شناسهٔ خبر: 75593847 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

حضور عوامل فیلم «بچه مردم» در ایسنا؛

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

محمود کریمی، کارگردان فیلم «بچه مردم» با گلایه از سیستم پخش و تبلیغات گفت: با وجود تأخیر در اکران و تلاش برای استفاده از ظرفیت مدارس، اکنون از میزان فروش و تعداد سالن‌ها راضی نیستیم و حتی معمولی‌ترین تبلیغات را هم نداریم.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایسنا، فیلم «بچه مردم» که به تازگی در سینماها اکران عمومی شده است به زندگی چند بچه‌ی پرورشگاهی که به دنبال هویت خود می‌گردند و هر کدام به سرنوشتی متفاوت می‌رسند، پرداخته است.

محمود کریمی(کارگردان و نویسنده)، فائزه یارمحمدی(نویسنده) و مهبد جهان نوش(بازیگر نقش اصلی فیلم) همزمان با اکران این فیلم با حضور در ایسنا به سوالات مختلفی پاسخ دادند.

محمود کریمی -کارگردان و نویسنده «بچه مردم»- در ابتدا این گفت‌وگو در مورد اینکه چرا بلافاصله پس از جشنواره فیلم فجر «بچه مردم» را اکران نکردند، توضیح داد: بنده و آقای احمدی(تهیه‌کننده فیلم) هم تصور می‌کردیم اگر پس از جشنواره فیلم فجر «بچه مردم» اکران شود استقبال خوبی از آن می‌شود اما پیشنهاد و مشورت دوستان‌مان در دفتر پخش این بود که دست نگهداریم.

وی ادامه داد: البته ما پس از جشنواره اکران عید را داشتیم که اکران عجیبی بود، چون هفته اول همزمان با ایام شب‌های قدر بود و یک هفته عملاً تلویزیون و سینما تعطیل بود. هفته بعد از شب‌های قدر همزمان با عیدفطر بود و تشخیص دفتر پخش براین بود که مردم به سراغ فیلم‌های کمدی می‌روند و فیلم‌هایی که شبیه «بچه مردم» کمدی جدی است در بین فیلم‌ها گم خواهد شد. البته برای این موضوع دلیل منطقی داشتند و فیلمی را نام بردند که در همین شرایط وارد چرخه اکران کردند و با شکست روبه‌رو شده است.

این کارگردان خاطرنشان کرد: براین اساس باید منتظر تابستان می‌ماندیم که در این ایام هم ماه‌های محرم و صفر را داشتیم که با شرایط اکران فیلم ما همخوانی نداشت و به همین منظور تصمیم نهایی بر این شد که در فصل بازگشایی مدارس به چرخه اکران وارد شویم که از ظرفیت مدارس هم برای تماشای این فیلم استفاده کنیم. البته با وجود اینکه چندروز بیشتر از اکران فیلم ما نمی‌گذرد از میزان فروش راضی نیستیم و میزان تماشاچی‌ها و تعداد سالن‌هایی که در اختیار ما قرار گرفته است، راضی‌کننده نیست. متاسفانه در بسیاری از سینماها که بنده شخصا سر زدم هیچ تبلیغی از فیلم ما مشاهده نمی‌کنید و حتی در سطح شهر در بیلبوردها هم تبلیغی از ما نیست و این در حالی است که این معمول‌ترین مدل تبلیغ در مورد فیلم است. هرچند در حوزه‌های جدید تبلیغات فیلم هم باید ورود کنیم اما در شیوه سنتی آن ما چیزی برای عرضه نداریم.

کریمی در ادامه در مورد ایده اولیه ساخت این فیلم خاطرنشان کرد: زمانی که این ایده یا سوژه به ما پیشنهاد شد که در موردش فیلم بسازیم، واقعاً دغدغه ما این بود فیلمی بسازیم که تماشاچی آن را ببیند. به هر حال فیلم‌هایی که مخصوصاً یک ذره حساس یا به هر حال یک جوری پشتش یک موضوعی دارد که ممکن است از سطح مثلاً سرگرمی اولیه به دور باشد، این دغدغه را برای شما ایجاد می‌کند که این سبک فیلم را تماشاچی خواهد دید؟. ما در طول تاریخ سینمای کشورمان به هر حال فیلم‌هایی را داشتیم که از نظر محتوا و ساخت خوب هستند اما متاسفانه دیده نشدند. ما تمام تلاش‌مان براین بود فیلمی بسازیم که تماشاچی ببیند و موضوع(بچه‌های بی‌سرپرست) حیف نشود چون محصول ما سفارش یک مدیر یا مجموعه دولتی نبود که بخواهیم نظر آنها را جلب کنیم.ما به دنبال این بودیم فیلم به گونه‌ای ساخته شود که حرف بچه‌های بی‌سرپرست که شاید خیلی وقت‌ها جامعه حواس‌شان به آنها نیست؛ گم نشود

وی افزود: ما به دنبال این بودیم فیلم به گونه‌ای ساخته شود که حرف بچه‌های بی‌سرپرست که شاید خیلی وقت‌ها جامعه حواس‌شان به آنها نیست؛ گم نشود، حالا تصور کنید ما فیلمی بسازیم که حرف این بچه‌هاست و تماشاچی نداشته باشد دوباره به گم شدن آنها منجر می‌شود و این خیلی غم انگیز خواهد بود؛ امروز هم که فیلم در حال اکران است و من از فروش چندروزه آن راضی نیستم، دقیقا به خاطر همین موضوع است.

کارگردان «بچه مردم» در مورد همکاری با آموزش و پرورش برای اکران فیلم برای دانش‌آموزان تصریح کرد: تا جایی که اطلاع دارم آموزش و پرورش تماشای فیلم «بچه مردم» را در صلاحیت خود مدارس قرار داده است و مدارس را ملزم نکرده است که حتما دانش‌آموزان را به تماشای این فیلم ببرند.

