شناسهٔ خبر: 75631600 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

تماشا کنید: خطر ژئوپلیتیکی تازه بیخ گوش ایران

اوایل مهرماه ۱۴۰۴ نخست وزیر و رئیس ستاد ارتش پاکستان در کاخ سفید با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دیدار کردند. اخیرا رسانه‌ها گزارش داده‌اند که در جریان این دیدار پاکستان پیشنهادی برای توسعه پاسنی، شهری ساحلی با ۷۰ هزار نفر جمعیت در ۱۱۰ کیلومتری شرق بندر گوادر به دونالد ترامپ ارائه کرده است که در صورت اجرایی شدن ۱.۲ میلیارد دلار هزینه سرمایه‌گذاری نیاز خواهد داشت.

صاحب‌خبر -

سیدحمزه صالحی؛ سرویس سیاست خارجی «انتخاب»: اوایل مهرماه ۱۴۰۴ نخست وزیر و رئیس ستاد ارتش پاکستان در کاخ سفید با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دیدار کردند. اخیرا رسانه‌ها گزارش داده‌اند که در جریان این دیدار پاکستان پیشنهادی برای توسعه پاسنی، شهری ساحلی با ۷۰ هزار نفر جمعیت در ۱۱۰ کیلومتری شرق بندر گوادر به دونالد ترامپ ارائه کرده است که در صورت اجرایی شدن ۱.۲ میلیارد دلار هزینه سرمایه‌گذاری نیاز خواهد داشت. البته مقامات پاکستانی ارائه هرگونه پیشنهاد رسمی را تکذیب کرده و تصریح کرده‌اند که اگر بحثی در این زمینه وجود داشته باشد، فقط اکتشافی بوده و بخشی از هیچ ابتکار دولتی نیست. اما یک ماه قبل از آن یک شرکت مستقر در میسوری به نام «فلزات استراتژیک ایالات متحده» (USSM) تفاهم‌نامه‌ای را با سازمان کار‌های مرزی پاکستان (FWO) برای همکاری در استخراج مواد معدنی استراتژیک، که برای فناوری‌های پیشرفته تولید و انرژی حیاتی هستند، امضا کرد. این تفاهم‌نامه که در محل اقامت نخست وزیر شهباز شریف در اسلام آباد امضا شد، توسط مقامات آمریکایی به عنوان گامی در جهت تقویت روابط دوجانبه پاکستان و ایالات متحده و همکاری در بخش معدن پاکستان توصیف شد.

اما واقعیت این است که به نظر می‌رسد پیشنهاد پاکستان سطحی فراتر دارد و همین موضوع سوالات زیادی ایجاد کرده است؛ زیرا چشم‌انداز یک بندر توسعه‌یافته در پاکستان توسط آمریکا جدا از تاثیراتی که در داخل پاکستان به خصوص منطقه بلوچستان دارد، برای دو کشور چین و ایران هم بسیار مهم خواهد بود و عملیاتی شدن این ایده بر روابط پاکستان با ایران و چین تاثیر خواهد گذاشت. مخصوصا اینکه آمریکا هم تمایل به حضور در پاکستان نشان داده است. برای مثال در ماه اوت، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، گفته بود که «پاکستان پتانسیل انرژی بکر وسیعی دارد و آمریکا باید شریک آن در توسعه آن باشد.» منابع طبیعی پاکستان، از جمله مواد معدنی کمیاب مانند طلا، مس، زغال سنگ و نمک، و همچنین کمربند ساحلی استراتژیک آن، توسعه نیافته و به خوبی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند و این فرصتی است که می‌تواند روابط آمریکا و پاکستان را توسعه دهد. اگرچه پاسنی یک شهر توسعه نیافته است و حضور رقابتی آمریکا در درجه اول نیازمند توسعه زیرساخت‌های این شهر است.

قبل از هر چیز باید گفت هدف پاکستان این است که تا حدودی از وابستگی خود به چین که این سال‌ها افزایش پیدا کرده است را کاهش دهد تا در آینده قدرت بازیگری خود را حفظ و ارتقا دهد. در سمت دیگر در شرایطی که روابط آمریکا و هندوستان با مشکلاتی رو‌به‌رو شده، اسلام‌آباد تلاش کرده است تا با استفاده از این فرصت خود را بیشتر به آمریکا نزدیک کند. مهم‌تر از همه پاکستان تلاش دارد تا با جذب سرمایه‌گذاری از دو بلوک قدرت جهانی و توسعه بنادر مهمی مثل گودار که چین راه‌اندازی کرده و بندر پاسنی که تلاش می‌کند آن را به آمریکا بسپارد جاذبه ژئوپلیتیک خود را افزایش دهد. در واقع پاکستان تلاش می‌کند با ارتقا موقعیت استراتژیک خود، گسل ژئوپلیتیک منطقه جنوب آسیا را به سمت خود تغییر دهد؛ زیرا در چنین شرایطی است که پاکستان می‌تواند از شکاف در روابط ابرقدرت‌ها به نفع خود بهره‌برداری کند. 

