در این میان، هوش مصنوعی نه یک دشمن که یک همراه قدرتمند برای رسیدن به این هدف است. در واقع میتوان گفت سازمانی که پیوند هوشمند بین انسان و ماشین را درک کند، در اقتصاد پرتلاطم امروز نه تنها ماندگار میماند، بلکه پیشتاز نیز خواهد بود.
هوش مصنوعی به ما کمک میکند تا حجم عظیم اطلاعات را پردازش کنیم، الگوهای پنهان را ببینیم و تصمیمات بهتری بگیریم. اما نکته کلیدی در این میان، تقویت مهارتهای انسانی است. در دنیای امروز، تنها یادگیری یک مهارت فنی کافی نیست و باید توانایی فکر کردن، تحلیل و پرسیدن سؤالهای درست را در خود پرورش دهیم.
هرچند هوش مصنوعی میتواند دادههای مورد نیاز را به ما بدهد، اما این ذهن خلاق و نقاد ماست که باید از آن دادهها راهحلهای نو خلق کند. در چنین فضایی، هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بیش از هر زمان دیگری اهمیت مییابد.
ماشینها میتوانند محاسبات پیچیده انجام دهند، اما درک احساسات همکاران، مدیریت استرس تیم و هدایت جمع در شرایط سخت، هنوز یک قابلیت کاملاً انسانی است. سازمانها در آینده به جای اینکه فقط به کارکنان دستور بدهند، باید محیطی ایجاد کنند که هر فرد احساس کند میتواند یاد بگیرد و در مراحل آزمون و خطا، حتی گاهی بدون ترس از تنبیه، اشتباه کند.
اینجاست که نقش هوش مصنوعی در شخصیسازی آموزش، خودنمایی میکند. هوش مصنوعی میتواند برای هر فرد، بر اساس نیاز و سرعت یادگیریاش، یک مسیر آموزشی ویژه طراحی و به او کمک کند تا مهارتهای جدید را دقیقاً در لحظهای که به آن نیاز دارد، در جریان کار بیاموزد.
توسعه شایستگی در عصر هوش مصنوعی به این معناست که ما انسانها بر تواناییهای منحصربهفرد خود مانند خلاقیت، همدلی، تفکر استراتژیک و اخلاق تمرکز کنیم و برای تقویت این قابلیتها، از هوش مصنوعی بهره بگیریم.
مدرس و مشاور آموزشهای سازمانی
منبع: روزنامه ایران ۱۷ آبان ۱۴۰۴