کریمی با گلایه از سیستم پخش در کشور یادآور شد: من چون از خیلی وقت پیش با بعضی دفتر پخش‌ها همکاری داشتم و تا حدودی با کارشان آشنا هستم، احساس می‌کنم خیلی استراتژی درست و به روز و مشخصی در سیستم پخش فیلم وجود ندارد، اصلا زمینه فعالیت این دفاتر درست و خوب شکل نگرفته و تکلیف جاهایی که می‌شود از ظرفیت تبلیغات‌شان برای فیلم استفاده کرد؛ معلوم نیست، یا آنقدر گران هستند یا با ارشاد تعاملی ندارند و خودشان سیستم تشخیص خوب و بد راه انداخته‌اند و بخشی هم هنوز بر مبنای رفاقت فردی و رابطه ممکن است، کاری بکنند. روش‌های تبلیغ هم هنوز در تیزر و بیلبورد و در نهایت چند پیج اینستاگرامی است که هر کدام دردسری دارد، کلا انگار همه چیز در مسیر نفروختن فیلم است تا فروش. ما به شکل جدی به تغییرات و شکل‌دهی سیستم توزیع و پخش فیلم نیاز داریم چرا که منابع و هزار امید و زحمت در این مرحله به راحتی از بین می‌روند. عمده‌ی امکانات در دست مراکز دولتی و شهری است و همه هم گران فروش و سخت‌گیر هستند و در چنین شرایطی فیلم‌ها و سرمایه‌ها قربانی می‌شوند.

وی ابراز کرد: خیلی از مردم اگر در مورد یک فیلم هم تبلیغی می‌بینند یا تبلیغ آن را می‌شنوند سریعا می‌گویند منتظر می‌مانیم در تلویزیون، موبایل یا ماهواره بیاید؛ ببینیم، یعنی هنوز برای برخی این موضوع جا نیافتاده است که تماشای فیلم در سینما با فضاهای دیگر چقدر متفاوت است. هرچند به این موضوع قائل هستم که برخی از مردم وقت گذاشتن و هزینه کردند و در سینما پای فیلمی نشستند که انتظارات‌شان را برآورده نکرده است و از این منظر سرخورده شده‌اند، به هر حال امروز تماشای یک فیلم در شرایط سخت ترافیکی، شرایط اقتصادی سخت و همچنین کمبود وقت برای مردم کار راحتی نیست و ممکن در سبد فرهنگی برخی اصلا وجود نداشته باشد، حالا اگر کسی تمام این شرایط را به جان بخرد و به سینما برود اما فیلم خوبی نبیند قطعا در رفتن دوباره او به سینما و تماشای سایر فیلم‌ها تاثیر می‌گذارد.

این کارگردان در مورد پیشنهاد سوژه فیلم «بچه مردم» توضیح داد: آقای اصلانی(مدیر موسسه بهشت امام رضا"ع") در فصل پنجم برنامه خندوانه حضور پیدا کرد که پس از آن یک جریانی در مورد این موسسه اتفاق افتاد و بسیاری از مردم با کمک‌های خود از این خیریه حمایت کردند، از آنجا رفاقت بین ما شکل گرفت و چندین محتوا برای خود این موسسه تولید کردیم، پس از پایان فصل هشتم خندوانه و گذشت چندین ماه از این برنامه یک روز با آقای احمدی در مورد یک کاری جلسه داشتیم که در آنجا ایشان پیشنهاد آقای اصلانی برای ساخت فیلمی در مورد بچه‌های بی‌سرپرست را مطرح کرد و از آنجا به بعد موضوع مربوط به فیلم «بچه مردم» شکل گرفت.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

نوشتن یک فیلمنامه جدی با چاشنی شوخی خیلی سخت است

در ادامه این گفت‌وگو فائزه یارمحمدی -نویسنده «بچه مردم»- در مورد نوشتن فیلمنامه مشترک توضیحاتی ارائه داد و گفت: پیش از فیلمنامه «بچه مردم» بنده به همراه آقای کریمی یک فیلمنامه دیگر را نوشته بودیم و تجربه موفقی داشتیم و در اصل متوجه شدیم که به هنگام نوشتن یک زبان مشترک داریم، زمانی هم که کار نوشتن «بچه مردم» را آغاز کردیم متوجه شدیم آن چیزی که در ذهن هر دو ما هست، مشترک بوده و روی کاغذ هم در حال شکل‌گیری است، هرچند نوشتن این فیلمنامه خیلی دشوار و پرچالش بود. ضمن اینکه ما فیلمنامه‌ای اجتماعی را در حال نوشتن بودیم نه یک فیلمنامه دفاع‌مقدسی و اینکه ما باید داستان را در راستای ذائقه آقای کریمی می‌نوشتیم چون ایشان یک فانتزی و شیطنتی در کارهایشان دارند که باید در فیلمنامه لحاظ می‌شد حتی اگر موضوع یک جاهایی خیلی غم‌انگیز و تلخ می‌شد.

وی ادامه داد: همین فانتزی و شیطنتی که قرار بود در فیلم لحاظ شود یکم کار را چالش‌برانگیز می‌کرد. در واقع به این فکر می‌کردیم که چطور یک موضوعی که انقدر تلخه و دردناک است را در این قالب بیاوریم، در همین زمینه خیلی چالش داشتیم، در نوشتن بارها به یک نتیجه‌ای می‌رسیدیم دوباره عوض می‌کردیم تا اینکه نهایتاً به این مدل رسیدیم.

این نویسنده در مورد تغییرات فیلمنامه در حین اجرا توضیح داد: معمولا فضای اجرا باید براساس متن فیلمنامه باشد اما گاهی اتفاقاتی در فضای اجرا رخ می‌دهد که باعث تغییرات در متن می‌شود، بنده تقریبا در تمام مدت ضبط فیلم در کنار عوامل بودم تا اگر اتفاقی افتاد بتوانیم تغییرات را اعمال کنیم، اما یکی از شانس‌هایی که «بچه مردم» داشت این بود که کارگردان فیلم خودش یکی از نویسندگان اثر بود و این موضوع خیلی تاثیرگذار است زیرا ما به هنگام نوشتن، همزمان دکوپاژ را در ذهن‌مان ترسیم می‌کردیم و همین موضوع باعث شد که ما در زمان فیلمبرداری خیلی تغییراتی نداشته باشیم و یکسری تغییرات جزئی رخ داد که آن هم طبیعی است، گاهی پیشنهادهایی از سوی عوامل فیلم به شما می‌شود که قابل تامل است. در واقع می‌توان گفت محمود کریمی خیلی به متن وفادار بود.

یارمحمدی در مورد اینکه بخش پایانی فیلم یعنی بخش دفاع مقدس آن ریتمش کند می‌شود، بیان کرد: یکی از چالش‌های ما در این بخش این بود که جنگ اساسا موضوع مقدسی است و کسانی که از کشورشان دفاع کردند قابل احترام هستند، بنابراین می‌خواستیم فانتزی بودن و شوخی‌های فیلم با یک ظرافتی در کنار این قداست قرار بگیرد، با این وجود می‌بینید که در این بخش هم شوخی داریم. 

