شناسهٔ خبر: 75692570 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

هم‌سویی ابوظبی و تل‌آویو در سودان؛ بازچینش مرزهای سیاسی جهان عرب با سرمایه امارات و اتاق فکر اسرائیل

رخدادهای اخیر در دارفور و سقوط شهر الفاشر به دست نیروهای «الدعم السریع» (نیروهای پشتیبانی سریع) به رهبری محمد حمدان دقلو، فصل تازه‌ای از این تحولات است که ردّ پای مستقیم امارات و اسرائیل در آن دیده می‌شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین به نقل از المادین، امارات از آغاز درگیری‌ها در سودان، به یکی از اصلی‌ترین حامیان دقلو و نیروهایش بدل شده است. حمایت مالی و تسلیحاتی ابوظبی، از جمله ارسال پهپاد و کمک به جذب مزدوران از چاد و لیبی، این گروه را قادر ساخت کنترل کامل دارفور را به‌دست گیرد. به نوشته المیادین، دقلو و نزدیکانش فعالیت‌های اقتصادی خود را از دوبی مدیریت می‌کنند؛ جایی که درآمدهای حاصل از فروش غیرقانونی طلا شست‌وشو و بازتوزیع می‌شود.

اما آنچه در ظاهر یک جنگ داخلی سودانی می‌نماید، در واقع حلقه‌ای از پروژه‌ای بزرگ‌تر است. المیادین می‌نویسد ابوظبی از طریق پشتیبانی از دقلو در سودان و از خلیفه حفتر در شرق لیبی، در پی تثبیت مثلث نفوذی است که از لیبی تا دریای سرخ امتداد دارد. این شبکه نفوذ، در هماهنگی با تل‌آویو شکل گرفته؛ زیرا اسرائیل نیز به دنبال تجزیه و تضعیف دولت‌های مرکزی عربی است تا موازنه ژئوپلیتیکی منطقه را به سود خود تغییر دهد.

مطابق گزارش، همکاری امارات با اسرائیل در چارچوب توافق‌های امنیتی چون پیمان چهارجانبه «I2U2» (متشکل از امارات، اسرائیل، آمریکا و هند) معنا می‌یابد. از نگاه تل‌آویو، فروپاشی سودان مرکزی و جدا شدن دارفور و مناطق ساحلی از پیکره این کشور، ادامه همان طرح قدیمی اسرائیل برای تکه‌تکه‌کردن جهان عرب است؛ طرحی که نخستین بار در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط تحلیل‌گر اسرائیلی «عودید ینون» با عنوان «طرح صهیونیستی برای خاورمیانه» مطرح شد.

در این چارچوب، ابوظبی با پیشبرد این سیاست دو هدف را دنبال می‌کند:
نخست، مهار نفوذ ترکیه در شمال آفریقا و شاخ آفریقا که از دولت مرکزی سودان و ژنرال برهان حمایت می‌کند؛ دوم، دستیابی به عمق استراتژیک فراتر از خلیج فارس، با اتکا بر گروه‌های شبه‌نظامی و مزدوران، بی‌آن‌که نیاز به مداخله مستقیم نظامی داشته باشد.

المیادین هشدار می‌دهد که این راهبرد، ضمن هم‌پوشانی با منافع اسرائیل، امنیت ملی مصر را نیز تهدید می‌کند. زیرا در صورت تثبیت قدرت دقلو در دارفور، مثلث مرزی مصر، سودان و لیبی عملاً زیر نفوذ شبکه مشترک اماراتی‌ـ‌اسرائیلی قرار می‌گیرد؛ منطقه‌ای که می‌تواند برای تضعیف موقعیت قاهره و دور زدن کنترل تاریخی آن بر دریای سرخ و کانال سوئز به کار رود.

در پایان یادداشت آمده است که تحولات دارفور تنها بخشی از روندی بزرگ‌تر است: بازچینش مرزهای سیاسی جهان عرب با سرمایه امارات و هدایت فکری اسرائیل؛ روندی که اگر مهار نشود، به گفته نویسنده، نقشه ژئوپلیتیکی شمال آفریقا و حتی امنیت آبی و زمینی مصر را دگرگون خواهد کرد.