شناسهٔ خبر: 75628835 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

«ابراهیم رحیم‌پور» در گفت‌وگو با ایرنا مطرح کرد؛

چابهار و بده‌بستان‌های اقتصادی ترامپ با دهلی‌نو/ در عرصه بین‌الملل همه چیز قابل مذاکره است

تهران- ایرنا- سفیر پیشین ایران در هند، اخذ معافیت ۶ ماهه تحریم‌ها از سوی این کشور برای بندرچابهار را نتیجه بده‌بستان‌های میان دهلی‌نو و واشنگتن دانست و تصریح کرد: در روابط بین‌الملل هیچ چیز مطلق نیست و همه‌چیز تابع منافع هوشمندانه کشورهاست و هند نیز در این میدان برای دسترسی به بازار افغانستان نیازمند بندر چابهار ایران است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، معافیت ۶ ماهه بندر چابهار از تحریم‌های آمریکا، آن هم پس از تمام تهدیدات «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور این کشور علیه ایران، خبری قابل تأمل است که از یک سو حکایت از اهمیت این بخش از جغرافیای ایران برای هند دارد و از سوی دیگر نشان دهنده، تغییری است که ترامپ این روزها در برخی موضع‌گیری‌ها و تصمیمات خود نشان‌ می‌دهد. این تغییر حکایت از بازی قدرت تازه‌ای در جهان دارد که بر مبنای آن ایالات متحده آمریکا به دلایل مختلف دیگر قادر به انکار قدرت‌های نوظهوری چون هند نیست. بازگشت سرمایه‌گذاری هند در بندر چابهار اما برای آنکه بتواند انتفاعی برای کشور به وجود آورد نیازمند بسترهایی در داخل و خارج است. جایی که سومدیریت داخلی و تحریم‌ها، رقابت‌ها و اولویت‌های خارجی متغییرهایی هستند که بر آن تاثیر می‌گذارند.

موقعیت ژئوپلتیکی این بندر اقیانوسی که ایران را به آب‌های آزاد مرتبط می‌کند، برای هند ارزشمند است از آن رو که می‌تواند با بهره‌گیری از این بندر نیاز خود به رقیب و یا حتی دشمن خود در منطقه یعنی پاکستان را مرتفع ساخته و به واسطه ایران به بازارهای افغانستان، آسیای مرکزی و حتی اروپا دسترسی داشته باشد. این مهم، چالش‌هایی هم پیش پای خود دارد که برای بررسی آن‌ از یک‌سو و اهمیت بندر چابهار از سوی دیگر و اینکه چرا هند تا این حد خواستار حضور در این بندر است با «ابراهیم رحیم‌پور» سفیر پیشن ایران در هند به گفت‌وگو پرداختیم.

چابهار و بده‌بستان‌های اقتصادی ترامپ با دهلی‌نو/ در عرصه بین‌الملل همه چیز قابل مذاکره است

معافیت تحریمی چابهار بخشی از بازی شطرنجی ترامپ در روابط بین‌الملل است

براساس اعلام هند، آمریکا برای ۶ ماه معافیت‌های تحریمی چابهار را تمدید کرده و حالا سوال این است که ترامپ چرا چنین امتیازی برای هند قائل شده است؟ آیا توافق پشت پرده ای صورت گرفته و رئیس‌جمهور آمریکا این معافیت را در معامله‌ای به هند داده است؟

تحریم‌ها یک معادله پیچیده هستند و می‌توان آن را به صفحه‌ای از شطرنج در عرصه سیاست جهانی تشبیه کرد؛ جایی که مهره‌ها به بازی گرفته می‌شوند و در این صفحه، اگر یک طرف بتواند با مهره‌ها به‌خوبی بازی کند، برنده خواهد بود. در صفحه شطرنج مورد نظر، یعنی در ارتباط با تحریم‌های آمریکا و به‌ویژه در شرایطی که تحریم‌ها از سوی سازمان‌های بین‌المللی نیز مصوب شده‌اند، طبیعتاً تحریم‌های آمریکا از استحکام قانونی بیشتری برخوردار می‌شوند. با این حال، آقای ترامپ با مهره‌ها بازی می‌کند؛ گاهی بازی او مطلوب نیست و تاکتیک‌هایش را تغییر می‌دهد. مانند آخرین دیداری که رئیس‌جمهور چین انجام داد؛ دیداری که مواضع مطرح‌شده در آن با سخنان پیشین و گفتار یک سال اخیر وی تفاوت داشت.

