به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ «ابومحمد الجولانی» همان مردی که سرکرده گروه تروریستی و مشهور به افراطگرایی بود و امروز خود را "معمار بازسازی سوریه" میخواند در نشستی اقتصادی با کت و شلواری اتوکشیده سخن از «فرهنگ کار»، «توسعه پایدار» و «سرمایهگذاری مستقل» میگوید. چگونه میتوان از بازسازی گفت، در حالی که هنوز بوی سوختن خانهها و خون غیرنظامیان از سویدا تا ادلب در فضاست؟
جولان و جنوب سوریه؛ زمینِ بازی تازه رژیم اسرائیل
در ماههای اخیر، جولان و جنوب سوریه شاهد تحرکات کمسابقهای بودهاند؛ از حضور مستقیم رژیم اسرائیل گرفته تا درگیریهای میان جریانهای مختلف اسلامگرا و شبهنظامیان محلی. کارشناسان منطقهایجولانی، رهبر پیشین جبههالنصره و حاکم فعلی دمشق، اکنون به «ابزاری در دست اسرائیل» بدل شده است.«اهداف بلندمدت رژیم صهیونیستی فراتر از هر گروه یا شخص است؛ جولانی امروز مجریِ برنامههاست، فردا شاید قربانی همان برنامهها شود.»
در حالی که جنوب سوریه، بهویژه استان دروزینشین سویدا، در آتش درگیریها میسوزد، واکنش مردم سوریه در شبکههای اجتماعی و میان گروههای مقاومت نشان میدهد که روحیه ضدصهیونیستی ملت سوریه هنوز زنده است. اما در عمل، اختلاف میان گروههای جولانی، اخوانیها، کردها و نیروهای محلی به شکافی عمیق در بافت ملی بدل شده است؛ شکافی که اسرائیل و قدرتهای منطقهای از آن برای گسترش نفوذ خود بهره میبرند.
سوریه پس از اسد
نزدیک یک سال از سقوط نظام بشار اسد توسط شورشیان میگذرد.و نتیجهای جز خشونتهای مهارنشده، اعدامهای میدانی و بازتولید چرخهی نفرت نداشته است.
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی مستند نوشته است که «جنگجویان طرفدار حکومت جدید و نیروهای امنیتی مرتکب جنایاتی هولناک علیه اقلیتهای مذهبی شدهاند، و وعدهی جولانی برای پاسخگویی به عاملان خشونت، هرگز عملی نشده است.»
گزارش نیویورکتایمز میگوید:«حتی زمانی که نیروهای جولانی در ماه مارس صدها غیرنظامی علوی را قتلعام کردند، بسیاری از ناظران بینالمللی این فاجعه را اقدامی مقطعی و انتقامجویانه دانستند؛ در حالی که شواهد از یک سیاست سازمانیافتهی حذف اقلیتها حکایت دارد.»
سویدا؛ نقطه تاریک و خونین در دوران جولانی
استان سویدا زادگاه جامعه دروزی سوریه به صحنهی یکی از مرگبارترین درگیریهای فرقهای پس از پایان حکومت اسد تبدیل شد. بر اساس آمار منابع مستقل، بیش از دو هزار نفر از غیرنظامیان و جنگجویان دروزی در نبردهایی کشته شدند که به ظاهر برای «بازگرداندن نظم» آغاز شده بود، اما بهسرعت به کشتاری تمامعیار تبدیل شد.
به روایت نیویورکتایمز، نیروهای امنیتی تحت فرمان جولانی در این عملیات نقش مستقیم داشتند. ویدیوهای متعددی از اعدامهای میدانی، تیراندازی به غیرنظامیان و رفتارهای تحقیرآمیز سربازان منتشر شده است. یکی از پرستاران بیمارستان ملی سویدا در گفتوگو با این روزنامه گفت:«آنها فریاد میزدند: "بیایید بیرون خوکها! شما دروزیها خوک هستید!"
بعد جوانی به نام محمد بحصاص را جلوی چشمانمان تیرباران کردند، فقط چون گفته بود از ترس تیراندازی نمیتواند از خیابان عبور کند.»
این روایات، همراه با تصاویر تأییدشده ویدئویی، نشان میدهد که نیروهای امنیتی نهتنها در برابر جنایت سکوت نکردند، بلکه خود بخشی از آن بودند. نیویورکتایمز در تحقیق خود تصریح کرده که دستکم پنج اعدام غیرقانونی توسط نیروهای دولتی ثبت شده است.
