شناسهٔ خبر: 75593194 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

از مجموعه مشاهیر نشر ایران بازخوانی شد؛

زندگی و زمانه احمد سیاح؛ از مکتب‌خانه تا فرهنگ‌نامه

احمد سیاح از جمله پژوهشگرانی بود که با اتکا به دانش و باور، پلی میان زبان فارسی و عربی ساخت و فرهنگ را به زبان مردم نزدیک کرد.

صاحب‌خبر -

سرویس مدیریت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در یکی از کوچه‌های قدیمی تهران، پشت مسجدی در بازارچه سرپولک، نوزادی چشم به جهان گشود که بعدها نامش در میان اهل علم و فرهنگ ماندگار شد؛ احمد سیاح. او در چهاردهم صفر سال ۱۳۳۹ قمری، برابر با چهارم آبان ۱۲۹۹ شمسی، در خانه‌ای فامیلی که بخشی از آن سهم مادرش بود، به دنیا آمد. خانواده‌ای اهل دین و علم، با ریشه‌ای که تا حار حمدان، مصاحب حضرت علی (ع) می‌رسید. مادرش، دختر ابوالقاسم شیخ رضایی، با علامه آقابزرگ تهرانی نسبت داشت؛ پس عجیب نبود اگر نوزاد آن خانه، بعدها راه دانش و کتاب را پیش گیرد.

پنج ساله بود که پدر دستش را گرفت و به مکتب برد. حروف الفبا را زود آموخت و بعد به دبستان فرهنگ و دبیرستان پهلوی رفت. روزها کار می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند تا دیپلم علمی گرفت. جوانی سخت‌کوش و آرام که در دلش تمنایی بزرگ داشت: خدمت به مردم از راه علم. در سال ۱۳۲۳، همراه دو تن از بستگان راهی عتبات عالیات شد. در نجف پای درس آیت‌الله اصفهانی نشست و با آقابزرگ تهرانی، خویشاوند و عالم بزرگ، دیدار کرد. می‌خواست دلش را به ضریح بسپارد و از خدا بخواهد وسیله‌ای برای خدمت به جامعه‌اش شود.

شبی در خواب صدایی شنید: «به طریق طریحی برو». بعدها فهمید طریحی، مؤلف مجمع‌البحرین است. همان رؤیا مسیرش را روشن کرد. از آن پس به گردآوری مدارک و تدوین فرهنگی پرداخت.

روزها کار می‌کرد و شب‌ها به مدرسه سپهسالار قدیم می‌رفت، جایی کنار مدرسه مروی. در محضر استادانی چون سیدکاظم اصفهانی، سیدمحمود زرندی، میرزا ابوالفضل زاهدی قمی و آیت‌الله شعرانی زانو می‌زد. فقه و اصول، منطق و فلسفه، کلام و تفسیر را از بزرگان آموخت. از همان روزها، در وجودش پیوندی میان کتاب و ایمان شکل گرفت.

هفده‌ساله که شد، در بهداری مرکز، کمک‌حسابدار شد. اما دلش در دفتر و عدد نمی‌ماند. سال ۱۳۲۳ حجره‌ای در خیابان بوذرجمهری گرفت و با دستان خودش کتابفروشی کوچکی برپا کرد. همان‌جا میان بوی کاغذ و جوهر، راه تازه‌ای برای زندگی یافت؛ راهی که از حجره‌ای ساده آغاز شد و تا نوشتن یکی از بزرگ‌ترین فرهنگ‌نامه‌های عربی‌فارسی زمانش ادامه پیدا کرد.

تولد و تحصیل

احمد سیاح در چهاردهم صفر المظفر ۱۳۳۹ قمری مصادف با چهارم آبان ۱۲۹۹ شمسی در تهران در خانه‌ای فامیلی که سهمی متعلق به مادرش بود در چهارراه سیروس، بازارچه سرپولک، پشت مسجد - خانه او بین مسجد و منزل آیت الله بهبهانی واقع بود- پا به عرصه وجود گذاشت.