در این صفحه شطرنج، مهره‌های گوناگونی وجود دارند؛ از شاه و وزیر گرفته تا قلعه، اسب، فیل و سرباز. به هر حال، مهره فیل را می‌توان به‌صورت سمبلیک نماینده کشور هند دانست که در این بازی مورد استفاده قرار گرفته است. این البته صرفاً یک مثال بود که برای توضیح موضوع عرض کردم.

در مورد تمدید تحریم‌ها اما معتقدم که این اقدام جنبه‌ای نمادین دارد. تا آنجا که اطلاع دارم، هند در گذشته از این معافیت تحریم‌ها بهره چندانی نبرده و هزینه قابل‌توجهی نیز در این زمینه نکرده است. با این حال، این مسیر را نسبتاً آسان و حتی تا حدودی مجانی بر عهده گرفته بود؛ به‌ویژه در دوره‌ای که با افغانستان همکاری می‌کرد. اکنون نیز با توجه به تحولات اخیر، مجدداً تمایل دارد با افغانستان همکاری کند.

اینکه در این معادله، همکاری هند با افغانستان به نفع ما است یا خیر؛ چرا که ما در واقع راهی را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهیم تا کالاهایی را وارد یا صادر کنند، که این امر ممکن است تا حدودی دست ما را محدود کند. از این جهت، نمی‌توانم امتیاز مثبتی قائل شوم و بگویم که در این معادله، هندی‌ها هزینه‌هایی را متقبل می‌شوند که به نفع ما نیز باشد. البته امیدواریم در آینده شاهد چنین وضعیتی باشیم، اما تا این لحظه، آنچه من دیده‌ام، چنین صحنه‌ای نبوده است.

ترامپ در پی رضایت هند است تا از فشارهای چین و روسیه بکاهد

در روابط دهلی و واشنگتن در ماه های اخیر فرازونشیب‌هایی بوده، آیا این معافیت می‌تواند آغاز برای بهبود روابط دو کشور به ویژه در زمینه تعرفه‌ها باشد؟ و اینکه آیا می‌توان این توافق نشانه‌ای از تثبیت جایگاه هند به عنوان قدرتی تازه در جهان قلمداد کرد؟

مسئله تعرفه‌ها، موضوعی است که آقای ترامپ با صدای بلند و لحنی تهدیدآمیز علیه بسیاری از کشورها، به‌ویژه چین، هند و اروپایی‌ها و برخی کشورهای دیگر آغاز کرد. با این حال، به نظر می‌رسد او نتوانست به خواسته‌های خود در این زمینه دست یابد.

از این منظر، باید توجه داشت که هند نیز دارای اقتصادی بزرگ است و در برخی حوزه‌ها، به‌ویژه در تجارت با آمریکا، اقتصادی پیشرفته و در حال رشد دارد. در مقابل، سیاست‌های بسیار محتاطانه و به‌اصطلاح همراه با کرنش که از سوی برخی کشورها در برابر تعرفه‌های آمریکا مشاهده شد، در مورد هند چندان صادق نبود و هند در این زمینه موضعی قوی اتخاذ کرد و تعرفه‌ها را نپذیرفت.

اوج این کوتاه آمدن آقای ترامپ هم در سفر به چین و دیدار با رئیس‌جمهور این کشور بود که در آنجا نشانه‌هایی از نزدیکی با چین و روسیه را نشان داد، این امر به‌ نوعی موقعیتی مهم و معنادار به وجود آورد. به نظر می‌رسد ترامپ پی برد که در شرایطی که هم‌زمان با چین و روسیه درگیر است، درگیری اقتصادی با هند می‌تواند اشتباه باشد. طبیعی است که در چنین وضعیتی، اگر بخواهد در عرصه اقتصادی با هند وارد تعامل مؤثر و سازنده‌ای شود، نیازمند اتخاذ سیاستی دقیق‌تر و هوشمندانه‌تر است.

