شناسهٔ خبر: 75602573 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

‏اشتباه می‌کردیم؛ فقر این نیست

چرا هرچه بیشتر می‌دویم، کمتر احساس رضایت می‌کنیم؟ چرا با وجود تمام دستاوردهای مادی، یک حفره عمیق درون ما باقی می‌ماند که با هیچ خریدی پر نمی‌شود؟

صاحب‌خبر -

چرا هرچه بیشتر می‌دویم، کمتر احساس رضایت می‌کنیم؟ چرا با وجود تمام دستاوردهای مادی، یک حفره عمیق درون ما باقی می‌ماند که با هیچ خریدی پر نمی‌شود؟ این احساس، یک توهم شخصی نیست؛ بلکه نشانه یک خطای بزرگ در نظام ارزشی ماست. ما برای سنجش ثروت از معیارهای اشتباهی استفاده می‌کنیم.
گویا ترازنامه‌ای که تمام عمر برای پر کردن آن تلاش کرده‌ایم، در روز حساب نهایی، اعتباری ندارد. پس سرمایه حقیقی چیست و ویرانگرترین فقر کدام است؟ این نگاه واژگون و انقلابی به مفاهیم بنیادین زندگی، دقیقاً همان چیزی است که در قلب معارف اهل‌بیت(ع) می‌درخشد. برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها، به سراغ آیت‌الله سید مجتبی نورمفیدی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر رفته‌ایم.

ثروتمندان فقیر، تهیدستان غنی

چرا گاهی با وجود انباشت ثروت، احساس عمیق فقر و تهیدستی رهایمان نمی‌کند؟ این پرسش، دغدغه‌ای است که بسیاری از ما در زندگی مدرن با آن روبه‌رو هستیم؛ یک خلأ درونی که با هیچ دارایی مادی پر نمی‌شود.
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی در پاسخ به این دغدغه، کلید حل این معما را در گنجینه معارف اهل‌بیت(ع) می‌داند و با اشاره به وصیتی تکان‌دهنده از امام باقر(ع) به شاگرد برجسته‌شان، جابر بن یزید جعفی، می‌گوید: در کتاب گرانسنگ تحف‌العقول، کلامی از امام محمدباقر(ع) وجود دارد که شایسته است سرمشق زندگی امروز ما باشد. ایشان فرموده‌اند: «لَا فَقْرَ کَفَقْرِ الْقَلْبِ وَ لَا غِنَی کَغِنَی النَّفْسِ»؛ یعنی هیچ فقری همچون تهیدستی و نیازمندی قلب نیست و هیچ ثروتی به بلندای بی‌نیازی و غنای نفس نمی‌رسد. این کلام، یک بازتعریف کامل از نظام ارزشی ما ارائه می‌دهد. بی‌تردید فقر مالی و تنگدستی، پدیده‌ای مذموم و آسیب‌زاست که در روایات متعدد، آثار منفی آن گوشزد شده است، اما از نگاه عمیق اهل‌بیت(ع)؛ فقر حقیقی، خالی بودن دل از فضائل و غنای واقعی، بی‌نیازی درونی است که انسان را به اوج کرامت می‌رساند.
وی اضافه می‌کند: ما در دنیای امروز با پدیده‌ای مواجه هستیم که این حدیث شریف، آن را به زیبایی به تصویر می‌کشد. چه بسیار افرادی که از ثروت مادی لبریزند اما قلبشان فقیر است؛ اسیر حرص، حسد، کینه و اضطراب دائمی برای انباشتن بیشتر هستند. اینان هرگز طعم آرامش را نمی‌چشند. در مقابل، چه بسیار انسان‌هایی که از نظر مادی در تنگنا به سر می‌برند اما دلی چنان غنی و نفسی چنان بی‌نیاز دارند که تمام دنیا با جلوه‌های فریبنده‌اش در برابر عظمت روحی آنان کوچک و ناچیز است.

