به گزارش سرویس بینالملل جماران، شورای آتلانتیک نوشت: تنشهای هستهای میان ایران و غرب با بازگشت تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل (UN) بر تهران در سپتامبر به شدت افزایش یافت. این توسعه نتیجهای از اقدام E3—فرانسه، آلمان و بریتانیا—برای فعالسازی مکانیزم «ماشه» توافق هستهای جامع مشترک (JCPOA) یک ماه قبل بود. در نتیجه، شراکت ایران با روسیه، که بازگشت این تحریمهای سازمان ملل را نامشروع میداند، احتمالاً عمیقتر خواهد شد. این توسعه انتظار میرود که چرخش استراتژیک تهران به سمت شرق را تسریع کند، حرکتی که پس از خروج دولت دونالد ترامپ از برجام در مه ۲۰۱۸ شتاب گرفته است.
ایران و روسیه بازیگران بسیار عملگرا هستند. تا زمانی که غرب به دنبال سیاستهای انزوا باشد، همکاری اقتصادی عمیقتر بین تهران و مسکو یک نتیجه منطقی است. متحد شده با خواستهای برای مقابله با نفوذ ایالات متحده، ایران و روسیه آمادهاند تا همکاری دوجانبه و چندجانبه خود را عمیقتر کنند.
موضع متغیر روسیه درمورد «مکانیسم ماشه»
روسیه در ابتدا مکانیزم «مکانیسم ماشه» را در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در طول مذاکراتی که به تصویب برجام در سال ۲۰۱۵ منجر شد، پیشنهاد کرد. در آن زمان، مسکو این بند را بهعنوان یک راهحل عملی برای بنبستهای دیپلماتیک احتمالی میدید و فرآیندی خودکار و بدون نیاز به وتو برای بازگرداندن تحریمها در صورت نقض توافق توسط ایران ارائه میکرد. این طراحی، به نظر روسیه، تضمینکننده قابلیت اجرایی برجام در حالی بود که توافق میان قدرتهای بزرگ حفظ میشد.
امروز، با این حال، روسیه با فعالسازی این مکانیزم مخالف است. پس از اینکه سه کشور اروپایی فرآیند «مکانیسم ماشه» را در ۲۸ اوت آغاز کرد، مسکو این اقدام قانونی را «معیوب» خواند و ادعا کرد که کشورهای اروپایی خود توافق را نقض کردهاند و بنابراین، حق ندارند چنین اقدامی را انجام دهند. روسیه همچنین تأکید کرد که بازگشت تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل بر ایران هیچ نیروی قانونی بینالمللی الزامآور نخواهد داشت، با وجود ادعای سه کشور اروپایی در مورد حق «بدون ابهام» برای انجام این کار.
در سال ۲۰۲۰، زمانی که دولت اول ترامپ تلاش کرد بهطور یکجانبه مکانیزم «اسنپ بک» را فعال کند، روسیه و چین بهطور مشترک بهطور رسمی با این اقدام مخالفت کردند و استدلال کردند که خروج واشنگتن از برجام ایالات متحده را از هرگونه توجیه قانونی برای استناد به «مکانیسم ماشه» محروم کرده است. برای تقویت این ادعا با استفاده از حقوق بینالملل، مسکو و پکن به نظر مشورتی دادگاه بینالمللی دادگستری (ICJ) در ژوئن ۱۹۷۱ در مورد حضور آفریقای جنوبی در نامیبیا استناد کردند و آن را به ممنوعیت تسلیحاتی علیه ایران و همچنین فرآیند «مکانیسم ماشه» اعمال کردند. طبق این نظر مشورتی، طرفی که از تعهدات خود تحت یک توافق خودداری کند نمیتواند بهطور همزمان ادعای حقوق ناشی از آن توافق را داشته باشد.
