به گزارش سرویس بینالملل جماران، نیویورک تایمز نوشت: چند هفته پیش از آنکه سودان درگیر یک جنگ داخلی فاجعهبار شود، یکی از ثروتمندترین مردان خاورمیانه، شیخ منصور بن زاید آل نهیان، یکی از معماران این آشوب را در کاخ باشکوه خود در خلیج فارس پذیرفت. شیخ منصور، برادر کوچکتر حاکم قدرتمند امارات متحده عربی، در غرب بهعنوان مجموعهدار کشتیهای تفریحی فوقلوکس و اسبهای مسابقه شناخته میشود و شاید بیشتر بهعنوان مالک باشگاه فوتبال منچسترسیتی، تیم بسیار موفق انگلیسی، شهرت دارد. سال گذشته تیم او در نیویورک مجوز ساخت یک ورزشگاه فوتبال ۷۸۰ میلیون دلاری در منطقه کوئینز را دریافت کرد؛ نخستین ورزشگاه از نوع خود در شهر.
با این حال، او در فوریه ۲۰۲۳ آشکارا از فرماندهای بدنام از بیابانهای غرب سودان پذیرایی میکرد — فردی که با کودتا به قدرت رسیده بود، از طریق طلای غیرقانونی ثروت اندوخته و به جنایتهای گسترده و فجیع متهم بود. این دو نفر پیشتر نیز یکدیگر را میشناختند. شیخ منصور دو سال قبل از آن، در یک نمایشگاه تسلیحات در امارات از ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی) استقبال کرده بود؛ جایی که آن دو در کنار هم از نمایشگاه موشکها و پهپادها بازدید کردند.
و هنگامی که جنگ سودان در آوریل ۲۰۲۳ شعلهور شد، شیخ منصور به ژنرال حمیدتی برای ادامهی جنگ کمک کرد. بنیادهای خیریه تحت کنترل شیخ منصور بیمارستانی تأسیس کردند و مدعی شدند که برای درمان غیرنظامیان فعالیت میکنند، اما بنا بر گزارش مقامات آمریکایی و سازمان ملل متحد، آن تلاش ظاهراً انساندوستانه در واقع پوششی برای عملیات مخفی امارات در انتقال پهپادها و دیگر تسلیحات پیشرفته به نیروهای ژنرال حمیدتی، یعنی نیروهای پشتیبانی سریع (R.S.F.)، بوده است.
انبوهی از شواهد دربارهی کشتارها، تجاوزهای جمعی و نسلکشی توسط نیروهای ژنرال حمیدتی پدیدار شده است. امارات هرگونه ارسال سلاح به طرفهای درگیر در جنگ را انکار میکند، اما ایالات متحده تماسهای تلفنی منظم میان ژنرال حمیدتی و مقامات ارشد امارات، از جمله خود شیخ منصور را شنود کرده است. این اطلاعات باعث شد مقامات آمریکایی نتیجه بگیرند که این شاهزادهی ظاهراً آرام و بیادعا، نقش مرکزی در تجهیز نیروهای حمیدتی داشته و در شعلهور کردن جنگی ویرانگر که به قحطی و بزرگترین بحران انسانی جهان منجر شده، سهیم بوده است.
شیخ منصور، ژنرال حمیدتی و وزارت خارجهی امارات به پرسشهای مفصل دربارهی روابط و نقشهایشان در این جنگ پاسخی ندادند.
با وجود مالکیت یکی از مشهورترین تیمهای فوتبال جهان، شیخ منصورِ ۵۴ ساله همچنان شخصیتی مرموز باقی مانده است؛ فردی که همواره با مهارتی آفتابپرستگونه از دید عموم محو میشود و در سایهی برادران بانفوذترش قرار دارد.
با این حال، بیش از دوازده مقام آمریکایی، آفریقایی و عرب در گفتوگو با خبرنگاران او را در خط مقدم تلاشهای تهاجمی امارات برای گسترش نفوذش در آفریقا و خاورمیانه توصیف کردهاند. به گفتهی آنان، در کشورهایی مانند لیبی و سودان، شیخ منصور با حمایت از جنگسالاران و دیکتاتورها بخشی از پروژهی بزرگ امارات برای تسلط بر بنادر و منابع معدنی راهبردی، مقابله با جنبشهای اسلامگرا و تبدیل این کشور کوچک خلیجی به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار بوده است.

سرلشکر محمد حمدان، رهبر نیروهای شبهنظامی پشتیبانی سریع (RSF)، در مقر نظامی سودان در سال ۲۰۱۹.
ایالات متحده تماسهای تلفنی منظم میان شیخ منصور و ژنرال حمدان را شنود کرده است.

عکسی که توسط رسانههای دولتی امارات منتشر شده و ادعا میکند ارسال کمکها در اَمدجارَس، چاد در سال ۲۰۲۳ را نشان میدهد.

