شناسهٔ خبر: 75704157 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

جنگ داخلی سودان؛ منافع پنهان رژیم صهیونیستی چیست؟

بدون تردید رژیم صهیونیستی یکی از عوامل پشت پرده جنگی است که بحران انسانی بی‌سابقه‌ای را در سودان رقم زده است و دخالت این رژیم بخشی از یک طرح بزرگ‌تر ژئوپلیتیکی در آفریقا به‌شمار می‌رود.

صاحب‌خبر -
خبرگزاری میزان -

جنگ داخلی در سودان از آوریل ۲۰۲۳ (فروردین/اردیبهشت ۱۴۰۲) آغاز شد، زمانی که عبدالفتاح البرهان و محمد حمدان دقلو، متحدان قدیمی علیه یکدیگر صف‌آرایی کردند.

آنها در کودتای ۲۰۲۱ با هم قدرت را به دست گرفتند؛ اتحاد آنها درپی طرحی برای واگذاری قدرت به غیرنظامیان و ادغام نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF) با ارتش ملی فروپاشید.

هنگامی که جنگ سودان در آوریل ۲۰۲۳  آغاز شد و این دو ژنرال را در مقابل یکدیگر قرار داد، رژیم صهیونیستی با هر دو طرف در تماس بود.

وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به سمت البرهان و ارتش سودان و موساد به سمت ارتش سودان متمایل بودند و دوستان عرب رژیم صهیونیستی نیز از طرف‌های مختلف در جنگ حمایت کردند.

دخالت‌های پنهان رژیم صهیونیستی در سودان

دخالت پنهان رژیم صهیونیستی در سودان، زنگ خطر را در سراسر آفریقا و غرب آسیا به صدا درآورده است؛ از کانال‌های اطلاعاتی پنهان گرفته تا تماس‌های مستقیم با نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF)، به نظر می‌رسد تل‌آویو بی‌سروصدا در حال شکل‌دهی به مسیر درگیری مرگبار سودان است.

کریبسو دیالو، محقق پان‌آفریکانیست مستقر در قاهره و متخصص در امور سیاسی آفریقا، در مصاحبه‌ای با شبکه خبری قدس هشدار داد که روابط رژیم صهیونیستی با بازیگران سودانی بیش از آنکه بر موازنه قدرت در میدان تأثیر بگذارد، خشونت را تشدید می‌کند، مجرمان را از پاسخگویی مصون می‌دارد و سودان را به میدان نبرد قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی تبدیل می‌کند.

روابط اطلاعاتی و تشدید درگیری در سودان

گزارش‌های فزاینده‌ای از پیوند‌های اطلاعاتی بین رژیم صهیونیستی و نیروهای واکنش سریع، تأثیر ملموسی بر مسیر درگیری، به‎ویژه در دارفور و شهر محاصره شده الفاشر، داشته است.

اگرچه تأیید میزان کامل این ارتباطات همچنان دشوار است، شواهد رسانه‌های اطلاعاتی و آفریقایی و غربی به کانال‌های ارتباطی غیرمستقیمی اشاره دارد که پشتیبانی لجستیکی و امنیتی ارائه می‌دهند.

اگر این گزارش‌ها دقیق باشند، چنین همکاری‌هایی ظرفیت عملیاتی نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF) را افزایش داده و امکان انجام عملیات نظامی هماهنگ، محاصره‌های پایدار و کنترل بیشتر بر میدان نبرد را فراهم کرده است.

این امر به توضیح توانایی نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF) در تسلط بر بخش‌هایی از دارفور و انجام نقض‌های شدید حقوق بشر، از جمله کشتار جمعی، آوارگی اجباری و حملات سیستماتیک به غیرنظامیان کمک می‌کند.

فراتر از پیامد‌های نظامی، این روابط، حس مصونیت از مجازات را در مقام‌های نیرو‌های پشتیبانی سریع ایجاد کرده است؛ روابط با بازیگران خارجی؛ چه سازمان‌های اطلاعاتی و چه شبکه‌های خصوصی، پوشش سیاسی ایجاد می‌کند و فشار برای پاسخگویی را کاهش می‌دهد.