جداییطلبی دروزیها؛ زخم تازه بر پیکر کشور
کشتارهای سویدا نهتنها وجدان عمومی سوریه را تکان داد، بلکه عملاً روند فروپاشی ملی را تسریع کرد. رهبر معنوی دروزیها خواستار جدایی کامل سویدا از سوریه شد، و شبهنظامیان دروزی از آن زمان مانع ورود مقامات دولتی به این استان شدهاند.
در شمال شرق کشور نیز کردها مذاکرات برای ادغام در دولت جدید را متوقف کردهاند. انتخابات پارلمانی اخیر بدون مشارکت این دو منطقه برگزار شد؛ نشانهای آشکار از فروپاشی سیاسی و اجتماعی در کشوری که جولانی ادعای "وحدت" آن را دارد.
سخن از سازندگی در میان ویرانهها
در میانه این آشوب، جولانی در نشست سرمایهگذاری در دمشق سخن از "دورهای تازه" گفت. او تأکید کرد:«ملت سوریه سختیهای زیادی کشید، اما شایسته آرامش است. ما توانستیم از هیچ، همهچیز بسازیم، و اکنون باید سوریه را دوباره بسازیم.»
اما این ادعاها در تضاد آشکار با واقعیت است. جولانی از «اقتصاد پایدار» سخن میگوید، در حالی که در مناطق تحت کنترلش، زیرساختها ویران، فقر گسترده و ناامنی فراگیر است.او ادعا میکند که سیاست اقتصادیاش بر «تولید داخلی» استوار است.
به گفته یکی از تحلیلگران اقتصادی در دمشق:«وقتی دولت خود متهم به قتل و غارت است، چه کسی جرأت میکند در سایه آن سرمایهگذاری کند؟ بازگشت سرمایه در چهار سال؟ این توهم است، نه برنامه.»
جولانی میگوید «اقتصاد باید توسعهمحور، پایدار و مستقل باشد»؛ جملهای زیبا اما پوچ در عمل. او با انتقاد از وابستگی به کمکهای خارجی، مدعی است سوریه باید بر منابع انسانی خود تکیه کند. اما همین منابع انسانی، یعنی مهندسان، پزشکان و دانشجویان، اکنون یا در تبعیدند یا زیر آوار جنگ ماندهاند.
در بیمارستان ملی سویدا، دانشجوی جوانی به نام محمد بحصاص، نماد همین نسل بود نسلی که میخواست بماند و بسازد، اما با گلوله نیروهای همان دولت کشته شد که اکنون از "خودکفایی" سخن میگوید.
ظهور جولانی در لباس رسمی و ادبیات تکنوکراتیک، بخشی از پروژه مشروعیتسازی بینالمللی اوست. اما گزارشها از سویدا و شمال، ویدیوهای اعدام، و فرار اقلیتها نشان میدهد که این تصویر چیزی جز ماسکی بر چهرهی یک حاکم تروریست بیرحم نیست.
جولانی؛ ابزار رژیم صهیونیستی
تحلیلگران منطقهای میگویند حضور فزاینده رژیم اسرائیل در جولان و مناطق جنوبی، بدون هماهنگی با ساختار امنیتی جولانی ممکن نیست. همکاریهای غیرمستقیم اطلاعاتی، حملات گزینشی علیه گروههای مقاومت، و سکوت دولت جدید در برابر تجاوزات مکرر اسرائیل، همه نشان از وابستگی متقابل میان تلآویو و دمشقِ جولانی دارد.«جولانی فقط ابزار است. اسرائیل از او تا زمانی استفاده میکند که مأموریتش تمام شود. هدف نهایی، نه حفظ جولانی، بلکه تضعیف سوریه و پاکسازی جغرافیای مقاومت است.»
پس از سقوط اسد، سوریه در برزخ سیاسی و اجتماعی گرفتار است:
اقلیتها در ترس دائمی از پاکسازی قومی زندگی میکنند.
مناطق جنوبی عملاً از کنترل دولت خارج شدهاند.
کردها و دروزیها از روند سیاسی کناره گرفتهاند.
و جولانی، در حالیکه هنوز خون قربانیان سویدا خشک نشده، از «فرهنگ ساختوساز» میگوید.