شناسهٔ خبر: 75604902 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

پگاسوس‌گیت

گوستاوو پترو، رئیس‌جمهور چپ‌گرای کلمبیا، در پی اقدام‌های مستقل علیه رژیم صهیونیستی و افشای پروژه‌های جاسوسی، هدف تحریم‌های آمریکا قرار گرفت. این تحریم‌ها در چارچوب نفوذ واشنگتن در آمریکای لاتین و رقابت جهانی با چین و روسیه معنا پیدا می‌کنند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور کلمبیا، گوستاوو پترو، را نیز در فهرست تحریم‌های خود قرار داد. واشنگتن روز جمعه اعلام کرد که پترو، اعضای خانواده‌اش و وزیر کشور دولت او به اتهام ارتباط با کارتل‌های مواد مخدر تحریم شده‌اند. این اقدام پس از آن صورت می‌گیرد که آمریکا پیش‌تر نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، را به رهبری یک شبکه قاچاق مواد مخدر متهم کرده و برای دریافت اطلاعات از وی ۵۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود.

اعلام این تحریم‌ها بلافاصله واکنش بانک‌های کلمبیایی را به دنبال داشت و آن‌ها برای حفظ ارتباط با سیستم پیام‌رسان بین‌بانکی «سوئیفت»، ملزم به اجرای محدودیت‌ها علیه رئیس‌جمهور کشورشان شدند. کارشناسان هشدار می‌دهند که متهم کردن دو رئیس دولت در آمریکای لاتین به اداره کارتل‌های مواد مخدر می‌تواند پیامدهای امنیتی و سیاسی گسترده‌ای داشته باشد.

تجربه تحریم‌های مادورو نشان می‌دهد که واشنگتن در پی چنین اتهام‌هایی، اقدام‌های نظامی را نیز در دستور کار قرار می‌دهد. تاکنون ۶ قایق در سواحل ونزوئلا به بهانه فعالیت در قاچاق مواد مخدر مورد هدف قرار گرفته و ده‌ها شهروند ونزوئلایی کشته شده‌اند. گوستاوو پترو نیز پیش‌تر فاش کرده بود که حملات مشابه آمریکا، جان یک شهروند کلمبیایی را گرفته است. این تحریم‌ها و تهدیدات، منطقه آمریکای لاتین را در برابر فشارهای واشنگتن به شدت حساس کرده و چشم‌انداز تنش‌ها در آینده نزدیک را پیچیده‌تر می‌کند.

چرا گوستاوو پترو تحریم شد؟

گوستاوو پترو، رئیس‌جمهور کلمبیا، به‌دلیل اقدامات مستقل و انقلابی‌اش در مقابله با رژیم صهیونیستی و متحدانش، هدف تحریم‌های آمریکا قرار گرفت. در تابستان گذشته، پترو ممنوعیت صادرات زغال‌سنگ و مواد معدنی به رژیم صهیونیستی را تشدید کرد. این در حالی است که کلمبیا در سال‌های اخیر حدود ۵ درصد از زغال‌سنگ مصرفی تل‌آویو را تأمین می‌کرد و بهره‌برداری از این منابع در اختیار یک شرکت چندملیتی با سهام‌داران و مدیران عمدتاً آمریکایی و یهودی بود. ملزم‌کردن این شرکت به رعایت تحریم‌ها علیه رژیم صهیونیستی، واکنش شدید واشنگتن و شرکای این شرکت را به دنبال داشت.

اقدام دیگر پترو، انتقاد شدید از اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل و متهم‌کردن ترامپ به همدستی در جنایت‌های غزه بود. وی همچنین در تجمع مدافعان فلسطین در نیویورک شرکت و از نظامیان آمریکایی خواست از دستورات ترامپ پیروی نکرده و به تقویت رژیم صهیونیستی نپردازند. در واکنش به این اقدامات، وزارت خارجه آمریکا ویزای رئیس‌جمهور کلمبیا را لغو کرد و ترامپ در چند نوبت او را تهدید نمود تا سرانجام تحریم‌ها اعمال شد.

پترو اخیراً افشا کرده است که یکی از دلایل تحریم وی، افشای نقش سازمان سیا در تأمین مالی برنامه جاسوسی پگاسوس اسرائیل بوده است. او گفته: «من در لیست اداره کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا (OFAC) هستم، زیرا به مردم کلمبیا اطلاع دادم دولت پیشین کلمبیا با استفاده از نرم‌افزار پگاسوس تلاش کرده از مخالفان خود جاسوسی کند.» اقدام پترو برای محدودکردن فعالیت امپراتوری صهیونیسم جهانی و مقابله با نفوذ آن در آمریکای لاتین و واشنگتن، چالشی بزرگ برای ترامپ و متحدانش بود که نهایتاً به تحریم وی منجر شد.