این حمایت خارجی، جنگ را طولانی‌تر می‌کند، تلاش‌های میانجیگری را تضعیف می‌کند و مبارزه داخلی سودان را به «صحنه رقابت منطقه‌ای و رقابت‌های نیابتی» تبدیل می‌کند.

منافع ژئوپلیتیکی استراتژیک رژیم صهیونیستی در سودان

دخالت رژیم صهیونیستی در سودان فراتر از ملاحظات تاکتیکی یا دوجانبه است؛ موقعیت استراتژیک سودان در امتداد دریای سرخ، یک مسیر حیاتی تجارت و انرژی جهانی، آن را به گره اصلی در تلاش رژیم صهیونیستی برای تثبیت حضور خود در شاخ آفریقا و منطقه ساحل تبدیل می‌کند.

با تعمیق روابط با بازیگران سودانی، رژیم صهیونیستی به دنبال تأمین امنیت مسیر‌های دریایی، نظارت بر رقبای منطقه‌ای و گسترش حضور اطلاعاتی خود در سراسر آفریقا است.

این تعامل در استراتژی گسترده‌تر آفریقایی رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد که هدف آن بازسازی اتحاد‌های منطقه‌ای است که از نظر تاریخی از آرمان فلسطین حمایت می‌کردند.

چالش‌های محافظت سیاسی و پاسخگویی

تعامل همزمان رژیم صهیونیستی با عبدالفتاح البرهان و محمد حمدان دقلو (حمیدتی)، دو رقیب که جنگ سودان را هدایت می‌کنند، پاسخگویی بین‌المللی را تضعیف کرده است.

این تماس‌ها پوشش سیاسی و دیپلماتیکی فراهم می‌کنند که اجرای تحریم‌ها را تضعیف کرده و تحقیقات در مورد جنایات جنگی را به تأخیر می‌اندازد.

رژیم صهیونیستی و متحدانش با طرح بحران سودان به‎عنوان مسئله‌ای مربوط به ثبات منطقه‌ای و مبارزه با تروریسم، توجه را از الزامات بشردوستانه و قانونی منحرف می‌کنند و عملاً جنایات جاری را عادی جلوه می‌دهند.

چنین پویایی‌هایی «واکنش بین‌المللی» به بحران سودان را «بازتعریف» می‌کنند، تعادل استراتژیک را بر عدالت برای قربانیان اولویت می‌دهند و به طرف‌ها فضای مانور بیشتری تحت پوشش مشروعیت می‌دهند.

همدستی غرب و محاسبات استراتژیک

دیالو، به منافع اقتصادی و اطلاعاتی کشور‌های غربی که به‌طور غیرمستقیم به نیرو‌های پشتیبانی سریع سودان قدرت داده‌اند، اشاره کرده و گفت: بسیاری از این دولت‌ها، سودان را در درجه اول به‌عنوان یک غنیمت ژئواستراتژیک می‌بینند؛ غنی از طلا و مواد معدنی کمیاب و قرار گرفته در یک مسیر دریایی کلیدی، نه به عنوان یک بحران بشردوستانه.

برخی از شبکه‌های غربی تجارت غیرقانونی طلای سودان را که از طریق کانال‌های تحت نظارت اطلاعات غربی قاچاق می‌شود، تحمل کرده یا حتی از آن سود برده‌اند؛ این همدستی خاموش، نشان می‌دهد که چگونه سود و قدرت اغلب بر ملاحظات اخلاقی غلبه می‌کنند.

دخالت رژیم صهیونیستی در سودان بخشی از یک استراتژی چندلایه است که عملیات اطلاعاتی، موقعیت ژئوپلیتیکی و نفوذ منطقه‌ای را در هم می‌آمیزد؛ این ارتباطات به جای اینکه یک عامل ثانویه باشند، خشونت را تشدید می‌کنند، مانع دیپلماسی می‌شوند و پاسخگویی را تضعیف می‌کنند.

انتهای پیام/