نسب او از طرف پدر از این قرار است: احمد فرزند علی، فرزند احمد، فرزند عبدالصمد، فرزند حاج برات محلاتی که بیست و هفتمین فرزند از سلاله حار حمدان مصاحب حضرت امیرالمومنین (ع) است مادر او دختر ابوالقاسم شیخ رضایی بود که با علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی نسبت داشت.

در پنج سالگی پدرش او را به مکتب فرستاد. او مقدمات الفبا را در چند ماه آموخت و درس انشاء را تعلیم دید و سپس به دبستان فرهنگ و پس از آن به دبیرستان پهلوی رفت و تصدیق نهم را دریافت کرد و مشغول به کار شد و شب‌ها به تحصیل ادامه داد.

او همچنان که روزها مشغول کار و شب‌ها مشغول تحصیل بود به اخذ دیپلم علمی موفق شد و در ابتدای سال ۱۳۲۳ ش، با دو نفر از بستگان عازم عتبات عالیات شد و در این سفر که سه ماه به طول انجامید دروس مرحوم آیت‌الله اصفهانی را درک کرد و با آیت‌الله شیخ آقابزرگ تهرانی که از بستگان او بود، ملاقات کرد. عمده مقصد او از این سفر آن بود که حضرت اباعبدالله الحسین را واسطه قرار دهد و از خدای تعالی تقاضا نماید تا او را وسیله‌ای برای خدمتگزاری به جامعه قرار دهد. پس از بازگشت از عتبات شبی در رویای صادقه ندایی به گوشش رسید که تو به طریق طریحی برو؛ پس از تحقیق معلوم شد که طریحی صاحب کتاب مجمع‌البحرین است پس شروع به گردآوری مدارک کرد و به تدوین فرهنگی همت گماشت.

احمد سیاح به تناسب علاقه خود، به مطالعه ادبیات تحصیل علوم دینی حوزوی روی آورد و روزها به کسب و شب‌ها و صبح‌ها به تحصیل مشغول شد. او با همراهی عبدالجواد فلاطوری و رفقای دیگر در مدرسه سپهسالار قدیم جنب مدرسه مروی به تحصیل علوم قدیمه پرداخت و مقدمات و سیوطی و شرح جامی و حاشیه و شمسیه را فراگرفت او در محضر استاد سیدکاظم اصفهانی مرتضوی (مفسر قرآن کریم مغنی و مطول را فرا گرفت و شرایع را نزد سیدمحمود زرندی آموخت.) پس از اتمام این دروس در محضر حاج میرزا ابوالفضل زاهدی قمی که در تهران حضور داشتند شرح لمعه و قوانین را درس گرفت و معالم را نزد مرحوم حسن مصطفوی آموخت و مجلد دوم شرح لمعه را نزد سیدمحمدعلی سبط الشیخ به اتفاق آقا مصطفی مسجد جامعی تلمذ کرد.

پس از آن رسائل را نزد مرحوم شیخ حسین کنی و مکاسب را نزد مرحوم شیخ عبدالرزاق قائنی و شرح تجرید علامه و شرح منظومه سبزواری و قواعد علامه حلی را نزد مرحوم آیت‌الله شعرانی و خارج فقه و اصول آیت‌الله محمدتقی آملی و تتمه دروس خارج و اسفار اربعه را نزد مرحوم آیت‌الله رفیعی قزوینی تلمذ نمود و مصباح‌الانس قونوی را نزد مرحوم آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی با همراه فرزند برومندشان محمد آقا و مرحومان ناجی و روحی آموخت.

