به گزارش خبرگزاری ایمنا، کمانچه، یکی از کهنترین سازهای زهی آرشهای شرق است. کمانچه ریشه در واژه فارسی «کمان» دارد که به معنای «قوس» یا «کمان» است و با پسوند «چه» (به معنای کوچک) ترکیب شده تا به معنای «کمان کوچک» برسد. این نامگذاری با ساختار فیزیکی ساز و شیوه نواختن آن هماهنگ است، زیرا آرشه خمیده آن یادآور شکل کمان است. بر پایه شواهد تاریخی و نگارههای کهن، کمانچه دستکم از هزار سال پیش در ایران رواج داشته و در دوران صفوی و قاجار جایگاهی ممتاز در موسیقی درباری و مردمی یافته است. در طول قرنها، این ساز دچار تغییراتی در ساختار و شیوه نوازندگی شده و به یکی از نمادهای موسیقی ایرانی و آذری تبدیل شده است.

از نظر ساختار، کمانچه بدنهای کروی یا گلابیشکل دارد که معمولاً از چوب توت یا گردو ساخته میشود. روی این کاسه صوتی پوستی نازک از جنس بره یا ماهی کشیده میشود تا صدای ساز طنیندار و شفاف باشد. گردن آن بلند و بدون پردههای ثابت است، ویژگیای که به نوازنده اجازه میدهد فواصل میکروتنال (ریزفاصلهها) را که در دستگاههای موسیقی ایرانی اهمیت فراوان دارند، اجرا کند. در بخش زیرین بدنه، میلهای فلزی به نام «پایه» یا «استند» قرار دارد که ساز را هنگام نوازندگی روی زانو یا پایه نگاه میدارد. این ویژگی، کمانچه را از بسیاری از سازهای زهی دیگر متمایز میکند.
در گذشته، کمانچه تنها سه سیم داشت، اما در نسخههای امروزی، چهار سیم فلزی بر آن نصب میشود. این سیمها معمولاً مانند ویولن با فواصل (G, D, A, E) کوک میشوند، هرچند در سنت موسیقی ایرانی، کوکهای متنوعتری بر اساس مقام یا دستگاه مورد استفاده وجود دارد. صدای این ساز، هم گزنده و نافذ و هم لطیف و احساسی است و توانایی بیان احساساتی عمیق مانند اندوه، تأمل و شور درونی را دارد؛ گویی که کمانچه زبان خاموش جان آدمی است.

نقش و جایگاه کمانچه در موسیقی ایرانی بسیار گسترده است. این ساز نه تنها در موسیقی دستگاهی ایران حضور پررنگ دارد، بلکه در موسیقی محلی کردستان، آذربایجان، لرستان و ارمنستان نیز از جایگاهی ویژه برخوردار است. در اجراهای گروهی موسیقی سنتی، صدای کمانچه بهعنوان یکی از ارکان رنگآفرین ترکیب صوتی، در کنار سازهایی چون تار، سنتور، نی و دف شنیده میشود. همچنین در موسیقی کردی و آذری، کمانچه بهصورت تکنوازی یا همراهی آواز، بیانگر شور و احساس مردمان این سرزمینهاست.
در عرصه موسیقی معاصر ایران، بسیاری از نوازندگان برجسته با کمانچه شناخته میشوند. از میان آنان میتوان به افرادی چون علیاصغر بهاری، فرجعلیپور، کیهان کلهر و سعید فرجپوری اشاره کرد. این هنرمندان با گسترش مرزهای سنتی نوازندگی، کمانچه را به صحنههای جهانی برده و آن را در قالبهای نوین از جمله تلفیق با موسیقی کلاسیک، فولکلور و حتی جَز بهکار گرفتهاند. بهویژه کیهان کلهر با همکاری گروههای بینالمللی، صدای کمانچه را به گوش جهانیان رسانده است.

در سطح جهانی، هنر ساخت و نوازندگی کمانچه در سال ۲۰۱۷ میلادی بهصورت مشترک میان ایران و جمهوری آذربایجان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شد. این ثبت، نهتنها نشاندهنده ارزش هنری و فرهنگی این ساز است، بلکه پیوند عمیق تاریخی و فرهنگی مردمان دو سوی مرز را نیز یادآور میشود.
در نهایت، میتوان گفت کمانچه فراتر از یک ساز صرف است؛ این ابزار، حامل روح و حافظه فرهنگی ایرانزمین است. صدای آن از عمق احساسات بشری برمیخیزد و پلی میان گذشته و حال میسازد. در هر نغمه کمانچه، میتوان ردپای غم و شادی، رقص و تفکر و روایت زندگی مردمی را شنید که با موسیقی، جهان خود را معنا کردهاند.