به گمانم، در آینده شاهد تحرکات دیگر و به نوعی کرنش از سوی آقای ترامپ خواهیم بود، چراکه او ناگزیر است با ایجاد رضایت در هند، فشارهای موجود در سایر جبهه‌های سیاسی و اقتصادی را متعادل سازد.

به نظر من، در این مورد نباید دچار بزرگنمایی شویم؛ گرچه در مجموعِ مراودات و معادلاتی که میان آمریکایی‌ها و هندی‌ها وجود دارد، چابهار عامل تعیین‌کننده قوی نخواهد بود اما با این حال، می‌توان آن را نوعی حرکت سیاسی دانست که مشابه آن در برخی کشورها در گذشته نیز مشاهده شده است.

درباره اینکه در گفت‌وگوهای دو جانبه هند و آمریکا چه مواردی مطرح شده و پشتوانه این معافیت تحریمی چیست و چه نوع تفاهم یا معادله‌ای میان طرفین صورت گرفته است؛ اطلاعات دقیقی در دست نیست. بنابراین، نمی‌توان در مورد آن به‌طور قطعی اظهار نظر کرد با این حال، باید توجه داشت که در عرصه روابط بین‌الملل، چنین بده‌بستان‌هایی امری کاملاً متداول است و هر کشوری در میز مذاکره تلاش می‌کند منافع خود را تامین کند. شایسته است ما نیز بیاموزیم که دنیای امروز، دنیای تعامل، بده‌بستان و استفاده هوشمندانه از فرصت‌هاست.

چابهار و بده‌بستان‌های اقتصادی ترامپ با دهلی‌نو/ در عرصه بین‌الملل همه چیز قابل مذاکره است

همه چیز در عرصه سیاست و روابط بین‌الملل قابل مذاکره، بررسی و بده‌بستان است

باتوجه به رویکرد رئیس جمهور آمریکا این توافق تا چه زمانی قابلیت تمدید خواهد داشت، آیا معافیت ۶ ماهه جدید موقت خواهد بود؟ و آیا امکان تسری به چین را هم خواهد داشت، به عبارت دیگر پکن هم در ارتباط با تهران می‌تواند به گرفتن چنین امتیاز و استثنایی امیدوار باشد؟

خوب است که ما یک اصل اساسی را در این زمینه بپذیریم و آن اینکه در جهان هیچ چیز ابدی نیست؛ تنها منافع هستند که برای کشورهایی هوشمند و عاقل، دوام و پایداری دارند. از این رو، در موضوع مورد بحث، چه در ارتباط با هند که گفته می‌شود چنین اقدامی انجام داده، و چه در مورد ایران طبیعتاً همه‌چیز به شرایط و عوامل گوناگون بستگی دارد.

من اعتقاد دارم که دیپلماسی مانند ظروف مرتبطه است، این ظروف و لوله‌ها به هم متصل‌اند و اگر در یک بخش آب بریزیم، جریان آن در بخش‌های دیگر نیز ظاهر می‌شود. با مرور سیاست‌های ترامپ از روزی که به ریاست جمهوری رسید تاکنون مشخص می‌شود که ثابت نبوده و تهدیدهای قوی او درباره ایران و غزه، قاطعیتی ثابت نداشته و تغییر کرده است. بنابراین می‌توان گفت که این سیاست‌ها معمولاً از قاطعیت مطلق و غیرقابل تغییر برخوردار نیستند و از این رو چنین مواردی و نمونه‌های مشابه، همگی وابسته به شرایط روز هستند و در نهایت، همه چیز در عرصه سیاست و روابط بین‌الملل قابل مذاکره، بررسی و بده‌بستان است.

این احتمال وجود دارد که چین هم در این زمینه بحث‌هایی انجام شده باشد و البته باید دانست که همه تفاهمات الزاماً رسانه‌ای و خبری نمی‌شوند؛ ممکن است هند برخی از آن‌ها را علنی و چین برخی دیگر را در سکوت دنبال کند. به نظر من، نکته مهم این است که چینی‌ها در مجموعه مراودات خود با آمریکا، همواره پیش از هر چیز منافع ملی خود را در نظر می‌گیرند و سپس به منافع کشورهای ثالث توجه می‌کنند و به این دلیل باید دانست که آیا این موضوع به نفع پکن است یا نه.

