شناسهٔ خبر: 75605202 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

کتاب جدید آپدایک:

«نامه‌های آپدایک» نیم‌قرن ادبیات آمریکا را بازمی‌نماید

در مجموعه تازه منتشرشده «نامه‌های برگزیده جان آپدایک»، صدای نویسنده‌ای شنیده می‌شود که از کودکی تا واپسین روزها، با دقت در واژه‌ها زندگی را روایت کرده است. این نامه‌ها، نه فقط اسناد شخصی یک نویسنده بزرگ، بلکه تاریخ زنده‌ تکامل ادبیات آمریکا در نیم‌قرن گذشته‌اند.

صاحب‌خبر -

سرویس بین‌الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: جان آپدایک، که زمانی او را بزرگ‌ترین راوی زندگی شهری و اضطراب‌های پنهان طبقه متوسط آمریکا می‌دانستند، بیش از شصت کتاب از خود به یادگار گذاشت. اما به موازات این کارنامه ادبی عظیم، زندگی دیگری در جریان بود؛ حیاتی که در نامه‌نگاری‌های روزانه و خستگی‌ناپذیرش ثبت می‌شد. مجموعه «نامه‌های برگزیده جان آپدایک» ( Selected Letters of John Updike) که در ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ توسط انتشارات معتبر «کنوف» (Knopf) منتشر شده است، دقیقاً همین زندگی دوم را آشکار می‌کند.

این کتاب، که حاصل ویراستاری جیمز شیف است، صرفاً یک آرشیو دانشگاهی نیست، بلکه همان‌طور که شیف در مقدمه می‌نویسد، شاهدی است بر اینکه آپدایک «نیاز داشت بنویسد، همان‌گونه که دیگران نیاز به تنفس یا خوردن دارند». این مجموعه، حاصل شش دهه مکاتبه، نقشه‌ای دقیق از ذهن و جهان یکی از غول‌های ادبی قرن بیستم را پیش روی خواننده قرار می‌دهد.

نامه‌ها آپدایک را نه فقط در مقام نویسنده، که در جایگاه یک روشنفکر درگیر با زمانه‌اش به تصویر می‌کشند. شخصیتی که منتقدان امروزی شاید او را «بیش از حد مردانه» بدانند، اما این همان تصویر «نویسنده بر قله» بود که نسل او، از نورمن میلر تا فیلیپ راث، با آن شناخته می‌شد. او از این جایگاه برای اظهارنظرهای صریح ابایی نداشت. در نامه‌ای به جان اروینگ در سال ۲۰۰۰، پس از ستایش نقد تند او بر رمان تام ولف، می‌نویسد: «از نویسندگانی که خود را تافته جدا بافته می‌دانند، خوشم نمی‌آید.» این مکاتبات نشان می‌دهد که او چگونه با همه در ارتباط بود؛ از سیاستمداران و ویراستاران گرفته تا کتابدارها و دوستان خانوادگی.

یکی از جذاب‌ترین نمونه‌ها، نامه اعتراضی او به سردبیر Boston Globe در سال ۱۹۹۴ است: «باورم نمی‌شود اسپایدرمن را حذف کرده‌اید.» این نامه، که به بازگشت کمیک‌استریپ محبوب به روزنامه منجر شد، جنبه‌ای انسانی و غافلگیرکننده از نویسنده‌ای را نشان می‌دهد که همزمان درگیر مباحث پیچیده ادبی بود. او در نامه‌ای دیگر به ناشرش، آلفرد کنوف، هدف رمان‌هایش را ترسیم «چهره یک آمریکایی جوان در حد متوسط جسمانی» عنوان می‌کند و این نگاه دقیق به جزئیات زندگی روزمره، همان چیزی است که دویت گارنر، منتقد نیویورک تایمز، از آن به‌عنوان گنجینه‌ای برای فهم نیم‌قرن اخیر ادبیات آمریکا یاد می‌کند.

محور اصلی و طولانی‌ترین بخش کتاب، خود نامه‌ها هستند که تصویری بی‌واسطه از زندگی شخصی و حرفه‌ای آپدایک ارائه می‌دهند. این بخش که می‌توان آن را «روایت یک زندگی در قالب نامه» نامید، از خصوصی‌ترین لایه‌های عاطفی آغاز می‌شود: از عشق پرشور به همسر نخستش، مری، و روایت صادقانه و دردناک از فروپاشی آن ازدواج، تا شکل‌گیری دلبستگی تازه‌اش به مارتا، که بعدها همسر دومش شد. در کنار این کشمکش‌های عاطفی، نگرانی‌های پدرانه‌اش برای تربیت فرزندان نیز به چشم می‌خورد.

این نامه‌ها همچنین دریچه‌ای به کارگاه نویسندگی او هستند؛ از مکاتبات فشرده با ویراستاران نیویورکر تا گفت‌وگوهای پرحرارتش با چهره‌های ادبی چون جویس کرول اوتس و فیلیپ راث که جامعه ادبی آن دوران را زنده می‌کند. شوخ‌طبعی، ظرافت‌های زبانی و نگاه دقیق، در تمام نامه‌ها جاری است. او در برابر سانسور، مقاومت را «وظیفه» خود می‌دانست و تسلیم شدن را «خیانت به کار» تلقی می‌کرد.

اوج داوری‌های ادبی او را نیز می‌توان در نامه‌ها یافت؛ به‌ویژه آنجا که نگاه رایج به تاریخ ادبیات را رد می‌کند. او می‌نویسد که ادبیات نه مانند «زیست‌شناسی» یک فرآیند تکاملی پیوسته، بلکه همچون «زمین‌شناسی» عرصه جهش‌ها و رانش‌های غیرمنتظره است. از این منظر، تاریخ ادبیات با پیشرفت تدریجی تعریف نمی‌شود، بلکه با رویدادهای بزرگی شکل می‌گیرد که چشم‌انداز را دگرگون می‌کنند. آپدایک در پایان این استعاره می‌گوید که پس از آرام گرفتن همه‌چیز، تنها می‌توان نقشه‌ای از وضعیت نهایی ترسیم کرد و تأکید می‌کند: «این نامه‌ها، همان نقشه هستند.»

منتقدان برجسته متفق‌القول‌اند که «نامه‌های برگزیده جان آپدایک» اثری فراتر از یک مجموعه نامه است. توماس مالون در وال‌استریت ژورنال اشاره می‌کند که این مجلد عظیم، برخلاف آثار مشابه، «به‌طرزی دل‌پذیر خواندنی است» نه فقط برای پژوهشگران، که برای هر دوستدار ادبیاتی. او «طراوت زبانی، شوخ‌طبعی شاعرانه و نرمی ذاتی نثر» آپدایک را ستایش می‌کند که در نامه‌ها نیز مانند داستان‌هایش جاری است. این مجموعه، همان‌طور که کرکس ریویوز آن را توصیف می‌کند، «پیام‌هایی از قله» است؛ مجموعه‌ای سرزنده و روشنگر از نویسنده‌ای که برنده جوایز پولیتزر و جایزه ملی کتاب شد و تا آخرین روزهای عمرش در ژانویه ۲۰۰۹، از نوشتن دست نکشید. شاید جان آپدایک دیگر آن کوه سترگی نباشد که در دهه‌های میانی قرن بیستم بود، اما این نامه‌ها، به تعبیر دویت گارنر، «گنجینه‌ای بزرگ و خجسته» هستند که به ما نشان می‌دهند روزی کجا ایستاده بودیم و از آن قله، جهان ادبی چگونه دیده می‌شد.

منابع: آمازون، نیویورکر و کرکس ریویوز