شناسهٔ خبر: 75675907 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

مثنوی‌کاوی با کودکان؛ مهارت تفکر خلاق

سومین نشست از دوره آموزشی «مثنوی‌کاوی با کودکان» با تأکید بر مهارت‌های ده‌گانه زندگی، با موضوع مهارت تفکر خلاق، با حضور دکتر مهدی فردوسی مشهدی، پژوهش‌گر ادبیات دینی کودک و نوجوان برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین،دکتر فردوسی مشهدی در این نشست پس از توضیح درباره انواع تقسیم‌بندی‌های تفکر، با اشاره به تقسیم چهارتایی متیو لیپمن در این زمینه افزود: تقسیم‌بندی وی به‌رغم اختصار، از جامعیت هم برخوردار است. از دید او تفکر به خلاقانه، نقادانه، مراقبتی و مشارکتی، تقسیم می‌شود و کمابیش همه انواع تفکر یادشده در دیگر منابع، از اقسام این چهار نوع شمرده شده‌اند.
فردوسی مشهدی در بخش دیگری از سخنان خود از مهارت‌های ده‌گانه یاد کرد و افزود: چنان‌که ملاحظه می‌کنید دو تا از مهارت‌ها در همین فهرست وجود دارند؛ یعنی تفکر خلاق و تفکر نقاد.
خلاقیت؛ یعنی توانایی نوآورانه مشکل‌گشایی؛ یعنی رفع مشکل از طریق راه حل بدیع و بی‌سابقه که از طریق نگریستن به مشکلات یا موقعیت‌های مشکل‌زا، از چشم‌اندازی تازه و منظری جدید، فراهم می‌آید. این توانایی به معنای ایجاد انگاره‌های تازه است که به اصطلاح با تفصیل مرکب‌ها و ترکیب مفصل‌ها یا تغییر و بازسازی انگاره‌های موجود فراهم می‌شود. برخی از انگاره‌های خلاق شگفتی‌انگیز وهوش‌مندانه و برخی از آن‌ها، عادی‌اند.
برای نمونه، انسان از گذشته مشکلی به نام فراموشی داشته و به یادآوری چیزی در موقعیت خاصی نیاز داشته و بنابراین، از شگرد بستن نخ دور انگشت استفاده می‌کرده است تا نکته‌ای را به یاد بیاورد. این کار نوآورانه، حاصل تفکر خلاق است. البته هنگامی که راه حل خاصی مثل همین راه حل، کار نمی‌کند، باز راه حل دیگری جای‌گزینش می‌شود؛ چنان‌که انواع یادآورها برای رفع مشکل فراموشی پیش‌نهاد شده‌اند.
باز برای نمونه، اگر انسان بخواهد به خشکی آن سوی دریاچه برسد، ناگزیر است به آب بزند، اما در آب فرومی‌رود و غرق می‌شود و شنا کردن تا آن سوی دریاچه هم بسیار دشوار است. بنابراین، بر روی چوبی می‌نشید و به آن سوی دریاچه هدایتش می‌کند. انگاره قایق و آفرینش آن، حاصل تفکر خلاق است. همه ابزارها و فن‌آوری‌ها که برای مشکل‌گشایی پدید آمده‌اند (از اهرم‌ها و قرقره‌ها تا چرخ‌ها و بالابرها تا هواپیما و تلفن همراه و...)، حاصل خلاقیت آفرینندگان آن‌هایند.
دیدن مسئله از زاویه‌ای دیگر، استفاده از منابع موجود به شکلی تازه، نترسیدن از شکست و تجربه‌های مکرر، ترکیب انگاره‌ها و واگرااندیشی و توجه به محیط و امکان‌های نهفته در آن، ارکان تفکر خلاق به شمار می‌روند.
فردوسی مشهدی در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به این‌که موانعی ذهنی و شناختی موجب می‌شوند فرد از هر یک از مهارت‌های ده‌گانه زندگی، برخوردار نباشد، به مانع معرفتی تفکر خلاق با عنوان «سوگیری خودکانونی» یا «خودمحوری» پرداخت و افزود:
تمایل انسان به دیدن جهان از منظر خود، بدون توجه به دیدگاه‌ها و تجربه‌های دیگران و ارزنده‌تر و بهتر دانستن باورها و برداشت‌ها و تجربه‌های خود و تبدیل آن‌ها به قاعده ارزیابی و داوری، اختلالی است که از آن با عنوان «خودمحوری» یاد می‌شود. این سوگیری، به دلایل زیر، تفکر خلاق را تضعیف می‌کند یا حتی از میان می‌برد:

