شناسهٔ خبر: 75603433 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

جنگ تجاری آمریکا و چین و ژئوپلیتیک مواد معدنی حیاتی

جنگ تجاری میان چین و آمریکا در عصر کنونی تنها بر اختلاف درباره کالا نبوده و با ورود به عرصه‌هایی مانند عناصر خاکی کمیاب، ابعاد گسترده‌تری یافته است.

صاحب‌خبر -
خبرگزاری میزان -

عابد اکبری، کارشناس مسائل بین‌الملل طی یادداشتی برای میزان، به ابعاد تنش‌های تجاری میان چین و آمریکا و به‌ویژه عناصر معدنی کمیاب پرداخت.

متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

در نگاه نخست، جنگ تجاری میان آمریکا و چین ممکن است صرفاً نزاعی بر سر تعرفه‌ها، صادرات و تراز تجاری به نظر برسد، اما در لایه‌های عمیق‌تر، این رویارویی بخشی از رقابت ساختاری میان دو قدرت بزرگ برای بازتعریف جایگاه خود در نظم بین‌المللی است؛ نظمی که به‌تدریج از محور کالا و سرمایه به محور فناوری، منابع حیاتی و کنترل زنجیره‌های تأمین جهانی منتقل می‌شود.

در دهه‌های اخیر، چین با استفاده از فرصت‌های ناشی از جهانی‌سازی و سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش معدن و فناوری، توانسته است در حوزه‌ مواد معدنی خاص به‌ویژه عناصر نادر خاکی جایگاهی تقریبا بی‌رقیب به دست آورد. این مواد، که در تولید فناوری‌های پیشرفته، تجهیزات دفاعی و انرژی‌های نو نقش کلیدی دارند، به یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت ژئوپلیتیکی در قرن بیست‌ویکم تبدیل شده‌اند.

بر اساس داده‌های موجود، چین بیش از ۶۰ درصد استخراج و حدود ۸۵ درصد فرآوری عناصر نادر را در جهان در اختیار دارد. چنین تمرکزی، برای پکن نه‌فقط مزیت اقتصادی، بلکه اهرمی راهبردی در برابر غرب ایجاد کرده است اهرمی که می‌تواند در شرایط بحران، به‌عنوان ابزار فشار ژئوپولیتیکی به کار رود.

در مقابل، آمریکا طی سال‌های اخیر با تأخیر متوجه ابعاد راهبردی این وابستگی شده و تلاش کرده از طریق سیاست‌های صنعتی جدید، سرمایه‌گذاری در استخراج داخلی و همکاری با متحدان (به‌ویژه استرالیا، کانادا و ژاپن) نوعی «تنوع‌بخشی راهبردی» در منابع معدنی ایجاد کند. 

با این حال، از منظر واقع‌گرایی سیاسی، این روند زمان‌بر است و در کوتاه‌مدت نمی‌تواند توازن ساختاری موجود را تغییر دهد.

واقعیت این است که رقابت واشنگتن و پکن دیگر محدود به ابزارهای اقتصادی نیست؛ بلکه رقابتی برای تسلط بر بنیان‌های مادی قدرت در نظم جهانی آینده است. 

در این میان، کنترل بر منابع حیاتی نظیر عناصر نادر خاکی می‌تواند همان نقشی را ایفا کند که نفت در قرن بیستم داشت.

از این منظر، سیاست‌گذاران هر دو کشور می‌دانند که جنگ تجاری، اگرچه ظاهراً در عرصه اقتصاد جریان دارد، اما در بطن خود نبردی ژئواستراتژیک برای کنترل مسیرهای فناوری و انرژی آینده است. 

به بیان دیگر، درک مناسبات قدرت در قرن بیست‌ویکم بدون توجه به «ژئوپولیتیک مواد معدنی» ممکن نیست.

انتهای پیام/