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

چهار نوجوان فیلم از میان سه هزار نفر انتخاب شدند

در ادامه این گفت‌وگو محمود کریمی -کارگردان فیلم «بچه مردم»- به موضوع انتخاب بازیگران پرداخت و گفت: ما وقتی می‌خواستیم شروع کنیم به کست بازیگر، ابتدا دغدغه اولیه ما این بود که اصلا بازیگری در سنین موردنظر ما وجود دارد، متاسفانه پس از بررسی متوجه شدیم که کلا در سنین موردنظر ما چندنفر بیشتر وجود ندارند که تازه از میان آنها باید بررسی می‌کردیم آیا این افراد با کار ما هم خوانی دارند و اصلا سرکار هستند یا نیستند. از این رو متوجه شدیم که باید به دنبال بازیگر بگردیم و معقول‌ترین اقدام این بود که به سراغ افرادی برویم که تئاتر بازی می‌کنند یا حداقل دوره بازیگری در آموزشگاه را دیده‌اند.

وی افزود: به دلیل ویژگی‌هایی که فیلمنامه داشت و حجم لوکیشن و تعدد کاراکتر و بازیگر و اینکه فیلم اول بنده هم بود خیلی زود درخواست دادم که یک نفری به عنوان انتخاب بازیگر به تیم ما اضافه شود. به همین منظور با مشورت به علی صلاحی رسیدیم. البته من نسبت به بازیگردان مقاومت داشتم، درست که بنده فیلم اولم بود اما کار اولم نبود و در کارهای دیگر دیده بودم که همیشه بین بازیگردان و کارگردان همیشه یکی راضی نیست. باوجود اینکه نسبت به این موضوع یک مقاومتی داشتم اما پس از یک جلسه دوساعته با علی صلاحی متوجه شدم ایشان خیلی فرد عجیبی هستند و پس از اتمام حجت بنده با آرامش کار را پذیرفتند. البته تصورم براین بود که در حین کار به مشکل می‌خوریم اما واقعا این طور نشد.

کارگردان «بچه مردم» یادآور شد: پس از صحبت با علی صلاحی کار فراخوان و تست بازیگران نوجوان توسط ایشان و گروه‌شان آغاز شد. فراخوان‌های متعدد در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و مدارس بازیگری داده شد، نزدیک به سه هزار نفر تست دادند که از میان‌شان چندین نفر انتخاب شدند و در نهایت ما این چهار نفر را مناسب نقش‌ها دانستیم.

کریمی در مورد چهار بازیگر نوجوان انتخاب شده در فیلم نیز توضیحاتی داد و گفت: هر چهار فرد انتخاب شده از سوی آقای صلاحی پیش از حضور در پروژه ما دوره‌های بازیگری دیده و حتی برخی از آنها تئاتر هم بازی کرده بودند، در واقع بازیگران ما صفر نبودند زیرا ما اصلا فرصت این را نداشتیم که از بازیگر صفر استفاده کنیم و تازه زبان بدن و سایر آموزش‌ها را به او یاد بدهیم.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

فیلم «بچه مردم» اولین فیلم سینمایی من نیست

در این بخش گفت‌وگو مهبد جهان نوش -بازیگر نقش اصلی فیلم «بچه مردم»- در مورد سابقه کار خود در حوزه بازیگری نکاتی را بیان کرد و افزود: من کار حرفه‌ای خودم را از ۶ سال قبل شروع کردم. اولین کار سینمایی هم که کار کردم مربوط به فیلم «پرونده باز است» آقای کیومرث پوراحمد است. البته در تئاتر بیشتر فعال بودم و با رضا سروتی در "جنایت"، سعید زاری در "اسموکینگ"، حمید پورآذری در "پاپتی" کار کرده بودم. همچنین من دیپلم تئاتر دارم و هنرهای زیبا خوانده‌ام.

وی مطرح کرد: در مورد «بچه مردم» باید بگوئیم اولین بازی من به عنوان نقش اول در یک فیلم سینمایی بود، بعد از آن در یک کار دیگر هم حضور داشتم که اکران نشده است، البته در آنجا نقش کوتاهی داشتم. این فیلم اولین تجربه‌ام بود به عنوان نقش اول. آن هم در فیلم خیلی عجیب غریبی که جنس بازی در آن با بقیه فیلم‌ها فرق می‌کند، به نظر من نقش‌ام در «بچه مردم» خیلی سخت بود اما علی صلاحی واقعاً وجودش تاثیرگذار بود. ایشان پیش از انتخاب این نقش به من گفت این نقش قراره تو را واقعاً در سینما تا یک جایی ارضا کند. یعنی اینکه تو یک عالمه لحظات عجیب و غریب داری. لحظه کمدی داری، احساسی داری و حتی قرار است سن تو در فیلم تغییر کند. ۱۵ سالگی داری، ۲۰ سالگی داری، ریش داری، نوع صدات، نوع لحنت اینها همه‌اش تغییر می‌کند.

کریمی در این بخش با بیان یک نکته در مورد مهبد جهان‌نوش گفت: نقش اصلی فیلم ما باید یک فیلم در تاریخ‌های دهه ۴۰، دهه ۵۰ و دهه۶۰ را بازی می‌کرد که اصلا درکی از زمان را نداشت. از طرفی دیگر در تمام سکانس‌ها نقش اصلی حضور داشت و در واقع در کل فیلم دوربین با کاراکتر اصلی همراه بود. یعنی تقریباً کم سکانسی داریم که مهبد در آن نباشد. ضمن اینکه یک  کلکسیونی از همه واکنش‌ها و ری‌اکشن‌ها و میمیک‌هایی که یک بازیگر ممکن است در فیلم‌های مختلف برایش اتفاق بیافتد نقش اصلی ما باید تجربه می‌کرد و انتخاب این نقش یک چالش بود هم برای مهبد جهان نوش و هم برای بنده که قرار بود برای اولین بار یک فیلم داستانی بلند بسازم.

این کارگردان بیان کرد: یکی از چالش‌های ما ارتباط بین بازیگران حرفه‌ای و نوجوان بود، باید روشی را پیدا می‌کردیم که براساس آن بتوانیم ارتباط بین حرفه‌ای‌ها و تازه‌کارها را برقرار کنیم که البته آقای صلاحی این روش را پیدا کرد. یعنی خیلی زود متوجه شدیم که چگونه باید با هرکدام تعامل کنیم، جدای از بازیگران نوجوان یکی دیگر از چالش‌های ما بازیگران نوزاد بود که به نظرم سخت‌ترین سکانس فیلم ما دقیق همان ابتدا فیلم و دزدی پرونده‌ها است، سکانس اول فیلم ما خودش یک فیلم کوتاه مفصل بود و در مورد نوزادها هیچ چیزی در اختیار ما نبود و همه چیز با نوزادها پیش می‌رفت و ما اختیاری نداشتیم.

