شناسهٔ خبر: 75656748 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

در روزی که اشک و لبخند در کنار هم جاری شد، ۱۴ زندانی محکوم به قصاص با گذشت اولیای دم از قصاص رهایی یافتند؛ لحظه‌ای که در‌های دادسرا نه برای صدور حکم، بلکه برای بخشش و تولد دوباره انسان‌ها گشوده شد.

صاحب‌خبر -
خبرگزاری میزان -

صبح روز گذشته (دوشنبه ۱۲ آبان ماه)، سالن اجتماعات ساختمان اداری دادسرای ناحیه ۲۷ تهران حال‌و‌هوایی متفاوت داشت. صندلی‌ها یکی‌یکی پر می‌شدند، اما نه برای جلسه‌ای قضایی یا رسیدگی به پرونده‌ای تازه، بلکه برای برگزاری آیینی که بوی صلح، گذشت و زندگی می‌داد. قرار بود ۱۴ زندانی محکوم به قصاص، با رضایت اولیای دم، از مرز مرگ عبور کرده و به آغوش زندگی بازگردند.

در ابتدای جلسه آیات قرآن تلاوت شد، آیاتی که صابران و بخشندگان را به اجری عظیم وعده می‌داد. پس از تلاوت قرآن کریم و قرائت سرود ملی جمهوری اسلامی ایران سکوتی سنگین بر فضا نشست. 

در ردیف انتهایی سالن ۱۴ زندانی با لباس آبی زندان روی صندلی نشسته بودند؛ آرام و بی‌صدا. در نگاهشان غم و شادی توامان بود. غم از مسیری که در آن قرار گرفته بودند و شادی از راه نجاتی که به رویشان گشوده شده بود. حالا گذشت و انسانیت به آنها فرصت داده بود دوباره زندگی کنند، نفس بکشند، عزیزانشان را ببینند و آنها را در آغوش بگیرند.

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

اشک و اشتیاق در لحظه رهایی

صلوات خاصه امام رضا (ع) که در سالن پخش شد، مردی حدودا ۷۰ ساله چشمانش از فضای معنوی جلسه خیس شده بود؛ اشک‌هایی که نه از اندوه، بلکه از شکر و آرامش جاری می‌شد.

تعدادی از اولیای دم هم در جلسه بودند. کسانی که با تصمیمی بزرگ و دشوار، مرگ را بخشیده بودند. یکی از مادران گفت: بخشش سخت است، اما آرامش از آنِ دل‌هایی است که می‌بخشند.

جوان ۲۷ ساله‌ای که با گذشت خانواده مقتول از مرگ بازگشت

در میان محکومان، جوانی ۲۷ ساله بیش از همه نگاه‌ها را به خود جلب می‌کرد؛ مردی که ۴ سال پیش در پی یک درگیری لفظی با عابری ناشناس، مرتکب قتل شده بود. او تا مرحله اجرای حکم هم پیش رفته و یک شب را در قرنطینه زندان گذرانده بود. او که تا یک قدمی مرگ رفته بود، با صدایی لرزان گفت: شبی که برای اجرای حکم رفتم تا صبح فکر می‌کردم. تمام زندگی‌ام را مرور کردم. به همه خانواده فکر کردم و اینکه اگر کمی صبر و حوصله به خرج می‌دادم چقدر می‌توانستم زندگی کنم ۴ سال در زندان بودم و آن شب اندازه هزار سال برایم طولانی بود. برادرم چند ماه قبل از اجرای حکم من فوت کرده بود و برای همین خانواده مقتول معرفت به خرج دادند و مرا بخشیدند تا داغ مادرم دو چندان نشود. اگر جای خانواده مقتول بودم، شاید نمی‌بخشیدم. تا آخر عمر مدیونشانم.

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

روایت تازه دامادی که در انتظار قصاص بود

جوانی دیگر ۳۴ ساله بود و از سال ۱۴۰۰ درگیر بند زندان. می‌گفت: در آستانه ازدواج و در تدارک مراسم عروسی بودم که با شخصی در خیابان درگیر شدم. به هم فحش دادیم. عصبانی شدم و در یک لحظه با چاقو...

به اینجا که رسید نتوانست ادامه دهد؛ با گریه گفت: فقط خدا را شکر می‌کنم که خانواده مقتول انسان‌های با گذشتی بودند. خدا به همه آنها عمر و برکت بدهد.

دادستان تهران و سرپرست دادسرای جنایی تهران (ناحیه ۲۷) در این مراسم آیات متعددی از قرآن کریم در رابطه با عفو بخشش قرائت کردند و از محکومان خواستند راه زندگی آبرومندانه و شرافتندانه را در پیش بگیرند.

مسئولان قضایی حاضر در مراسم تأکید کردند که ترویج فرهنگ گذشت و احیای صلح اجتماعی یکی از مأموریت‌های اصلی قوه قضاییه در اجرای عدالت ترمیمی است.

با اعلام رسمی رضایت خانواده‌های اولیای دم، فضای سالن از صلوات و گریه آکنده شد. مسئولان قضایی و مددکاران حاضر، از این لحظه به عنوان ثمره فرهنگ بخشش و احیای امید یاد کردند و دستبند‌های زندانیان به نشانه آزادی و رهایی توسط دادستان تهران باز شد.

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

در پایان مراسم، زندانیان آزاد شده در میان اشک و لبخند، به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

به گفته سرپرست دادسرای ناحیه ۲۷ تهران تعدادی از این محکومان به جهت گذراندن جنبه عمومی جرم، باید در زندان بمانند، اما همین که حکم قصاص آنها لغو شد، خودش نوعی آزادی و رهایی است؛ آزادی از کابوس مرگ و قصاص.

این مراسم حاصل ماه‌ها تلاش و پیگیری دستگاه قضایی بود؛ از گفت‌و‌گو و میانجیگری واحد‌های صلح و سازش و شورا‌های حل اختلاف گرفته تا همراهی مددکاران زندان و دادستانی.

 در پایان، وقتی آخرین زندانی به آغوش مادرش بازگشت، لبخند بر چهره‌ها نشست و دیوار‌های دادسرا، شاهد تولد دوباره انسان‌هایی بود که طعم آزادی را چشیدند.

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

در آن ساعات ظهر، حاضران در این مراسم شاهد گرم‌ترین لحظات انسانیت بودند؛ لحظاتی که نشان داد گاهی بزرگ‌ترین حکم عدالت، بخشش است.

چهارده قصه از رهایی؛ وقتی گذشت، به مدد قانون و انسانیت جان گرفت

انتهای پیام/