شناسهٔ خبر: 75613162 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

سودان در آستانه فروپاشی کامل؛ بزرگ‌ترین بحران آوارگی و گرسنگی جهان در سایه جنگ قدرت

با گذشت بیش از دو سال از آغاز جنگ داخلی سودان، این کشور عملاً به میدان نبرد دو جناح نظامی متخاصم تبدیل شده است؛ ارتش سودان (SAF) و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) که در نبردی مرگبار برای قدرت، میلیون‌ها غیرنظامی را قربانی کرده‌اند. بر اساس برآورد شورای روابط خارجی، تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار نفر کشته، چهارده میلیون نفر آواره و نزدیک به سی میلیون نفر نیازمند کمک‌های بشردوستانه‌اند. هم‌زمان، گزارش‌های سازمان ملل از گسترش جنایات جنگی، فروپاشی زیرساخت‌ها، گرسنگی گسترده و دخالت بازیگران خارجی حکایت دارد؛ وضعیتی که بسیاری از ناظران آن را «بدترین بحران انسانی قرن حاضر» می‌نامند.

صاحب‌خبر -

به گزارش سرویس بین‌الملل جماران، اندیشکده شورای روابط خارجی نوشت: در حالی که جنگ داخلی وارد سومین سال خود می‌شود، دو جناح متخاصم سودان همچنان درگیر یک مبارزه قدرت مرگبار هستند. تخمین‌های مربوط به تعداد کشته‌شدگان بسیار متفاوت است، به طوری که نماینده سابق ایالات متحده در امور سودان می‌گوید از زمان آغاز درگیری در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳، تا ۱۵۰ هزار نفر کشته شده‌اند. بیش از چهارده میلیون نفر آواره شده‌اند که منجر به بدترین بحران آوارگی در جهان شده است. نزدیک به سه میلیون سودانی آواره به مناطق ناپایدار در چاد، اتیوپی و سودان جنوبی گریخته‌اند و اردوگاه‌های پناهندگان را اشغال کرده‌اند. سازمان ملل متحد همچنان درخواست حمایت بیشتر می‌کند، زیرا بیش از سی میلیون نفر به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند و خطرات رو به وخامت امنیت غذایی، «بزرگترین بحران گرسنگی جهان» را ایجاد می‌کند.

 

در همین حال، تلاش‌های میانجیگری نتیجه‌ای نداشته است، زیرا رهبران نیروهای مسلح سودان (SAF) و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) از توقف خشونت خودداری می‌کنند و بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی در جنگ جانب یکی را گرفته‌اند. با وخامت اوضاع، کارل اسکائو از برنامه جهانی غذا هشدار داد: «ما در حال از دست دادن زمان هستیم.»

 

پیشینه

در نیمه اول قرن بیستم، سودان تحت‌الحمایه مشترک مصر و بریتانیا بود که به عنوان حکومت مشترک آنگلو-مصری شناخته می‌شد. مصر و بریتانیا در سال ۱۹۵۶ پیمانی را امضا کردند که حاکمیت را به جمهوری مستقل سودان واگذار می‌کرد. شکاف داخلی شدید بین منطقه ثروتمندتر شمالی کشور که اکثریت آن عرب و مسلمان بودند و منطقه کمتر توسعه‌یافته جنوبی آن که اکثریت آن مسیحی یا آنیمیست بودند، دو جنگ داخلی را برانگیخت که دومین آن منجر به تقسیم کشور به دو ایالت در سال ۲۰۱۱ شد. دومین جنگ داخلی سودان از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵، حدود دو میلیون نفر را کشت و اسناد گسترده‌ای از قحطی و جنایات در آن وجود دارد. در ژوئیه ۲۰۱۱، قلمرو جنوبی سودان جدا شد و یک کشور جدید تشکیل داد: جمهوری سودان جنوبی.

دیکتاتوری عمر البشیر، دوره پسااستعماری سودان را تعریف کرد. بشیر پس از خدمت در ارتش مصر در دوران حکومت اشتراکی و بعدها به عنوان افسر در نیروهای مسلح سودان (SAF)، در کودتای سال ۱۹۸۹ قدرت را به دست گرفت. او به عنوان رئیس‌جمهور، بر جنگ داخلی دوم سودان، جدایی سودان جنوبی و درگیری در دارفور نظارت داشت. جنگ دارفور که در سال ۲۰۰۳ آغاز شد، بعداً توسط دادگاه بین‌المللی کیفری (ICC) به عنوان نسل‌کشی که جمعیت‌های غیرعرب، از جمله مردم فور، زغاوه و ماسالیت در غرب سودان را هدف قرار می‌داد، محکوم شد.

