گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، آزاده لرستانی ـ سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع دانشآموزان و دانشجویان به درباره اینکه «حجاب را یک مسئله دینی و اسلامی و زهرایی و زینبی بدانید»، در نگاه اول شاید یک توصیه اخلاقی ساده بهنظر برسد، اما در حقیقت، خلاصهای از یک جهانبینی کامل درباره زن مسلمان و نسبت او با جامعه است.
حال اگر بخواهیم این جمله را در بستر اجتماعی امروز ایران بخوانیم، علاوه بر سطح «پوشش ظاهری» به عمق آن، یعنی «هویت زن مؤمن در عرصه عمومی» هم توجه داشته باشیم.
«حجاب» در نگاه دینی راهی برای بازتعریف حضور زن در متن جامعه است. در واقع، زن در منطق اسلام قرار نیست حذف شود، بلکه باید با مرزهای روشن کرامت در مرکز جامعه باشد. این همان چیزی است که حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) به زیباترین شکل ممکن نشان دادند.
از فاطمه (س) تا امروز؛ حجاب به مثابه شعور دینی
در زندگی حضرت زهرا (س)، «حجاب» نوعی شعور و باور بود. ایشان همسر، مادر، دختر و در عین حال یک کنشگر سیاسی و اجتماعی بودند. زمانی که در مسجد خطبه فدکیه را ایراد کردند، در میان جمعی از مردان حاضر شد، اما در پشت پرده، با لحنی محکم، آگاهانه و استدلالی سخن گفتند. این حضور، نشاندهنده تعادلی ظریف است: در واقع فاطمه (س) در جامعه حضور دارد، نظر میدهد، از حق دفاع میکند، اما هرگز مرز حیا و وقار را نمیشکند.
با این وجود در جامعه امروز، برخی بانوان تصور میکنند دینداری با فعالیت اجتماعی قابل جمع نیست یا باید خانهنشین بود، یا در جامعه ظاهر شد و از برخی مرزها عبور کرد. اما نگاه فاطمی دقیقاً خلاف این دوگانه است. زن زهرایی گوشهنشین و بیپروا نیست؛ بلکه به اندازهای در اجتماع حضور دارد که «عدالت و حق» را پاس بدارد.
در واقع، «حجاب زهرایی» یعنی زن بداند چرا در جامعه حضور دارد. حضور او از جنس خودنمایی یا رقابت نیست؛ از جنس مسئولیت است. در محیط کاری، علمی یا فرهنگی، زن زهرایی به دنبال تأثیرگذاری در مسیر خیر عمومی است، نه دیده شدن به هر قیمت!
در پس این معنا، «چادر» یا هر پوشش اسلامی دیگر، تبدیل به نماد آگاهی میشود. بدیهی است اگر دختران ما بدانند حجاب فاطمی نشانهای از عزت درونی است، آن را انتخابی میدانند که هویتشان را روشنتر میکند.
زینب (س)؛ الگوی زن کنشگر در میدان نبرد و جامعه
همچنین «حجاب زینبی» وجه دیگری از همین هویت است؛ وجه مقاومت و حضور در میدان. حضرت زینب کبری (س) در زمانهای زیست که همهچیز برای تحقیر و شکستن زنان اهل بیت (ع) طراحی شده بود. در چنین فضایی، ایشان با همان حجاب کامل و وقار زنانه در برابر حاکمان ایستاد، سخنرانی کردند و وجدان تاریخ را بیدار ساختند.
با اینکه ایشان در اسارت بودند، اما «روایت» را از دشمن گرفتند و حقیقت را روایت کردند. این یعنی حضرت زینب (س) توانست حجاب را به رسانه تبدیل کند؛ رسانهای که با وقار، پیام را منتقل کرد. ایشان در کوفه و شام، در میان انبوه نگاههای کنجکاو و تحقیرآمیز با آرامش و منطق سخن گفتند و جامعهای را بیدار کردند؛ بنابراین زن امروز اگر در برابر موج رسانهای تحقیر زن مسلمان بایستد، در حقیقت راه زینب را ادامه میدهد. «حجاب زینبی» یعنی زن در میدان اجتماع و رسانه، در دانشگاه یا شبکههای اجتماعی روایت خودش را از ایمان و زیبایی ارائه میدهد.
چنانچه زنان موفق امروز در عرصه علم، مدیریت، پزشکی، کارآفرینی و رسانه اگر بتوانند میان حرفهگرایی و حیا توازن برقرار کنند، همان تداوم الگوی زینبی هستند. عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری (س) به ما میآموزد که میتوان با وقار و هوشمندی ایستاد و همزمان تأثیرگذار بود.