شیخ منصور در کنار برادرش شیخ محمد بن زاید، حاکم امارات متحده عربی، در نمایشگاه هوایی دبی در سال ۲۰۲۳.
هرچند برادرش، شیخ محمد بن زاید، بهوضوح هدایتکنندهی این سیاستهاست، اما گفته میشود شیخ منصور نقشی پشتپرده اما پرنفوذ ایفا کرده — از یکسو با تقویت «قدرت نرم» کشور از طریق فوتبال و از سوی دیگر با ایجاد و حفظ ارتباط با رهبران مسلح در بیثباتترین کشورهای جهان.
اندرو پی. میلر، دیپلمات ارشد پیشین آمریکایی، میگوید:
«او همان فردی است که کارها را هماهنگ میکند؛ کسی که به جاهایی فرستاده میشود که خبری از زرقوبرق و شهرت نیست، اما برای امارات اهمیت راهبردی دارند. این دقیقاً جایگاه خاص اوست.»
حداقل شش مقام دیگر نیز همین تصویر را از شیخ منصور ارائه دادهاند.
در غرب، شیخ منصور تا حد زیادی زیر رادار باقی مانده است. او بهندرت با دیپلماتهای غربی دیدار میکند، با خبرنگاران مصاحبهای ندارد و تقریباً هرگز در مسابقات تیمش، منچسترسیتی، حضور نمییابد. هرگاه نام او در پروندههای بینالمللی فساد یا نقض تحریمهای تسلیحاتی مطرح شده، از هرگونه مؤاخذه و مجازاتی در امان مانده است.
اما اکنون این هالهی مصونیت طلایی در حال ترک برداشتن است. سال گذشته دولت بریتانیا قانونی تصویب کرد که در عمل مانع از خرید یک روزنامهی معتبر توسط شیخ منصور شد، زیرا بیم آن میرفت که چنین معاملهای آزادی مطبوعات را تهدید کند. دادگاههایی در ایالات متحده و مالزی نیز اتهاماتی مطرح کردهاند مبنی بر اینکه شیخ منصور از رسوایی مالی 1MDB — یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای مالی جهان — سود برده است.
در همین حال، جنگ ویرانگر سودان که تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار کشته و ۱۲ میلیون آواره برجای گذاشته است، موجب طرح اتهاماتی شده مبنی بر اینکه امارات در حال تأمین مالی یک نسلکشی است. شماری از قانونگذاران دموکرات در آمریکا خواستار توقف فروش سلاح به امارات متحده عربی شدهاند.
و اکنون، گوهر ورزشی شیخ منصور نیز زیر فشار قرار گرفته است.
یک هیئت بریتانیایی در حال بررسی مجموعهای از اتهامات سنگین علیه باشگاه منچسترسیتی است؛ اتهاماتی مبنی بر اینکه این تیم در مقیاسی وسیع تقلب مالی و دستکاری حسابها انجام داده است. لیگ برتر انگلیس این باشگاه را متهم کرده که صورتهای مالی خود را برای پنهان کردن هزینههای خرید بازیکنان ستارهای دستکاری کرده است — بازیکنانی که ضامن سالهای پیروزی و تبدیل تیم از یک باشگاه معمولی به پدیدهای جهانی بودند. باشگاه منچسترسیتی این اتهامات را رد میکند، اما در صورت اثبات، ممکن است جریمه، از لیگ اخراج یا از عناوین قهرمانیاش محروم شود. این بحران همچنین لحظهی حسابرسی شخصی برای شیخ منصور است — مردی که اکنون در معرض همان نوری قرار گرفته که سالها از آن میگریخت. باشگاه منچسترسیتی به درخواست خبرنگاران برای اظهارنظر پاسخی نداد.
در هر صورت، این پرونده احتمال آن را افزایش داده که دوران پنهانکاری و مصونیت طلایی شیخ منصور — که با منبعی ظاهراً بیپایان از ثروت تغذیه میشد — ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد.
این است داستان شیخی که ترجیح میداد در سایه بماند.
شیخ فوتبال
در نسل پدربزرگ و مادربزرگهای او، بیشتر ساکنان سرزمینی که امروز «امارات» نام دارد، کشاورزان خرما، شتردارها و صیادان مروارید بودند. کشف نفت در دههٔ ۱۹۶۰، تحولی خیرهکننده را آغاز کرد که نخست بر شهر-دولت دبی متمرکز بود. ساختمانهای آینهای از دل بیابان سر برآوردند و مسیرهای اسکی در میان مراکز خرید پیچیدند و شهر را به نمونهای از زرقوبرق دولتهای نفتی تبدیل کردند. پایتخت محافظهکارتر، ابوظبی، به یک مرکز مالی مهم و قدرت نوظهور در عرصهٔ هوش مصنوعی تبدیل شد. این شهر اکنون چنان به قطب سرمایهگذاری جهانی بدل شده که خود را «پایتخت سرمایه» مینامد.

