNBC اعتراف کرد:

«در کوتاه‌مدت شاید تأثیر چندانی نبینیم، اما این سطح از لغو پروازها اگر ادامه یابد، برای صنعت و مردم فاجعه‌بار خواهد بود.»

این سخن در ظاهر آرام است، اما عملاً تأییدی بر آن است که صنعت حمل‌ونقل هوایی آمریکا به‌دلیل سیاست‌های دولت، وارد مسیر سقوط تدریجی شده است.

 

کد ویدیو
دانلود ویدیو
<div id="video-display-embed-code_3131005" ><script type="text/JavaScript" src="https://snn.ir/fa/news/play/embed/1328633/3131005?width=600&height=400"></script></div>

 

خشم عمومی و سقوط اعتماد به دولت

از نیویورک تا سان‌فرانسیسکو، مردم آمریکا با واقعیتی روبه‌رو شده‌اند که شاید دهه‌ها تصورش را نمی‌کردند: دولتی که توان اداره خود را ندارد. تصاویر صف‌های طولانی مسافران در فرودگاه‌ها، تابلوهای پر از پروازهای لغوشده، و خلبانانی که از خستگی و بی‌پاسخ‌گویی کنترلرها شکایت دارند، اکنون به تصویری روزمره تبدیل شده است.

در همین حال، فرماندار نیویورک کِتی هوکول در واکنش به بحران نوشت:

«تعطیلی دولت، آمریکا را درست در آستانه تعطیلات زمین‌گیر کرده است.»

این اظهارنظر، بازتابی از ناامیدی گسترده‌ای است که در میان شهروندان وجود دارد. آمریکایی‌ها امروز می‌بینند که چگونه نهادهایی که زمانی مظهر «قدرت ملی» بودند، اکنون در اثر فساد سیاسی، دوگانگی حزبی و بی‌کفایتی مدیریتی از درون فروپاشیده‌اند.

 

ریشه بحران؛ سیاست‌زدگی ساختار فدرال و فرسایش نظام تصمیم‌گیری

آنچه امروز در آسمان آمریکا رخ می‌دهد—از لغو پروازها تا هشدار کاهش ۲۰درصدی عملیات هوایی—تنها یکی از نشانه‌های بحران بزرگ‌تری است که در بطن ساختار حکمرانی این کشور جریان دارد. نظام سیاسی آمریکا بر مبنای رقابت حزبی و سازوکار چانه‌زنی میان کنگره و کاخ سفید طراحی شده است، اما در دهه‌های اخیر این رقابت به دشمنی تمام‌عیار بدل شده است؛ به‌گونه‌ای که اداره‌ی کشور قربانی درگیری ایدئولوژیک دو حزب اصلی شده است.

جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها اکنون بیش از آنکه نماینده مردم باشند، نماینده منافع اقتصادی گروه‌های خاص‌اند؛ از صنایع تسلیحاتی گرفته تا وال‌استریت. تعطیلی دولت نه تصادفی، بلکه نتیجه مستقیم فرسودگی نظام تصمیم‌گیری فدرال است—نظامی که هر ساله بر سر بودجه، بیمه درمانی یا مالیات، خود را در بحران فرو می‌برد.

تعطیلی کنونی دقیقاً چنین وضعیتی را نشان می‌دهد: جمهوری‌خواهان در کنگره با طرحی که می‌تواند به کاهش یارانه‌های اجتماعی و بیمه درمانی منجر شود، مانع تصویب بودجه شده‌اند. دولت ترامپ نیز، به‌جای یافتن راه‌حلی برای تأمین مالی نهادهای حیاتی، از بحران به عنوان ابزار فشار سیاسی استفاده می‌کند تا امتیازات حزبی بیشتری بگیرد.

در نتیجه، دولت فدرال که باید حافظ نظم و خدمات عمومی باشد، خود به عامل اختلال و ناامنی اجتماعی تبدیل شده است.

