در حالی که جهان هنوز از تبعات رقابتهای تسلیحاتی قرن بیستم رهایی نیافته، تصمیم جدید دونالد ترامپ برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای، موجی از نگرانی و هشدار در میان تحلیلگران بینالمللی برانگیخته است. بسیاری از کارشناسان معتقدند این اقدام نه از سر نیاز نظامی، بلکه تلاشی سیاسی برای نمایش قدرت و جبران ضعفهای داخلی و بینالمللی اوست؛ تصمیمی که در صورت اجرا میتواند تعادل شکننده امنیت جهانی را از هم بگسلد و جهان را به دوران پرتنش جنگ سرد بازگرداند.
«عابد اکبری» کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره دستور دونالد ترامپ برای انجام آزمایش اتمی و تبعات آن بر امنیت جهان اظهار کرد: دستور ترامپ برای آغاز آزمایشهای هستهای، بیش از آنکه تصمیمی نظامی باشد، اقدامی سیاسی و نمایشی است. او تلاش دارد از زبان قدرت سخت، ضعفهای سیاسی و بینالمللی خود را بپوشاند.
آنچه امروز در حال شکلگیری است، بازتولید همان منطق خطرناک دوران جنگ سرد است؛ ناامنی متقابل به جای بازدارندگی پایدار
وی افزود: این دستور نشان میدهد که در ذهن ترامپ، بازدارندگی با نمایش تهدید تعریف میشود نه با مدیریت مسئولانه قدرت. بازگشت به سیاست آزمایش اتمی یعنی بازگشت به تفکر قرن بیستم؛ یعنی بازگشت به روزگاری که آمریکا تصور میکرد هر بحران جهانی را میتوان با یک «نمایش تسلیحاتی» حل کرد. چنین رویکردی نه تنها امنیت نمیآورد، بلکه همان نظم هستهای شکنندهای را که دههها برای حفظ آن تلاش شده بود، متزلزل میکند.
بازتولید منطق خطرناک جنگ سرد
اکبری در پاسخ به این پرسش که آیا جهان دوباره وارد رقابت اتمی میشود، تصریح کرد: واقعیت این است که با چنین تصمیماتی، ما عملاً در آستانه رقابت جدیدی قرار گرفتهایم. روسیه در واکنش، از آمادگی برای آزمایش سخن گفته و چین نیز طبیعتاً نمیتواند در برابر تهدید مستقیم واشنگتن بیتفاوت بماند.
وی ادامه داد: آنچه امروز در حال شکلگیری است، بازتولید همان منطق خطرناک دوران جنگ سرد است؛ ناامنی متقابل به جای بازدارندگی پایدار. جهان بعد از ۱۹۹۱ تلاش کرد بر مبنای همکاری و کنترل تسلیحات پیش برود، اما اکنون آمریکا خود در حال شکستن آن قواعد است. در حالی که جهان با بحرانهای زیستمحیطی، مهاجرت و جنگهای منطقهای دستوپنجه نرم میکند، بازگشت به مسابقه هستهای نه عقلانی است و نه اخلاقی.
پوپولیسم نظامیگرای آمریکایی پشت تهدیدهای ترامپ
وقتی قدرتهای بزرگ یکییکی از رژیمهای کنترل تسلیحات خارج میشوند و زبان تهدید جایگزین گفتوگو میشود، فاصله میان «بحران» و «برخورد» کوتاه میشود
کارشناس مسائل بینالملل در بخش دیگری از سخنانش درباره چرایی اتخاذ چنین سیاستی از سوی ترامپ اظهار کرد: رفتار ترامپ بیش از هر چیز بازتاب پوپولیسم نظامیگرای آمریکاست. او در فضای سیاست داخلی، از زبان تهدید استفاده میکند تا ضعف در سیاست خارجی خود را پنهان کند.
وی تصریح کرد: ترامپ میداند بخشی از افکار عمومی جامعه آمریکا با این نوع ادبیات «ما قویتر از همه هستیم» احساس غرور میکنند، اما این تهدیدها در سطح بینالمللی هزینههای سنگینی دارد؛ از جمله افزایش بیاعتمادی، تشدید رقابت تسلیحاتی و تضعیف اعتبار اخلاقی آمریکا. چنین زبانی نه نشانه قدرت بلکه نشانه اضطراب قدرتی است که جایگاه خود را در نظام جهانی در حال تغییر میبیند.