ویرانگرترین نوع تهیدستی

‏این نگاه عمیق، ما را به یک اولویت‌بندی حیاتی فرامی‌خواند. اگر قرار باشد از یک فقر بیش از دیگری بهراسیم، کدام است؟ آنکه معیشت ما را تهدید می‌کند یا آنکه کرامت و هویت ما را به تاراج می‌برد؟ کدام‌یک زخم عمیق‌تری بر سرنوشت ابدی انسان باقی می‌گذارد؟
آیت الله نورمفیدی در پاسخ به این پرسش تأکید می‌کند: پاسخ اهل بیت(ع) کاملاً روشن است؛ فقر دل، ویرانگرترین و مهلک‌ترین نوع فقر است. دل انسان، کانون هویت او است و باید سرشار از محبت به خدا، بندگی خالصانه، عشق به مخلوقات و رهایی از زندان تنگ خودمحوری باشد. این یک معادله معنوی دقیق است: هرچه حجم «خودخواهی» در وجود انسان کمتر شود، تجلی و حضور «خداوند» در هستی او پررنگ‌تر و ملموس‌تر می‌شود.ش
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم ادامه می‌دهد: غنای نفس، آن سرمایه عظیمی است که انسان می‌تواند با آن نه فقط در این دنیا، بلکه در سرای ابدی نیز معامله کند و در سخت‌ترین پیچ‌های زندگی از آن بهره‌مند شود. این همان عزتی است که اجازه نمی‌دهد انسان در برابر غیر خدا سر خم کند و کرامت خود را برای بدست آوردن متاع ناچیز دنیا بفروشد. از خداوند متعال باید بخواهیم به همه ما این ثروت حقیقی، یعنی غنای نفس را عطا فرماید و ما را از فقر ویرانگر دل محافظت کند.
برای تبیین عمیق‌تر این موضوع، آیت‌الله نورمفیدی به کلامی دیگر از امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرده و می‌گوید: مولای متقیان علی(ع) در «غرر الحکم و درر الکلم» این مفهوم را با تعبیری قاطع‌تر بیان می‌فرمایند: «فَقْرُ النَّفْسِ شَرُّ الْفَقْرِ»؛ فقر نفس، بدترین نوع فقر است. فقر در لغت به معنای نیاز و احتیاج است. گاهی این نیاز، مالی و مادی است، گاهی علمی و گاهی نیز روحی و اخلاقی. آنچه در عرف عمومی جامعه رایج است، بیشتر به فقر مالی اشاره دارد که بدون شک پدیده‌ای ناپسند و زمینه‌ساز بسیاری از انحرافات است. اما فقر معنوی از همه این‌ها خطرناک‌تر و بنیادین‌تر است.

ترازنامه روز حساب، تجلی سرمایه ابدی

رئیس پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر توضیح می‌دهد: فرض کنید شخصی از نظر علمی فقیر باشد اما نفس غنی و باکرامتی داشته باشد. این یک نقص است اما لزوماً به یک فاجعه ختم نمی‌شود. اما اگر فردی دانشمند و متخصص باشد ولی از نظر روحی و معنوی فقیر باشد، آسیب‌های او برای خود و جامعه به مراتب بیشتر است؛ زیرا او ابزار قدرتمندی در اختیار دارد اما اخلاق و جهت‌گیری الهی برای استفاده صحیح از آن را ندارد. در اینجاست که سرمایه مالی و علمی، اگر با فقر نفس همراه شود، خود به بزرگ‌ترین مانع برای رشد و کمال انسان تبدیل می‌شود. نباید فراموش کرد مهم‌ترین دارایی حقیقی انسان، نفس او است.
‏این تفکیک، ما را به یک پرسش کلیدی درباره‌ سرنوشت می‌رساند: اگر این دنیا صحنه‌ نمایش ظواهر است، پرده آخر در کجا و چه زمانی به روی حقیقت نهایی فقر و غنای ما بالا می‌رود؟
وی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: در برخی روایات اشاره شده است حقیقت فقر و غنا در روز قیامت به‌طور کامل آشکار می‌شود. در این دنیا، ظاهر افراد ممکن است ما را به اشتباه بیندازد. ما فردی را ثروتمند و دیگری را فقیر می‌بینیم اما این تنها پوسته ظاهری ماجراست. در قیامت که پرده‌ها کنار می‌رود، حقیقت روشن می‌شود. چه بسا کسانی که در دنیا ظاهری غنی داشتند، در آخرت با دستانی خالی و قلبی فقیر محشور شوند و برعکس، کسانی که در دنیا از مال دنیا بی‌بهره بودند، در قیامت به واسطه غنای نفس و اعمال صالحشان، از ثروتمندترین افراد باشند.
آیت‌الله نورمفیدی در پایان می‌افزاید: وظیفه ما این است در همین دنیا، زمینه غنای حقیقی و ابدی خود را فراهم کنیم. کسب علم، تحصیل دانش و فعالیت اقتصادی اموری پسندیده و مورد تأکید اسلام است اما این‌ها نباید به حجاب و مانعی برای رشد نفس تبدیل شوند. باید همواره مراقب باشیم نفس ما با فضیلت، عزت و کرامت تربیت شود؛ نفسی که در برابر گناه و پستی مقاومت کرده و ما را خالصانه به سوی بندگی خداوند دعوت کند. امیدوارم خداوند این توفیق بزرگ را به همه ما عنایت فرماید و ما را از ثروتمندان واقعی در درگاهش قرار دهد.

برچسب‌ها: