به گزارش خبرگزاری ایمنا، ورود فناوریهای نوین به سرزمینهایی که در تار و پودشان هویت، تاریخ و هنر تنیده شده است، تنها یک تحول فنی یا مهندسی نیست، بلکه گفتوگویی میان گذشته و آینده است؛ شهرهایی همچون اصفهان، شیراز یا یزد، تنها مجموعهای از ساختمانها و خیابانها نیستند، بلکه پیکرههایی زنده از میراث فرهنگی و تمدنیاند که قرنها روایتگر ذوق، خلاقیت و باورهای مردم خود بودهاند.
اکنون در عصر جهانی شدن و تسلط فناوری، پرسش اساسی این است که چگونه میتوان میان اصالت تاریخی و ضرورت نوسازی تعادل برقرار کرد؟ آیا میتوان فناوری را در خدمت حفظ هویت قرار داد یا باید نگران فرسایش تدریجی روح معماری ایرانی اسلامی در مواجهه با تکنولوژی بود؟
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، ورود فناوریهای نوین بدون آمادهسازی بسترهای فرهنگی، حقوقی و فنی مناسب، گاه موجب بروز تعارض میان ارزشهای بومی و الگوهای جهانی شده است.
معماری بهعنوان اجتماعیترین هنر، بیش از هر حوزه دیگری درگیر این تقابل است، زیرا هم بر زندگی روزمره مردم اثر میگذارد و هم تصویری از جهانبینی و هویت جمعی آنان را بازتاب میدهد؛ در هزاره جدید که مرز میان واقعیت و مجاز، سنت و مدرنیته و ماده و داده، روزبهروز باریکتر میشود، معماری میتواند نقش پیونددهندهای میان گذشته و آینده ایفا کند.
در شهرهای تاریخی ایران، این چالش نمود بیشتری دارد، جنس و بافت این شهرها بهویژه در بخشهای مرکزی و قدیمی، با شهرهای مدرن بهطور کامل متفاوت است؛ در بافت تاریخی اصفهان، کوچههای باریک، خانههای حیاطدار، بادگیرها، ساباطها و جدارههای خشتی نهفقط عناصر کالبدی بلکه حاملان معنا و حافظه تاریخی هستند و هر یک از این عناصر، بخشی از هویت شهری را در خود نهفته دارد که با ورود فناوریهای جدید، ممکن است دچار تغییر یا حتی حذف شوند.
اصفهان، بهعنوان شهری که قرنها مرکز هنر، فرهنگ و سیاست ایران بوده است، اکنون در نقطه تلاقی میان اصالت تاریخی و ضرورت نوآوری قرار دارد؛ این شهر نهتنها محورهای تاریخی ارزشمندی همچون چهارباغ، میدان امام (ره) محلات قدیمی چون جلفا و دردشت را در خود جای داده است، بلکه در دل خود خانههایی را دارد که با دانههای ارزشمند تاریخی شناخته میشوند؛ این خانهها که در طرح تفصیلی شهر بهعنوان بناهای ستارهدار مشخص شدهاند، میراث گرانبهایی از دوران صفوی، پهلوی اول و پهلوی دوم به شمار میروند و برای بسیاری از آنها شناسنامه میراثی و اسناد دقیق تهیه شده است تا در روند توسعه شهری مورد صیانت قرار گیرند.
در چنین بستری، دو دیدگاه اصلی درباره آینده بافت تاریخی اصفهان شکل گرفته است؛ نخست، دیدگاهی که معتقد است باید این بخش از شهر را به مثابه «موزهای زنده» حفظ کرد؛ یعنی کوچکترین دخل و تصرفی در بناهای تاریخی مجاز نباشد تا اصالت آنها دستنخورده باقی بماند.
در برابر آن، دیدگاه دوم بر این باور است که میتوان با بهرهگیری از فناوریهای نوین در طراحی، اجرا و مصالح، حیات دوبارهای به بافت تاریخی بخشید و آن را از انزوا، فرسودگی و کاهش کارکرد نجات داد و پیروان این دیدگاه معتقدند که فناوری نهتنها تهدیدی برای میراث تاریخی نیست، بلکه میتواند فرصتی برای احیای آن باشد.
در سالهای اخیر، فناوریهای نوین در حوزههای مختلف طراحی و ساخت، از مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) و اسکن سهبعدی گرفته تا مصالح نانویی و سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی، ابزارهایی در اختیار معماران قرار دادهاند که به آنها امکان میدهد با دقت و ظرافت بیشتری در فرآیند مرمت و احیا گام بردارند؛ این فناوریها، چنانچه در خدمت حفظ هویت تاریخی بهکار گرفته شوند، میتوانند کیفیت فضا، ایمنی و پایداری بناهای تاریخی را افزایش دهند و آنها را بهگونهای پویا در زندگی معاصر بازتعریف کنند.