را نزد مرحوم او نزد استادان و عالمانی چون شیخ عرفان حاج سیدکاظم اصفهانی جلال‌الدین همایی سیدمحمود زرندی سیّد محمّد علی سبط الشیخ سیدصدرالدین رضوی، میرزا ابوالفضل زاهدی، قمی، شیخ حسین کنی آیت‌الله حاج عبدالرزاق قائنی علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی آیت الله محمدتقی آملی، آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه‌آبادی استاد (عرفان امام خمینی)، آیت‌الله حاج‌سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و میرزا محمد تحصیلی زانوی تلمذ بر زمین زد و در حوزه ادبیات، منطق، اصول، فقه، فلسفه، کلام، حدیث، تفسیر و جداول بدوح از خرمن معرفت آن بزرگان دین و ادب خوشه‌ها برچید.

زندگی و زمانه احمد سیاح؛ از مکتب‌خانه تا فرهنگ‌نامه

زندگی حرفه‌ای

احمد سیاح در هفده سالگی به عنوان کمک حسابدار در بهداری مرکز، وارد خدمت شد و چون به هجده سالگی نرسیده بود، شش ماه در آنجا به صورت خدمت افتخاری خدمت کرد و در سال ۱۳۱۷ ش رسماً با پایه دون اشل ماهیانه سی‌ویک تومان استخدام شد.

پس از یک‌سال قرارداد کنتراتی امضا شد و احمد سیاح با حقوق ماهیانه پنجاه تومان به عنوان حسابدار بیمارستان زنان منصوب گشت. او از درآمد خود مخارج مادر و خواهر خویش را تأمین می‌کرد و باقی درآمد را ذخیره می‌نمود تا آنکه هنگام ازدواج خواهرش کلیه مایحتاج او را فراهم آورد و او را به خانه بخت فرستاد.

او در سال ۱۳۲۳ ش حجره‌ای در خیابان بوذرجمهری تهیه کرد و مشغول خرید و فروش کتاب شد و از آنچه که روحیه‌اش اجازه نمی‌داد که به خدمت دولتی برگردد به تحصیل و تألیف پرداخت.

احمد سیاح درباره فعالیت‌های علمی خود می‌نویسد حقیر در رشته‌های دیگر قرآن و حدیث و تاریخ هرکدام تألیفاتی دارم و متفرقات به نام گنجینه، مجموعه‌هایی تقدیم نموده‌ام، لکن این عمر گرانمایه که ثلث آن به خواب و خیال گذشت و ثلث دیگرش به تهیه معاش یک ثلث باقی مانده شب و روز به خدمت فرهنگ‌دوستان و طالبان حقیقت صرف گردید. بحمدالله تعالی توفیق یافتم و از رشحات ربانی، نسیمی وزید و این ضعیف را کمک کرد چگونه شکر این نعمت برآرم و تا چه قبول افتد و چه درنظر آید.

احمد سیاح، در مطالب تفسیری، ادبی، عرفانی و تاریخی استنباط‌ها و کشف‌هایی داشت که برخی از آن‌ها به عنوان مثال یاد می‌شود. در آیه ۱۱۶ سوره مائده آمده است: «ای عیسی تو به امتت گفته‌ای که من و مادرم و خدای شماییم؟»، حضرت عیسی پاسخ می‌دهد «خداوندا تو میدانی من چنین حرفی نگفته‌ام»

استنباط احمد سیاح آن است که به موجب قاعدۀ ادبی ایاک و اسمعی جارک»، خدای تعالی به مسلمانان که در رکوع و سجود نماز که مختص به پروردگار است صلوات می‌فرستند، خطاب کرده است و این حاصل بی‌توجهی ما به فرمایش معصومین که می‌فرمایند بعد از زیارات دو رکعت نماز وارد است و بعد از نماز باید گفت: «اللهم انی صلیت و رکعت و سجدت لک وحدک لا شریک لک لان الصلواة والرکوع والسجود لا یکون الا لک لانک انت الله لا اله الا انت اللهم صل علی تقدیم نموده‌ام لکن این عمر گرانمایه که ثلث آن به خواب و خیال گذشت و ثلث دیگرش به تهیه معاش یک ثلث باقی مانده شب و روز به خدمت فرهنگ‌دوستان و طالبان حقیقت صرف گردید بحمدالله تعالی توفیق یافتم و از رشحات ربانی نسیمی وزید و این ضعیف را کمک کرد چگونه شکر این نعمت برآرم و تا چه قبول افتد و چه درنظر آید.

