شناسهٔ خبر: 75685217 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

بررسی تحولات سودان

دادگاه لاهه در برابر امارات/ نسل کشی در سایه طلا

شکایت رسمی سودان از امارات در دادگاه لاهه، بحران این کشور را به سطحی بی‌سابقه رسانده است؛ جایی که طمع طلا، رقابت ژئوپلیتیک و دخالت امارات، آمریکا و رژیم صهیونیستی سودان را به میدان تازه‌ای از نبرد منافع منطقه‌ای بدل کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا؛ تحولات خونین سودان وارد مرحله‌ای تازه شده است؛ مرحله‌ای که در آن، نه‌تنها میلیون‌ها شهروند آواره و قربانی خشونت‌اند، بلکه پای قدرت‌های منطقه‌ای نیز به شکل رسمی به مراجع بین‌المللی باز شده است؛ بر اساس گزارش‌های منتشرشده از سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بین‌المللی، دولت سودان با طرح شکایتی در دادگاه بین‌المللی دادگستری (ICJ)، امارات متحده عربی را به «نقض کنوانسیون منع نسل‌کشی» و «حمایت نظامی از نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF) متهم کرده است.

در متن شکایت سودان آمده است: ابوظبی از طریق ارسال سلاح، تجهیزات نظامی و کمک‌های مالی، در جنایت‌های ارتکابی علیه غیرنظامیان دارفور نقش مستقیم داشته است. این شکایت که از سوی وزارت دادگستری سودان در ماه اکتبر به ثبت رسیده، یکی از کم‌سابقه‌ترین پرونده‌های حقوقی علیه یک کشور عربی در زمینه نسل‌کشی محسوب می‌شود. در همین راستا، سخنگوی دولت سودان در اظهاراتی که رسانه‌های منطقه‌ای آن را بازتاب داده‌اند، تأکید کرده است: «جنایات RSF علیه مردم دارفور بدون پشتیبانی مالی و لجستیکی خارجی ممکن نبود. از جامعه جهانی می‌خواهیم حامیان این جنایات را پاسخگو کند».

فاجعه انسانی در دارفور؛ فروپاشی سلامت و آوارگی گسترده

درگیری‌های دارفور که از بهار ۲۰۲۳ آغاز شده، تاکنون بیش از ۱۲ میلیون آواره بر جای گذاشته و طبق اعلام سازمان ملل، نزدیک به یک‌سوم جمعیت سودان را در وضعیت بحرانی قرار داده است. گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) نشان می‌دهد که بیش از ۷۰ درصد مراکز درمانی مناطق درگیر تعطیل شده‌اند و بیماری‌هایی، چون وبا، مالاریا و سرخک در حال گسترش است.

نهاد‌های امدادی هشدار داده‌اند که در صورت ادامه درگیری‌ها، کشور در آستانه قحطی گسترده قرار خواهد گرفت.

در دو سال اخیر، بحران داخلی سودان از یک نزاع داخلی به میدان رقابت بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل شده است؛ رقابتی که نه صرفاً برای قدرت سیاسی بلکه عمدتاً برای دستیابی به منابع غنی، مسیر‌های راهبردی و کسب نفوذ در منطقهٔ دریای سرخ و شاخ آفریقا شکل گرفته است؛ امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی آتش جنگ را در سودان شعله ور کرده‌اند و در این تحلیل به تفصیل منافع، اقدامات و پیامد‌های آنها را بررسی می‌کنیم.

طلا، بندر، نفوذ

یکی از محوری‌ترین بازیگران این بحران، امارات است که مجموعه‌ای از منافع اقتصادی، ژئوپلیتیکی و امنیتی را در سودان دنبال می‌کند. این منافع را می‌توان در سه بخش اصلی دسته‌بندی کرد:

الف) منابع طبیعی: گزارش‌های معتبر نشان می‌دهند که بخش عمده صادرات رسمی طلای سودان به امارات انجام می‌گیرد و بخش عظیمی از تولید غیررسمی نیز از طریق شبکه‌های قاچاق به امارات منتقل می‌شود. برای نمونه، در سال ۲۰۲۴ حدود ۹۷ درصد صادرات رسمی طلا از مناطق تحت کنترل ارتش سودان (SAF) به امارات صادر شده است و درآمدی بالغ بر ۱٫۵۲ میلیارد دلار را برای سودان به همراه داشته است. این جریان طلا یکی از مهم‌ترین منابع تأمین مالی طرفین جنگ، به‌ویژه شبه‌نظامیان نیرو‌های پشتیبانی سریع (RSF) است که می‌تواند چرخه جنگ را ادامه دهد. زیرساخت و موقعیت ژئوپلیتیکی: امارات علاوه بر طلا، در پروژه‌های زیرساختی سودان نیز سرمایه‌گذاری کرده است و کنترل این بندر یا مسیر‌های مواصلاتی در ساحل دریای سرخ به امارات امکان می‌دهد که نفوذ اقتصادی و امنیتی خود را در شاخ آفریقا افزایش دهد.

