به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ ۲۸ سال پس از آنکه عربستان سعودی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر به یاری پاکستان شتافت و در اوج تحریمهای جهانی روزانه ۵۰ هزار بشکه نفت رایگان در اختیار اسلامآباد قرار داد، پیمان دفاعی تازهای که میان ریاض و اسلامآباد امضا شده واکنون در تهران نیز زمزمههایی از پیوستن احتمالی ایران به این توافق شنیده میشود تحولی که اگر تحقق یابد، ممکن است یکی از مهمترین بازآراییهای امنیتی خاورمیانه در دهههای اخیر را رقم بزند.
ریشههای تاریخی یک اتحاد نانوشته
روابط عربستان سعودی و پاکستان سابقهای طولانی در همکاریهای امنیتی و نظامی دارد؛ همکاریای که در دهههای گذشته بارها در بزنگاههای تاریخی، نقش تعیینکنندهای ایفا کرده است. سال ۱۹۹۸ میلادی، زمانی که پاکستان در پاسخ به آزمایش اتمی هند نخستین بمب هستهای خود را آزمایش کرد، تحریمهای سنگینی از سوی ایالات متحده و غرب علیه اسلامآباد اعمال شد.
در همان دوران، ریاض تصمیم گرفت روزانه ۵۰ هزار بشکه نفت رایگان به پاکستان ارسال کند تا بخشی از فشار تحریمها را جبران کند. اقدامی که به گفته فیروزخان، ژنرال بازنشسته پاکستانی و نویسنده کتابی درباره تاریخ برنامه هستهای کشورش، «نقش حیاتی در ادامه فعالیت برنامه هستهای پاکستان داشت».
به پاس این حمایتها، پاکستان بعدها یکی از شهرهای خود را به نام ملک فیصل نامگذاری کرد؛ نمادی از دوستی و همپیمانی میان دو ملت.
روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵، شهباز شریف نخستوزیر پاکستان به همراه ژنرال عاصم منیر، فرمانده کل ارتش این کشور، در سفری رسمی به ریاض رفت و با محمد بنسلمان، ولیعهد و حاکم دوفاکتوی عربستان سعودی دیدار کرد. نتیجه این سفر امضای توافقی دفاعی و امنیتی بیسابقه بود که بنا بر اعلام وزارت خارجه پاکستان، «هرگونه تجاوز به یکی از دو کشور را تجاوز به هر دو کشور» تلقی میکند.
بیانیه رسمی ریاض و اسلامآباد تأکید داشت که هدف توافق، «توسعه ابعاد همکاری دفاعی و تقویت بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز» است. هرچند در این پیمان هیچ اشاره مستقیمی به سلاح هستهای نشده، اما ناظران منطقهای آن را گامی در جهت «بازسازی ساختار امنیتی خاورمیانه» میدانند.
زنگ خطر در دهلینو
در دهلینو، امضای این پیمان به عنوان یک تحول نگرانکننده تلقی شد. اندیشکده ایتالیایی مطالعات سیاسی بینالمللی در تحلیلی نوشت که توافق عربستان و پاکستان در زمانی صورت میگیرد که روابط ریاض و هند در گرمترین وضعیت خود در دهههای اخیر قرار دارد. با این حال، نزدیکی تازه عربستان به اسلامآباد ممکن است جایگاه هند را به عنوان شریک آسیایی منتخب سعودیها تضعیف کند.
از منظر اقتصادی نیز نگرانیهایی درباره آینده کریدور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا (IMEC) مطرح شده است؛ پروژهای که قرار بود عربستان و امارات را به محور اتصال هند و اروپا تبدیل کند. کارشناسان معتقدند چرخش استراتژیک ریاض به سوی اسلامآباد میتواند اعتماد سیاسی دهلینو را متزلزل کرده و بر سرنوشت این کریدور سایهای از تردید بیفکند.
در سوی دیگر، تحلیلگران چینی تصویری متفاوت ارائه میدهند. «لی شیجون»، پژوهشگر مرکز تحقیقات چین و عرب در پکن، در گفتوگویی با شینهوا تأکید کرده که پیمان دفاعی میان عربستان و پاکستان نتیجه «روند طبیعی متنوعسازی سیاست امنیتی ریاض» است، نه واکنشی فوری به رویدادی خاص.
به گفته او، عربستان در سالهای اخیر با در نظر گرفتن عوامل انرژی، ژئوپلیتیک و امنیتی، روابط خود با پاکستان را بهشدت گسترش داده و اکنون بهدنبال الگوسازی برای مفهوم دفاع جمعی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است مفهومی که تا پیش از این بیشتر یادآور ساختار ناتو بود.
تمایل ایران برای پیوستن به توافق
در تهران، اظهارات اخیر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، گمانهزنیها درباره تمایل کشور به پیوستن به این پیمان را تقویت کرد. قالیباف در گفتوگویی با شبکه پاکستانی «جیو نیوز» گفت:«ایران نیز میتواند به این معاهده بپیوندد. کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی باید همانند ناتو، ارتشی مشترک تشکیل دهند.»
او با اشاره به وضعیت بحرانی غزه هشدار داد که اعزام نیروهای کشورهای اسلامی به این منطقه نباید به تقویت تسلط رژیم صهیونیستی بینجامد و افزود: «هرگونه حضور نظامی باید صرفاً با هدف حفاظت از فلسطینیان و کمک به مردم غزه باشد.»
از آشتی ۲۰۲۳ تا همکاری امنیتی ۲۰۲۵
رسانههای سعودی در ماههای اخیر روایتی متفاوت و آشتیجویانهتر نسبت به ایران در پیش گرفتهاند. پس از توافق آشتی در پکن، که روابط دو کشور را پس از هفت سال قطع بازسازی کرد، پوشش رسانهای ریاض نسبت به تهران با احتیاط همراه بود. اما از ابتدای سال ۲۰۲۵، نشانههایی از تغییر لحن آشکار دیده میشود.
سفر تاریخی خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران در آوریل گذشته یکی از مهمترین مصادیق این تغییر بود. روزنامه «الریاض» در یادداشتی نوشت:«عربستان و ایران دو کشور با وزن بالا در منطقه هستند که همکاری میان آنها میتواند ثبات و توسعه پایدار را به خاورمیانه بازگرداند.»
در ۹ سپتامبر، حمله ناگهانی رژیم اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر، شوک گستردهای به منطقه وارد کرد. تنها یک هفته بعد، عربستان و پاکستان پیمان دفاعی متقابل خود را نهایی کردند. این همزمانی، به گفته ناظران، تصادفی نبود و نشان میداد که ریاض در حال تقویت رویکرد امنیتی فعالتری در برابر تهدیدهای منطقهای است.
در همین حال، تنها یک روز پیش از امضای پیمان، ریاض میزبان علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود. این دیدار به گفته رسانههای سعودی، بر «گسترش همکاریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی» متمرکز بوده است.
در صورت تحقق ایده پیوستن ایران به پیمان دفاعی ریاض–اسلامآباد، موازنه قدرت در منطقه وارد مرحلهای تازه خواهد شد. از یک سو، حضور سه قدرت نظامی مهم مسلمان ایران، عربستان و پاکستان میتواند زمینهساز شکلگیری یک ساختار بازدارندگی اسلامی در برابر تهدیدهای خارجی باشد.