در دبیمال، یکی از بزرگترین مراکز خرید جهان.
امارات متحده عربی به نمونهای شاخص از کشورهای نفتی خلیج فارس با زرقوبرق فراوان تبدیل شده است.

منطقهٔ مارینا در دبی

مردمی که در بیرون موزه لوور ابوظبی، در نزدیکی موزه جدید گوگنهایم در حال ساخت، قدم میزنند.
امارات متحده عربی تلاش کرده است نفوذ جهانی خود را از طریق ورزش، فرهنگ و درگیریهای خارجی گسترش دهد.
در رأس این ساختار، تنها یک خانواده قرار دارد. خاندان آلنهیانِ ابوظبی بنا بر برخی برآوردها پس از خانوادهٔ والتونهای آمریکا، دومین خانوادهٔ ثروتمند جهان محسوب میشود. این خاندان از زمان استقلال امارات در سال ۱۹۷۱ بر کشور حکمفرما بوده و قدرتشان در میان گروهی موسوم به «بنی فاطمه» متمرکز است — شش پسر از همسر محبوب بنیانگذار کشور، شیخ زاید بن سلطان آلنهیان. از میان آنان، سه برادر بر همه چیز تسلط دارند. برادر بزرگتر، شیخ محمد بن زاید، ۶۴ ساله، که با نام اختصاری «اِم.بی.زِد.» (M.B.Z.) شناخته میشود، بیش از دو دهه است که حاکم بالفعل کشور است. در مرتبهٔ بعد، شیخ طحنون بن زاید، ۵۶ ساله، قرار دارد که اغلب با لقب «شیخ جاسوس» از او یاد میشود — مشاور امنیت ملیِ همیشهعینکآفتابیبهچشم، علاقهمند به تناسب اندام و کسی که روی ابرقایق شخصی خود شطرنج بازی میکند و بر سر هنر جوجیتسو با مارک زاکربرگ، بنیانگذار متا، پیوند دوستی برقرار کرده است. سومین و قدرتمندترین برادر پس از آن دو، شیخ منصور بن زاید است، که چهرهای بسیار کمسروصداتر دارد.

شیخ طحنون، که به بازی شطرنج بر روی ابرقایق تفریحی خود علاقه دارد، در کنار برادرش شیخ منصور.
خانواده آنها از سال ۱۹۷۱ بر امارات متحده عربی حکومت میکنند.
او بهعنوان معاون نخستوزیر و معاون رئیسجمهور، کنترل نهادهای کلیدی کشور از جمله بانک مرکزی امارات، شرکت ملی نفت و سازمان قضایی ابوظبی را در اختیار دارد. همچنین ریاست صندوق ثروت ملی «مبادله» (Mubadala) را بر عهده دارد — صندوقی در حال رشد با دارایی ۳۳۰ میلیارد دلاری که در زمینههای هوش مصنوعی، نیمهرساناها و گردشگری فضایی سرمایهگذاری میکند. شیخ منصور نقش کلیدی در تلاش امارات برای کسب نفوذ جهانی از طریق «قدرت نرم» دارد؛ تلاشی که شامل ساختن امپراتوری رسانهای نیز میشود. او با شبکههای British Sky Broadcasting و CNN برای ایجاد ایستگاههای تلویزیونی و وبسایتهای عربی همکاری کرده و بودجهای یک میلیارد دلاری در اختیار جف زاکر، رئیس پیشین CNN، قرار داده است تا رسانههایی را در سراسر جهان خریداری کند.
در انظار عمومی، شیخ منصور معمولاً در حاشیه دیده میشود. او اغلب به حمایت مالی از فعالیتهای سنتی اماراتی مانند مسابقات شترسواری و جشنوارههای خرما میپردازد و سخنانش معمولاً بهقدری بیحاشیه است که تنها بهدلیل خنثی بودنشان جلب توجه میکنند.
اما در دنیای فوتبال، او به یک غول واقعی بدل شده است — و به خاندان سلطنتی کمک کرده تا پس از یک ضربهٔ حیثیتی بزرگ، چهرهٔ خود را بازسازی کنند. در سال ۲۰۰۶، دو سال پیش از آنکه شیخ منصور باشگاه منچسترسیتی را خریداری کند، امارات شکست سنگینی در سطح بینالمللی متحمل شد: تلاشش برای خرید شش بندر در ایالات متحده، بهرغم اتحاد نزدیک با واشنگتن پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، در پی واکنش سیاسی تند، متوقف گردید. آن رویداد، نقطهٔ عطفی شد که رهبران امارات را بر آن داشت تا تصویر بینالمللی کشورشان را بازسازی کنند؛ با سرمایهگذاری در فرهنگ، دانشگاه و ورزش. در این میان، شیخ منصور فرماندهٔ جبههٔ فوتبال بود. تنها چند ساعت پس از خرید منچسترسیتی به مبلغ ۳۳۰ میلیون دلار، او با پرداخت مبلغی بیسابقه برای جذب یک بازیکن جدید، زنجیرهای از خریدهای پرهزینه را آغاز کرد که دستکم ۳.۵ میلیارد دلار هزینه در برداشت و تیم را به یک قدرت بزرگ جهانی در فوتبال بدل ساخت. منچسترسیتی بهزودی نخستین قهرمانی خود را پس از چند دهه کسب کرد. از آن زمان تاکنون، این تیم هفت بار دیگر قهرمان لیگ برتر انگلیس شده و همچنین مهمترین جام باشگاهی جهان، یعنی لیگ قهرمانان اروپا را نیز فتح کرده است. در سال ۲۰۲۳، این باشگاه با درآمدی نزدیک به یک میلیارد دلار، سود خالصی معادل ۱۰۰ میلیون دلار بهدست آورد و در میان سودآورترین تیمهای ورزشی جهان جای گرفت.
در ورزشگاه خانگی تیم — که نام آن برگرفته از شرکت هواپیمایی ملی امارات، الاتحاد (Etihad Airways)، است — بنری دائمی آویخته شده که روی آن نوشته است:
«شیخ منصور، منچستر از تو سپاسگزار است.»

