به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سعید جلیلی: در روزهای گذشته، گروهی از دانشجویان در برخی دانشگاههای تهران گزارش دادند که دسترسی آنها به پلتفرم یوتیوب You Tube بدون محدودیت و از طریق شبکه تبادل اطلاعات دانشگاهی(اینترنت دانشگاه) برقرار شده است.
حدود یک سال پیش بود که حسین سیمایی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری وعده آزادسازی پلتفرم یوتیوب را اعلام کرد.
در آن زمان در اخبار و شنیدهها از سوی وزارتخانه گفته شد: «کاربری YouTube عمدتاً آموزشی است؛ ما یک گزارش مستدل و مفصلی را از سهم YouTube در تحقیق، پژوهش و آموزش تهیه کرده و به کمیته تعیین مصادیق مجرمانه ارسال کردهایم. خیلی امیدواریم … حداقل برای اساتید و دانشجویان آموزش عالی از YouTube رفع مسدودی شود.»
«… با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات صحبت کردهایم و خوشبختانه استقبال شد … بهزودی آن نیز اجرایی خواهد شد.»
اندکی بعد اما اعتراضات و برخی برداشتهای متفاوت نسبت به نحوه در دسترس بودن اینترنت آزاد برای دانشجویان باعث شد، کلیدواژه "اینترنت طبقاتی" بحث داغ فضای مجازی شود و اعتراضات هم به دنبال داشته باشد.
حالا اما بعد از یک سال، سرانجام وعده دسترسی آزاد به سکوهای تبادل اطلاعات از طریق شبکه دانشگاهی کشور دارد عملی میشود. اتفاقی که چندان به مذاق برخی کاربران مجازی خوش نیامده و آن را نشانه تبعیض دانستند که میتواند به تفکیک دسترسی قشر دانشگاهی به اینترنت از باقی مردم منجر شود.
ادعایی که تحت عنوان اینترنت طبقاتی مطرح شده اما سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی (رگولاتوری) آن را تکذیب و اعلام کرد تاکنون هیچ مصوبه یا تصمیم رسمی درباره ارائه «اینترنت طبقاتی» یا اینترنت تفکیکشده برای گروههای خاص جامعه وجود ندارد.
وزارت ارتباطات تاکید دارد ایده موسوم به «اینترنت طبقاتی» صرفاً در حد طرح کارشناسی مطرح بوده و هرگز به مرحله اجرا نرسیده است. به گفته کارشناسان، اگر در برخی مراکز آموزشی دسترسی به برخی سایتها بدون فیلتر دیده میشود، میتواند ناشی از تفاوت در مسیرهای فنی اتصال، شبکههای پژوهشی یا تنظیمات خاص در سامانههای سازمانی باشد.
بررسی فنی دسترسی دانشگاهها به یوتیوب
اگرچه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی اجرای هرگونه پروژه موسوم به «اینترنت طبقاتی» را رد کرده است، گزارشهای اخیر درباره دسترسی برخی دانشگاهها به پلتفرم یوتیوب، ضرورت بررسی فنی دقیقتری را مطرح کرده است.
کارشناسان معتقدند در شرایط فعلی، ابهام در منبع تأمین اینترنت دانشگاهها و نبود اطلاعرسانی رسمی از سوی نهادهای مرتبط، میتواند موجب برداشتهای نادرست شود. ازاینرو، شفافسازی فنی و اعلام مسیرهای تأمین ارتباط برای مراکز آموزشی میتواند به افزایش اعتماد عمومی و بهبود مدیریت ترافیک شبکه کمک کند.
از منظر فنی، چند احتمال برای این نوع دسترسی مطرح است. یکی از سناریوهای محتمل، استفاده دانشگاهها از شبکههای پژوهشی یا سازمانی است که به دلیل ماهیت تخصصی خود، از سیاستهای دسترسی متفاوت یا فهرستهای سفید (whitelist) برای برخی آدرسها بهره میبرند. همچنین ممکن است برخی مراکز از تونلهای ارتباطی امن یا مسیرهای خاص داده برای تبادل علمی استفاده کنند که بهصورت محدود امکان دسترسی به برخی سرویسها را فراهم میسازد.
بهطور کلی، کارشناسان تأکید دارند بررسی دقیق و شفاف این موارد، ضمن حفظ امنیت شبکه و عدالت در دسترسی، میتواند به ارتقای کیفیت ارتباطات علمی و تحقیقاتی کشور نیز کمک کند.
سیاستهای دسترسی دانشگاهها به اینترنت در جهان
در بیشتر کشورهای توسعهیافته (مثل آمریکا، آلمان، هلند، ژاپن و کرهجنوبی)، دانشگاهها دسترسی کامل و بدون فیلتر به اینترنت جهانی دارند.
این دسترسی شامل پلتفرمهایی مانند YouTube، Reddit، X، GitHub و سایر منابع با کاربرد آموزشی میشود.