وی در مورد اینکه روایت هر چهار کاراکتر نوجوان فیلم بر اساس زندگی واقعی آنها ترسیم شده است، توضیح داد: ما در مورد فیلم «بچه مردم» و نوشتن فیلمنامه تعدادی پرونده‌ خواندیم، با چند نفر مصاحبه کردیم، مستند دیدیم و کتاب خواندیم و نشستیم بر مبنای این آگاهی و آشنایی کاراکترهای‌مان را ساختیم، البته بخشی از کاراکتر منوچهر عین به عین واقعیت نوشته شد، پدری که فرزندش را رها کرده بود و با شخص دیگری ازدواج کرده و پس از اینکه متوجه شده بود فرزندش شهید شده به سراغ او آمده بود تا از حقوق بنیاد شهید استفاده کند. بقیه داستان از پرورشگاه تا جبهه جنگ ساخت ذهن نویسنده است.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

فائزه یارمحمدی در این بخش تصریح کرد: ما در قسمت پژوهش ابتدا به سراغ این موضوع رفتیم که ببینیم در مورد آنها به چه اطلاعاتی می‌رسیم که متوجه شدیم چیز زیادی در مورد آنها وجود ندارد، به همین منظور مجبور شدیم با افرادی که با این بچه‌ها در آن سال‌ها ارتباط داشتند یا جزو نزدیکان آنها بودند صحبت کنیم تا از لا به لای خاطرات آنها بتوانیم یکسری اطلاعات را به دست بیاوریم، البته بخش اصلی داستان را از آقای اصلانی توانستیم به دست بیاوریم و اینکه این بچه‌ها در پرورشگاه چه کار می‌کنند و چه سرنوشتی در انتظار آنها است، پس از اینکه ما صحبت‌های افراد مختلف را شنیدیم شروع کردیم داستان خودمان را نوشتیم، ما در این داستان بر مبنای آنچه که از آن دوره و زندگی بچه‌ها درک کرده بودیم قصه‌ای طراحی و در قالب داستان فیلم روایت کردیم. مثلا معشوقه یکی از فرزندان پرورشگاه که نامش لیلا بود را عینا در داستان آوردیم برای ادای احترام به عشقی که هیچگاه به وصال ختم نشد و داستان از این قرار بود که یکی از بچه‌های پرورشگاه عاشق دختری به نام لیلا می‌شود ولی هیچگاه کسی از این موضوع خبر نداشته و زمانی که او شهید می‌شود در جیب لباسش نقاشی را پیدا می‌کنند که تصویر یک نخل با اسم لیلا بوده است.

در بخش دیگری از این گفت‌وگو به سراغ موضوع طراحی صحنه و لباس رفتیم که محمود کریمی در مورد آن گفت: یادداشت‌ها و واکنش‌ها نسبت به فیلم نشان می‌دهد که توانستیم به فضای دهه ۵۰ و ۶۰ نزدیک شویم، هرچند خیلی سعی کردیم صحنه‌ها، لباس‌ها و حتی گریم‌ها به فضای تاریخی آن زمان نزدیک باشد. البته نقطه قوت ما در فیلمنامه بود و به بیشتر همکارانی که فیلمنامه را دادیم از فیلمنامه خوش‌شان آمد، مخصوصا اگر دنبال فیلمی چالش برانگیز و پر دردسر بودند. اصولا برخی افراد با کارهایی این شکلی سریعا ارتباط می‌گیرند چون خودشان را در مواجه با یک چالش جدید می‌بینند، در این میان یک ترسی همواره داشتم که فیلم به خوبی فیلمنامه نشود حتی بعضی از همکاران هم نگران بودند که چگونه از پس درآمدن بخش‌هایی از فیلم بربیاییم و چه باید بکنیم، در واقع انگار داستان خوب ولی قصه سختی بود.

وی اظهار کرد: در این فیلم می‌توانم بگوئیم علیرغم جذابیت داستان هم یک ترسی نسبت به ساخت اثر و هم یک شوق و ذوقی از سوی عوامل برای حضور در یک کار جدید وجود داشت، هرچند در میان عوامل این فیلم فقط بنده کار اولم بود و بقیه همکاران جزو افراد حرفه‌ای بودند. در اصل یک زمین حاصلخیزی بود که من باید از آن مراقبت می‌کردیم که همه چیز سر جای خودش اتفاق بیافتد.

این کارگردان در مورد لوکیشن‌های فیلم هم گفت: ما صحنه سفارت آمریکا و جیگرکی و عکاسی را در شهرک غزالی ضبط کردیم و بقیه را در فضای شهری تهران گرفتیم.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

کریمی در مورد چرایی ساخت فیلم «بچه مردم» به سبک فانتزی نیز تصریح کرد: به نظرم به جای فیلم فانتزی باید بگوئیم فیلم شوخ طبع و سرحال. یعنی ما به بچه مردم در اصطلاح کتابی نمی‌توانیم بگوئیم فیلم کمدی یا فانتزی، ما همانطور که عرض کردم در هنگام نوشتن به این فکر می‌کردیم چگونه یک موضوع تلخ و درام را باچاشنی طنز همراه کنیم تا با مخاطب ارتباط برقرار کند. در واقع به این فکر می‌کردیم که یک داستان تراژدی را در یک ظرفی بریزیم که برای تماشاچی جذاب باشد، ضمن اینکه من در تمام طول سال‌هایی که کار کرده بودم چه در تلویزیون و چه در کارهای نمایشی یک شیطنت ریزی در کارهایم بود و دوست داشتم در این فیلم هم این اتفاق بیافتد. اتفاقا اگر به من می‌گفتند یک کار رئالیسی دقیق باید در بیاوری وحشت می‌کردم چون تا به حال این کار را نکرده بودم.