شیخ منصور در جریان مسابقه فوتبال لیگ برتر انگلیس مقابل لیورپول در شهر منچستر در سال ۲۰۱۰.

هواداران بایرن مونیخ در جریان دیدار مقابل منچسترسیتی در ورزشگاه اتیهاد منچستر در سال ۲۰۲۳، در اعتراض به خرید تیمهای فوتبال توسط مالکان ثروتمند تظاهرات میکنند.

در عکسی که توسط دفتر ریاستجمهوری ترکیه منتشر شده، شیخ محمد بن زاید در حالی که شیخ منصور نظارهگر است، شال باشگاه منچسترسیتی را بر گردن رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، میاندازد.
تیم منچسترسیتی در سال ۲۰۲۳ در استانبول قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
همزمان با انباشت جامها و افتخارات، شیخ منصور بن زاید آلنهیان یک دوجین تیم دیگر خرید، از جمله در شهرهای ملبورن، بمبئی و یوکوهاما. ورزشگاه جدید تیم فوتبال او در نیویورک — نیویورک سیتی اف.سی. — نامی مشابه با استادیوم منچستر خواهد داشت: «اتیهاد پارک». کشورهای رقیب حوزه خلیج فارس نیز از او پیروی کردند و اقدام به خرید تیمهای بریتانیایی یا اروپایی خودشان نمودند.
باشگاه منچستر سیتی همچنین کارکردی سیاسی پیدا کرد. مقامات این تیم در سال ۲۰۱۴، روزنامهنگارانی را به نشستهایی دعوت کردند که توسط مشاورانی در خدمت دولت امارات برگزار میشد. در این نشستها به جای بحث درباره فوتبال، تلاش شد کشور قطر — رقیب امارات — به تروریسم بینالمللی مرتبط شود. طبق گفته یکی از روزنامهنگاران حاضر و سندی که در اختیار روزنامه نیویورکتایمز قرار گرفت، این نشستها به وضوح ماهیتی سیاسی داشتند.
با این حال، شور و علاقه شخصی شیخ منصور به فوتبال چندان روشن نیست. از زمانی که او ۱۷ سال پیش باشگاه منچستر سیتی را خرید، تنها دو بار بازی رسمی این تیم را از نزدیک دیده و فقط یک بار در ورزشگاه اتیهاد حضور یافته است. اما در همین دوره، اولویتهای امارات نیز تغییر کرده و از قدرت نرم به سمت قدرت سخت رفته است — و همین تغییر برای شیخ منصور نیز صادق است.
بهار عربی در سال ۲۰۱۱ نقطه عطفی برای خاندان آلنهیان بود. با سقوط یکی پس از دیگری دیکتاتورهای خاورمیانه، این خانواده نگران شدند که نوبت خودشان نیز برسد. شیخ محمد، حاکم امارات، به مقامات غربی گفت از رشد و قدرتگیری گروههای اسلامگرای سیاسی مانند اخوانالمسلمین بیم دارد و متعهد شد جلوی آنها را بگیرد. امارات در کشورهایی مانند مصر، لیبی و یمن مداخلهای قاطعانه انجام داد، اما این مداخلات اغلب شامل حمایت از کودتاهای نظامی، مسلح کردن شورشیان یا ایجاد ائتلاف با جنگسالاران بیرحم بود. برای مدیریت چنین روابط حساسی، به چهرهای مورد اعتماد و در عین حال بیسروصدا نیاز بود — و این مأموریت به شیخ منصور سپرده شد.
به دستور برادرش، حاکم امارات، شیخ منصور مأموریت یافت تا به گفته یکی از مقامات ارشد سابق آمریکا، نقش مدیریت «جنگسالاران ناپسند اما ضروری» را در مناطق مختلف بر عهده گیرد. در لیبی، مهره مورد علاقه امارات، ژنرال خلیفه حفتر بود — مأمور سابق سیا که وعده داده بود خلأ قدرت پس از مرگ معمر قذافی را پر کند. حفتر همچنین دشمن سرسخت گروههای اسلامگرا بود.
از حدود سال ۲۰۱۵، مقامات آمریکایی متوجه شدند که شیخ منصور به طور منظم با حفتر در تماس است و رابطه با او را شخصاً مدیریت میکند. یکی از مقامات آمریکایی گفت: «آن زمان فهمیدیم که اماراتیها سرمایه خود را روی حفتر گذاشتهاند.» این ائتلاف موجب اصطکاکهایی با واشنگتن شد، زیرا تسلیحات اماراتی به طور گسترده وارد لیبی میشد و این اقدام نقض آشکار تحریم تسلیحاتی بینالمللی بود. حتی برخی از سلاحهای آمریکایی فروختهشده به امارات نیز در لیبی مشاهده شدند. در سال ۲۰۲۰، پنتاگون اعلام کرد که امارات احتمالاً هزینه مزدوران گروه روسی واگنر را برای جنگیدن در کنار حفتر هنگام حمله به طرابلس پرداخت کرده است.
با این وجود، واکنش عمومی چندانی علیه امارات شکل نگرفت، چراکه این کشور در آن زمان تمرکز خود را به سودان معطوف کرده بود — کشوری با اهمیت راهبردی دیگر. در آنجا، عمر حسن البشیر، حاکم دیرپای سودان، متحد ایران بود؛ کشوری که با بسیاری از دولتهای عربی برای نفوذ در منطقه رقابت میکرد. بنا به گفته مقامات سودانی و آمریکایی، شیخ منصور مأمور شد تا البشیر را به سمت اردوگاه اماراتیها جذب کند. مجموعهای از مذاکرات پشتپرده در نهایت در سال ۲۰۱۷ با سفر پر سر و صدای البشیر به ابوظبی به نتیجه رسید. پس از آن، میلیاردها دلار کمک اماراتی روانه سودان شد، بنا بر گزارش رسانههای دولتی امارات.