احمد سیاح در مطالب، تفسیری ادبی، عرفانی و تاریخی استنباط‌ها و کشف‌هایی داشت که برخی از آن‌ها به عنوان مثال یاد می‌شود.

- در آیه ۱۱۶ سوره مائده آمده است: ای عیسی تو به امتت گفته‌ای که من و مادرم دو خدای شماییم؟ حضرت عیسی پاسخ می‌دهد «خداوندا تو میدانی من چنین حرفی نگفته‌ام. استنباط احمد سیاح آن است که به موجب قاعدۀ ادبی ایاک و اسمعی جارک»، خدای تعالی به مسلمانان که در رکوع و سجود نماز که مختص به پروردگار است.

صلوات می‌فرستند، خطاب کرده است و این حاصل بی‌توجهی ما به فرمایش معصومین است که می‌فرمایند بعد از زیارات، دو رکعت نماز وارد است، و بعد از نماز باید گفت: اللهم انی صلیت و رکعت و سجدت لک وحدک لا شریک لک لان الصلوه و الرکوع و السجود لا یکون الا لک لانک لان الصلوه و الرکوع و السجود لا یکون الا شریک لک لان الصلوه و الرکوع و السجود لا یکون الا لک لانک انت الله لا اله الا انت االهم صل علی محمد و آل محمد»

آثار

مرحوم استاد احمد سیاح پس از تحصیل در نزد علمای علوم دینی و ادبی به تحقیق و و تألیف روی آورد نخستین اثر خود را با عنوان زندگانی حضرت علی‌بن موسی الرضا (ع) منتشر کرد و پس از آن آیینه باطن یا قیافه‌شناسی را که ترجمه فراسة‌الحدیث جرجی زیدان ادیب مشهور لبنانی بود به چاپ رساند.

در کنار تألیفات متعددی که سیاح در طول عمر شریفش داشت، مهمترین اثر علمی او فرهنگ‌نامه عربی - فارسی و با نام فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد) است که ترجمه و تدوین آن در سخت‌ترین شرایط و در کنار کارهای روزانه برای تأمین معاش به مدت بیست سال به طول انجامید و تاکنون چهل بار تجدید چاپ شده است. مجلد نخست این اثر ارزنده اولین بار در سال ۱۳۲۷ ش منتشر شد. در سال ۱۳۳۲ ش مجلد دوم فرهنگ جامع.

علامه حسن حسن‌زاده آملی در قسمتی از تقریظ کتاب استاد فرموده‌اند:

«اکنون کتابی دیگر را جامع لغات کتب نام برده و به بیانی روشن به فارسی ترجمه شده، ارائه دهم و معرفی نمایم. این کتاب که به دوستاران علم و ادب اهدا می‌شود به نام «فرهنگ بزرگ جامع نوین» است. فرهنگ جامع یعنی کتابی که جامع فرهنگ عربی و ترجمه شیوا و روشن آن به فارسی است.

در تدوین و تألیف این فرهنگ به کتب لغت معتبر که پاره‌ای از آن‌ها را مؤلف محترم آن در مقدمه جلد اول تذکر داده رجوع شد، که دیگر در صحت معانی لغات و خوبی ترجمه آن جای تردید و نگرانی نیست.

دانشمند و فاضل برومند جناب آقای احمد سیاح، مؤلف محترم این کتاب (وفقه الله تعالی) چون «المنجد» را کتاب متداول در بین فضلا و دانشمندان دیده و نفع آن اختصاص به عربی‌دانان داشت لذا در پی خدمت به فارسی‌زبانان عموماً و بخصوص محصلین بر این گراییده که آن را به فارسی درآورد تا نفع آن اعم باشد.

