به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دنیای امروز با شتاب تلخ خود بسیاری از ارزشهای نرم و آرامشبخش زندگی را در گردوغبار «مدرنیته» پنهان کرده است. خانهها پر از وسایل راحتی شدهاند، اما دلها از آرامش تهیاند. زن و مرد درگیر کار و دغدغهاند، فرزندان گرفتار دنیای مجازی و آموزشاند و گاهی همه زیر یک سقف هستیم، اما احساس با هم بودن نمیکنیم.
در چنین فضایی، بازگشت به سبک زندگی فاطمی ـ سیره بانویی که خانهاش مملو از نور، محبت و ایمان بود ـ میتواند ما را به سرچشمه آرامش حقیقی بازگرداند. آرامشی که از درون خانواده و ارتباط مهرآمیز میان اعضایش آغاز میشود.
همنشینی خانوادگی؛ هنر در کنار هم بودن
در خانه حضرت فاطمه (س)، مفهوم «دورهم بودن» فقط جمع شدن زیر یک سقف نیست؛ بلکه فرصتی برای گفتوگو، آموزش و تبادل احساس است. روایت «حدیث کسا» جایگاه ویژه این همراهی را نشان میدهد؛ جایی که پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) گرد هم آمدند و از همین اجتماع کوچک، برکت آسمانی برخاست.
این در حالی است که در زندگی امروز، بسیاری از خانوادهها از این نعمت ساده محروماند؛ گاهی مادر در آشپزخانه است، پدر درگیر کار یا تلویزیون و فرزندان در دنیای مجازی غرق شدهاند. سیره فاطمی به ما میآموزد که باید «زمانی را برای بودن کنار هم تعریف کنیم»؛ لحظاتی بدون تلفن همراه، بدون دغدغه کاری، فقط برای تبادل عاطفه و حضور قلبی.
حضرت فاطمه (س) در جمع خانواده، هم شاگرد بود و هم آموزگار؛ آموزش را با محبت و گفتوگو درهم میآمیختند. فضای خانه فاطمی، فضایی تربیتی و آموزشی بود. پیام این رفتار به ما این است که خانه باید کلاس مهر و تربیت باشد، نه پناهگاهی از سر خستگی؛ بنابراین برگزاری نشستهای خانوادگی حتی کوتاه با حضور همه اعضا راهی برای بازسازی پیوندهای احساسی و کاهش سردی روابط است. زیرا «گفتوگو» ریشه آرامش است.
توجه و تربیت فرزندان؛ آموزش در جریان زندگی
در این اثنا یکی از زیباترین جلوههای مهارتی در سیره حضرت زهرا (س)، تربیت فرزند در دل عمل روزمره است، چرا که حضرت (س) با رفتارهای روزانه درس زندگی میدادند. در این زمینه روایت معروف از امام حسن مجتبی (ع) و دعای مادرشان نمونه درخشان این تربیت است؛ زمانی که امام حسن (ع) دیدند مادرشان در نماز، همسایگان را دعا میکند و نه خود را، پرسیدند: «مادر! پس خودمان چه؟» و حضرت زهرا (س) پاسخ دادند: «الجار ثم الدار»؛ اول همسایه، سپس خانه خود.
در همین جمله کوتاه، دنیایی از تربیت اجتماعی، نوعدوستی و طهارت قلب نهفته است. حضرت در میان کار و عبادت، تربیت را جاری میکردند؛ آن هم از طریق الگو بودن.
در داستان دیگری، وقتی امام حسن و امام حسین (ع) نقاشیهایشان را نزد مادر آوردند تا قضاوت کند کدام زیباتر است، حضرت زهرا (س) با درایت و محبت گردنبند مرواریدشان را پاره کردند و گفتند هرکس بیشتر مهره جمع کند، نقاشیاش بهتر است. در پایان، هر دو تعداد مساوی داشتند و مادر فرمودند: «هر دو نقاشیتان زیباست.» در این حرکت ساده، مادر عادل بودن را با مهر ورزیدن آمیخته کرد تا هیچ دلی آزرده نشود.
در نتیجه تربیت مؤثر از مسیر رفتار و انصاف میگذرد؛ وقتی والدین در برخورد با فرزندان عدالت و محبت را توأمان به کار گیرند، اعتماد و آرامش در خانه ریشه میدواند.
