شناسهٔ خبر: 75669162 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

دیک چنی؛ معمار جنگ‌های پیش‌دستانه

تهران- ایرنا- «دیک چنی» معاون «جرج بوش» در حالی امروز (سه‌شنبه) در ۸۴ سالگی درگذشت که در دوران وزارت دفاع و معاونی رئیس جمهوری، طراح اصلی جنگ‌های پیش‌دستانه در افغانستان و عراق به نام «مقابله با تروریسم» و چهره‌ پنهان قدرت در واشنگتن بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، دیک چنی در دهه ۱۹۷۰ میلادی به عنوان رئیس دفتر کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری «جرالد فورد» فعالیت کرد و پس از آن برای یک دهه عضو مجلس نمایندگان آمریکا بود.

این سیاستمدار جمهوری‌خواه همچنین بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ به عنوان وزیر دفاع آمریکا در کابینه جورج بوش پدر حضور داشت.

وی بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ معاون جورج دبلیو بوش (بوش پسر) رئیس جمهور آمریکا بود.

چنی پس از حملات ۱۱ سپتامبر، از طراحان اصلی برنامه «جنگ علیه تروریسم» بود که از سوی دولت این کشور راه اندازی شد. او از طرفداران اصلی حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز بود. با این حال دیک چنی بعدها در دوران ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» به منتقد سرسخت حزب جمهوری‌خواه تبدیل شد.

در تاریخ معاصر آمریکا، کمتر سیاستمداری به اندازه‌ دیک چنی نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری سیاست‌های جنگی و امنیتی ایالات متحده داشته است. چنی که در دولت جرج بوش پسر به عنوان معاون رئیس‌جمهور فعالیت می‌کرد، به طور عملی در جایگاه یکی از پرنفوذترین و قدرتمندترین مقامات غیرمنتخب تاریخ آمریکا قرار گرفت. او سیاستمداری بود که با نفوذ در ساختار دولت و ارتباط با کارتل‌های نفتی و تسلیحاتی، مسیر جنگ‌های عراق و افغانستان را شکل داد.

معمار دکترین جنگ پیش‌دستانه

پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، چنی از جمله طراحان اصلی دکترین «جنگ پیش‌دستانه» بود؛ سیاستی که بر اساس آن، آمریکا می‌توانست بدون حمله‌ مستقیم از سوی دشمن، به بهانه‌ «تهدید بالقوه»، اقدام نظامی انجام دهد. این دکترین به ‌سرعت به ابزاری برای مشروعیت ‌بخشی به تهاجم نظامی به افغانستان (۲۰۰۱) و سپس عراق (۲۰۰۳) تبدیل شد.

در مورد عراق، چنی از نخستین کسانی بود که ادعا کرد دولت صدام حسین در حال ساخت تسلیحات کشتار جمعی است و با شبکه‌های تروریستی مانند القاعده ارتباط دارد. بعدها مشخص شد که بسیاری از این ادعاها فاقد پشتوانه‌ اطلاعاتی معتبر بوده و در واقع بخشی از پروژه‌ای گسترده برای کنترل منابع انرژی و باز ترسیم نقشه‌ ژئوپلیتیک خاورمیانه محسوب می‌شده است.

ارتباط با کارتل‌های نفتی و تسلیحاتی

پیش از ورود به کاخ سفید، چنی مدیرعامل شرکت بزرگ هالیبرتون (Halliburton) یکی از غول‌های صنعت خدمات نفتی در جهان بود. پس از حمله به عراق، زیر مجموعه‌های همین شرکت میلیاردها دلار قرارداد بازسازی، استخراج نفت، و پشتیبانی نظامی از دولت آمریکا دریافت کردند. این مساله موجب شد منتقدان، چنی را به تضاد منافع و سوءاستفاده از قدرت سیاسی برای منافع شخصی و شرکتی متهم کنند.

در کنار صنعت نفت، چنی روابط نزدیکی با مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا داشت. او از حامیان افزایش بودجه‌ نظامی، گسترش پیمانکاران خصوصی جنگی مانند بلک‌واتر و ترویج سیاست‌های امنیتی فوق‌العاده در داخل کشور بود؛ سیاست‌هایی که بسیاری از نهادهای حقوق بشری آنها را تهدیدی برای آزادی‌های مدنی دانستند.

مغز متفکر جناح راست جمهوری‌خواه

در ساختار دولت بوش، چنی نه تنها معاون رئیس‌جمهور، بلکه مرکز تصمیم‌ سازی جناح راست افراطی حزب جمهوری‌خواه بود. بسیاری از تصمیمات کلیدی در زمینه‌ جنگ، انرژی، و سیاست خارجی از دفتر او سرچشمه می‌گرفت. او شبکه‌ای از مشاوران و لابی‌گران وابسته به صنایع نفتی و تسلیحاتی را پیرامون خود شکل داد و به طور واقعی و عملی در بسیاری از موارد، رئیس‌جمهور واقعی در سایه‌ کاخ سفید لقب گرفت.

میراث دیک چنی در سیاست آمریکا، میراثی پرجدل و دوگانه است. او از دید طرفدارانش مدافع «امنیت ملی» و از دید منتقدانش نماد ائتلاف قدرت، جنگ و سرمایه‌داری نفتی است. سیاست‌های او در عراق و افغانستان نه‌ تنها خاورمیانه را وارد چرخه‌ای از بی‌ثباتی کرد، بلکه تا امروز نیز سایه‌ سنگین خود را بر سیاست خارجی و چهره‌ بین‌المللی آمریکا حفظ کرده است.