وی ادامه داد: برای خود ما هم سوال بود که چنین داستانی را در این فضا می‌توان ساخت، چون ساخت کاری با این فضا خیلی در سینما ما باب نبود و یک ریسک بود و از یک طرف می‌توانست خیلی خوب شود یا از یک طرف فیلم خوبی در نیاید و باعث ناامیدی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار شود، البته در چنین فضاهایی فیلم‌های خارجی زیادی دیده بودم و خیلی بیگانه از کار نبودم و همیشه با خود می‌گفتم وقتی یک کارگردان توانسته این مسیر را برود پس حتما ما هم می‌توانیم. در این مسیر ترس‌هایی وجود داشت چون به هرحال من باید یک جایی تصمیم می‌گرفتم که این کار را ببرم به این سمتی که بلدم یا ببرم به یک دنیایی که تا به حالا تجربه‌اش نکرده‌ام. یا حتی فیلم اجتماعی خیلی جدی دفاع مقدسی بسازم که از این مدل بیشتر می‌ترسیدم و ضمن اینکه کار را هم با رغبت انجام نمی‌دادم چون اصلاً این مدل را خیلی دوست ندارم.

ما به بچه مردم در اصطلاح کتابی نمی‌توانیم بگوئیم فیلم کمدی یا فانتزی، ما همانطور که عرض کردم در هنگام نوشتن به این فکر می‌کردیم چگونه یک موضوع تلخ و درام را باچاشنی طنز همراه کنیمکارگردان «بچه مردم» در مورد اینکه ساختار این فیلم برای گروه سنی نوجوان ساخته شده است، تصریح کرد: یک اتفاقی که پس از اکران این فیلم رخ داد این بود که برخی تصور می‌کردند که ما این فیلم را برای گروه سنی نوجوان ساختیم، در حالی که اصلا این طور نیست و ما روزی که در حال نوشتن فیلمنامه این فیلم بودیم اصلا فکر نمی‌کردیم مخاطب نوجوان بخواهد این فیلم را ببیند زیرا فیلم کاملا خانوادگی با رگه‌های اجتماعی است. کلیت فیلم ما در مورد این بود که یکسری نوجوان در طول تاریخ این کشور بودند که علیرغم اینکه پدر و مادر نداشتن اما برای دفاع از میهن خود به جبهه‌های نبرد رفتند و حتی شهید شدند و ما می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند.

کریمی بیان کرد: تلاش ما بر این بود که این شهیدان را در نگاه جامعه پر رنگ کنیم، اما بعد از اینکه کار ساخته و اکران شد از میزان استقبال نوجوانان خودمان هم غافلگیر شدیم و فکر نمی‌کردیم که این نسل از این فیلم لذت ببرند، حتی همین چهار نوجوان فیلم ما پس از اینکه فیلم به نسخه نهایی رسید به تماشای فیلم نشستند و  فارغ از اینکه بازی خودشان را می‌دیدند با محتوای فیلم ارتباط برقرار کردند و از دیدن فیلم لذت بردند. حتی در جشنواره اخیر فیلم کودک و نوجوان پس از تماشای فیلم خیلی از خانواده‌ها را دیدم که فرزندان‌شان از تماشای فیلم راضی بیرون آمدند.

وی تاکید کرد: به هرحال کار ما برای نوجوان نبود و نمی‌توانیم بگوئیم از قبل برای نسل امروز برنامه‌ریزی کرده بودیم. اما اساسا یک نکته‌ای در مورد نوجوانان وجود دارد و آن هم این است که نمی‌توان برای آنها گروه سنی تماشای فیلم در نظر گرفت، این موضوع هم ربطی به الان ندارد و در زمان ما هم این طور بود که در نوجوانی به دنبال این بودیم که فیلم بزرگسال ببینیم زیرا سن نوجوانی سنی است که افراد تلاش می‌کنند خودشان را در جایگاه بزرگ‌ترها قرار دهند. بنده خاطرم هست که در نوجوانی "سینما پارادیزو" را دوست داشتم. بنابراین اگر شما یک فیلم را جذاب تعریف کنید از تمام طیف‌ها و سن‌ها مخاطب خودش را پیدا می‌کند، مثلا فیلم "تایتانیک" وقتی به بازار آمد همه تلاش داشتن این فیلم را ببینند. به نظرم وقتی یک فیلم بر سر زبان‌ها بیافتد و به اصطلاح امروزی‌ها ترند شود قطعا مخاطب خود را پیدا می‌کند و ما هم در «بچه مردم» سعی کردیم خودمان را به روز کنیم و از این غافله عقب نمانیم.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

«بچه مردم» همه چیزش یک فیلم نو و جدید است

یارمحمدی هم در این بخش گفت‌وگو به نکته‌ای اشاره کرد و گفت: ما درطول نگارش فیلمنامه تمام تلاش خود را کردیم که با مراقبت و وسواس، فیلم از ریتم نیافتد و سرعت قصه‌گویی، مخاطب را با خود همراه کند. نگران بودیم که این قصه از آب و تاب نیافتد، همواره سرپا باشد و درام به جلو برود. با توجه به بازخوردها اگرچه این فیلمنامه برای مخاطب بزرگسال نوشته شده اما طبیعی است که الآن با این موضوع مواجه شویم که مخاطب نوجوان هم فیلم را دوست داشته و ویژگی‌های این فیلم او را هم راضی کرده است؛ البته نکته‌ی مهمی وجود دارد و آن هم اینکه به هرحال بدنه‌ اصلی قصه در زمان نوجوانی کاراکتر اصلی می‌گذرد و همین موضوع باعث شد تا برای فیلمنامه از ژانر بلوغ یا «coming of age » استفاده کنیم که مختص فیلم‌های مرتبط با نوجوانی‌ است. در این خصوص آقای مسعود مددی کمک ویژه‌ای به ما کرد و مراقب بود تا تمام قواعد ژانر به خوبی در فیلمنامه رعایت شود.

ما این فیلم را برای گروه سنی نوجوان ساختیم، در حالی که اصلا این طور نیست و ما روزی که در حال نوشتن فیلمنامه این فیلم بودیم اصلا فکر نمی‌کردیم مخاطب نوجوان بخواهد این فیلم را ببیندمهبد جهان‌نوش نیز در این بخش گفت‌وگو به عنوان یک نسل Z در مورد فیلم «بچه مردم» و سلیقه نسل جدید توضیح داد: باید بپذیریم که سلیقه نسل جدید خیلی متفاوت است اما همانطور که آقای کریمی گفتند نوجوان امروز فقط ژانر خودش را نگاه نمی‌کند، مثلاً من خودم ۱۴-۱۵ سالم که بود رفتم هنرستان و"تارانتینو" دیدم. ۱۶ سالگی با توجه به اون سن بلوغ "فونتریه" دیدم. خوب مشخص است که با تماشای این فیلم‌ها سلیقه نوجوان و جوان امروزی عوض می‌شود. ولی به طور مشخص اگه بخواهم فیلم را نه به عنوان بازیگر بلکه یک مخاطب نوجوان تحلیل کنم باید بگوئیم من تا به حال در سینمای ایران چنین فیلمی ندیدم. فیلمی که سرشار از رنگ و لعاب، با این همه خط داستانی، ریتم، تمپو و.. باشد.