روسیه بهوضوح اعلام کرده است که نه تنها تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ بر تهران را به رسمیت نمیشناسد، بلکه از آنها نیز پیروی نخواهد کرد. مسکو سعی کرد تا تلاشهای کشورهای اروپایی برای بازگرداندن این تحریمهای سازمان ملل را به تأخیر بیندازد، تضعیف کند و مانع از آن شود. اما یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل—که توسط روسیه و چین برای حفظ تسهیلات تحریمی برای ایران تدوین شده بود—در ۲۶ سپتامبر تصویب نشد و نه عضو، از جمله ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه، به آن رأی منفی دادند. تنها چهار کشور—روسیه، چین، الجزایر و پاکستان—از آن حمایت کردند و دو کشور نیز رأی ممتنع دادند.
دیمیتری پولیانسکی، معاون نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، در جلسه شورای امنیت گفت: «ما امیدوار بودیم که همکاران اروپایی و ایالات متحده دوباره فکر کنند و به مسیر دیپلماسی و گفتوگو روی آورند به جای اینکه به باجخواهیهای ناشیانه خود ادامه دهند که تنها منجر به تشدید وضعیت در منطقه میشود.»
با عدم تصویب قطعنامه جایگزین تا مهلت در اواخر سپتامبر، فرآیند «مکانیشم ماشه» بهطور رسمی به اجرا درآمد. این حادثه یک پارادوکس دیپلماتیک گستردهتر را برجسته میکند: مکانیزمهای قانونی که زمانی توسط یک دولت خاص تبلیغ میشدند، میتوانند فراتر از توافق سیاسی که باعث شکلگیری آنها شدهاند، ادامه یابند—گاه به ضرر استراتژیک آن دولت.
اگرچه مسکو نتوانست بازگشت تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل بر ایران را مسدود کند، اما ظرفیت قابل توجهی برای مانعتراشی بر سر اجرای آنها دارد. یکی از نمونههای کلیدی توانایی آن در جلوگیری از احیای کمیته تحریمهای ۱۷۳۷ (که بهطور اولیه در دسامبر ۲۰۰۶ برای نظارت و اجرای تحریمهای سازمان ملل بر تهران تأسیس شده بود) یا به تعویق انداختن انتصاب کارشناسان به پنل کمیته است. از آنجا که مأموریت کمیته نیاز به اجماع در شورای امنیت سازمان ملل دارد، روسیه میتواند از موقعیت خود برای به تأخیر انداختن احیای آن استفاده کند. رد «مکانیسم ماشه» از سوی مسکو بیشتر از یک علامت سمبلیک است—این یک استراتژی برای کاهش تأثیر تحریمهای جدید سازمان ملل بر ایران را منعکس میکند. با این حال، حتی با تضعیف اجرای آن توسط روسیه و چین، بهنظر میرسد که دشوار است به این نتیجه نرسیم که «سنابک» از سوی سه کشور اروپایی تأثیر ناپایداری بر اقتصاد ایران خواهد داشت و در عین حال تنشها را بین نخبگان در دولت و شهروندان عادی تشدید میکند.
ایران و روسیه در میان تحریمها روابط خود را عمیقتر میکنند
رد فعلی روسیه به تحریمهای سازمان ملل بر تهران بهطور فعلی به ایران کمک خواهد کرد تا این فشار اقتصادی افزایشیافته را تا حدی تحمل کند. تجارت دوجانبه و همکاری در بخشهای مختلف، از جمله انرژی هستهای، احتمالاً عمیقتر خواهد شد زیرا دو کشور به اجرای توافقنامه شراکت استراتژیک جامع خود ادامه میدهند، که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، نه ماه پیش در مسکو امضا کردند. در عین حال، میتوان به روسیه اعتماد کرد که از منافع ایران در شورای امنیت سازمان ملل دفاع کند و بهطور فزایندهای به سیاستهای غربی در قبال تهران انتقاد کند.
همگرایی روسیه، چین، پاکستان و ایران در برابر احیای مکانیزم ماشه و تحریمهای سازمان ملل، اعتقادی را در میان مقامهای ایرانی تقویت خواهد کرد که ورود کشور به نهادهای غیرغربی مانند BRICS+ و سازمان همکاری شانگهای، عاقلانهترین انتخاب بوده است. در راستای رکن «نگاه به شرق» در سیاست خارجی ایران، رهبری در تهران معتقد است که سرنوشت جغرافیایی کشور با روسیه، چین و دیگر قدرتهای غیرغربی مانند پاکستان، جمهوریهای آسیای مرکزی و کره شمالی گره خورده است.