جهان در آستانه اشتباه محاسباتی خطرناک
اکبری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا این تحولات میتواند جرقهای برای جنگ جهانی سوم باشد، گفت: نه، هنوز نه. اما باید اعتراف کرد که روندی خطرناک آغاز شده است. وقتی قدرتهای بزرگ یکییکی از رژیمهای کنترل تسلیحات خارج میشوند و زبان تهدید جایگزین گفتوگو میشود، فاصله میان «بحران» و «برخورد» کوتاه میشود.
وی تأکید کرد: جهان امروز نه با تصمیم آگاهانه برای جنگ، بلکه با خطر اشتباه محاسباتی مواجه است. در چنین فضایی، هر حادثهای در خلیج فارس، تایوان یا شرق اروپا میتواند ماشهی درگیری بزرگتری را بچکاند. بنابراین، سخن گفتن از «آزمایش اتمی» دیگر صرفاً موضوعی فنی نیست؛ بلکه بازی با نظم امنیتی جهان است.
مهار چین با تهدید نظامی، اعتراف به ضعف آمریکا
از ویتنام تا عراق و افغانستان، تجربه تاریخی نشان داده هرگاه آمریکا کوشیده با افزایش قدرت نظامی صلح را تضمین کند، نتیجه معکوس گرفته است
این کارشناس بینالملل در ادامه با اشاره به هدف اصلی سیاست هستهای ترامپ گفت: بیتردید ترامپ آشکارا چین را هدف قرار داده و از رشد توان هستهای پکن بهعنوان «تهدید برتری آمریکا» سخن گفته است. اما این رویکرد در واقع اعتراف به ضعف است. مهار چین با تهدید نظامی ممکن نیست.
وی افزود: چین برخلاف شوروی دهه ۱۹۸۰، در دل نظام اقتصادی جهانی حضور دارد و رویارویی مستقیم با آن، هزینههای اقتصادی سنگینی برای خود آمریکا دارد. از همینرو، سیاست مهار از طریق تهدید هستهای نهتنها کارآمد نیست بلکه میتواند موجب تسریع نظامیسازی چین شود. واشنگتن در واقع چرخهای از ناامنی را به جریان میاندازد که خودش قربانی نخست آن خواهد بود.
«صلح از طریق قدرت» یا «ناامنی از طریق تکبر»؟
اکبری با تأکید بر تناقض میان شعار و رفتار ترامپ عنوان کرد: ترامپ شعار «صلح از طریق قدرت» را تکرار میکند، اما در عمل به دنبال صلح نیست؛ او به دنبال سلطه از طریق هراس است. تجربه تاریخی نشان داده هرگاه آمریکا کوشیده با افزایش قدرت نظامی صلح را تضمین کند، نتیجه معکوس گرفته است؛ از ویتنام تا عراق و افغانستان.
وی خاطرنشان کرد: آزمایش اتمی نماد همان طرز فکر خطرناکی است که گمان میکند امنیت با سلاح حاصل میشود، نه با عقلانیت و گفتوگو. جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به گفتوگو، چندجانبهگرایی و کنترل تسلیحات نیاز دارد، اما ایالات متحده در حال فرار از همه این سازوکارهاست. در واقع، سیاست «صلح از طریق قدرت» ترامپ در عمل به «ناامنی از طریق تکبر» تبدیل شده است.
این کارشناس مسائل بینالملل در جمعبندی سخنان خود تأکید کرد: آنچه اکنون شاهدیم تداوم بحران رهبری در غرب است. آمریکا، که خود را معمار نظم جهانی میدانست، امروز با تصمیمهای هیجانی و شخصیگرایانه، همان نظمی را تهدید میکند که دههها از آن برای مشروعیت خود بهره برد. جهان در آستانه دوران جدیدی است؛ نه الزاماً جنگ جهانی سوم، اما قطعاً عصری که در آن «قدرت» دیگر بدون مسئولیت نمیتواند دوام آورد.
انتهای پیام/