وی افزود: به نظرم «بچه مردم» همه چیزش یک فیلم نو و جدید است، از نظر من که امروز در سن ۲۰سالگی هستم و سینما زیاد رفتم این فیلم سبک جدیدی دارد. البته نه تنها نوجوان بلکه کودکان هم با این فیلم ارتباط برقرار می‌کنند، برادر کوچک خود من که ۱۰ سال سن دارد بیش از ۵بار است این فیلم را دیده است. دلیلش هم اینکه فیلم هم خوش رنگ و لعاب است و هم سر حال. آدم با فیلم ارتباط برقرار می‌کند و به نظر من خیلی به سلیقه همه نسلی‌های من نزدیک است. هرچند این فیلم می‌تواند تمام سلایق از کودک تا بزرگسال را در بر بگیرد.

این بازیگر در ادامه در مورد تکنیک بازیگری و توصیه به کسانی که بازیگری را دوست دارند، توضیح داد: در جشنواره کودک و نوجوان خیلی از نوجوانان از آقای کریمی سوال می‌کردند که کار کردن با نوجوان سخت است، به نظرم این طور نیست و کسانی مثل من که تحصیلات‌شان را در این مسیر قرار دادند در مقابل دوربین اذیت نمی‌کنند، بازیگری به نظر من تکنیک می‌خواهد. یعنی شما باید بروید آموزش ببینید، خودتان را پرورش بدهید و تجربه کنید. اینکه فقط مثلاً من استعداد داشته باشم یا مثلاً من بازیگری را دوست دارم کافی نیست. خیلی‌ها بودند که دوست داشتن بازیگر شوند، استعداد هم داشتند و حتی رفتن یک فیلم هم بازی کردند اما بعد از آن دیگر فیلم بازی نکردند و تمام شدند. اما اینکه شما آموزش ببینید، روش فیلمنامه خوانی را یاد بگیرید، تحلیل متن داشته باشید و بدانید که در مقابل دوربین چگونه بازی کنید نکته مهمی است. حتی رفتار شما در پشت صحنه هم مهم است.

جهان‌نوش تاکید کرد: بنده در حدود ۷ الی ۸ سال آموزش بازیگری دیدم و به نظرم کسانی که به این حوزه علاقه دارند حتما کلاس بروند، آموزش ببینند، ورکشاپ بروند و فیلم زیاد نگاه کنند. حتی اگر امکان آن را دارند کتاب‌های سینمایی بخرند و بخوانند.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

در تکمیل صحبت‌های این بازیگر، محمود کریمی درباره بازیگران نوجوان و بدون آموزش نیز خاطرنشان کرد: در همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان خیلی از مردم به ما مراجعه می‌کردند که فرزندان ما به بازیگری علاقه دارند اما من شخصا پیشنهاد می‌دهم که به کلاس‌های آموزشی بروید، من خودم جرات نمی‌کنم یک نابازیگر را در مقابل دوربین بیاورم، باتوجه به هزینه‌های گران تولید واقعا ریسک است که بخواهید از یک کسی استفاده کنید که تا به حال جلوی دوربین نرفته است. البته یک زمانی استثنایی داریم که برای چند سکانس یا یک فیلم خاص می‌توان از آنها استفاده کرد و ما هم در فیلم «بچه مردم» از یکی دو بازیگر در دو سکانس استفاده کردیم ولی واقعا برای نقش اصلی فیلم عموما این امکان وجود ندارد. با وجود هزینه‌های سنگین تولید شما نمی‌توانید در انتخاب بازیگر ریسک کنید و باید به سراغ کسی بروید که دوره بازیگری دیده است. حالا این آموزش می‌تواند آکادمیک باشد یا دانشگاهی و حتی کلاس‌های آموزشی.

وی در ادامه در مورد بحث موسیقی فیلم نیز نکاتی را بیان کرد و گفت: کارهای کریستف رضاعی را که همه ما دوست داریم اما زمانی که ما در حال تشکیل گروه بودیم مدیر تولید ما ایشان را پیشنهاد داد و من هم خیلی استقبال کردم. وقتی ایشان فیلمنامه را خواند بسیار کار را دوست داشت و احساساتی شده بود. این نکته هم برای من خیلی مهم بود که هرکسی فیلمنامه را می‌خواند با کار ارتباط بگیرد و صرفا از سر انجام یک کار پروژه را نپذیرد بلکه با عشق به تیم ما بپیوندد. کریستف رضاعی به هنگام ضبط فیلم چندین بار به سر صحنه آمد، بعد از فیلمبرداری جلسه‌ای با هم داشتیم اما یک مدت ایشان در دسترس نبود و بعد از مدتی اتودهای اولیه را به من داد و کم‌کم به آن ملودی که می‌خواستیم نزدیک شدیم و این موسیقی که امروز در فیلم می‌بینید حاصل شش ماه تلاش کریستف رضاعی است. ایشان همیشه به من می‌گوید این فیلم را یک جور خاصی دوست دارد و به نظرم همین احساس عمیق قلبی او با فیلم نتیجه‌اش را در کار هم نشان داده است.

این کارگردان در خصوص انتخاب بازیگران حرفه‌ای کار هم توضیح داد: هر بازیگر در انتخاب یک فیلم به متن فیلمنامه، کارگردان و عوامل تولید نگاه می‌کند، گوهر خیراندیش، رضا کیانیان، حسن معجونی و بهروز شعیبی افرادی بودند که من هرکدام را به نحوی می‌شناختم و با هرکدام به طریقی در یک جایی کار کرده بودم. هرچند به نظرم این آشنایی مختصر برای حضور آنها در این فیلم کافی نبود، ضمن اینکه برخی بازیگران حرفه‌ای ما نقش کوتاهی در فیلم داشتند و برخی از بازیگران حرفه‌ای هم که سال‌ها زحمت کشیدند اصولا این نقش‌ها را نمی‌پذیرند مگر اینکه نقش بسیار جذاب باشد. باز هم می‌گوئیم یکی از نقاط قوت ما در «بچه مردم» فیلمنامه بود و همین متن باعث شد که بازیگران حرفه‌ای به جمع ما اضافه شوند. 