عمر البشیر، رئیسجمهور وقت سودان (راست)، در آیین افتتاح نمایشگاه تسلیحات ابوظبی در سال ۲۰۱۷، در کنار رهبران امارات متحده عربی.
بسیاری از مقامات آمریکایی از این اقدام شوکه شدند، چرا که البشیر از سوی دادگاه کیفری بینالمللی لاهه به اتهام نقش در نسلکشی دارفور تحت تعقیب بود. اما برای امارات، این یک ائتلاف سودمند بود: البشیر نیروهایی به یمن اعزام کرد تا در کنار امارات و عربستان سعودی علیه حوثیهای مورد حمایت ایران بجنگند. این همکاری همچنین آغاز یک رابطه جدید بود، چراکه بسیاری از نیروهایی که به یمن اعزام شدند از اعضای نیروهای پشتیبانی سریع (R.S.F.) بودند — گروهی شبهنظامی تازهتأسیس به رهبری ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی). ژنرال حمیدتی بهسرعت به یکی از متحدان نزدیک شیخ منصور تبدیل شد. جفری فِلتمن، فرستاده ویژه آمریکا در شاخ آفریقا در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ گفت: «ما همیشه میدانستیم که پشت پرده تحولات سودان، منصور حضور دارد.»
وقتی او درگیر جنگسالاران یا تیمهای فوتبال نیست، شیخ منصور به تجملاتی میپردازد که تنها ثروتمندترین افراد جهان قادر به تجربه آن هستند. به گفته بسیاری، او مالک چندین ابرکشتی تفریحی عظیم بوده است — قصرهایی شناور با دکوراسیونی مجلل. جدیدترین آنها، بر اساس گزارشهای صنعت کشتیرانی، یخت ۶۰۰ میلیون دلاری «بلو» (Blue) است. برخی میگویند این نام از رنگهای باشگاه منچستر سیتی الهام گرفته و با طول ۵۲۵ فوت، از هر زمینی که این تیم تاکنون بر آن بازی کرده، بلندتر است.
ده سال پیش، علاقه شیخ منصور به قایقهای تفریحی توجه دادستانهای آمریکایی را به خود جلب کرد، زیرا گفته شد او یکی دیگر از یختهای خود، «تاپاز» (Topaz)، را با پول حاصل از اختلاس بزرگ ۱MDB تأمین مالی کرده است. به گفته لورتا لینچ، دادستان کل آمریکا در سال ۲۰۱۶، حداقل ۴.۵ میلیارد دلار از پول عمومی مالزی از طریق یک طرح مالی پیچیده اختلاس شده بود. او این پرونده را «بزرگترین پرونده دزدی دولتی در تاریخ ایالات متحده» توصیف کرد.
موجی از پیگردهای قضایی منجر به محکومیت و زندانی شدن نجیب رزاق، نخستوزیر مالزی، و دو مدیر ارشد والاستریت شد؛ یکی از آنها در ماه مه گذشته محکوم گردید. در ابتدا تمرکز رسانهها بر رفتارهای پر زرقوبرق جو لو، سرمایهگذار فراری و طراح اصلی این اختلاس بود — از جمله مهمانیهای مجلل در لاسوگاس، املاک در بورلیهیلز و تابلوهای پیکاسو و مونه. اما تحقیقات که در حدود دوازده کشور انجام شد، سرانجام منجر به طرح اتهامات جدی علیه مقامات بلندپایه اماراتی از جمله شیخ منصور گردید.
در یکی از دادگاههای نیویورک در سال ۲۰۲۲، دادستانهای آمریکایی مدارکی ارائه کردند که نشان میداد یوسف العتیبه، سفیر امارات در واشنگتن، ۴۰ میلیون دلار رشوه دریافت کرده است. آنها همچنین گفتند نزدیک به نیم میلیارد دلار به خادم القبیسی، مدیرعامل یکی از شرکتهای متعلق به شیخ منصور، پرداخت شده است. دادستانها مشخص نکردند که خود شیخ منصور چه میزان پول دریافت کرده، اما او را به عنوان «همدست در توطئه مالی» فهرست کردند و بنا بر اظهارات جو لو، در رأس «سلسلهمراتب رشوهخواری» در این پرونده قرار دادند.
آنها همچنین شواهدی ارائه کردند که نشان میداد ۱۶۱ میلیون دلار از وجوه اختلاسشده ۱MDB برای بازپرداخت وام خرید یخت ۶۸۸ میلیون دلاری شیخ منصور، «تاپاز»، استفاده شده است. در سال ۲۰۱۳، شیخ منصور در جنوب فرانسه همراه با نجیب رزاق، نخستوزیر مالزی، در همین یخت تعطیلات گذراند؛ موضوعی که یکی از مقامات ضدفساد مالزی در ژانویه امسال در دادگاه مطرح کرد. یک سال بعد، بازیگر مشهور هالیوود، لئوناردو دیکاپریو، در جریان جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل از همین یخت استفاده کرد.