بشیر در دوران حکومت خود، تفسیر سختگیرانه‌ای از شریعت را اجرا می‌کرد، از شبه‌نظامیان خصوصی و پلیس اخلاق برای اجرای احکام خود استفاده می‌کرد و مسیحیت، ارتداد سنی، شیعه و سایر فعالیت‌های مذهبی اقلیت‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. رژیم بشیر تا سال ۲۰۱۹ پابرجا ماند. در دهه پایانی ریاست جمهوری خود، بشیر با اعتراضات مردمی فزاینده‌ای روبرو شد که خواستار دموکراسی، دسترسی به خدمات ضروری و یک سیستم جدید حکومتی بودند. انقلاب در کودتای آوریل ۲۰۱۹ به اوج خود رسید که به طور مشترک توسط ارتش سودان جنوبی ـ به رهبری ژنرال عبدالفتاح البرهان ـ و نیروهای امنیتی سریع (RSF)، یک گروه شبه‌نظامی به رهبری محمد حمدان «حمدتی» دقلو، انجام شد.

نیروهای واکنش سریع (RSF) قدرتمندترین گروه شبه‌نظامی است که از دوران بشیر ظهور کرده است. RSF از شبه‌نظامیان جنجوید، یک گروه مسلح با اکثریت عرب که توسط بشیر برای سرکوب شورشیان جنوب سودان و جنگ در دارفور تأمین مالی می‌شد، تکامل یافت. این گروه حملات و جنایات وحشیانه‌ای را در سراسر منطقه دارفور مرتکب شد، از جمله آوارگی گسترده، خشونت جنسی و آدم‌ربایی. دو سال اول درگیری در دارفور بیش از دویست هزار کشته برجای گذاشت و از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از صد هزار نفر دیگر نیز جان خود را از دست داده‌اند.

با حمایت بشیر، گروه جنجوید که هماهنگی کمی داشت، در سال ۲۰۱۳ رسماً تحت پرچم RSF سازماندهی شد. از آن زمان، RSF به عنوان نیروی گارد مرزی، منبع مزدور برای ائتلاف سعودی در جنگ یمن و یک نیروی امنیتی اجیرشده برای سرکوب قیام‌های مردمی به کار گرفته شده است. حمیدتی، رهبر RSF، با به دست گرفتن کنترل معادن طلا، به یکی از ثروتمندترین مردان سودان تبدیل شد.

قبل از سال ۲۰۱۹، بشیر RSF را برای محافظت از خود در برابر کودتاها و سوء قصدها استخدام کرد. با وجود این، RSF در نهایت در کودتای ۲۰۱۹ برای برکناری بشیر و ایجاد یک دولت انتقالی و قانون اساسی جدید، با SAF متحد شد. برهان به همراه حمیدتی به عنوان معاونش، در کنار دیگر رهبران نظامی و چندین غیرنظامی، شورای حاکمیت انتقالی را رهبری کرد.

در میان اعضای غیرنظامی، شورا عبدالله حمدوک، اقتصاددان و متخصص توسعه، را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کرد. در طول دوره کوتاه تصدی خود، او تلاش کرد تا آشفتگی شدید اقتصادی سودان را کاهش دهد و ثبات را به جهان خارج القا کند. با این حال، نیروهای مسلح سودان  و نیروهای واکنش سریع در اکتبر ۲۰۲۱ کودتایی علیه حمدوک ترتیب دادند و قانون اساسی را به حالت تعلیق درآوردند. در پاسخ، نهادهای بین‌المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، کمک‌های مالی به شدت مورد نیاز سودان برای تسویه بدهی‌ها و سایر کمک‌ها را متوقف کردند. تظاهرات گسترده با درخواست بازگشت به کنترل غیرنظامیان در خارطوم شدت گرفت.

حمدوک در نوامبر ۲۰۲۱ پس از موافقت با واگذاری برخی اختیارات حکومتی به برهان و حمیدتی، برای مدت کوتاهی به عنوان نخست‌وزیر منصوب شد. با این حال، او در نهایت در ژانویه ۲۰۲۲ استعفا داد، زیرا معترضان سودانی از شرایط انتصاب مجدد او و اقدامات خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی که بارها معترضان را مورد ضرب و شتم و قتل قرار داده بودند، ناراضی بودند. از زمان استعفای حمدوک، سودان هیچ رهبری غیرنظامی مؤثری نداشته است و برهان به عنوان رئیس دولت بالفعل فعالیت می‌کرد. تا اوایل سال ۲۰۲۲، برهان و حمیدتی در رأس دولت باقی ماندند و قدرت هدایت گذار دموکراتیک آن را داشتند.

