شناسهٔ خبر: 75612001 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

ذهن در تله تکرار

ذهن، گاهی چون خانه‌ای بی‌در است؛ هر فکر و خیالی می‌تواند بی‌دعوت وارد شود. وسواس فکری ــ عملی (OCD) مهمان ناخواسته‌ای که به قول معروف کنگر می‌خورد و لنگر می‌اندازد. درهر تکرار، درهرسؤال بی‌پاسخ،درهر «اگر»، ذهن را در گردابی از تردید فرو می‌برد. اختلالی که نامش در فرهنگ عامه اغلب با شوخی و کنایه از تمیزی بیش از حد یا نظم وسواس‌گونه یاد می‌شود. اما در پس این برداشت‌های سطحی، واقعیت دیگری نهان شده؛ یک چرخه طاقت‌فرسای ذهنی و رفتاری که زندگی افراد مبتلا را به‌طور جدی مختل می‌کند.

صاحب‌خبر -
 
این اختلال، صرفا عادتی آزاردهنده یا ترجیح شخصی برای مرتب بودن نیست؛ بلکه معمایی پیچیده روان‌شناختی است که در آن، مغز فرد به‌طور مکرر درگیر افکار، تصاویر یا انگیزه‌های ناخواسته و اضطراب‌آور می‌شود. این حالت یکی از پیچیده‌ترین نمودهای ذهنی انسان است؛ جایی که مرز میان فکر عادی و اجبار ذهنی محو می‌شود. در این حالت، افکار ناخواسته و مزاحم به‌طور مداوم به ذهن هجوم می‌آورند. این موضوع برای فرد ناراحت‌کننده می‌شود تا جایی که او را وادار می‌کند برای کاهش اضطراب و رهایی ناشی از آنها، رفتارهایی تکراری و اجباری انجام دهد؛ به نوعی به وسواس عملی پناه می‌برد؛ از شست‌وشوی مکرر دست‌ها گرفته تا بررسی مداوم قفل‌ها و تکرار کلمات در ذهن. شاید این نوع رفتار در کوتاه‌مدت اضطراب آنان را کاهش دهد اما دربلندمدت، فرد را در تله‌ای روانی گرفتارمی‌کند. البته پیامد‌های این نوع وسواس به همین موارد ختم نمی‌شود چراکهOCD می‌تواند جنبه‌های دیگر زندگی این افراد همچون تحصیلی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی را هم تحت تأثیر قرار دهد.
   
اجبار به تکرار
بیشتر ما وسواس را فقط مربوط به تمیزی و نظم می‌دانیم اما رایج‌ترین نوع آن که مردم کمتر می‌شناسند، مثل وسواس‌های فکری صرف یا بررسی‌های ذهنی است. پروین ناظمی، روان‌شناس در گفت‌وگو با جام‌جم، درباره ماهیت و انواع این اختلال می‌گوید: «وسواس یک اختلال روانی با افکار ناخواسته، تکراری و رفتارهای اجباری است که در جهت کاهش اضطراب ناشی ازآن افکارورفتار برای افراد ایجاد می‌شود.تقریبا یک تا دو درصد جمعیت دنیا را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در علم روان‌شناسی، وسواس به دو شکل اصلی یعنی فکری و عملی تقسیم می‌شود که هرکدام علائم و نمودهای خاص خود را دارد.»
وی با اشاره به وسواس فکری ادامه می‌دهد: «این نوع از وسواس مربوط به افکار و تصاویر مزاحم و ناخواسته‌ای است که به ذهن فرد می‌آید و او را مجبور خواهد کرد آنها را تکرار کند و ترس‌هایی را در وی ایجاد می‌‌کند. شایع‌ترین نوع وسواس‌های فکری شامل بررسی قفل‌های در، نگرانی از این‌که آیا شیر گاز را بسته‌اید یا نه؟‌ ترس ‌ از آلودگی و بیماری، ترس از دست دادن، یا جمع‌آوری اشیای بی‌ارزش با این تصور که شاید روزی لازم شود، هستند.» واقعیت و جملاتی که شاید برای خیلی‌ها عجیب باشد اما افرادی که درگیر این اختلال هستند، کاملا با آن آشنایند. البته ناظمی معتقد است که افکار وسواسی بسیار زیاد و در اشکال متفاوتی بروز می‌کند؛ ازجمله افکار ممنوعه می‌توان به افکار آسیب‌زننده به خود یا دیگران، اخلاقی و... اشاره کرد که یکی از نشانه‌های بارز این نوع وسواس، تکرار اجباری افکار است.
   
