شناسهٔ خبر: 75602757 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

نفوذ خاموش اسرائیل در خلیج‌فارس از راه آب

در حالی که مذاکرات رسمی برای عادی‌سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل بارها متوقف و از سر گرفته شده، روندی بی‌سروصدا اما عمیق در حال پیشروی است؛ عادی‌سازی از مسیر آب.

صاحب‌خبر -

در حالی که مذاکرات رسمی برای عادی‌سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل بارها متوقف و از سر گرفته شده، روندی بی‌سروصدا اما عمیق در حال پیشروی است؛ عادی‌سازی از مسیر آب.
شرکت‌های فناوری آب اسرائیل، بدون هیاهوی سیاسی در ساختار زیربنایی عربستان و کویت جا خوش کرده‌اند. این نفوذ نه از طریق توافق‌های دیپلماتیک، بلکه از مسیر فناوری و وابستگی فنی در یکی از حیاتی‌ترین حوزه‌های امنیت ملی کشورها یعنی آب تحقق یافته است.

عادی‌سازی نرم؛ سیاست در لباس فناوری

اگر توافق‌های رسمی مانند «پیمان ابراهیم» موجی آشکار از عادی‌سازی را رقم زدند، آنچه امروز در عربستان و کویت رخ می‌دهد، نسخه‌ زیرزمینی همان روند است.
اسرائیل با بهره‌گیری از ساختار مناقصات بین‌المللی، تحریم‌ها و موانع سیاسی را دور می‌زند. شرکت‌های واسطه‌ای مانند «سوئیس واتر» به‌صورت رسمی در مناقصه شرکت می‌کنند، اما فناوری و طراحی اصلی از سوی شرکت نمک‌زدایی اسرائیل ارائه می‌شود. نتیجه آن است که اسرائیل، بدون حتی داشتن سفارت یا روابط رسمی، در عمق زیرساخت‌های حیاتی کشورهای عربی جا می‌گیرد.
این مدل در پروژه‌هایی چون «جُبَیل۳»در عربستان و تأسیسات دوحه شرق و غرب در کویت تکرار شده است. آنچه در ظاهر «پیمانکاری فنی» است، درواقع معماری سیاسیِ وابستگی متقابل است؛ آب آشامیدنی شهرهای عربی از لوله‌هایی جاری می‌شود که طراحی و فناوری آن در تل‌آویو شکل گرفته است.

امنیت آبی، امنیت سیاسی

در منطقه‌ای که آب حکم نفت قرن بیست‌ویکم را دارد، کنترل فناوری تولید آب معادل اهرم فشار ژئوپلیتیکی است. اسرائیل این واقعیت را زودتر از دیگران درک کرده است.
در حالی که جهان عرب از دهه‌ها پیش درگیر مناقشات ایدئولوژیک و نظامی بوده، تل‌آویو راهبردی آرام‌تر اما مؤثرتر را در پیش گرفته؛ حاکمیت از مسیر تکنولوژی.
وقتی سیستم‌های حیاتی یک کشور، از تأمین آب تا کنترل هوشمند شبکه‌های انرژی، به فناوری خارجی متکی باشد، استقلال تصمیم‌گیری سیاسی آن نیز به‌طور ضمنی محدود می‌شود. از همین منظر، نفوذ فناوری اسرائیلی در پروژه‌های آبی عربستان و کویت را می‌توان شکل جدیدی از استعمار فناورانه دانست؛ وابستگی‌ای که نه از راه اشغال نظامی، بلکه از مسیر قراردادهای فنی و زیرساختی اعمال می‌شود.

نظم جدید خاورمیانه؛ وابستگی به جای اتحاد

در دوران پس از جنگ‌های سوریه و عراق و کاهش نقش جبهه مقاومت، موازنه قدرت در خاورمیانه در حال تغییر است. تل‌آویو با بهره‌گیری از فناوری و زیرساخت، در حال بازتعریف جایگاه خود به‌عنوان «شریک ناگزیر» اعراب است.
این نفوذ از مسیر نرم و فنی پیش می‌رود و چون بدون توافق رسمی است، هیچ موج سیاسی‌ای ایجاد نمی‌کند.
از دید تل‌آویو، این شکل از عادی‌سازی حتی مؤثرتر از توافق‌های علنی است؛ زیرا روابطی مبتنی بر ضرورت و وابستگی متقابل ایجاد می‌کند، نه بر حسن نیت سیاسی؛ در چنین مدلی، حتی اگر روابط دیپلماتیک متوقف شود، جریان آب و در نتیجه نفوذ همچنان ادامه خواهد داشت.

نفوذ از دل لوله‌ها

آنچه امروز در خلیج فارس در حال وقوع است، نمونه‌ای کلاسیک از سیاست در قالب فناوری است؛ اسرائیل در حالی که از درهای رسمی دیپلماسی بیرون مانده، از مجرای لوله‌های آب وارد شده است.
فناوری آب اکنون به ابزار ژئوپلیتیک جدیدی بدل شده که از مرزهای سیاسی عبور می‌کند و ائتلاف‌های تازه‌ای را شکل می‌دهد؛ این یعنی خاورمیانه‌ای که روزی با شعار «مقاومت» تعریف می‌شد، امروز آرام و بی‌صدا در حال بازتعریف خویش بر اساس منطق وابستگی فناورانه است؛ جایی که آب، جایگزین دیپلماسی شده و لوله‌ها جای سفارت‌ها را گرفته‌اند.