در اصفهان نیز تجربههای متعددی از این رویکرد قابل مشاهده است، استفاده از فناوریهای دیجیتال برای مستندسازی دقیق خانههای تاریخی، طراحی سامانههای کنترل هوشمند دما و نور در موزهها و بناهای بازسازیشده و بهکارگیری مصالح سازگار با محیط زیست در پروژههای مرمتی از جمله اقداماتی است که نشان میدهد میتوان فناوری را در خدمت اصالت قرار داد.
این مسیر، اگر با تدوین ضوابط طراحی، آموزش نیروی انسانی متخصص و نظارت دقیق بر اجرا همراه باشد، میتواند الگویی برای سایر شهرهای تاریخی کشور نیز باشد.
فناوریهای نوین به ما این امکان را میدهند که از مرحله ایدهپردازی تا اجرای نهایی، ضمن رعایت اصول فنی و زیباییشناختی، به روح بنا وفادار بمانیم؛ در واقع هدف اصلی نه بازسازی صرف کالبد گذشته، بلکه بازآفرینی حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در دل بافتهای تاریخی بوده و این همان نقطهای است که در آن «اصفهان دیروز» و «اصفهان فردا» با یکدیگر گفتوگو میکنند.
امروز بیش از هر زمان دیگری، شهر اصفهان نیاز دارد میان میراث ارزشمند تاریخی خود و ضرورتهای زندگی مدرن تعادل برقرار کند؛ اگر فناوری بهدرستی در خدمت حفظ هویت قرار گیرد، میتواند نهتنها تهدیدی برای اصالت شهر نباشد، بلکه به پلی میان گذشته پرافتخار و آیندهای هوشمند تبدیل شود؛ آیندهای که در آن شکوه میدان نقشجهان و نوآوری معماری معاصر در یک قاب واحد دیده شوند؛ تصویری از شهری که گذشته را حفظ میکند تا آیندهای روشنتر بسازد.

فناوری نو ابزار حفظ هویت نصفجهان در مسیر توسعه شهری است /  نباید بافت تاریخی اصفهان را به موزهای بیتحرک تبدیل کنیم
رسول میرباقری، رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به ویژگیهای منحصربهفرد ساختاری و تاریخی این شهر به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: جنس و بافت شهرهای ایران، بهویژه در بخش تاریخی، کاملاً متفاوت از شهرهای مدرن است و در اصفهان ما هم محورهای تاریخی داریم، هم خانههایی که با دانههای ارزشمند تاریخی شناخته میشوند و این خانهها که در طرح تفصیلی شهر بهعنوان بناهای ستارهدار مشخص شدهاند، میراثهای گرانسنگی از دوران صفوی، پهلوی اول و پهلوی دوم به شمار میآیند و برای همه آنها شناسنامه و اسناد میراثی تهیه شده است.
وی ادامه میدهد: نکته قابل تأمل این است که امروز ما با دو دیدگاه اصلی درباره آینده بافت تاریخی روبهرو هستیم که نخست، دیدگاهی که معتقد است باید شهر اصفهان را به مثابه موزهای زنده حفظ کرد و هیچ دخل و تصرفی در ابنیه تاریخی صورت نگیرد و دیدگاه دوم بر این باور است که با بهرهگیری از فناوریهای نوین در طراحی، اجرا و مصالح، میتوان حیات دوبارهای به بافت تاریخی بخشید و آن را از انزوا و فرسودگی نجات داد.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: فناوریهای نوین به ما این امکان را میدهند که با رعایت ضوابط جدید طراحی و اجرا، بناهای تاریخی را با شیوههای نوین مرمت و احیا کنیم، بدون آنکه به اصالت و کالبد تاریخی آنها آسیب برسد؛ از ایده اولیه طراحی تا مرحله نهایی اجرا، فناوری میتواند نقش مؤثری در بهبود کیفیت فضا و افزایش کارکردهای فرهنگی و گردشگری داشته باشد.
میرباقری میگوید: در این زمینه متخصصان و منتقدان بسیاری در شهر حضور دارند که دیدگاههای متنوعی ارائه میکنند و مدیریت شهری وظیفه دارد با ایجاد بستری برای گفتوگوی کارشناسی، حد تعادلی میان حفظ اصالت تاریخی و بهکارگیری فناوریهای نوین ایجاد کند.