اینکه در آخرین دیدار میان آمریکا و چین چه تفاهمات اساسی صورت گرفته، هنوز روشن نیست اما به گمان من، این تفاهم‌ها چندان عمیق و تعیین‌کننده نیستند. چین به‌طور کلی تمایل ندارد در مسائل کلان و حساس، به‌ویژه در رابطه با ایران، مستقیماً وارد شود. البته در برخی جزئیات می‌توان تصور کرد که اقداماتی از سوی چین انجام گیرد که هم به نفع خودش باشد و هم به‌طور غیرمستقیم به نفع ما باشد؛ همان‌گونه که در دوران تحریم‌های آمریکا، شاهد فروش نفت ایران به چین بودیم. با این حال، شواهد فعلی نشان می‌دهد که پس از تصویب تحریم‌های جدید در سازمان ملل، دیگر نمی‌توانیم به راحتی قبل، نفت خود را به چین صادر کنیم.

چین و هند در جنوب آسیا در حال رقابت هستند

اساسا چرا بندر چابهار برای هند این میزان مهم است؟ یا به عبارت دیگر این منطقه دقیقا چه مزیت‌هایی برای دهلی دارد که راضی شده آمریکا را به معافیت ۶ ماهه از تحریم راضی کند؟

در حال حاضر، بندر چابهار هم برای ما و هم هندی‌ها اهمیت زیادی دارد. هندی‌ها در حال حاضر برای کار و ارتباط زمینی و صادرات و واردات، با افغانستان مانع پاکستان را پیش رو دارند و این درحالی است که مرز دیگری هم ندارند و امکان این کار هم از طریق چین نیست. مرز میان افغانستان و چین به قدری ارتفاع دارد که دو کشور هم مرز هم خود هم نمی‌توانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند.

از این منظر، چابهار برای هند نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. اگر افغانستان تمایل به همکاری اقتصادی مشترک داشته باشد، طبیعتاً این مسیر می‌تواند مهم‌ترین و منطقی‌ترین راه برای دسترسی هند به بازار افغانستان و فراتر از آن باشد. در چند سال اخیر، فعالیت‌های اقتصادی هند در افغانستان چندان پررنگ نبوده اما به نظر می‌رسد پس از تحولات جدید و تغییرات در معادلات منطقه، مجدداً تلاش‌هایی در جریان است تا هند به بازارهای افغانستان بازگشته و شرایطی شبیه دوران پیش از طالبان احیا شود.

از سوی دیگر، چین نیز فعالیت‌های اقتصادی خود را در افغانستان آغاز کرده و به‌نوعی رقابت میان چین و هند در این کشور شکل گرفته است. حتی می‌توان گفت طالبان نیز در تلاش است تا از این رقابت میان چین و هند بهره‌برداری کند، به‌ویژه در شرایطی که تمایل چندانی به گسترش روابط با پاکستان ندارد. به‌هرحال، این مسئله هم از جنبه اقتصادی و هم از نظر سیاسی برای هند اهمیت دارد. اکنون باید دید در عمل این تحرکات به چه سمتی پیش می‌رود.

رشد اقتصادی جنوب آسیا غرب را نگران کرده است

توضیح دادید که رقابتی نانوشته اما محسوس میان چین و هند برای نفوذ در منطقه جنوب آسیا و اقیانوس هند وجود دارد؛ این رقابت به نفع ایران است یا به ضرر ما؟

تقریباً در همه عرصه‌ها، رقابت میان چین و هند وجود دارد؛ این دو کشور در حوزه‌های سیاسی، نظامی و امنیتی به‌طور مستمر در حال سنجش و مقابله با یکدیگرند. در حال حاضر حربه اقتصاد پس از افزایش تحرکات چین در سال‌های اخیر، ارزش بیشتری پیدا کرده و از همین رو، آمریکا و به‌طور کلی کشورهای غربی نیز نسبت به این روند نگران هستند. رشد اقتصادی در آسیا با سرعت در حال شکل گیری است و اگر پیش از این کره‌جنوبی و ژاپن قدرت اقتصادی در این منطقه محسوب می‌شدند و در حال حاضر چین و هند هم در این معادله حضور دارند. علاوه بر این، قدرت‌های نوظهور دیگری همچون اندونزی، مالزی، سنگاپور و برخی کشورهای مشابه نیز در مسیر رشد اقتصادی قابل توجهی قرار دارند. به‌طور کلی، می‌توان گفت که آسیا در حال تجربه یک تحول کلان اقتصادی است و رقابت بین چین و هند هم در این زمینه قابل ارزیابی است.

رقیب بندر چابهار در پاکستان، بندر گوادر است که اهمیت ویژه‌ای برای اسلام آباد دارد، آیا می توان گفت که پاکستان تمایل چندانی به توسعه چابهار ندارد؟ و در این صورت تبعات این عدم تمایل در منطقه چه خواهد بود؟

بندر گوادر، بندری استراتژیک است که در حال حاضر، از سوی چین به عنوان بزرگترین بهره‌بردار و مصرف کننده کمک‌هایی در زمینه توسعه آن در حال انجام است. این بندر، با توجه به موقعیت خود، از ظرفیت بالایی برخوردار است و بندر چابهار برای رسیدن به ظرفیتی مشابه نیازمند سرمایه‌گذاری‌های بیشتر است اما در صورت رسیدن به این ظرفیت هم، رقابت میان این بنادر و کشورهای مرتبط، امری طبیعی است. همان‌طور که دو شریک تجاری ممکن است در بازار با یکدیگر رقابت داشته باشند، در اینجا نیز رقابتی در کنار نوعی همکاری و تعامل مشاهده خواهد شد که دو بندر بتوانند با ظرفیت‌های بالا کار کنند.

چابهار و بده‌بستان‌های اقتصادی ترامپ با دهلی‌نو/ در عرصه بین‌الملل همه چیز قابل مذاکره است

خام فروشی در اقتصاد امروز عقلانی نیست

نتیجه‌بخشی سرمایه‌گذاری در بندر چابهار به چه عواملی بستگی دارد یا به عبارت دیگر چه چالش‌هایی این سرمایه‌گذاری‌ها را بی‌نتیجه خواهد کرد؟

واقعیت آن است که ما در بهره‌برداری از بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر ساحل‌ در خلیج فارس و دریای عمان در حاشیه اقیانوس هند، مدیریت مطلوبی نداشته‌ایم. از این سخن گفتن درباره سرمایه‌گذاری و نتیجه‌بخشی آن سخت است و باید در این زمینه تبلیغاتی به موضوع نگاه نکرد. ما هم این بندر را دوست داریم و امیدواریم که بتوانیم این کاستی‌ها را جبران کنیم.

هم ما و هم افغانستان مواد خام را در اختیار داریم و از این رو عقلانی نیست که صرفاً مواد خام را بفروشیم؛ مواد باید تبدیل شوند تا به محصولاتی با ارزش افزوده قابل‌توجه تبدیل شده و قیمت‌شان چند برابر قیمت خام باشد. با مشارکت چین، هند یا هر کشور دیگری و با استفاده از نیروی کار خودمان در این مناطق، می‌توانیم مواد را به کالاهای باارزش تبدیل کرده و صادر کنیم.

برای تحقق این هدف لازم است سرمایه‌گذاری چه خارجی و چه داخلی، جذب شود و لازمه آن تغییر قوانین، تامین امنیت، رفع تحریم‌ها و مقابله با پولشویی و سایر موانع است. اگر خوب عمل کنیم، می‌توانیم سهم بزرگی از اشتغال بومی را در بلوچستان و حتی استان‌های دیگر مانند کرمان و بوشهر ایجاد کنیم؛ به‌جای صرفا فروش مواد خام خود یا افغانستان به هند یا کشورهای دیگر، این سرمایه‌گذاری‌ها را به تولید و اشتغال تبدیل کنیم.