یوسف العتیبه، سفیر امارات در واشنگتن، در جریان همایشی اقتصادی که در ماه مه در ابوظبی و با حضور رئیسجمهور ترامپ برگزار شد.

شیخ منصور که بهعنوان مجموعهدار اسبهای مسابقهای شناخته میشود، مالک یک مزرعه پرورش اسب در نرماندی فرانسه است.
شیخ منصور هرگز با هیچ اتهامی در ارتباط با پرونده فساد مالی بینالمللی ۱MDB روبهرو نشده است، هرچند در سال ۲۰۲۳ دو شرکت متعلق به او پذیرفتند مبلغ ۱.۸ میلیارد دلار به مالزی بازپرداخت کنند؛ کشوری که آنها را به تسهیل این اختلاس بزرگ متهم کرده بود. به گفته مقامات رسمی، یوسف العتیبه، سفیر امارات در واشنگتن، همچنان در سمت خود باقی مانده و به دلیل مصونیت دیپلماتیک از پیگرد قضایی مصون است. در مقابل، خادم القبیسی، مدیرعامل سابق یکی از شرکتهای وابسته به شیخ منصور، در امارات به جرم کلاهبرداری محکوم و به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او در مصاحبهای با روزنامه والاستریت ژورنال در سال ۲۰۱۹ گفت که از سوی شیخ منصور «قربانی و سپر بلا» شده است.
شیخ منصور، یوسف العتیبه و لئوناردو دیکاپریو همگی از پاسخ به سؤالات مربوط به پرونده ۱MDB خودداری کردند. چندین مقام آمریکایی دخیل در این پرونده، که به شرط ناشناس ماندن برای گفتوگو درباره مباحث محرمانه حقوقی سخن گفتند، از عدم همکاری شیخ منصور و دولت امارات با روند تحقیقاتی ایالات متحده ابراز ناامیدی کردند.
کلر روکاستل براون، نویسنده دو کتاب درباره رسوایی ۱MDB، گفت: «شواهد کافی وجود دارد که به منصور اشاره میکند، اما کاملاً روشن است که هیچکس نمیخواهد به او دست بزند.» منتقدان این پرونده را نشانهای از امتیازات ویژه خاندان حاکم امارات میدانند که ثروت عظیم آنها همچون سپری از پیگرد در برابرشان محافظت میکند.
استفانی ویلیامز، دیپلمات باسابقه آمریکایی و رئیس پیشین مأموریت سازمان ملل در لیبی، آنها را با شخصیتهای رمان گتسبی بزرگ مقایسه کرد و گفت:
«آنها با پول و بیمبالاتی خود وارد میشوند، خرابی به بار میآورند و سپس دیگران را برای جمع کردن آوار باقی میگذارند.»
ارتباط خارطوم
وقتی ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی) در سال ۲۰۲۱ طی یک کودتا قدرت را در سودان به دست گرفت، مقامات آمریکایی بهشدت خشمگین شدند، زیرا به آنها اطمینان داده شده بود که در دولت انتقالی سودان، غیرنظامیان و نه نظامیان، اداره کشور را بر عهده خواهند داشت. اما امارات از این کودتا استقبال کرد و بهزودی از ژنرال حمیدتی در ابوظبی بهطور رسمی و گرم استقبال شد. در آن زمان، امارات در مسیر پیشی گرفتن از چین بهعنوان بزرگترین سرمایهگذار خارجی در آفریقا قرار داشت. شرکتهای وابسته به خاندان آلنهیان میلیاردها دلار در معادن، مراکز داده و اعتبارهای کربنی سرمایهگذاری کرده بودند تا اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت جدا کنند. اما برای چند کشور کلیدی، امارات نقش پادشاهساز تسلیحاتی را نیز بر عهده گرفت. در سال ۲۰۲۱، شیخ محمد بن زاید با ارسال پهپادهای رزمی به نخستوزیر اتیوپی، آبی احمد، کمک کرد تا ورق جنگ داخلی خونین کشورش را به نفع خود برگرداند.
و زمانی که سودان در سال ۲۰۲۳ وارد جنگ داخلی شد، امارات آشکارا در کنار ژنرال حمیدتی، متحد نزدیک شیخ منصور، ایستاد. هرچند امارات هرگونه حمایت از یکی از طرفین جنگ سودان را انکار میکند، اما از همان روزهای نخست درگیری، ایالات متحده دریافت که امارات در ابوظبی به حمیدتی پناه داده و نیروهای او را در میدان نبرد مسلح میکند.