ب) امنیت و نفوذ منطقه‌ای: امارات به دنبال جایگاه منطقه‌ای است که بتواند علاوه بر رشد اقتصادی، نفوذ ژئوپلیتیکی در مقابل کشور‌های رقیب (از جمله ترکیه، ایران، قطر) تقویت کند. روابط این کشور با RSF نشان می‌دهد که امارات از این گروه شبه‌نظامی به عنوان ابزار نفوذ استفاده می‌کند. در نتیجه، می‌توان گفت که امارات با حمایت یا تسهیل شبکه‌های تدارکاتی RSF – چه به‌صورت تسلیحاتی و چه از طریق تأمین مالی طلا – به یکی از عوامل کلیدی استمرار و تشدید بحران سودان تبدیل شده است.

 طمع ایالات متحده به منافع امنیتی و اقتصادی

اگرچه آمریکا به‌طور مستقیم در خط اول نزاع‌های سودان حضور ندارد، اما منافع مهمی در این کشور و منطقه دارد که می‌توان آنها را چنین تشریح کرد؛ آمریکا مسیر‌های کلیدی تجارت جهانی و امنیت دریانوردی در منطقه دریای سرخ را دنبال می‌کند و ناآرامی در سودان می‌تواند پیامد‌های منفی برای عبور کریدور‌های تجاری و انرژی داشته باشد. طبق گزارش‌های منتشر شده، آمریکا به نقش امارات در حمایت از شبه نظامیان سودان، نظارت داشته و کنگره آمریکا از دولت خواسته است تا صادرات تسلیحاتی به امارات را به‌خاطر ارتباط با این گروهک مورد بازبینی قرار دهد چرا که در غیر این صورت بحران گسترش یافته و رقبای ایالات متحده می‌توانند منافع خود را تسهیل کنند علی‌ای حال آمریکا درصدد است تا با اتخاذ

سیاست‌هایامنیتی، دیپلماسی و اقتصادی، ثبات سودان را تامین و نفوذ خود را تثبیت کند از همین رو یک هیأت امریکایی به شهر پورت سودان، پایتخت موقت دولت سودان، سفر کرده تا گفت‌و‌گو‌ها میان واشنگتن و خارطوم را دنبال کنند، زیرا طبق طرح موهوم ترامپ، سودان بخشی از توافق ابراهیم قلمداد شده است.

منافع رسانه-ای، امنیتی سودان برای رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی نیز منافع خاص خود را در سودان دنبال می‌کند؛ این کشور دارای مرز آبی با دریای سرخ است و همین موقعیت از حیث دسترسی به آبراه‌های استراتژیک و کاهش انزوای امنیتی اهمیت قابل ملاحظه‌ای برای صهیونیست‌ها دارد، تحلیلگران بر این باورند یکی از اهداف غیرمستقیم رژیم غاصب از بی‌ثباتی در سودان، کاهش تمرکز رسانه‌ای جهانی بر پرونده فلسطین و غزه است و می‌تواند حاشیه امنی را برای نتانیاهو فراهم کند. در این میان نکته قابل ملاحظه این است که بازیگران خارجی با منافع ترکیبی اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی، بحران سودان را نه صرفاً یک نزاع داخلی بلکه نبردی برای کنترل منابع، مسیر‌های راهبردی و نفوذ منطقه‌ای خود می‌بینند وبه نظر می‌رسد ایجاد مکانیزم‌های بین‌المللی شفاف برای رصد صادرات طلا و سایر منابع سودان، تحریم بازیگران خارجی فعال در چرخه مناقشه، الزام کشور‌های متخاصم برای احترام به حاکمیت ملی سودان، توقف حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، کمک به دولت مرکزی سودان برای بازسازی زیرساخت‌ها، تنش‌زدایی و تضمین حضور کشور‌های ذی نفوذ در چارچوب همکاری قانونی، بهره مندی از ظرفیت‌های موجود در دیپلماسی برای ترویج راه‌حل صلح‌آمیز و. راهبرد‌هایی هستند که در کوتاه مدت می‌تواند به توقف جنگ و بحران ناشی از آن کمک و شرایط را برای کمک انسان دوستانه به غیرنظامیان و جنگ زدگان فراهم کند.

انتهای پیام/