محدودیتها معمولاً فقط در حوزه امنیت سایبری، محتوای مجرمانه یا نقض مالکیت فکری اعمال میشوند.
مدیریت شبکه بهصورت داخلی و از طریق تیمهای IT دانشگاه انجام میشود.
در ایالات متحده، شبکهی Internet2 از سال ۱۹۹۶ میان دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و دولت ایجاد شد تا اتصال بسیار سریع و بدون محدودیت به اینترنت برای پروژههای تحقیقاتی فراهم کند.
در اروپا و آمریکای شمالی، تأکید ویژهای بر آزادی آکادمیک در فضای دیجیتال وجود دارد.
قانونگذاران تصریح کردهاند که محدودیت در دسترسی به منابع اینترنتی میتواند به کاهش کیفیت آموزش و پژوهش منجر شود.
منشور آزادی دیجیتال اتحادیه اروپا (Digital Education Action Plan 2027) تصریح میکند که «دسترسی باز به دانش و زیرساختهای دیجیتال بخشی از حق آموزش عالی است.»
شبکههای پژوهشی ملی (National Research and Education Networks - NREN) در بیشتر کشورها یک شبکه اختصاصی برای ارتباطات دانشگاهی است.
این شبکهها ترافیک علمی را از اینترنت عمومی جدا میکنند، اما محدودکننده نیستند؛ هدف آنها افزایش سرعت و امنیت است، نه فیلترینگ.
مسیر توسعه علمی تنها با رفع فیلترینگ داخلی کامل نمیشود؛ تحریمهای فناوری، دیوار پنهان پیشرفت علم
دسترسی اخیر به پلتفرم یوتیوب در برخی دانشگاهها را میتوان گامی مثبت و روبهجلو در مسیر ارتقای زیرساخت علمی و آموزشی کشور دانست. این اقدام، اگرچه محدود و آزمایشی است، اما نشان میدهد رویکرد تصمیمگیران نسبت به استفاده از منابع چندرسانهای برای آموزش و پژوهش در حال تغییر است.
یوتیوب، همانند بسیاری از سکوهای دیجیتال جهانی، بخش بزرگی از محتوای آموزشی و پژوهشی روز دنیا را در خود جای داده است؛ از سخنرانیهای دانشگاهی و دورههای تخصصی تا آموزش نرمافزارهای پژوهشی و پروژههای علمی آزاد. بنابراین، رفع فیلتر این پلتفرم در محیطهای دانشگاهی، میتواند به دسترسی سریعتر پژوهشگران و دانشجویان به دانش روز و افزایش بهرهوری علمی منجر شود.
گام بعدی میتواند گسترش این سیاست به دیگر سکوهای دارای کاربرد آموزشی و علمی مانند GitHub، Coursera، ResearchGate و سایر پلتفرمهای بینالمللی باشد تا تمامی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی کشور بتوانند در محیطی برابر و آزاد از محدودیتهای غیرضروری به تولید و تبادل دانش بپردازند.
در نهایت، باید توجه داشت که بخشی از محدودیتهای فعلی نهتنها ناشی از سیاستهای داخلی، بلکه نتیجهی مستقیم تحریمهای فناوری و محدودسازی خدمات از سوی شرکتهای خارجی است. ازاینرو، رفع کامل موانع دسترسی به منابع علمی نیازمند تدابیری هوشمندانه در هر دو سطح داخلی و بینالمللی است تا جامعه علمی ایران بتواند با جریان جهانی دانش همافزایی مؤثرتری داشته باشد.
وقتی تحریم به دانش سرایت میکند؛ فناوری هم قربانی سیاست میشود
تحریمهای فناورانه علیه ایران، نهتنها مصداقی آشکار از نابرابری دیجیتال هستند، بلکه در عمل به انسداد جریان دانش و عقبماندگی علمی جهانی دامن میزنند. جلوگیری از دسترسی پژوهشگران و دانشجویان ایرانی به ابزارها، نرمافزارها و پلتفرمهای بینالمللی، اقدامی است که برخلاف اصول بنیادین علم و آزادی پژوهش است.
در جهانی که علم مرز نمیشناسد، محرومکردن یک ملت از دسترسی به دادهها، منابع آموزشی و خدمات تحقیقاتی، نه فشار سیاسی، بلکه تحریم علیه دانش بشری است. این سیاستها در ظاهر با هدف محدودسازی یک دولت اعمال میشوند، اما در واقع به زیان کل جامعه علمی جهان تمام میشوند؛ چراکه مانع از حضور اندیشهها و استعدادهای ایرانی در توسعه فناوریهای نو میگردند.
علم زمانی پیشرفت میکند که جریان اطلاعات آزاد باشد. تحریم علمی و فناورانه، سدی مصنوعی در برابر این جریان است — سدی که دیر یا زود، خود جامعه جهانی دانش باید برای فرو ریختنش اقدام کند.