به گفته مقامات آمریکایی، ابتدا ژنرال حمیدتی به امارات پرواز کرد، در آنجا در اقامتگاهی محافظتشده مستقر شد و ویدیوهایی خطاب به هواداران خود در سودان ضبط کرد. سپس امارات طرحی مخفیانه برای ارسال سلاح به گروه شبهنظامی او، نیروهای پشتیبانی سریع (R.S.F.) از طریق پایگاه هواییای در شرق چاد به اجرا گذاشت. به گفته مقامات آمریکایی، دلیل علاقه امارات به حمیدتی سهگانه بود: او وفادار بود، چون در جنگ یمن برای اماراتیها جنگیده بود؛ همکار بود، چون کسبوکارش در امارات مستقر بود و از آنجا طلا میفروخت و سلاح میخرید؛ و دشمن سرسخت گروههای اسلامگرا به شمار میرفت.
آژانسهای اطلاعاتی آمریکا از طریق رهگیری تماسهای تلفنی دریافتند که حمیدتی بهطور مستقیم با شیخ محمد و شیخ منصور در ارتباط بوده است. همچنین مشخص شد یک مقام اماراتی شبکهای از شرکتهای پوششی را برای تأمین مالی و تسلیح نیروهای حمیدتی هماهنگ میکرد.
با آغاز جنگ، شیخ منصور بهصورت علنی رابطه خود با حمیدتی را قطع کرد، اما ارتباطات پنهانی ادامه داشت. امارات از طریق پایگاه هوایی چاد برای نیروهای او سلاح ارسال میکرد، جایی که ظاهراً بیمارستانی صحرایی نیز توسط دو مؤسسه خیریه تحت کنترل یا نظارت شیخ منصور اداره میشد. هیچیک از این دو نهاد خیریه به سؤالات روزنامهنگاران پاسخ ندادند، اما مقامات اماراتی گفتند هرگونه اشاره به استفاده نظامی از این بیمارستان «بیاساس، غیرمسئولانه و زیانبار» است.
البته امارات تنها کشور مداخلهگر در این جنگ نیست؛ برخی کشورها از ارتش سودان، دشمن حمیدتی، حمایت میکنند — ارتشی که خود نیز به جنایات جنگی متهم است. در سال ۲۰۲۴، برای کاهش این مداخلات خارجی، فرستاده ویژه آمریکا در امور سودان، تام پریلو، در دیداری در امارات شخصاً با شیخ منصور درباره حمایت او از حمیدتی گفتوگو کرد. یکی از مقامات آمریکایی گفت: «شیخ منصور اتهامات را رد کرد و گفت مسئولیت صلح با دشمنان اوست.»
محاکمه قرن
در اواخر سال ۲۰۲۳، در اقدامی که جاهطلبیهای امارات در عرصه رسانههای جهانی را تقویت میکرد، شیخ منصور قراردادی ۶۰۰ میلیون دلاری برای خرید روزنامه بریتانیایی دیلی تلگراف — یکی از ارکان اصلی رسانهای جناح محافظهکار بریتانیا — امضا کرد. اما کمتر از شش ماه بعد، دولت بریتانیا با تصویب قانونی جدید برای محدود کردن مالکیت خارجی رسانهها، این معامله را متوقف کرد. یکی از نمایندگان مجلس گفت: «جدا کردن شیخ از دولت غیرممکن است.» وزیر فرهنگ، لوسی فریزر، نیز نسبت به «آزادی بیان و صحت ارائه اخبار» ابراز نگرانی کرد.
از آن زمان، شیخ منصور با چالشهای تازهای مواجه شده است. در سپتامبر، باشگاه منچستر سیتی در جلسهای در لندن در برابر اتهامات گسترده لیگ برتر انگلیس از خود دفاع کرد؛ اتهاماتی که مشروعیت سالهای درخشان این تیم را زیر سؤال برده است. لیگ برتر انگلیس این باشگاه را متهم کرده که در ۱۳۰ مورد قوانین را نقض کرده است، از جمله انتقال صدها میلیون دلار از شرکتهای اماراتی به حسابهای باشگاه و پنهانسازی آنها تحت عنوان قراردادهای تبلیغاتی جعلی.
رسانههای ورزشی بریتانیا این پرونده را «محاکمه قرن» توصیف کردهاند. از آنجا که لیگ برتر انگلیس یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی و صادراتی بریتانیاست، این درگیری میتواند برای منچستر سیتی بسیار پرهزینه و آسیبزا باشد.