از اسوه تا امروز؛ چگونه زن ایرانی حجاب را معنا کند؟
در ایران امروز، زن مسلمان در معرض فشارهای متنوع فرهنگی قرار دارد: از یک سو تبلیغات گسترده جهانی که بیحجابی را نماد آزادی معرفی میکند، و از سوی دیگر، نگاههای محدودکنندهای که حجاب را فقط به عنوان «باید» و «نباید» میفهمند. در میان این دو قطب، زن مؤمن باید راه سوم را انتخاب کند؛ راه آگاهی، انتخاب، و عزت.
او باید بداند که «حجاب» حد احترام متقابل است. زیرا زن با «حجاب» خود را پنهان نمیکند، بلکه کرامت خود را تعریف میکند. در واقع، حجاب زهرایی و زینبی، راهی برای حضور در جامعه است بهگونهای که انسانیت زن در اولویت قرار گیرد.
اما این نگاه آرمانی، بدون تغییرات ساختاری و فرهنگی، در عمل ممکن نیست. زن مؤمن اگر احساس کند با حجابش در جامعه طرد میشود، یا فرصت رشد از او گرفته میشود، طبیعی است که احساس نارضایتی کند؛ بنابراین باید فضاهای اجتماعی، محیطهای کاری و رسانهها، زنان با حجاب را به عنوان «الگوی مشارکت» معرفی کنند.
راهکارهای تحقق الگوی زهرایی و زینبی
برای تحقق الگوی زهرایی و زینبی در جامعه امروز باید ساختارها، روایتها و سبک زندگی تغییر کند. چند مسیر عملی را میتوان پیشنهاد داد:
۱ ـ طراحی فرهنگی برای پوشش زیبا و متین: باید میان عفاف و زیباییشناسی پیوند برقرار شود. بسیاری از دختران جوان از سر میل به زیبایی، به سمت مدهای غربی میروند؛ در حالیکه اگر طراحان داخلی بتوانند پوششهای خوشدوخت و رنگهای متنوع را با معیارهای اسلامی ترکیب کنند، حجاب به «سلیقه» بدل میشود.
۲ ـ حضور فعال و دیدهشده زنان محجبه در رسانهها: تلویزیون، سینما و فضای مجازی باید چهرهای طبیعی، هوشمند و موفق از زن با حجاب نشان دهند؛ زنی که میفهمد، تصمیم میگیرد و نقش اجتماعی دارد. این حضور، هزار برابر مؤثرتر از هر تبلیغ مستقیم است.
۳ ـ تربیت گفتوگویی در خانوادهها: پدران و مادران باید درباره مفهوم حجاب با فرزندانشان گفتوگو کنند. نوجوان باید بفهمد چرا این پوشش، پاسدار عزت اوست. گفتوگوهای صادقانه، مقاومت فرهنگی در برابر هجمههای رسانهای ایجاد میکند.
۴ ـ احترام اجتماعی به انتخاب زنان محجبه: برخورد محترمانه در محیطهای کاری و آموزشی، مهمترین عامل ماندگاری حجاب است. اگر زن محجبه احساس تبعیض یا تمسخر نکند، حجاب برایش سنگین نخواهد بود.
۵ ـ ترویج حجاب از طریق الگوهای واقعی: معرفی زنان موفق، پژوهشگر، پزشک و مدیر با حجاب به مراتب اثرگذارتر از برگزاری مراسمهای رسمی است. زیرا جامعه به نمونههای زنده نیاز دارد.
از شعار تا سبک زندگی
توجه داشته باشیم حجاب زهرایی و زینبی، یک مدل پوشش نیست؛ بلکه یک سبک زندگی آگاهانه است. در منطق زهرایی، زن، محور ایمان و خانواده است؛ در منطق زینبی، پاسدار حقیقت در میدان اجتماع. ترکیب این دو، زن ایرانی امروز را به تراز تمدن اسلامی نزدیک میکند؛ زنی که هم اهل علم است، هم اهل حیا؛ هم فعال است، هم متین.
وقتی رهبر انقلاب فرمودند: «کسانی که در پیرامون شما هستند باید بدانند حجاب یک مسئله زهرایی و زینبی است»، در واقع از روحی گفتند که در ورای آن جریان دارد. زن ایرانی اگر این روح را درک کند، دیگر نیازی به به تأیید دیگران ندارد؛ بلکه میداند حجاب برای حفظ کرامت خودش است. طبیعی است آنگاه جامعهای عفیف، آگاه، و اثرگذار خواهیم داشت، همانگونه که حضرت فاطمه زهرا (س) وحضرت زینب (س) بودند.
انتهای پیام/