چین به عنوان متحد نزدیک پاکستان سرمایه‌گذاری‌های زیادی در بندر گوادر انجام داده است، که لزوماً برای دستاورد‌های اقتصادی نبوده؛ بلکه گوادر به عنوان یک «نقطه قوت استراتژیک» که نفوذ ژئوپلتیک جهانی چین را افزایش می‌دهد مد نظر بوده است. موضوعی که باعث نگرانی امریکا است و واشنگتن تلاش دارد تا حد ممکن چین را کنترل کند؛ بنابراین حضور در بند پاسنی می‌تواند چالش مهمی در یکی از مهم‌ترین مسیر‌های ابتکار بلندپروازانه کمربنده و راه چین ایجاد کند. پاکستان هم با درک چنین موضوعی تلاش کرده با ارائه چنین پیشنهادی از رقابت جهانی ابرقدرت‌ها به نفع خود بهره‌برداری کند. پیشنهادی که پاکستان به آمریکا داده باعث نگرانی پکن شده و وزارت امور خارجه چین گفته است که مقامات پاکستانی به آنها اطمینان داده‌اند که تعاملات اقتصادی با ایالات متحده بر منافع چین در منطقه تأثیری نخواهد گذاشت. همین موضوع که پاکستان مجبور شده است به مقامات چینی در مورد نقش بالقوه ایالات متحده در پاسنی اطمینان دهد، نشان می‌دهد که نفوذ چین بر تصمیمات استراتژیک پاکستان چقدر قوی است؛ بنابراین قابل درک است که پاکستان بخواهد این نفوذ را با ارائه چنین پیشنهاداتی به آمریکا تعدیل کند.

اما حضور آمریکا در پاکستان برای ایران هم دارای عوارضی خواهد بود؛ زیرا اگرچه اخیرا هند مدعی شده که معافیت تحریمی چابهار شش ماه تمدید شده؛ ولی با توجه به سابق حضور هند در چابهار و عدم پیشرفت جدی در آن، اگر توسعه بندر چابهار به همان روند قبل باشد، ایران رقابت ژئواکونومیک را به پاکستان واگذار خواهد کرد. چون سرمایه‌گذاری ۱.۲ میلیارد دلاری آمریکا در بندر پاسنی، اگر اجرایی شود، می‌تواند زیرساخت‌های حمل‌ونقل و لجستیک منطقه را تقویت کند و جذابیت مسیر‌های جنوبی پاکستان را به ضرر ایران برای تجارت بین‌المللی افزایش دهد. 

از طرفی حضور خود آمریکا به عنوان دشمن ایدئولوژیک ایران که اخیرا با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران خود را به عنوان یک تهدیدی مستقیم، عینی و عملیاتی علیه ایران مطرح کرده عوارضی جدی برای تهران در پی دارد؛ زیرا علی‌رغم حضور نظامی گسترده آمریکا در اطراف ایران؛ اما واشنگتن گام‌های جدی‌تر دیگری در راستای تکمیل محاصره ژئوپلیتیک ایران هم برداشته است. مثلا با وجود ابتکاراتی مانند آیمک، پروژه توسعه عراق و ... که ایران را تحت محاصره ژئوپلیتیک قرار می‌دهد. آمریکا اخیرا با میانجیگری بین جمهوری باکو و ارمنستان دالان زنگزور را هم به دست گرفته و عملا به زودی یکی از مستقل‌ترین راه‌های ارتباطی ایران به اروپا را به کنترل در خواهد آورد. این موضوع زمانی مهم است که بدانیم به توجه به اتحاد ترکیه و جمهوری باکو با آمریکا عملا کل مرز‌های ایران برای دسترسی به اروپا، هم تحت تثیر حضور آمریکا قرار خواهد گرفت.

 نکته مهم دیگر این است که حضور آمریکا در پاسنی می‌تواند به‌طور غیرمستقیم بر کریدور شمال– جنوب به‌ویژه از منظر رقابت ژئوپلیتیکی، مسیر‌های جایگزین حمل‌ونقل، و توازن منطقه‌ای تأثیر بگذارد و این موضوعی است که با توجه به تحولات سطح کلان جهانی به ویژه در روابط روسیه و آمریکا و هند و آمریکا که دو طرف اصلی کریدور شمال – جنوب هستند ممکن با انجام توافقاتی در سطج کلان چشم‌انداز‌های آینده ژئواکونومیک کشور را هم متاثر کند.

در نهایت باید گفت ایران فارغ از اینکه حضور آمریکا با چه هدفی در منطقه جنوب شرقی کشور رقم می‌خورد باید ابن موضوع را به‌عنوان فشار ژئوپلیتیکی غیرمستقیم بر کشور در نظر بگیرد. همانطور که اشاره شد گام‌های جدی برای محاصره ژئوپلیتک کشور در حال برداشته شدن است و حضور آمریکا در مسیر‌های ترانزیتی و انرژی دارای پیامد‌های منفی برای ایران خواهد بود که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. اگرچه بهترین اقدام برای ایران این است که با تغییر رویکرد در سیاست خارجی، مسیر تازه‌ای پیش روی کشور بگشاید تا ضمن رفع خطرات و محاصره ژئوپلیتیک در حال تکمیل کشور، از فضای کنونی تا حد امکان به نفع خود بهره‌بردای کند تا مانع شکل‌گیری ابرچالش‌های خطرناک برای کشور در آینده شود.