کریمی یادآور شد: زمانی که من و خانم یارمحمدی در حال نوشتن متن فیلمنامه بودیم دائما فکرمان درگیر این بود که هریک از نقش‌ها تعیین‌کننده و اثرگذاری خودشان را داشته باشند چون هرکدام به نحوی داستان را به پیش می‌بردند. در هر نقش چند نفر در ذهن ما وجود داشت اما ایده‌آل‌ آن نقش را هم در گوشه ذهن‌مان داشتیم اما اینکه آن بازیگر سرکار است یا نه، می‌تواند بازی کند یا نه، اصلا ممنوع تصویر است یا نه و خیلی از مسائل دیگر پیش روی ما بود. نقش خانم خیراندیش برای ما خیلی مهم بود و از دیگر بازیگران حرفه‌ای این فیلم هم این نقش بیشتر بود، در زمان نوشتن دائم به این نقش فکر کردیم که چه کسی را انتخاب کنیم که در دهه‌ی ۴۰ جوانی او را می‌بینیم و در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ پا به سن گذاشتن‌اش را. ضمن اینکه این نقش خیلی در متن ما فعال بود و بالا و پایین می‌پرید.

وی یادآور شد: وقتی گزینه خانم خیراندیش مطرح شد فارغ از اینکه ایشان سرکاری هستند یا نه سوال ما این بود که ایشان چنین نقش پر تحرکی را می‌پذیرد؟، به هر حال علی صلاحی با ایشان قرار گذاشت و متن را در اختیارشان قرار داد و خانم خیراندیش هم آنقدر از داستان لذت برده بودند که گفته بودند من این نقش را دوست دارم و حتی زمانی که موضوع حجم اکت لازم نقش را با ایشان مطرح کردیم با آغوش باز پذیرفتند و گفتند من در این نقش برایتان فوتبال هم بازی می‌کنم و انصافا ایشان بر سر صحنه از همه با انرژی‌تر بود و در این نقش هم از همه بیشتر بالا و پایین پرید و این برای من به عنوان کارگردان واقعا دلگرمی بود.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

این کارگردان در مورد انتخاب حسن معجونی هم خاطرنشان کرد: در زمان نوشتن فیلمنامه حسن معجونی در ذهن ما بود اما ایشان در زمان تولید ما به صورت فشرده سرکار "دفتر یادداشت" بود و پاسخ منفی به ما داد، با این وجود پیش تولید ما قدری زمان برد و پس از آن تا زمان فیلمبرداری هم به سکانس ایشان نرسیده بودیم و زمان داشتیم، البته که چندین بازیگر دیگر برای این نقش پیشنهاد شد که به هر ترتیب حضورشان محقق نشد، خاطرم هست یک بار که سر تولید بودیم موضوغ انتخاب این نقش مطرح شد و یکی از عوامل حسن معجونی را پیشنهاد داد و ما گفتیم از اول گزینه ما ایشان بود اما سرکار است و امکان حضور ندارد، همانجا ایشان اصرار کرد که یکبار دیگر به حسن معجونی زنگ بزنیم و از او بخواهیم در این کار حضور پیدا کند که اتفاقا با او تماس گرفتیم و گفت یک روز به پشت صحنه شما سر می‌زنم.

کریمی ادامه داد: روزی که معجونی به پشت صحنه ما آمد با همه عوامل هماهنگ کرده بودم که هرکسی به یک نحوی او را راضی کند که در این نقش بازی کند، من هم از قبل خودم را آماده کرده بودم که در جلسه با او متقاعدش کنم که در این نقش به ما اضافه شود، پس از اینکه او با چند تن از عوامل فیلم صحبت کرد به سراغ من آمد و قبل از اینکه به جلسه برویم من را بغل کرد و گفت یک کار فوری دارم و در همین لحظه در گوشم گفت من هستم، انگار که متوجه شده بود ما همه تلاش‌مان را کردیم که او در این فیلم بازی کند. خوشبختانه بر سر کار هم با انرژی حاضر شد و حتی خاطرم هست سرماخوردگی داشت اما با وجود مریضی آن چند سکانس را با تمام توان بازی کرد.

وی در مورد نقش رضا کیانیان اظهار کرد: در خصوص نقش آقای شمس در فیلم واقعا به شخصیتی در حد و اندازه رضا کیانیان نیاز داشتیم چون این نقش جملات تعیین‌کننده‌ای را در فیلم بیان می‌کرد، زیرا سیر پیشرفت کاراکتر فیلم در مواجه با آقای شمس دگرگون می‌شود و با حضور ایشان این لحظه از فیلم درست در می‌آمد، به همین خاطر هر جوری بود آقای کیانیان را در شلوغی کاری که داشت برنامه‌ریزی کردیم تا به فیلم ما برسد و انصافا درخشان بودند و به همین خاطر نامزد دریافت سیمرغ مکمل مرد هم شدند.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

فائزه یارمحمدی در جمع‌بندی این گفت‌وگو تفصیلی به جسارت تهیه‌کننده فیلم «بچه مردم» اشاره کرد و گفت: درست است که امروز از نتیجه کار «بچه مردم» راضی هستیم اما نباید فراموش کنیم که کمتر تهیه‌کننده‌ای را پیدا می‌کنید که چنین فیلمنامه پر ریسک، پرچالش و سخت از نظر تولید را بسازد، در اصل ساخت چنین اثری یک جسارتی می‌خواست، چون پیش از این فیلم تا به حال کسی این مدلی فیلم نساخته بود، به نظرم آقای احمدی(تهیه‌کننده) خیلی ریسک کردند. هرچند که ایشان هم خیلی داستان را دوست داشتند ولی از منظر یک تهیه‌کننده قبول کردن چنین فیلمی خیلی به نظرم ریسک داشت و به نظرم باید در اینجا از ایشان تشکر کنیم که چنین فیلمی را ساختند.

کریمی هم با بیان خاطره‌ای از ارائه اولین صفحات فیلمنامه به تهیه‌کننده ، ادامه داد: با ترس و لرز و ناامیدی کامل پیش آقای احمدی رفتیم. فکر می‌کردم پس از خواندن صفحه اول فیلمنامه می‌گوید "مسخره‌اش را در آوردین، این چه بساطی است؟ می‌دانید تولید این فیلم چقدر خرج دارد؟" اما وقتی فیلمنامه خوانده شد، گفت: "عالی بود".