 

سقوط نمادهای کارآمدی آمریکایی

صنعت هوانوردی، نماد تاریخی توان فنی و مدیریتی ایالات متحده است. کشوری که نخستین خطوط هوایی تجاری جهان را راه‌اندازی کرد و در طول قرن بیستم به بزرگ‌ترین مرکز حمل‌ونقل هوایی دنیا بدل شد، اکنون در اثر تصمیمات سیاسی کورکورانه به نقطه‌ای رسیده که نمی‌تواند حقوق کارکنان خود را پرداخت کند.

در نگاه تحلیلی، این بحران فقط مسئله‌ای اداری نیست؛ بلکه نشانه‌ای از فروپاشی ظرفیت نهادی دولت مدرن آمریکاست. این کشور سال‌ها با تبلیغ کارآمدی بوروکراسی خود، به دیگران درس «مدیریت عمومی» می‌داد، اما امروز همان سیستم به‌قدری شکننده شده که با هر اختلاف حزبی فرو می‌پاشد.

وقتی ۱۳ هزار کنترلر پرواز بدون حقوق کار می‌کنند، یعنی امنیت هوایی ملی به گروگان سیاست داخلی گرفته شده است. وقتی ۵۰ هزار مأمور امنیتی فرودگاه‌ها در شرایط بی‌ثباتی شغلی‌اند، یعنی دولت حتی توان تأمین ابتدایی‌ترین خدمات امنیتی را ندارد. این وضعیت دیگر یک اختلال موقت نیست؛ بلکه نماد از دست رفتن اقتدار اجرایی است.

 

اقتصاد گروگان سیاست

تعطیلی دولت، آثار فوری و گسترده‌ای بر اقتصاد آمریکا گذاشته است. کاهش پروازها به‌تنهایی میلیون‌ها دلار زیان روزانه به شرکت‌های هواپیمایی و فرودگاه‌ها وارد کرده است. هزاران کارگر پاره‌وقت، رانندگان، کارکنان خدماتی و شرکت‌های تدارکاتی، در معرض بیکاری موقت قرار گرفته‌اند.

اما تأثیر واقعی این بحران، فراتر از ارقام است. اقتصاد آمریکا در حال ورود به مرحله‌ای از بی‌اعتمادی سیستماتیک است. سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به وضوح می‌بینند که بزرگ‌ترین اقتصاد جهان، دیگر حتی قادر به تضمین استمرار خدمات دولتی خود نیست.

این امر نه‌تنها ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش داده، بلکه باعث نوسان در بازار سهام، افزایش نرخ بیمه ریسک و کاهش اعتماد عمومی به دلار آمریکا شده است. به عبارت دیگر، سیاست‌زدگی در واشنگتن در حال تضعیف ستون‌های اصلی نظام مالی آمریکاست.

 

بحران مشروعیت و فرسایش اعتماد عمومی

در سطح اجتماعی، تعطیلی دولت باعث بی‌اعتمادی گسترده شهروندان به نهادهای فدرال شده است. از نظر بسیاری از آمریکایی‌ها، دولت دیگر نه حافظ امنیت، بلکه منبع بی‌نظمی است.

در نظرسنجی‌های اخیر، بیش از ۶۰ درصد مردم گفته‌اند که از عملکرد دولت ناراضی‌اند و بیش از نیمی، ساختار سیاسی کشور را «شکست‌خورده» توصیف کرده‌اند. این میزان نارضایتی یادآور بحران دهه ۱۹۷۰ پس از ماجرای واترگیت است، اما تفاوت بزرگ این است که امروز، بحران از درون ساختار اجرایی و اقتصادی برخاسته، نه صرفاً از فساد سیاسی.