وی اضافه میکند: به نظر من، مدیریت شهری باید ضمن حفاظت از بافت تاریخی و میراث ارزشمند آن، زمینه بروز ایدههای نوین معماران و طراحان را نیز در این فضاها فراهم کند تا خانههای تاریخی با حفظ هویت خود بتوانند کارکردهای جدیدی بیابند.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به نمونههای موفق داخلی و بینالمللی در این زمینه خاطرنشان میکند: در سراسر جهان پروژههای موفقی وجود دارد که در آنها فناوریهای مدرن در خدمت مرمت و احیای بناهای تاریخی به کار رفته است و در اصفهان نیز نمونههایی از این تلفیق دیده میشود و میتوان با الگوگیری از آنها، به نتیجهای مطلوب در حفظ و بازآفرینی بافت تاریخی دست یافت.
تدوین طرح جامع اصفهان بدون نظر نخبگان و متخصصان میراث فرهنگی ناقص است
میرباقری با اشاره به نقش مهم گردشگری در احیای بافت تاریخی میگوید: گردشگران خارجی در کشورهای مختلف تجربه اقامت در هتلهای خاص و مدرن را دارند، اما چیزی که برای آنان در اصفهان جذاب است، تجربه زندگی در خانهای تاریخی و اصیل است و این تجربه بومگردی در بافتهای تاریخی همچون اصفهان و یزد میتواند بهعنوان یک برند گردشگری جهانی مطرح شود و به رونق اقتصادی شهر نیز کمک کند که امروزه گردشگری در بافت تاریخی خود به یک شاخه تخصصی در مطالعات دانشگاهی تبدیل شده است و آینده درخشانی دارد.
وی با اشاره به اقدامات مدیریتی در این حوزه ادامه میدهد: در دوره قبل، طرحی برای ایجاد شهرداری ویژه بافت تاریخی پیشنهاد شده بود تا توجه و تمرکز بیشتری بر این حوزه صورت گیرد که در دوره فعلی، با پیشبینی مدیریت ناحیه تاریخی در منطقه سه، این موضوع به مرحله اجرا نزدیک شده و بهتدریج در سایر مناطق دارای بافت تاریخی نیز توسعه خواهد یافت و این اقدام نشاندهنده توجه جدی مدیریت شهری به هویت تاریخی اصفهان است.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: احیای بافت تاریخی تنها با اقدامات شهرداری ممکن نیست و نیازمند همکاری میاندستگاهی است که برای ارتقای جایگاه بافت تاریخی، همه دستگاههای متولی میراث، گردشگری، سرمایهگذاری و فناوری باید همافزا عمل کنند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
میرباقری با اشاره به موضوع چشمانداز توسعه شهری میگوید: طرح جامع شهر اصفهان که در حال تدوین است، نقش تعیینکنندهای در آینده بافتهای فرسوده و تاریخی خواهد داشت و انتظار ما این است که مشاوران طرح، نگاه ویژهای به مسئله هویتبخشی در بافت تاریخی داشته باشند، از اینرو تأکید میکنم که در فرایند تدوین طرح جامع، از نظرات نخبگان، معماران، کارشناسان میراث فرهنگی و شهرسازان استفاده شود تا برنامه جامع آینده اصفهان در افق ۱۰ تا ۱۵ ساله بتواند مسیر درستی برای حفظ و ارتقای هویت تاریخی شهر ترسیم کند.
وی اضافه میکند: اگر بخواهیم اصفهان آینده شهری متوازن میان فناوری، میراث و هویت باشد، باید از هماکنون نگاه راهبردی و واقعگرایانه به بافت تاریخی داشته باشیم و این نگاه باید بر پایه مشارکت نخبگان و استفاده از فناوریهای نو شکل گیرد تا اصفهان بتواند ضمن حفظ اصالت خود، با معیارهای جهانی توسعهیافته همسو شود.

ضرورت همگرایی فناوریهای نوین با هویت فرهنگی و معماری ایرانی؛ از چالش تا فرصت در قرن جهانیشدن
الناز ایمانی، کارشناس ارشد معماری اسلامی به خبرنگار ایمنا میگوید: در دنیای امروز، با رشد بیوقفه دادهها و دانش در حوزههای گوناگون، جوامع انسانی شاهد دگرگونیهای عمیق و چندوجهی هستند و جریانهای صنعتی شدن، جهانی شدن و بهتبع آن شبکهای شدن جوامع، ساختارهای فرهنگی، علمی، فناورانه، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی را دستخوش تغییر کردهاند که این تحولات، پیامدهایی همچون اقتصاد جهانی، انقلاب ارتباطات، چالشهای زیستمحیطی، احیای فرهنگهای محلی و بازتعریف هویتهای فردی را به همراه داشتهاند؛ عناصری که به گفته ایمانی، بر شیوه زیست انسان در قرن اخیر تأثیری تعیینکننده گذاشتهاند.