چپ‌گرای کلمبیا و ظهور گوستاوو پترو

گوستاوو پترو، رئیس‌جمهور کلمبیا، نخستین چهره چپ‌گرای تاریخ این کشور است. این موضوع به معنای بی‌اقبال بودن مردم نسبت به چپ‌گرایان نیست، بلکه بازتاب مداخلات و فشارهای مستمر آمریکا در طول تاریخ برای جلوگیری از استقرار دولت‌های چپ‌گرا در کلمبیا و سراسر آمریکای لاتین است. جدیت واشنگتن در این زمینه را می‌توان در رویداد سال ۱۹۲۸ مشاهده کرد؛ نقطه‌عطفی که میزان نفوذ آمریکا بر سیاست داخلی کلمبیا را آشکار می‌کند.

در سال ۱۹۲۸، کارگران یک شرکت آمریکایی فعال در تجارت موز با نام «United Fruit Company» برای بهبود شرایط کاری خود دست به اعتصاب زدند. دولت آمریکا با متهم کردن کارگران به گرایش‌های کمونیستی، فشار آورد که دولت کلمبیا آن‌ها را سرکوب کند و تهدید کرد در صورت شکست دولت، تفنگداران دریایی آمریکا وارد کشور خواهند شد. نتیجه این مداخله، حمله مسلحانه دولت کلمبیا به کارگران و کشته‌شدن حدود دو هزار نفر بود؛ رویدادی که در تاریخ به «کشتار موز» معروف شد.

پس از این دوره، واشنگتن به بهانه‌های مختلف از جمله مهار کمونیست‌های طرفدار شوروی و مبارزه با مواد مخدر، تحرکات نظامی و امنیتی گسترده‌ای در آمریکای لاتین انجام داد. با این حال، آمریکا نتوانست به‌طور کامل دولت‌های چپ‌گرا را مهار کند. تنها پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی، سیاست واشنگتن تغییر کرد و تصمیم گرفت در برابر فعالیت‌های سیاسی چپ‌گرایان مقاومت کمتری داشته باشد.

ورود گوستاوو پترو به عرصه سیاست محصول همین تغییر تاریخی بود. او از جوانی به گروه «جنبش ۱۹ آوریل» پیوست و در فعالیت‌های مسلحانه این گروه درگیری داشت؛ گروهی که از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۰ در درگیری‌های داخلی فعال بود و سپس منحل شد. پترو پس از آن به حزب اتحاد دموکراتیک پیوست، حزبی که ریشه در جنبش ۱۹ آوریل داشت، و در سال ۱۹۹۱ به عضویت مجلس نمایندگان کلمبیا درآمد، مسیری که در نهایت او را به کاخ ریاست‌جمهوری رساند.

آمریکای لاتین؛ کانون آزادی‌بخش‌ها

این منطقه از قرن نوزدهم تاکنون معدن گروه‌ها، جناح‌ها و روحیه‌های آزادی‌بخشانه بوده و به‌مرور تقویت شده است. در حال حاضر، پس از غرب آسیا، آمریکای لاتین یکی از نقاطی است که فعالیت‌های آزادی‌بخشانه بیشترین تلاطم را در آن دارند و پس از آن قاره آفریقا قرار دارد.

بازتولید مداوم جنبش‌های آزادی‌بخش

دیدگاه‌های آزادی‌بخشانه در آمریکای لاتین به دلیل تمرکز همیشگی آمریکا بر این منطقه همواره بازتولید می‌شوند. ریشه‌های پایدار آزادی‌خواهی باعث شده گروه‌های فعال این منطقه همواره زمینه فعالیت داشته باشند و حضور داشته باشند.

در قاره آمریکا دو نیروی محوری وجود دارند:

  • آنگلوساکسون‌ها: در آمریکا و کانادا مستقر، عمدتاً سفیدپوست و پروتستان هستند.

  • لاتین‌تبارها یا هیسپان‌ها: جمعیتی که هر دولتی برای مهار یا نفوذ در آمریکای لاتین به آن‌ها نیاز دارد.

آمریکا با پیش‌بینی این ساختار، تلاش می‌کند پیش از آنکه رقبا آمریکای لاتین را به سرپلی مهم برای مهار خود تبدیل کنند، مجدداً بر این منطقه مسلط شود. اقدام غیرمتعارف واشنگتن در استقرار نیرو در کارائیب و تهدید نظامی ونزوئلا در همین راستا قابل ارزیابی است.

سایه نفوذ جهانی در آمریکای لاتین

با وجود دکترین مونرو در اوایل قرن بیستم که اعلام می‌کرد قدرت‌های اروپایی حق دخالت در قاره آمریکا را ندارند، امروز نفوذ روسیه و چین در آمریکای لاتین قابل توجه است. چپ‌گرایان به دلیل نزدیکی آمریکا به راست‌گرایان، ناگزیر به ادامه همکاری با پکن و مسکو هستند. چین به شکل اقتصادی و روسیه از نظر سیاسی، نظامی و امنیتی نفوذ قابل توجهی در منطقه دارند و از این طریق ظرفیت خود را برای تأثیرگذاری بر تحولات آمریکای لاتین حفظ کرده‌اند.