سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - شنو نوری: فوزیه بشارت، اولین نویسنده زن به زبان گروسی و اهل بیجار، با آثار خود در عرصه ادبیات بومی کردستان توانسته توجه خوانندگان و منتقدان را جلب کند. رمان «هورمسگه گان ژنیک» (اشکهای یک زن)، علاوه بر کسب جایزه مهرگان، نشاندهنده توانایی نویسنده در خلق داستانهای زنانه، ملموس و غنی از تجربههای فرهنگی است. این گفتوگو سفری به پشت پرده خلق آثار بشارت، روند نوشتن رمانها، تجربه زبان مادری و مسیر موفقیت او در عرصه ادبیات معاصر کردستان است.
ادبیات بشارت از همان نخستین آثارش بر محور تجربه زیسته زنان و بافت اجتماعی منطقه گروس شکل گرفته است؛ تجربههایی که در لایههای زبانی، تصویری و عاطفی روایتهای او جریان دارد. آنچه آثار او را متمایز میکند، ترکیب نگاه زنانه با روایتپردازی ریشهدار در فرهنگ بومی است؛ روایتی که نه در نقش قربانی متوقف میشود و نه در قالبهای کلیشهای ادبیات زنان گرفتار میماند. بشارت با اتکا به زبان مادری، جهانی خلق میکند که در آن هم زندگی جاری است و هم تاریخ پنهان یک اقلیم.
در گفتوگوی پیشرو، فوزیه بشارت درباره چرایی و چگونگی نوشتن «هورمسهگه گان ژنیگ»، انتخاب زبان گروسی بهعنوان زبان روایت، جایگاه زن در جهان داستانیاش و تجربه دریافت جایزه مهرگان سخن گفته است؛ روایتی از پشتصحنه خلق رمانی که توانسته میان منتقدان و مخاطبان جایگاه ویژهای پیدا کند.
فوزیه بشارت درباره روند شکلگیری رمان «هورمسگه گان ژنیک» (اشکهای یک زن)، به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: ایده اولیه از تصویری آغاز شد که مدام در ذهنم تکرار میشد؛ زنی تنها در گوشهای از جهان، میان امید و فروپاشی، اما هنوز ایستاده. از همان تصویر بود که داستان متولد شد؛ داستانی که هم تجربه زنانه را بازتاب میدهد و هم زخمها و زیباییهای فرهنگی سرزمینم را در خود دارد.
وی درباره زبان مادریاش افزود: نوشتن به زبان گروسی برای من نه انتخاب، بلکه ضرورت است. زبان مادری تنها زبانیست که در آن واژهها جان دارند، حس دارند. وقتی مینویسم، کلمات از فاصلهی من عبور میکنند و به جهان درونم میرسند. در زبان مادری، نویسنده پنهان نمیشود، بلکه آشکار میشود.
بشارت که تاکنون چهار رمان نوشته است، اضافه کرد: هر اثر، تجربه تازهایست برای یافتن صدا. از نخستین رمان تا امروز، همواره به دنبال زبانی بودهام که زن باشد، اما شعار ندهد؛ بومی باشد، اما محدود نماند. در واقع، هر کتاب برایم تمرینیست در شناختِ خود و جهان.
این نویسنده درباره مضمون رمان اشکهای یک زن گفت: قهرمان زنِ رمان، زنیست میان دو قطبِ ترس و امید. نه قربانیست، نه اسطوره. انسانیست با همه پیچیدگیهایش. زن برای من استعارهایست از تداوم حیات و حافظه جمعی. وقتی از زنان مینویسم، در واقع از ریشهها و استمرار زندگی سخن میگویم.
بشارت درباره نوشتن به زبان گروسی یادآور شد: این زبان موسیقی خاصی دارد، مثل نبض زمین اما نوشتن به آن ساده نیست. باید میان وفاداری به اصالت زبان و آزادی در آفرینش تعادل برقرار کرد. من برای هر واژه زندگی کردهام و گاهی از نو زاییدهامش.
وی دریافت جایزه «مهرگان ادب» برای این رمان را نه پایان راه، بلکه نشانهای از دیدهشدن عنوان و اضافه کرد: این جایزه برای من تأیید بود که ادبیات بومی و زنانه میتواند در سطح ملی شنیده شود. اما راستش، جوایز هرگز برایم هدف نبودهاند؛ نوشتن برای من نوعی زیستن است، نه رقابت.

بشارت خطاب به نویسندگان جوان تاکید کرد: به زبان خودتان اعتماد کنید، به تجربههای خودتان. جهان منتظر صدای تکراری نیست؛ منتظر صداییست که از دل زندگی برخاسته باشد. نوشتن یعنی ایستادگی، یعنی ثبت ردِ زنی که نخواست خاموش بماند.
«هورمسهگه گان ژنیگ» را میتوان نقطه عطفی در کارنامه ادبی بشارت دانست؛ رمانی که هم از نظر ساختار و هم از جهت پرداخت شخصیتها، پختگی تازهای در قلم او نشان میدهد. دریافت جایزه مهرگان نیز تأییدیست بر اینکه ادبیات بومی، زمانی که با صداقت، جهانسازی دقیق و روایت عمیق همراه باشد، میتواند مخاطبان وسیعتری را تحت تأثیر قرار دهد. بشارت در قالب اولین زن رمان نویس به زبان گروسی در سالهای اخیر جایگاه خود را بهعنوان یکی از صداهای مهم ادبیات معاصر کردی تثبیت کرده و تلاش او برای گسترش روایتهای زنانه به زبان مادری، مسیر تازهای پیشروی نویسندگان نسل جوان گشوده است.
فوزیه بشارت، متولد ۱۳۴۹، از نخستین بانوانی است که به زبان کردی گروسی داستان مینویسد و آثارش در ایران، اقلیم کردستان و آلمان منتشر شدهاند. از میان آثار او میتوان به رقص آتش در ریگ سیاه (۱۳۹۷)، هورمسگەگان ژنیگ (۱۳۹۹) و رمان رقص سرنوشت (۱۴۰۱) اشاره کرد.
∎