زندان فکری
ذهن انسان گاهی به زندانی برای افکار تبدیل می‌شود؛افکاری که باید بیایند وبروند،درون ذهن می‌مانند و تکرار می‌شوند، تا جایی که حتی لحظه‌ای سکوت هم ناممکن می‌شود. یکی دیگر از انواع این اختلال، وسواس عملی است. آن‌طور که پروین ناظمی توضیح می‌دهد، این نوع از وسواس، اجبارهای عملی را به‌دنبال دارد؛ رفتارها چه ذهنی و چه عملی که برای خنثی کردن وسواس‌ها و جلوگیری از اضطراب انجام می‌شود؛ یعنی وقتی فرد به‌طور مکرر دست‌هایش را می‌شوید یا چیدمان اشیا باید به‌صورت قرینه و منظم و با ترتیب خاصی باشد، یا کاری که انجام می‌دهد این است که خانه را مدام با آب بشوید، یا اگر شخصی روی مبل نشسته باشد، باید روی آن را دستمال بکشد؛ همه اینها نمونه‌هایی از وسواس‌های اجباری، رفتاری و عملی است.
   
نشانه یک رفتار پنهان
بی‌شک نحوه بروز این اختلال در سنین پایین متفاوت است و والدین باید نسبت به رفتارهای خاص کودکان و نوجوانان توجه داشته باشند. این روان‌شناس نیز ضمن بیان علائم این‌گونه از رفتارها در سنین مختلف اظهار می‌کند: «کودکان این نوع وسواس را به شکل بازی بروز می‌دهند؛ یعنی اگر خانواده‌ای متوجه شود که کودک بازی خاصی را انتخاب کرده و آن را به‌طور مکرر تکرار می‌کند، این می‌تواند نشانه‌ای از وسواس باشد. همچنین در نوجوانان نیز این وسواس‌ها به شکل‌های متفاوتی ظاهر می‌شود. برای مثال وقتی نوجوانی دچار وسواس درباره زیبایی خود می‌شود؛ این‌که آیا زیبا هستم یا نه به‌صورت وسواس‌گونه این فکر را تکرار می‌کند که باید فلان کار را انجام دهم تا زیبا شوم یا ممکن است بارها لباسش را عوض کند.» آن‌طور که این کارشناس توضیح می‌دهد از نظر مکانیسم، وسواس‌ها بر یک ترس اساسی متمرکز است؛ ذهن فرد به او می‌گوید که فاجعه‌ای در راه است و تنها راه جلوگیری از آن، انجام مکرر‌ رفتار یا فکری خاص است. این علائم از خفیف تا شدید متغیر بوده و می‌تواند عملکرد زندگی فرد را مختل کند.‌با این حال نشانه‌ها در‌ وسواس فکری و‌ عملی‌ می‌تواند از خیلی خفیف تا شدید باشد و با افسردگی و اضطراب نیز همراه شود. ناظمی در این خصوص می‌گوید: «‌علائم برخی افراد بسیار شدید است، به‌طوری‌که عملکرد زندگی‌شان دچار مشکل و اختلال می‌شود. بعضی‌ها با این وضعیت زندگی کرده و از آن عبور می‌کنند و به ‌اصطلاح خودشان می‌گویند من که وسواس ندارم، فقط به نظم خیلی اهمیت می‌دهم! اما نمی‌دانند که این نوع تفکر، وسواس‌گونه است. ما معمولا به یک موضوع فکر می‌کنیم و سپس نتیجه‌گیری کرده و آن را پشت سر می‌گذاریم اما اگر قرار باشد آن فکرمرتب در ذهن تکرار شود، یعنی گرفتار وسواس شدیم. علل آن نیز متفاوت است؛ از ژنتیک، عوامل بیولوژیکی،محیطی ورشدی گرفته تا داشتن الگوهای رفتاری خاص.»
     