وی ادامه میدهد: در مقیاس کوچکتر نیز، تنها با نگاهی به پیشرفتهای فنی در هر لحظه از عصر جدید، ذهن بشر با چالشهای متعددی روبهرو میشود و ورود فناوری به هر جامعهای، در کنار مزایای خود، پرسشهای عمیقی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد میکند و شاید مهمترینِ آنها بحران هویت و بحران معنا باشد.
ایمانی با اشاره به نقش بنیادین فرهنگ در ساخت هویت ملی میگوید: فرهنگ یکی از اصلیترین عناصر هویتساز در هر جامعه است، امروز با محو شدن مرزهای فیزیکی و نزدیکی بیسابقه انسانها در فضای جهانی، نوعی هویت مشترک جهانی در حال شکلگیری است؛ اما ایران در این میان مزیتی منحصر بهفرد دارد و آن برخورداری از پشتوانه فرهنگی غنی و جذاب است، از اینرو در رویارویی با این موج جهانی، ایران باید بازیگر باشد نه تماشاگر.
کارشناس ارشد معماری اسلامی تأکید میکند: مسیر درست ایران در برابر تحولات جهانی نه تسلیم در برابر فناوری و نه کنارهگیری از آن، بلکه اتخاذ رویکردی موسوم به واقعگرایی نقادانه است؛ نگاهی که ضمن پذیرش اقتضائات جهان معاصر، بر حفظ هویت ملی و بومی تکیه دارد.
وی اضافه میکند: معماری بهعنوان یکی از عینیترین نمودهای فرهنگی هر جامعه، نقشی کلیدی در این فرایند ایفا میکند و معماری معاصر ایران، در نتیجه تغییر نیازهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نیازمند راهحلهایی تازه است و فناوریهای نوین میتوانند در این مسیر نه تهدید بلکه فرصتی بزرگ باشند.
ایمانی میگوید: فناوریهای نوین، اگر در تعامل آگاهانه با عناصر و فرمهای بومی بهکار گرفته شوند، میتوانند بهعنوان الگویی مؤثر در حل چالشهای معماری معاصر ایران عمل کنند و استفاده از فناوریهای جدید در ترکیب با مصالح سنتی و بومی، نهتنها از نظر زیباییشناختی و اقلیمی قابلتوجه است، بلکه موجب تقویت ارزشهای فرهنگی-اجتماعی نیز میشود.
فناوری تهدیدی برای هویت فرهنگی نیست، بلکه میتواند تداومدهنده آن باشد
وی میافزاید: بهرهگیری از تکنولوژی روز باید در تمام مراحل طراحی، هماهنگ با شرایط مکانی، زمانی، فرهنگی و الگوهای رفتاری جامعه انجام گیرد تا فناوری نه صرفاً ابزاری مادی، بلکه کیفیتی معنوی در خدمت انسان باشد.
کارشناس ارشد معماری اسلامی تصریح میکند: فناوری نهتنها تهدیدی برای هویت فرهنگی نیست، بلکه میتواند تداومدهنده آن باشد، به شرط آنکه از منظر تمدن خودی و با رویکردی خلاقانه و آگاهانه به کار گرفته شود.
ایمانی میگوید: ریشه فناوری در تاریخ تمدن بشر نهفته است و حتی در آموزههای اسلامی نیز بهرهگیری از دانش روز و فناوریهای مفید مورد تأکید قرار گرفته است و فناوری تجلی یکی از ابعاد آفرینندگی انسان است و هرگاه به بلوغ برسد، به مرتبه معماری ارتقا مییابد.
وی ادامه میدهد: هرگاه فناوری در مسیر تعالی قرار گیرد و با ارزشهای انسانی و فرهنگی درآمیزد، دیگر تهدید نیست، بلکه فرصتی است برای خلق معماری اصیل، زیبا، پایدار و کارآمد؛ معماری که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند میدهد و در عین بهرهگیری از دانش جهانی، روح ایرانی خود را حفظ میکند.
به گزارش ایمنا، اصفهان اگر روزی پایتخت هنر ایران بود، امروز میتواند پایتخت تعادل میان فناوری و اصالت شود؛ شهری که در آن، الگوریتمها در خدمت زیباییاند و تکنولوژی، زبانی تازه برای روایت تاریخ است و چنین شهری نه در تضاد، بلکه در تداوم زمان نفس میکشد؛ شهری که گذشته را پاس میدارد و آینده را میسازد، درست همانگونه که همیشه اصفهان بوده است.