بهگزارش قدس آنلاین، سخنان اخیر میدری، وزیر تعاون در صحن علنی مجلس درباره معیار جدید حذف سه دهک بالای جامعه از دریافت یارانه با موجی از واکنشها در فضای رسانهای و مجازی روبهرو شد.
میدری اعلام کرد: «بر اساس وضعیت اقتصادی مردم ایران، هر کس که در تهران مالک خانه و مجموع درآمد خانواده هم ۳۰میلیون تومان باشد، جزو سه دهک بالا قرار میگیرد. اطلاعات اشتباه نیست؛ ولی به لحاظ اینکه به طور مثال یک خانواده که دو شاغل داشتند و دو تا ۲۰ میلیون تومان حقوق بگیرند، یارانهشان حذف میشود. از طرفی چنانچه مستأجر و مجموع درآمد خانواده ۴۲ میلیون تومان باشد هم در این دهک قرار میگیرد و یارانهشان حذف میشود».
بیان این سخنان از جانب وزیر رفاه انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. بسیاری تأکید کردند آقای وزیر فقط به دنبال حذف تعدادی از یارانهبگیران است و برای این حذف به دنبال بهانه میگردد و برخی با دید کارشناسی به موضوع نگاه کرده و تأکید داشته و دارند زمانی که سبد معیشت یک خانواده به بیش از ۴۰ میلیون تومان رسیده، چطور آقای وزیر درآمد ۳۰ میلیون تومانی را جزو سه دهک بالای جامعه در نظر گرفته و آن را معیار حذف یارانه اعلام کرده است؟
دادههای اخیر مرکز آمار نشان میدهد در مهر ماه ۱۴۰۴ نرخ تورم سالانه برای خانوارهای کشور به ۳۸.۹ درصد رسیده؛ رقمی که نه تنها در مقایسه با شهریور امسال رشد ۴/۱ واحد درصدی را تجربه کرده؛ بلکه به بیشترین میزان خود در ۱۹ ماه اخیر رسیده است.
طبق این گزارش تورم نقطهای خوراکیها در مهر ۱۴۰۴ به اوج رسید تا جایی که نان و غلات با ۹۸ درصد، میوهها با ۹۴ و سبزیجات با ۷۷ درصد بیشترین افزایش قیمت را ثبت کردهاند. البته متأسفانه تورم خوراکیها نه تنها در مهر ماه که چند ماهی است در همین وضعیت به سر میبرد و هر روز رکورد جدیدی در افزایش قیمت را برای خود ثبت میکند.حال پرسش مردم از آقای وزیر این است که درآمد ۳۰ میلیون تومانی در شرایط کنونی جامعه میتواند مرز رفاه محسوب شود و آیا معیار جدید وی برای دهکبندی اقشار جامعه با آنچه در کف جامعه است، همخوانی دارد؟
بسیاری از کارشناسان و فعالان کارگری تأکید دارند درآمدهایی که امروز افراد دریافت میکنند، نه درآمدی برای تأمین رفاه؛ بلکه تنها درآمدی برای بقا محسوب میشود. جالب است بدانید سال گذشته هیئت وزیران معیارهای حذف یارانه نقدی را اعلام کردند که یکی از این معیارها، داشتن یک یا چند خودرو سواری یا وانت دوکابین با مجموع ارزش ۳ میلیارد تومان و دیگری داشتن مجموع املاک و مستغلات خانوار بیش از ۳۵ میلیارد تومان بود؛ اما گویا بار پرداخت یارانه به قدری بر دوش دولت سنگینی کرده که امسال این معیارها را تقلیل داده و فقط به داشتن یک منزل مسکونی با هر قیمتی و داشتن مجموع درآمد ۳۰ میلیون تومانی خلاصه کرده است!
بررسی سخنان وزیر رفاه نشان میدهد شاخصهای مورد توجه این وزارتخانه نه برگرفته از توان اقتصادی واقعی خانوار؛ بلکه صرفاً دارایی ظاهری خانواده است.
صرف درآمد نمیتواند معیار منطقی برای حذف یارانه باشد
مرتضی عزتی، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار قدس درباره این اظهارات ابراز کرد: اساساً درآمد، معیاری خوبی برای تعیین یارانه نیست. میتواند یک معیار باشد؛ اما معیار بسیار مهمتر، هزینهها و نیازهای افراد است.وی گفت: افراد در مناطق مختلف و خانوارها با جمعیتها و سنین گوناگون، هزینههای متفاوتی دارند؛ اینگونه نیست که صرف اینکه پولی به عنوان درآمد به حساب افراد واریز میشود، تناسبی با نیازهایشان داشته باشد.
این تحلیلگر اقتصادی اولویت اصلی برای اختصاص کمک به افراد و یا پرداخت یارانه را توجه به هزینهها و نیازها خواند و اظهار کرد: متأسفانه اشکال اساسی در قانون بوده که بد تصویب شده است. قانون عنوان کرده دهکهای درآمدی را باید حذف کنید. این نشان میدهد قانونگذار درک درستی از آنچه تصویب کرده، نداشته است. زمانی که عنوان میشود ۳۰ و یا ۴۰ میلیون تومان مبنای حذف یارانه است، باید به این نکته توجه کرد که ممکن است بُعد یک خانوار به طور مثال ۱۰ نفر و دیگری دو نفر باشد؛ بیشک هزینه این دو خانواده با هم تفاوت دارد. بنابراین منطقی نیست درآمد را به عنوان معیار اصلی درنظر بگیریم.