کاهش دامنه‌ دید و قوه تخیل
متفکر خلاق، باید بتواند موقعیت را از زاویه‌های گوناگون ببیند، اما سوگیری خودمحوری موجب می‌شود او فقط تجربه و دانسته‌های خود را «درست» بداند و به انگاره‌های ناآشنا اعتماد نکند و نتواند خود را جای دیگران یا در موقعیت‌های متفاوت بگذارد و بنابراین، راه‌های حل پیش‌نهادی او، تکراری و مقلدانه و محدود می‌شوند.

کاهش هم‌دلی و درک اجتماعی
خلاقیت به‌ویژه در زمینه رفع مشکلات اجتماعی، ناگزیر است، اما فرد دچار به سوگیری خودمحوری، از توانایی هم‌دلی با دیگری، برخوردار نیست و نمی‌تواند نیازها و احساسات دیگران را در طرح پیش‌نهادی‌اش ببیند و از بازخورد دیگران به‌درستی بهره بگیرد و بنابراین، نمی‌تواند انگاره‌ای «الهام‌بخش» عرضه کند.

مقاومت در برابر نقد و ایده‌های تازه
فرد خودمحور معتقد است نگاه خودش منطقی‌تر و برتر است و بنابراین، از نقد می‌رنجد و پیش‌نهادهای دیگران را رد می‌کند و در چارچوب اندیشه ‌خودش، محبوس می‌شود و بنابراین، از تفکر خلاق گشوده و منعطف، بی‌بهره خواهد ماند.


غفلت از زمینه و رابطه‌ها
خلاقیت موجب دیدن روابط پنهان چیزها با یک‌دیگر و خودمحوری موجب تمرکز بر خود می‌شود و این تمرکز شدید بر خود روابط و وابستگی‌های پدیده‌ها را با یک‌دیگر از دید انسان خودمحور پنهان می‌دارد و بنابراین، او در «ترکیب انگاره‌ها» ناتوان می‌ماند و از جوهر خلاقیت بی‌بهره خواهد شد.

فردوسی مشهدی در دنباله مباحث ضمن معرفی منابعی درباره چگونگی پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان، به برشمردن چند شگرد برای تقویت تفکر خلاق این دسته از مخاطبان، به مربیان پیش‌نهاد کرد و پس از تطبیق مباحث نظری یادشده بر قصه‌ای برگزیده از مثنوی، به شرح شگردهای «روزن‌گزینی»، «داستان‌سازی» و «چه ـ اگر» در این زمینه پرداخت که تمرین کردن مخاطب کودک و نوجوان بر پایه آن‌ها، موجب پرهیز او از سوگیری خودکانونی می‌شود. در پایان جلسه 35 پرسش متناسب با موضوع برای طرح بحث با مخاطب هدف در حلقه کندوکاو به شرکت‌کنندگان منتقل شد.
دوره آموزشی «مثنوی‌کاوی با کودکان» به همت باشگاه دانش‌افزایی و بهره‌وری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک) و با هم‌کاری مرکز آفرینش‌های هنری حوزه هنری خراسان رضوی، با حضور گروهی از نویسندگان و علاقه‌مندان ادبیات کودک و نوجوان دوشنبه‌ها ساعت 16:00 در ساختمان این حوزه برگزار می‌شود.

برچسب‌ها: