به گزارش اقتصادنیوز، درحالی که دولت ترامپ نیروهای نظامی را در سواحل ونزوئلا مستقر کردهاند و برای سقوط دولت مادورو از قدرت، تهدید به حملات هوایی و موشکی میکند، یادآوری محدودیتهای این روشها در کنار ظرفیتهایی که دارد، امری ضروری است.
دونالد ترامپ مدتهاست که از جنگهای بیپایان آمریکا در عراق و افغانستان انتقاد میکند؛ اما اکنون باید مراقب باشد که خود در ونزوئلا، درگیر همان چرخههای تکراری گذشته نشود.
کارنامه تاریخ پر از شواهد مختلف است
مایکل اوهانلون و کیتلین تالماج در نشنال اینترست نوشتند: کارنامه تاریخ، بهویژه برای کسانی که فکر میکنند میتوان تنها با اتکا به نیروی نظامی به نتایج راهبردی چشمگیر رسید، چندان امیدوارکننده نیست.
اقتصادنیوز: روسیه که نیروهایش درگیر جنگ اوکراین هستند، توان محدودی برای حمایت واقعی از متحدان دوردست خود دارد. اگر آمریکا عملیات نظامی علیه ونزوئلا انجام دهد، روسیه کاری نخواهد کرد؛ چنین چیزی فعلا در برنامههای مسکو نیست.
صربستان؛ موفقیت پرهزینه
جنگ کوزوو در 1999 را به یاد بیاورید. جنگی که ناتو درصدد تغییر رژیم در صربستان نبود، بلکه قصد حفاظت از جمعیت آلبانی تبار کوزوو در برابر شبهنظامیان تحت فرماندهی اسلوبودان میلوشویچ را داشت. ناتو به خواسته خود رسید، اما پس از افزایش ده برابری قدرت هوایی خود، و همچنین بمباران 77 روزه به جای بمباران هفت روزهای که برایش برنامهریزی کرده بود.
افغانستان؛ پیروزی اولیه
در افغانستان 2001، قدرت هوایی ابزار اصلی مورد استفاده آمریکا برای سرنگونی حکومت طالبان بود.
عنصر اصلی تعیینکننده اما استقرار مأموران سیا و نیروهای ویژه آمریکا در میان نیروهای مقاومت افغانستان، یعنی اتحاد شمال، بود.
این ترکیب در کنار برتری هوایی اثربخش بود؛ هرچند نتوانست طالبان را برای همیشه شکست دهد.

عراق؛ وحشت و ناکامی
در سال ۲۰۰۳، حملات هوایی و موشکی اولیه با هدف ایجاد شوک و وحشت، و امید به سربریدن حکومت صدام حسین انجام شد.
این هدف اما محقق نشد و نیروهای زمینی آمریکا، نزدیک به یک دهه در خاک عراق گرفتار شدند.

لیبی؛ هرجومرج بیانتها
در مداخله 2011 آمریکا در امور لیبی، قدرت هوایی ناتو از نیروهای اپوزیسیونی که در برابر سرکوبهای قذافی مقابله میکردند حمایت کرد.
در نهایت ناتو موفق شد و ظرف چند ماه، قذافی بهدست مخالفان داخلی کشته شد.
اما درموفقیت نامیدن چنین وضعیتی باید احتیاط کرد؛ چراکه اکنون و با گذشت ۱۴ سال از آن روزها، لیبی همچنان در وضعیت آشوب و بینظمی به سر میبرد.
کارزار علیه داعش و نیاز به نیروهای زمینی
در سال ۲۰۱۴، پس از تسلط داعش بر بخشهای وسیعی از سوریه و شمال عراق، آمریکا و متحدانش رو به حملات هوایی آوردند؛ ابتدا برای جلوگیری از سقوط بغداد و سپس برای بازپسگیری اراضی از داعش.
اما در هر دو مرحله، همانند افغانستان و لیبی، قدرت هوایی بهتنهایی کافی نبود و آمریکا ناگزیر به اتکا بر نیروهای قدرتمند زمینی شد.
با وجود چنین پشتوانههایی، عملیات عزم راسخ حدود هفت سال به طول انجامید و از سه دولت مختلف در آمریکا عبور کرد. بهعلاوه، از میان بردن نیروهای داعش در عراق مستلزم استفاده از دهها هزار بمب بر منطقه بود.
ترور سردار قاسم سلیمانی و ضربه محدود
در سال ۲۰۲۰، دونالد ترامپ دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس جمهوری اسلامی ایران در بغداد را صادر کرد.
با وجود ترور این فرمانده عالیرتبه ایرانی، در حالیکه آمریکا تصور میکرد نیروی قدس را تضعیف کرده است، نه موفق به شکست ایران در منطقه شد و نه تغییری در ساختار دولت ایران بهوجود آمد.
شکستناپذیری بازیگران غیردولتی
برای شکست حماس در غزه، اسرائیل دو سال تمام نوار غزه را بمباران کرد و شمار قابلتوجهی نیروی زمینی را بهکار گرفت.
بااینحال، حماس هنوز بهطور کامل نابود نشده است.
همچنین حملات اخیر اسرائیل علیه حزبالله در لبنان ممکن است بهنظر آمریکا و اسرائیل امیدوار کننده بهنظر برسد، اما حتی در این مورد هم، حزبالله بهطور کامل از میان نرفته است.
رهبران مقتدر استاد بقا هستند
واقعیت این است که اولویت اول رهبران مقتدر، حفظ قدرت است و در این کار مهارت دارند. بمباران قلمرو این رهبران نه مردم را به انقلاب تشویق میکند و نه موجب کودتای داخلی نخبگان هم میَشود.به بیان دیگر، قدرت هوایی و موشکی مدرن گرچه میتواند خسارات عظیمی را به بار آورد، اما اغلب تنها پس از گذشت سالها تلاش و صرف هزینه به دستاوردهای قابلتوجه منجر میشود. حتی در آن شرایط هم، موفقیت هنگامی تضمین میشود که نیروهای زمینی قدرتمند در صحنه حضور داشته باشند؛ خواه متحدان محلی یا نیروهای آمریکا. امری که در مورد ونزوئلا وجود ندارد.
∎