از سوی دیگر، رفتار دولت ترامپ در استفاده از این بحران برای فشار بر مخالفان سیاسی، نشانه‌ای از سیاسی‌سازی تمام‌عیار دولت فدرال است. ترامپ و حزب جمهوری‌خواه با تبدیل «غذا، حقوق و امنیت پرواز» به ابزار چانه‌زنی، عملاً اصول اخلاقی حکومت‌داری را زیر پا گذاشته‌اند. این رفتار، دولت آمریکا را در چشم مردم خود و جهان، بی‌مسئولیت و غیرقابل اعتماد جلوه داده است.

 

بحران در تصویر جهانی آمریکا

ایالات متحده سال‌ها خود را به‌عنوان «الگوی نظم، فناوری و مدیریت بحران» به جهان معرفی می‌کرد. اما امروز، همان کشوری که دیگران را به شفافیت، کارآمدی و پاسخ‌گویی دعوت می‌کرد، درگیر فلج اداری و فروپاشی خدمات عمومی شده است.

برای متحدان آمریکا در اروپا و شرق آسیا، این بحران پیام خطرناکی دارد: آمریکا دیگر آن شریک باثبات سابق نیست. وقتی دولت فدرال قادر به اداره سیستم هوایی خود نیست، چگونه می‌تواند رهبری نظام مالی جهانی یا تعهدات امنیتی خود را تضمین کند؟

از منظر رقابت ژئوپلیتیکی، این وضعیت به سود رقبایی مانند چین و روسیه تمام می‌شود. در حالی که واشنگتن درگیر اختلافات حزبی و تعطیلی نهادهای خود است، پکن و مسکو در حال تقویت نفوذ خود در ساختارهای اقتصادی و امنیتی جهانی هستند.

 

رسانه‌ها و افکار عمومی؛ صدای بحران

رسانه‌های آمریکایی نیز اکنون در میانه دوگانگی قرار دارند: بخشی از آن‌ها می‌کوشند بحران را کوچک جلوه دهند تا از دولت حمایت کنند، اما بخش دیگری از مطبوعات و شبکه‌های مستقل، با تیترهایی چون «آمریکا در آستانه فلج ملی» یا «دولت خاموش، ملت خشمگین»، به شدت از وضعیت موجود انتقاد کرده‌اند.

در شبکه‌های اجتماعی، هزاران کارمند فدرال از شرایط کاری خود بدون حقوق می‌نویسند و مسافران خشمگین، تصاویری از صف‌های طولانی و تابلوهای پر از لغو پرواز منتشر می‌کنند. این موج اعتراضی دیجیتال، به‌نوعی بازتاب شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت سیاسی است؛ شکافی که هر روز عمیق‌تر می‌شود.

 

سقوط از درون

آنچه امروز در ایالات متحده جریان دارد، صرفاً یک بحران اداری نیست؛ بلکه نشانه‌ای از فروپاشی درونی نظم آمریکایی است—نظمی که بر پایه سرمایه‌داری، بوروکراسی متمرکز و سیاست حزبی بنا شده بود.
وقتی کشوری نمی‌تواند حتی پروازهای داخلی‌اش را بدون دخالت سیاسی اداره کند، ادعای آن درباره رهبری جهان پوچ به‌نظر می‌رسد.

تعطیلی دولت آمریکا، نمادی از افول عقلانیت مدیریتی در بزرگ‌ترین اقتصاد دنیاست. از بحران مالی ۲۰۰۸ تا حمله به کنگره در ۲۰۲۱ و اکنون فلج شدن دولت در ۲۰۲۵، همه و همه نشان می‌دهند که نظام حکمرانی آمریکا بیش از هر زمان دیگری آسیب‌پذیر و دچار فروپاشی درونی است.

ایالات متحده امروز بیش از هر زمان دیگر، گرفتار تناقضی بنیادین است: قدرت نظامی و ضعف مدیریتی، ثروت عظیم و فقر ساختاری در تصمیم‌گیری.
به‌عبارتی، سقوط این کشور نه از بیرون، بلکه از درون ساختار خود آغاز شده است.