یک کنترل ساده
وسواس ممکن است زندگی روزمره را مختل کند اما درمان‌شدنی است؛ چرا که وقتی ذهن، گرفتار افکار و رفتارهای تکراری می‌شود، راه‌هایی برای باز کردن این حلقه وجود دارد. ناظمی بر این باور است که سبک زندگی مانند کیفیت خواب، استرس مزمن یا رژیم غذایی می‌تواند بر شدتOCDتأثیر بگذارد اما راهکارهای متفاوت درمان شناختی رفتاری، دارو درمانی، راهکارهای خودیاری مانند ورزش منظم، خواب کافی و رژیم غذایی سالم در درمان آن اثرگذار است.
او با اشاره به دیگر راه‌های کنترل این اختلال، می‌گوید: «مهم‌ترین مسأله این است که افراد یاد بگیرند افکارشان را در دفترچه‌ای یادداشت کنند، حتی می‌توانند برای شناسایی این الگوها از یک مشاور کمک بگیرند. ‌نکته مهم دیگر این است که شاید خودشان متوجه اضطراب‌شان نشوند ولی اضطراب‌هایی که ما تجربه کردیم، احساس گناهی یا ترس‌هایی که داریم، باعث ایجاد وسواس می‌شود. بنابراین نوشتن احساسات منفی نسبت به آنچه که در اطراف‌مان اتفاق می‌افتد، می‌تواند کمک‌کننده باشد.»
   
نقشه راه درمان
شاید در نگاه اول، وسواس فکری فقط نوعی حساسیت بیش از حد به‌نظر برسد‌ اما پشت این واژه ساده، واقعیتی پیچیده و گاه دردناک پنهان است. فرید فدایی، متخصص اعصاب و روان نیز درخصوص این اختلال بیان می‌کند: «وسواس فکری -عملی پدیده‌ای پیچیده‌تر از یک عادت ساده است و گاهی این افراد دچار اضطراب شدید می‌شوند، خصوصا اگر نتوانند عمل وسواسی خود را انجام دهند. وسواس فکری ــ عملی را معمولا در حوالی بلوغ مشاهده می‌کنیم اما در کودکان نیز وجود دارد. در بسیاری از موارد، این اختلال جنبه ارثی دارد اما آموزش از طریق الگوبرداری از والدین نیز می‌تواند در بروز آن نقش داشته باشد.»
اما نکته‌ای که این متخصص بر آن تأکید دارد، یکسان بودن شیوع این اختلال در میان زنان و مردان است. با این حال او هشدار می‌دهد: «شیوع وسواس فکری ــ عملی در میان زنان و مردان یکسان مشاهده شده اما علائم وسواس در سنین بالا می‌تواند نشانه‌ای از یک مشکل جدی‌تر باشد. اگر نشانه‌های وسواس را در سن بالای ۴۵ یا ۵۰ سال مشاهده کنیم، باید به وجود یک ضایعه مغزی مشکوک شد و ممکن است با اختلال وسواس اجباری عادی روبه‌رو نباشیم.» البته که جای ناامیدی نیست چرا که  فرید فدایی با ارائه یک آمار امیدوارکننده، بر لزوم پیگیری درمان این اختلال تاکید کرده و می‌گوید: «بهبودی برای بخش عمده‌ای از بیماران میسر است.البته ۲۰ درصد بیماران به درمان‌های موجود پاسخ نمی‌دهند اما ۸۰ درصد به درمان جواب می‌دهند.برخی نیازبه ادامه درمان دارند و خیلی‌ها در مرتبه اول بهبود می‌یابند.» مسأله‌ای که لزوم مراجعه به متخصص و پیگیری درمان را برای مبتلایان گوشزد می‌کند. به‌هرحال با شناخت درست، حمایت تخصصی و پیگیری درمان، امکان کنترل و بهبود این وضعیت وجود دارد تا ذهن بتواند دوباره آزادانه نفس بکشد.