بازیکنان منچسترسیتی در حال جشنگرفتن چهارمین قهرمانی پیاپی خود در لیگ برتر انگلیس در سال ۲۰۲۴.لیگ برتر انگلیس این باشگاه را به ۱۳۰ مورد نقض قوانین متهم کرده است و این موضوع روابط میان بریتانیا و امارات را دچار تنش کرده است.
پیامدهای این پرونده فراتر از فوتبال است. طبق گزارش منابع مطلع، مقامات اماراتی در دیدار با دیوید لمی، وزیر خارجه بریتانیا، در سال گذشته، این موضوع را در مذاکرات رسمی مطرح کردهاند. به گفته ادی لیستر، فرستاده سابق بریتانیا در خلیج فارس، این پرونده اکنون به یک «زخم باز» در روابط دو کشور تبدیل شده است. در واشنگتن نیز نگرانیها درباره نقش امارات در جنگ سودان به موضوعی دوحزبی در کنگره آمریکا تبدیل شده است. در جلسه تأیید صلاحیت مارکو روبیو در ژانویه، که اکنون وزیر خارجه ایالات متحده است، او امارات را به حمایت از «نسلکشی تحت رهبری ژنرال حمیدتی» متهم کرد. چندین قانونگذار دموکرات برجسته نیز خواستار توقف فروش سلاح به امارات شدند تا زمانی که این کشور حمایت از نیروهای حمیدتی را پایان دهد.
در ماه مه، این درخواستها زمانی شدت گرفت که نیروهای R.S.F. با استفاده از پهپادهای تهاجمی که دو مقام پیشین آمریکایی گفتند از سوی امارات تأمین شده بودند، انبارهای سوخت، نیروگاهها و آخرین فرودگاه بینالمللی سودان را بمباران کردند. اما چند روز بعد، این انتقادات در سایه سفر دونالد ترامپ به امارات فروکش کرد. در کاخ مرمرین و باشکوه ریاستجمهوری ابوظبی، ترامپ از استقبال مجلل خود لذت برد و قرارداد ۲۰۰ میلیارد دلاری هوش مصنوعی را با این کشور امضا کرد؛ توافقی که به تعهد پیشین امارات برای سرمایهگذاری ۱.۴ تریلیون دلاری در ایالات متحده افزود. ترامپ در آن دیدار خطاب به شیخ محمد بن زاید گفت: «شما مردی بزرگ و باشکوه هستید، و بودن در کنار شما مایه افتخار است.»
در کنار او شیخ منصور نیز حضور داشت؛ کسی که صندوق سرمایهگذاری مبادله تحت مالکیتش اعلام کرده بود قصد دارد از طریق یک پروژه رمزارزی متعلق به خانواده ترامپ، معاملهای ۲ میلیارد دلاری انجام دهد — معاملهای که میتواند صدها میلیون دلار سود مستقیم برای خانواده رئیسجمهور به همراه داشته باشد.
چند روز بعد، دولت ترامپ با دور زدن کنگره، فروش یک میلیارد دلار دیگر سلاح به امارات را تصویب کرد.

ترامپ در کنار شیخ محمد و شیخ منصور در ابوظبی در ماه مه.
در جریان این سفر، ترامپ قراردادی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار در حوزه هوش مصنوعی با امارات متحده عربی امضا کرد.