به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ هشت ماه و ۲۱ روز از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت که خبر تسخیر سفارت آمریکا توسط گروهی از دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام معرفی کرده بودند به وسیله رسانههای آن زمان منتشر شد. بعد از تسخیر سفارت آمریکا مشخص شد این سفارتخانه کانون و مرکز فرماندهی همه بحران ها، توطئه ها، تفرقه انگیزیها و مشکلات در کشور بوده است.
بعد از این که مشخص شد مرکز تمامی این فتنهها و جریانات ضدانقلابی، در سفارت آمریکا در تهران است؛ امام خمینی (ره)، بیانات قاطعی علیه ابرقدرتها و به ویژه آمریکا، ابراز فرمودند و خصوصا با ورود شاه به آمریکا فرمان مقابله را به تمامی دانشآموزان و دانشجویان و طلاب علوم دینی صادر کردند.
در چنین شرایطی با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا، از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل در آوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت.
تسخیر لانه جاسوسی به روایت رسانههای دنیا
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اقدامی جریانساز بود که علاوه بر نابودی پایگاه جاسوسی آمریکا در ایران، ابعاد بینالمللی گستردهای داشت و زمینهساز افول قدرت و هژمونی پوشالی این کشور و حقارت دولت آن شد؛ مسئلهای که سیاستمداران و رسانههای آمریکایی و کارشناسان بینالمللی در این سالها در موارد مختلف به آن اذعان کردهاند:
جولیتو کیهزا روزنامهنگار ایتالیایی در کتابی تحت عنوان «تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده» که اشاره به عملیات طبس دارد، به نقل از «هندریک هرتزبرگ» نویسندۀ اصلی متون سخنرانیهای کارتر از تعبیر گیر افتادن در بنبست در اشاره به این واقعه و تلاشهای ناموفق و درماندگی دولت کارتر برای آزادی آمریکاییهای بازداشتی استفاده میکند.
هرتزبرگ در جایی دیگر میگوید: تصورم این بود که کارتر اساساً خود را گروگان میکند. هر شب این بحث مطرح بود که «آمریکا تحقیر میشود، زیرا کارتر یک بیعرضه است».
پیر سالینجر نویسنده آمریکایی در کتابی تحت عنوان «آمریکا گروگان گرفته شد: مذاکرات پنهانی» به تحقیر و ذلت آمریکا در جریان این حادثه اذعان میکند و میگوید بزرگترین قدرت جهان زیر منت کشوری است که دچار بینظمی انقلابی است.
همیلتون جردن که رئیس کارکنان کاخ سفید کارتر بود در کتاب «بحران؛ آخرین سال ریاستجمهوری کارتر» تصریح میکند: که از زمان تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ تا انتخابات ریاستجمهوری یک سال بعد آن، دولت کارتر هم مانند «۵۳ گروگان آمریکایی» اسیر بود.
همچنین به نقل از روزنامه «نیویورک تایمز»، «ویلیام داگرتی» از کسانی که در سفارت آمریکا بازداشت شد، به تحقیر و شرمساری کشورش در جریان این رویداد در مصاحبه با شبکه «سیانان» اذعان میکند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی با عنوان «سال اسارت: تلاش طولانی و ناامیدکننده برای پایان دادن به یک تحقیر ملی» به تاریخ ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱، در خصوص این اتفاق نوشت: از زمان «پرل هاربر» (اشاره به حمله ارتش ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در این بندر در دسامبر ۱۹۴۱ که برای نیروی دریایی آمریکا یک فاجعه کامل بود و در پی آن، آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد) آمریکا تا این حد تحقیر نشده بود. دهها تن از دیپلماتها و نظامیان آمریکا برای بیش از یک سال در سرزمینی دور اسیر بودند و آمریکاییها، از رئیسجمهور کارتر تا ردههای پایینتر، ناتوان از اقدام.
نیویورک تایمز میافزاید: رئیسجمهور سعی کرد التماس کند، چانهزنی کند، تهدید کند و در یک نمونه سعی کرد حمله کند، اما همه بیهوده بود. کنگره قانونی را تصویب کرد که گروگانها را از پرداخت مالیات بر درآمد معاف میکرد، اما این تنها اقدامی بود که توانست انجام دهد. فقط کسانی که در سفارت در تهران بودند اسیر نبودند؛ همانطور که شب به شب در تلویزیون میگفتند «آمریکا گروگان گرفته شده» بود.