از دیدگاه تهران، اقدام سه کشور اروپایی بیشتر تأییدکننده دیدگاه دیرینه آن است که قدرتهای غربی غیرقابل اعتماد هستند و دادن امتیازات هستهای را بیفایده میسازد. علاوه بر این، حمایت اروپایی، بهویژه آلمانی، از اسرائیل در طول جنگ دوازدهروزه اخیر—بهعلاوه حملات نظامی ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران—فقط این درک را عمیقتر کرده و بهطور جدی صدای کسانی را در تهران که بهدنبال «درک جدیدی» با پایتختهای غربی بودند، تضعیف کرده است.با این حال، ایران درهای گفتوگو با غرب را باز نگه میدارد، هرچند که در عین حال اولویت را به بازدارندگی به جای سازشهای دیپلماتیک میدهد. و با وجود همگرایی فزاینده، موانع عمدهای در تبدیل شراکت تهران و مسکو به یک اتحاد کامل وجود دارد. مهمترین آنها رابطه مقاوم و عملگرایانه روسیه با اسرائیل است که تحت رهبری پوتین و نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، تقویت شده است. تمایل کرملین برای حفظ روابط قوی با کشورهای خلیج فارس نیز منبعی از تنش است. بسیاری از کشورهای خلیج فارس همچنان نسبت به نیتهای ایران مشکوک هستند—بهویژه در ارتباط با حمایت جمهوری اسلامی از برخی بازیگران غیر دولتی در جهان عرب و همچنین فعالیتهای موشکی و پهپادی آن—با وجود حالت کلی تنشزدایی در روابط ریاض و ابوظبی با تهران.
علاوه بر این، واکنش روسیه به جنگ دوازدهروزه، تمایل مسکو برای حفظ تعادل بین اسرائیل، کشورهای عربی و ایران را نشان داد. مسکو حملات اسرائیلی به ایران را محکوم کرد و خواستار کاهش تنشها شد، اما هیچ اقدام مشخصی که بهطور ملموس از ایران حمایت کند، انجام نداد. برداشتهای ایرانی از کمک روسیه به اسرائیل در میان آن جنگ به تضعیف بیشتر اعتماد در روابط دوجانبه منجر شده است. بهعنوان مثال، محمد صدر، عضو شورای تشخیص مصلحت نظام ایران، ادعا کرد که «روسها اطلاعاتی درباره سایتهای دفاع هوایی ایران به اسرائیل ارائه کردند» در طول جنگ ژوئن.
اما تهران هنوز هم بهدنبال نزدیکتر شدن به روسیه در پی نیازهای اقتصادی و نظامی خود است، زیرا با فشارهای بینالمللی فزاینده و ترس از فروپاشی احتمالی آتشبس ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل روبروست. با امتناع مسکو از اجرای تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل، ایران به دولت پوتین برای همکاری بیشتر در زمینه تبادل اطلاعات، حمایت فنی و فناوری نظامی پیشرفته روی خواهد آورد و در عین حال به روسیه امید دارد که همکاریهای دفاعی بین ایران و جمهوریهای سابق شوروی از تاجیکستان تا بلاروس را تسهیل کند.
چشمانداز آینده
بهنظر میرسد همگرایی فزاینده ایرانی-روسی، تلاشهای غرب برای منزوی کردن تهران را بیشتر تضعیف کند. با عمیقتر شدن هماهنگی اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک این دو کشور، آنها نه تنها در تلاشند تا تأثیر تحریمهای غربی را کاهش دهند، بلکه به چالش کشیدن ساختار کلی نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده نیز پرداختهاند. اگرچه چشمانداز احیای برجام یا رسیدن به یک توافق هستهای جدید بهطور کلی بسیار کم است، اما عدم موفقیت غرب در تعامل معنادار با ایران در مورد برنامه هستهای و موشکی آن، و همچنین جنبههای بحثبرانگیزتر سیاست خارجی منطقهایاش، احتمالاً باعث تسریع انحراف تهران به سمت مدار مسکو خواهد شد.