کریمی در همین زمینه با اشاره به تغییر مسیر داستان نسبت به ایده اولیه افزود: آنچه که در ذهن اولیه یا سفارش بود، متفاوت [از اثر نهایی] است. سفارش این بود: "راجع به بچه‌های بی‌سرپرستی که در جنگ شهید شدند فیلم بسازیم". اما ما به این نتیجه رسیدیم که اول باید بگوییم این بچه‌ها کجا بودند، از کجا آمدند و چرا به این سرنوشت رسیدند. آنچه که در انتهای فیلم می‌بینیم، شاید قرار بود کل فیلم (فضای جنگ) باشد، اما به این نتیجه رسیدیم که بیاییم یک گذشته‌ای را تعریف کنیم و سپس به آن نقطه برسیم.

این کارگردان با برشمردن دشواری‌های تولید فیلم، همچون تعدد بسیار لوکیشن‌ها و اولین تجربه فیلم سینمایی خود در مقام کارگردان یادآور شد: وقتی فیلمنامه کامل شده بود، آقای احمدی به چند نفر متن را داده بودند تا آن را بخوانند و تقریبا تمامی آنها گفته بودند این فیلمنامه، تولیدی نیست. اما آقای احمدی پای این فیلمنامه ایستاد. من نمی‌شناسم آدم دیگری که آنقدر اهل ریسک و مخاطره باشد.

وی با اشاره به عدم قطعیت ذاتی نتیجه هر فیلمی، افزود: آن روزی که «بچه مردم» ساخته می‌شد، پیش‌بینی بر موفقیت نبود، ممکن بود امروز من و شما جلوی هم ننشسته باشیم و فیلمی درنیامده باشد. واقعاً آقای علی احمدی دل به دریا زد و یک ریسک بزرگی کرد. حتی جاهایی که من خیلی ناامید بودم، ایشان دلداری می‌داد و همیشه حامی بود.

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

می‌خواستم از بازیگری خداحافظی کنم

در بخش دیگری از این گفت‌وگو مهبد جهان‌نوش به تاثیر این فیلم بر زندگی حرفه‌ای خود اشاره کرد و گفت: با این فیلم در ۲۰ سالگی کاندید سیمرغ شدم. قبل از این فیلم، خیلی ناامید بودم، فکر می‌کردم باید با بازیگری خداحافظی کنم. چون زمانی که در تئاتر تلاش می‌کردم با کرونا روبه‌رو شدیم و همه چیز تعطیل شد، پس از آن تا آمدیم دوباره جان بگیریم و بازی کنیم اعتراضات ۱۴۰۱ اتفاق افتاد و باز هم دچار یاس و ناامیدی شدیم و واقعا در شرایط سختی بودم و می‌خواستم مهاجرت کنم که به یکباره با فراخوان «بچه مردم» روبه‌رو شدم و به این فیلم ملحق شدم و می‌توانم بگوئیم بعد از «بچه مردم» زندگی من متحول شد و شاید هفته‌ای یک تا دو کار به من پیشنهاد می‌شود.

وی در خصوص اینکه اولویت اولش دیگر تئاتر نیست و فقط به تصویر فکر می‌کند، تصریح کرد: من هنوز هم به تئاتر علاقمند و در حال کار هستم، اما تئاتر آینده‌ای ندارد و به نظرم باید از ظرفیت تئاتر برای بالا بردن تکنیک بازیگری بهره برد، در حال حاضر تصویر و سینما برایم اولویت است و در حال بازی کردن در یک سریال هستم و یک فیلم سینمایی هم بازی کردم که احتمالا در جشنواره فیلم فجر امسال خواهد بود.

این بازیگر در مورد وضعیت سه نوجوان دیگر فیلم «بچه مردم» هم توضیح داد: ما پس از فیلم «بچه مردم» هر چهارتا در یک فیلم کوتاه با هم بازی کردیم، هرکدام از بچه‌ها در یک گوشه‌ای در حال تمرین و بازی تئاتر هستند، فرزین فلسفین در اجرای یک تئاتر است، ایلیا یعقوبی در دانشگاه هنر قبول شده و احسان احمدی هم در حال خواندن رشته مرتبط با بازیگری است.

جهان‌نوش در مورد پیشنهاداتی که این روزها دارد، گفت: تمام پیشنهادات را با آقای علی صلاحی در میان می‌گذارم و از ایشان مشورت می‌گیرم، تلاشم بر این است که بهترین انتخاب را داشته باشم. 

می‌خواستیم این افراد در تاریخ گم نشوند / دو ساعت قصه ببینید

محمود کریمی در بخش پایانی این گفت‌وگو از مردم خواست تا این فیلم را در سینما ببینند چون معتقد است کیفیت تماشای این فیلم قطعا با تلویزیون و موبایل متفاوت است.

وی تاکید کرد: ما همه تلاشمان را کردیم که وقتی مخاطب به سالن می‌آید، پشیمان بیرون نرود. «بچه مردم» این ویژگی را دارد که برای یک شب شما را درگیر تجربه زیسته یک آدم‌هایی بکند که در تاریخ ما گم شدند. در اصل این فیلم هم شما را می‌خنداند هم شما را می‌گریاند. ضمن اینکه با تماشای این فیلم، از یک کار خیر نیز حمایت کرده‌اید، چون عواید آن به موسسه خیریه بهشت امام رضا(ع) می‌رسد. ضمن اینکه واقعاً فیلم دیدن در سالن سینما متفاوت است، مخصوصا فیلم «بچه مردم» که نیازمند یک پرده بزرگ و کیفیت صدا سینمایی است.

فائزه یارمحمدی نیز در مورد تماشای فیلم «بچه مردم» تصریح کرد: به نظرم اگر بدون توقع خارق‌العاده بودن از یک فیلم پای به سینما بگذارید قطعا دو ساعت می‌توانید قصه ببینید، احساسات مختلف را تجربه کنید، گاهی غمگین و گاهی خوشحال شوید و در نهایت با یک حس خوب از سالن خارج شوید. حداقلش این است که از سینما پشیمان خارج نمی‌شوید.

مهبد جهان‌نوش نیز در مورد تماشای فیلم «بچه مردم» در سینما یادآور شد: به عنوان یک جوان نسل z، فیلم را خیلی دوست دارم. به نظرم به جای تماشای فیلم‌های کمدی که سرشار از شوخی‌های جلف است از مردم می‌خواهم بروند در سینما و دو ساعت از دیدن این فیلم لذت ببرند. شاید یک سری خاطرات برای‌شان زنده شود.

ویدئو کوتاهی از این مصاحبه را در ادامه ببینید:

انتهای پیام