مذاکرات در طول سال ۲۰۲۲ بر سر آینده حکومت سودان به توافقی در دسامبر همان سال منجر شد که زمینه را برای گذار دو ساله به رهبری غیرنظامی و انتخابات ملی فراهم می‌کرد. بسیاری از شهروندان به دلیل بازه زمانی مورد مناقشه، حفظ برخی از اختیارات دولت پس از انتقال توسط بخش امنیتی و عدم پاسخگویی برهان، حمیدتی و دیگر چهره‌های بخش امنیتی به دلیل خشونت، این طرح را رد کردند. ناآرامی‌ها دوباره آغاز شد و از دسامبر تا بهار ادامه یافت و منجر به سرکوب‌های خشونت‌آمیزتر معترضان شد.

با شروع مذاکره دولت انتقالی برای یک طرح، اختلافات اصلی پدیدار شد. مهم‌ترین آنها نقش حمیدتی و نیروهای پشتیبانی سریع سودان بود؛ این توافق حمیدتی را به مقامی برابر با برهان ارتقا داد و او را از معاون ژنرال ارتقا داد. این توافق همچنین خواستار ادغام نهایی نیروهای پشتیبانی سریع سودان در نیروهای مسلح مشروع سودان تحت رهبری غیرنظامیان شد. با این حال، به دلیل اختلاف نظر بین برهان و حمیدتی، این توافق مهلتی برای ادغام نیروهای پشتیبانی سریع سودان در نیروهای مسلح سودان تعیین نکرد. این دو رهبر مهلت اولیه سال ۲۰۲۳ را برای تعیین شرایط اجرای توافق از دست دادند که نشان‌دهنده تنش بر سر رابطه نیروهای پشتیبانی سریع سودان و آینده هر دو نیرو به عنوان زیردستان یک دولت منتخب است.

با گذشت ماه‌ها، مبارزه قدرت بین نیروهای پشتیبانی سریع سودان به رهبری برهان و نیروهای پشتیبانی سریع حمیدتی همچنان تلاش‌های انتقالی کشور را متوقف می‌کرد. تا اوایل آوریل، نیروهای پشتیبانی سریع سودان در خیابان‌های خارطوم صف کشیدند و سربازان پشتیبانی سریع سودان در سراسر کشور مستقر شدند. در ۱۵ آوریل، مجموعه‌ای از انفجارها، همراه با تیراندازی‌های سنگین، خارطوم را لرزاند. رهبری نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) هر دو یکدیگر را به آغاز درگیری متهم کردند. دخالت گروه واگنر و نفوذ نظامی خارجی، به ویژه از سوی امارات متحده عربی، رقابت در هسته بحران سودان را عمیق‌تر کرده است.

جنگ در خارطوم ادامه داشته و حوادث خشونت‌آمیز در سراسر کشور، از جمله در دارفور، همچنان رو به افزایش است. ترور خمیس اباکار، فرماندار دارفور غربی، در ژوئن ۲۰۲۳، که احتمالاً توسط شبه‌نظامیان RSF انجام شد، نشان‌دهنده تشدید این درگیری‌ها بود. اباکار، RSF را به حملات نسل‌کشی مجدد علیه اقلیت‌ها در دارفور متهم کرده بود. در ژوئن ۲۰۲۴، یک گزارش سازمان غیردولتی اعلام کرد که از زمان آغاز درگیری‌ها در اواسط آوریل ۲۰۲۳، بیش از ۲۳۵ آتش‌سوزی در روستاهای سراسر سودان، که اکثر آنها توسط شبه‌نظامیان دارفور ایجاد شده بود، رخ داده است.

چندین سازمان غیردولتی، از جمله دیده‌بان حقوق بشر، شواهدی از جنایات گسترده متعدد انجام‌شده در طول درگیری را مستند کرده‌اند که باعث اتهامات پاکسازی قومی و جنایات جنگی شده است. در اوایل نوامبر، نیروهای RSF و شبه‌نظامیان متحد آن بیش از ۸۰۰ نفر را در یک حمله چندروزه در آرداماتا، شهری در غرب دارفور، کشتند. این حمله نشان‌دهنده موج جدیدی از کشتارهای قومی علیه قوم ماسالیت در غرب دارفور بود. فیلیپو گراندی، کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNCHR)، هشدار داد که خشونت‌های فعلی، نمادی از نسل‌کشی به رسمیت شناخته‌شده توسط ایالات متحده در دارفور است که بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ منجر به کشته شدن حدود ۳۰۰ هزار نفر شد. بیانیه‌ای که سازمان ملل متحد در ژانویه منتشر کرد، نشان داد که بین ده هزار تا پانزده هزار نفر در سال ۲۰۲۳ به دلیل خشونت قومی توسط نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) و متحدانش در غرب دارفور کشته شده‌اند. در آوریل ۲۰۲۴، لیندا توماس-گرینفیلد، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، شواهدی را برجسته کرد که نشان می‌دهد زنان و دخترانی حتی چهارده‌ساله قربانی خشونت جنسی توسط نیروهای پشتیبانی سریع شده‌اند.

دسترسی بشردوستانه همچنان نگرانی مهمی برای بسیاری از بازیگران بین‌المللی، از جمله ایالات متحده، است که از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواست تا تحویل کمک‌ها از طریق چاد را مجاز کند. شرایط در این کشور قبل از آوریل ۲۰۲۳ نیز نامناسب بود و از آن زمان بدتر شده است. بیش از ششصد نفر در ماه اول جنگ جان باختند و حملات، بیمارستان‌ها و سایر زیرساخت‌های حیاتی را ویران کرده است. در اوت ۲۰۲۳، سازمان ملل متحد اعلام کرد که درگیری در سودان «از کنترل خارج شده است» زیرا پناهندگان همچنان از کشور فرار می‌کردند و سیستم بهداشتی فروپاشیده بود و ترس از شیوع بیماری‌ها را افزایش می‌داد. بحران آوارگی به ویژه با توجه به بی‌ثباتی کشورهای هم‌مرز با آن نگران‌کننده است. در نتیجه، رئیس امور بشردوستانه و امدادرسانی اضطراری سازمان ملل متحد، سودان را «یکی از بدترین کابوس‌های بشردوستانه در تاریخ اخیر» نامید.

در ۸ مارس ۲۰۲۴، شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) قطعنامه‌ای را تصویب کرد که خواستار توقف فوری خشونت در سودان شد. چند روز بعد، ارتش سودان (SAF) با میانجیگری لیبی و ترکیه با مذاکرات غیرمستقیم با نیروهای واکنش سریع (RSF) موافقت کرد. با این حال، مذاکرات در ۱۱ مارس پس از آنکه یک ژنرال ارشد ارتش سودان پیشنهاد آتش‌بس را در صورت عدم خروج نیروهای واکنش سریع از اماکن غیرنظامی رد کرد، متوقف شد. این بیانیه پس از آن صادر شد که ارتش سودان پیشرفت‌های قابل توجهی در جهت بازپس‌گیری خارطوم داشت. پهپادهای مسلح ایرانی تا حدودی در موفقیت‌های ارتش سودان نقش داشتند.

 

تحولات اخیر

در نیمه دوم سال ۲۰۲۴، ارتش سودان حمله‌ای هماهنگ را در اطراف سه کلان‌شهر خارطوم، ام‌درمان و بحری آغاز کرد و نیروهای RSF را غافلگیر کرد. ارتش سودان برای اولین بار از زمان کنترل RSF در آغاز جنگ، مناطق قابل توجهی را در پایتخت تصرف کرد. با شروع سال ۲۰۲۵، نبردها در ایالت خارطوم شدت گرفت و ارتش سودان مناطق کلیدی اطراف پایتخت را بازپس گرفت. در ماه ژانویه، نیروهای مسلح سودان  (SAF) نیروهای RSF را از ام‌دورمان بیرون راندند، یک پالایشگاه نفت حیاتی را در شمال خارطوم بازپس گرفتند و تقریباً کنترل کامل بحری را به دست گرفتند. علاوه بر این، در فوریه ۲۰۲۵، نیروهای SAF به محاصره دو ساله RSF در عبید، شهری استراتژیک با اتصالات راه‌آهن به خارطوم، پایان دادند.

در غرب سودان، RSF به حملات خود به نیروهای شورشی محلی، نیروهای SAF و غیرنظامیان ادامه داده است. الفاشر، پایتخت دارفور شمالی، همچنان مرکز نبرد بین SAF و متحدانش و RSF است. هدف قرار دادن گروه‌های قومی غیرعرب توسط RSF در دارفور، نگرانی‌هایی را در مورد نسل‌کشی ایجاد کرده است که حمله RSF و غارت بیمارستان اصلی الفاشر گواه آن است. بحران انسانی در دارفور همچنان ادامه دارد و هر دو طرف متهم به جلوگیری و غارت کمک‌های امدادی هستند.

در فوریه ۲۰۲۵، رهبری RSF و متحدانش در نایروبی، کنیا، گرد هم آمدند تا طرح خود را برای ایجاد یک دولت موازی پیش ببرند. آنها منشوری را امضا کردند که جنبه‌های کلیدی یک دولت پس از جنگ، از جمله سکولاریسم، دموکراسی، ساختار غیرمتمرکز و یک ارتش ملی متحد را تشریح می‌کرد. در اوایل ماه مارس، RSF قانون اساسی جدیدی را امضا کرد که نشان‌دهنده قصد آن برای کسب نفوذ و مشروعیت دیپلماتیک بود. در همان ماه، دولت سودان شکایتی را به دیوان بین‌المللی دادگستری ارائه کرد و امارات متحده عربی را به دلیل حمایت تسلیحاتی از RSF به همدستی در نسل‌کشی متهم کرد.

 

اخبار مرتبط

انتهای پیام