واشنگتن پست: بحران گروگانگیری ایران، یک آسیب ملی برای ایالات متحده
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست هم در گزارشی «بحران گروگانگیری ایران را یک آسیب ملی برای ایالات متحده خواند» و نوشت: در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ دانشجویان ایرانی به سفارت ایالات متحده یورش بردند و کارکنان آن را گروگان گرفتند. رهبران ایالات متحده درمانده بودند و آمریکاییها از تصاویر گروگانها با چشم بسته شوکه شدند.
واشنگتن پست اضافه میکند: گویندگان اخبار هر شب به آمریکاییها یادآوری میکردند که گروگانها چه مدت در اسارت بودهاند. جایگاه رئیسجمهور جیمی کارتر هرگز بهبود نیافت و زمانی که اسرا ساعاتی پس از سخنرانی تحلیف ریگان آزاد شدند، آخرین توهین به رئیسجمهور در حالِ خروج بود.
روزنامه آمریکایی فیلادلفیا اینکوایرر در گزارشی که در سال میلادی جاری منتشر کرده، اتفاقی که در چهارم نوامبر ۱۹۷۹ در تهران رخ داد را بدترین کابوس یک رئیسجمهور آمریکا خوانده و افزوده «به ویژه زمانی که آن رئیسجمهور قبلاً به دلیل یک اقتصاد بد، محبوبیتش فقط ۳۰٪ بود و برای کشوری که هنوز از شکست خود در جنگ ویتنام که تنها چهار سال قبل به پایان رسیده بود، بهبود نیافته بود. بحران گروگانگیری در ایران ایالات متحده را در صحنه جهانی ضعیف جلوه داد».
استوارت آیزنشتات مشاور ارشد سیاست داخلی کاخ سفید در کتابی با عنوان «رئیسجمهور کارتر: سالهای کاخ سفید» روایتی از زمان کار خود برای سی و نهمین رئیسجمهور آمریکا را ارئه میکند که در آن کارتر را رئیسجمهوری بلاتکلیف و غیرموثر توصیف میکند و در بین ناکامیهای وی به مسئله تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران اشاره و میگوید که کارتر نتوانست بر آن فائق آید.
مهر تایید امام بر اقدام انقلابی جوانان
پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط جوانان پیرو خط امام بسیاری از سیاستمداران محافظهکار وقت توقع داشتند که امام خمینی (ره) مانند واقعه اشغال اول سفارت آمریکا که توسط مارکسیستها و چپها رقم خورده بود، واکنشی منفی نسبت به این موضوع نشان بدهند. اما امام خمینی با زدن مهر تایید بر این اقدام و انقلابی خواندن آن خیال باطل این افراد را ناامید کردند.
امام خمینی پس از این واقعه فرمودند: «آن مرکزی هم که جوانهای ما رفتند گرفتند- آن طور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی هم اینجا برای توطئه درست کنند، و جوانهای ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشههای فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوانها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایی که رفتند. جوانها یک کاری کردند برای اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوانها را.»
همچنین امام (ره) علت هیاهوی آمریکا را کوتاه شدن دست کاخ سفید از منابع مادی و معنوی کشور دانسته و فرمودند:
«در این هیاهویی که شیطان بزرگ فریاد میزند و شیاطین را دور خودش جمع میکند، برای این است که دستش کوتاه شده است. دستش از ذخایر ما، از منافعی که در اینجا داشت کوتاه شده و ترس این را دارد که، دیگر تا آخر این کوتاهی ادامه داشته باشد، از این جهت توطئه میکند و آن مرکزی هم که جوانهای ما رفتند گرفتند، آنطور که اطلاع دادند، مرکز جاسوسی و مرکز توطئه بوده است که شاه را ببرد آنجا مشغول توطئه کند، پایگاهی هم اینجا توطئه کند و جوانهای ما هم بنشینند و تماشا کنند؟»