عزتی بیان کرد: از طرفی معیار قرار دادن خودرو و ملک هم منطقی نیست. این یک منطق سوسیالیستی است که بگوییم اگر فردی یک امکان و یا وسیلهای دارد، امکان دیگر را از او دریغ کنیم. ممکن است یک نفر خودرو خوبی داشته؛ اما هیچ ملکی نداشته باشد و یا از درآمد خیلی کمی برخوردار باشد یا ممکن است فردی دارای ملکی بوده؛ اما این ملک و یا خودرو به واسطه ارث و یا هر چیز دیگر به او رسیده باشد. از این رو اینها معیارهای منطقی نیستند.
وی با بیان اینکه چون دولت معیاری ندارد و در مقابل، مجلس برای دولت معیار کلی در نظر گرفته، بنابراین مجبور به حذف عدهای شده و در این میان سادهترین روش را انتخاب کرده، خاطرنشان کرد: روش درست این است معیارهای متنوع و چندگانهای در نظر گرفته شود که با در کنار هم قرار دادن این معیارها بتوانند به شیوه درست و منطقی دهکبندی کنند؛ از جمله این معیارها میتواند هزینه، بُعد خانوار، درآمد و... باشد.
جامعه ایرانی به شدت در حال فقیر شدن
رضا غلامی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار قدس اظهار کرد: به عقیده بنده دولت چون میداند با حذف افراد بیشتر از دریافت یارانه، ممکن است آرای خود را از دست بدهد، بنابراین قصد ندارد افراد بیشتری را از دریافت یارانه حذف کند؛ بلکه این مجلس است که برای حذف افراد بیشتر در تلاش است.
وی گفت: دولت اطلاعاتی ارائه و اعلام کرد ما آنقدر ثروتمند نداریم که بخواهیم ۲۷ میلیون نفر را (سه دهک بالای جامعه) از پرداخت یارانه حذف کنیم؛ اما آرامآرام افراد را حذف خواهیم کرد.
بهگفته این کارشناس اقتصادی، از سخنان وزیر رفاه یک نکته استخراج میشود و آن اینکه کشور به قدری فقیر شده که بخش عمدهای از جمعیت جزو یارانهبگیران لحاظ میشوند و دولت هم به این امر اذعان دارد. این بسیار نگرانکننده است که بگوییم چنانچه مجموع درآمد افراد خانوار ۳۰ میلیون تومان بوده و آن خانواده یک ملک هم داشته باشد، جزو ثروتمندان تلقی میشوند. این موضوع نشان میدهد جامعه به شدت در حال فقیر شدن است.بهعقیده غلامی اگر این حجم از جامعه فقیر شده، به طوری که مجموع درآمد ۳۰ میلیون تومانی را که معادل ۳۰۰ دلار است، به عنوان فقر در جامعه درنظر میگیریم، باید عارضهیابی شود که چرا جامعه تا این حد فقیر شده است؛ جامعهای که حدود ۱۵ سال پیش میتوانست با حقوقی که دریافت میکند، سفر خارجی برود، چرا امروز به اینجا رسیده است؟
به باور وی، بخشی از دلیل این اتفاق به تحریمها و بخشی دیگر به سیاستهای ارزی دولتها در یک دهه گذشته بازمیگردد. متأسفانه رهاسازی نرخ ارز موجب شده یک گروه کوچک بسیار ثروتمند و در مقابل گروه بزرگی به شدت درگیر فقر شوند.این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: آمارها میگویند ۹۶ میلیارد دلار از ارزهای صادراتی به کشور بازنگشته و اینها دستکم ۳۰ تا ۵۰ درصد بالاتر از قیمت مصوب فروش رفتهاند. یعنی تنها بخش کوچکی از مجموع میلیاردها دلار منابع به کشور بازگشته است این ناشی از سیاستهای ارزی ماست.غلامی در پایان، پرداخت کالابرگ را کاری بیهوده و سبب گداپروری دانست و تصریح کرد: سخنان میدری بسیار تکاندهنده است و نشان میدهد سیاستهای ما اشتباه بوده و سبب فقیر کردن جامعه شده و باید آنها را تغییر دهیم.
تله ناقص دادهها
برخی کارشناسان بر این باورند طرح حذف گسترده یارانهها همانند بسیاری از تصمیمهای اقتصادی دولتها در سالهای اخیر گرفتار مشکل داده است؛ دادههایی که با وجود این میزان سامانه و زیرساخت، همچنان ناقص هستند و دادههایی را هم که جمعآوری کردهاند، اغلب با واقعیت زندگی مردم و هزینههایشان زمین تا آسمان تفاوت دارد.
کارشناسان میگویند یکی از مهمترین دلایلی که دولت چنین معیاری را برای حذف گسترده یارانهبگیران مطرح کرده، کمبود شدید بودجه است؛ اما به این نکته بیتوجه بوده که شاید حذف این میزان یارانهبگیر از نگاه بودجهای بسیار جذاب باشد؛ ولی از دیدگاه عدالت اجتماعی تصمیمی مخرب با آثار اجتماعی فراوان است.