احوالپرسی و ارتباط عاطفی؛ گفتوگوهای کوتاه و عمیق
در سیره پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س)، پرسیدن حال یکدیگر، نشانه محبت است. پیغمبر اکرم (ص) در دیدار با دخترشان میپرسیدند: «دخترم! چگونهای؟» و حضرت زهرا (س) نیز حال پدر را جویا میشدند. این احوالپرسیها تنها به زبان آوردن جملات ساده نیست؛ بلکه فرصتی برای تبادل احساس، دلجویی و انتقال آرامش است.
در یکی از همین گفتوگوها، وقتی حضرت زهرا (س) از سختی کار خانه گلایه میکنند، پیامبر (ص) نسخهای الهی برای آرامش ارائه میدهند که «بعد از هر نماز، تسبیحات حضرت زهرا (س) را بگو تا خداوند ملائکه را به یاریات بفرستد.»
در این رفتار نیز پیام روشن است: «آرامش، در پیوند زبان با ذکر خداوند و دل با محبت انسانها پدید میآید.» پس خانوادهای که اعضایش از حال روحی هم باخبر باشند، بحرانها را آسانتر پشت سر میگذارند.
شوخی حلال و نشاط معنوی؛ لطافت در روابط خانوادگی
خانه فاطمی با همه معنویت و بزرگیاش، خالی از لبخند و شوخی نبود. پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) با کودکان شوخی میکردند، به آنان روحیه و نشاط میدادند و فضای خانه را با طراوت نگاه و خنده پر میساختند.
در روایات آمده که پیامبر (ص) هنگام بازی امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، به شوخی خود نیز داخل میشدند و دل خانه را از شادی لبریز میکردند. این رفتار، نشانه آن است که خنده در چارچوب دین، عبادت دل است؛ زیرا خستگیهای روانی را میزداید و مهربانی را جان تازه میدهد.
حال در زندگی امروزی، خندههای سالم جای خود را به سکوت سنگین یا سرگرمیهای بیرونی داده است، در حالی که شوخیهای ساده بین پدر و مادر یا والدین و فرزندان میتواند دیوارهای روانی را بشکند و خانه را دوباره «زنده» کند.
پس شما هم اجازه دهید خانهتان جایی برای لبخند، شوخیهای صادقانه و محترمانه باشد، زیرا اکسیری برای آرامش خانه است. بیایید از خندیدن خجالت نکشید، زیرا خنده حلال، خود عبادت دل است.
آرامش در عادتهای معنوی؛ ذکر، دعا و توکل
با این وجود در سیره فاطمی، «معنویت» نیز ریشه آرامش است. خانه حضرت زهرا (س) محل عبادت، ذکر و مهربانی است. صدای دعاهای ایشان در فضای خانه موج میزند و فرزندان از همان کودکی نغمه ایمان را با گوش جان میشنوند.
در نظر داشته باشیم ذکر «تسبیحات فاطمه زهرا (س)» که پیامبر هدیهای الهی برای ایشان دانستند، هنوز هم داروی آرامش دل خسته است. این تسبیحات، هنری معنوی برای بازگشت به خود در میان آشوب جهان است؛ زیرا هر بار که انسان خدا را یاد میکند، سنگینی زندگی مدرن از دوشش برداشته میشود؛ بنابراین زندگی فاطمی یاد میدهد که کار خانه و ذکر الهی میتوانند با هم باشند؛ معنویت جدا از عمل نیست، بلکه در دل همان کارهای روزانه، نفسهای خداجوی مادر و لبخند محبتآمیز پدر، آرامش را جاری میسازد.
آرامش فاطمی، هنر با عشق زیستن
اگر بخواهیم آرامش را به خانه بازگردانیم، باید از حضرت زهرا (س) بیاموزیم که چگونه محبت، تربیت، دعا و ارتباط را در هم بیامیزیم.
آرامش خانه در سیره فاطمی حاصل چند اصل است:
ـ همنشینی همراه با محبت و آگاهی.
ـ تربیت از مسیر رفتار روزمره و الگو بودن والدین.
ـ احوالپرسی و گفتوگوهای قلبی در فضای خانواده.
ـ لطافت رفتاری و شوخیهای سالم برای تهویه روح.
ـ ذکر و دعا برای اتصال خانه به رحمت الهی.
خانهای که در آن محبت سخن اصلی باشد، آموزش با عشق انجام شود و دلها با یاد خدا آرام گیرد، همان خانهای است که بوی بهشت میدهد. در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بیاییم از ایشان بیاموزیم که «آرامش» هدیهای از جنس محبت است. با این حال بگذاریم خانههایمان دوباره با صدای گفتوگو، خندههای حلال، دعای مادر، نگاه پدر و بازیهای کودکانه زنده شوند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/