اگرچه متن این کتاب المنجد است ولکن در جامعیت لغات منجد فرع آن است چه تنها به لغات منجد اکتفا نشده، بلکه به کتب دیگر نیز رجوع گردیده موارد نقص آن در اینجا کمال یافت لذا از آنچه که در منجد است این لغت نیز دارا است، ولی لغات بسیاری در اینجا یابی که در آن نیست و از آن روی که مشارالیه معظم را به این حقیر بی‌مایه حسن حسن‌زاده آملی سوابق دوستی است برای اطمینان خاطر کتابش را مورد مطالعه بنده قرار داده تا اگر سهو و زللی رخ داده شده برطرف گردد. اینجانب هم در امتثال خواسته ایشان کوتاهی نکرده و دوباره یک یک لغات این کتاب را با دقت زیاد و رجوع به کتب معتبره در نظر گرفته به پایان رساندم.

چه «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید» بحمدالله زحمتی که در جلد اول و دوم این فرهنگ کشیده شد، مورد تقدیر اهل فن و خبره گردید. آری؛

آن کس که زکوی آشناییست

داند که متاع ما کجاییست

همچنین استاد مرحوم علامه محمدتقی جعفری بر لغتنامه ایشان تقریظی نوشته‌اند:

این کتاب با ارزش محصول زحمات چندین ساله دانشمند مطلع، جناب آقای احمد سیاح می‌باشد. مؤلف محترم لغتنامه آن را در امتداد بیست سال، تألیف نموده‌اند این جانب مقداری از این کتاب را مطالعه نمودم مؤلف محترم از نظر تتبع و تحقیق و مراجعه به منابع معتبر فروگذاری نکرده و با تلاش صمیمانه برای اعتلای فرهنگ اسلامی این کتاب را به دانش‌پژوهان تقدیم می‌کنند. برای آشنایی باارزش و اهمیت این کتاب مراجعه به تقریظ آیة‌الله فقید علم و حکمت مرحوم جناب آقای سیدابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس‌الله اسراره) ضروری است.

این تقریظ در چاپ اول این کتاب به نام فرهنگ جامع منتشر شده است. مؤلف ارجمند با این اثر پُرارزش خدمتی شایان تمجید به جامعۀ فارسی زبانان انجام داده و باقیات صالحات مفیدی را به وجود آورده‌اند. از خداوند سبحان، دوام توفیق و عنایات ربانی را برای مؤلف ارجمند مسئلت می‌دارم و امیدوارم همواره با عمر پربرکت در به وجود آوردن آثار سودمند برای مجتمع اسلامی موفق و مؤید باشند انه خیر معین والسلام علیه و رحمه الله و برکاته. ۲۳ مهرماه ۱۳۶۷

مرحوم استاد احمد سیاح به واسطه خدمات علمیشان مورد تفقد و توجه علمای اعلام و مراجع عظام ازجمله حضرت آیة‌الله العظمی سیّدمحسن حکیم حضرت آیة‌الله العظمی سیدهادی میلانی آیة‌الله العظمی سیدابوالحسن رفیعی، قزوینی حضرت امام خمینی (ره) علامه محمدتقی جعفری، استاد محمدتقی نقوی و علامه حسن حسن‌زاده آملی قرار گرفته بود و تقریظاتی نیز از آن بزرگواران بر آثار ایشان به یادگار مانده است.

برخی تألیفات احمد سیاح از این قرار است:

- فرهنگ بزرگ جامع نوین ترجمه المنجد در دو مجلد

زندگانی چهارده معصوم

- معارف عالیه در معجزات و پیشگویی های پیشوایان

شامل ۲۲۰۰ حدیث

- چهل حدیث درباره حضرت امیرالمومنین (ع)

چهل حدیث درباره صاحب الامر (عج)

کتاب همیاران اباعبدالله الحسین (ع)

- لغت نامه سیاح به ضمیمه دائرة المعارف (مجموعاً شش مجلد

سه مجلد کتاب اصول عقاید، شامل اندیشه در آفرینش اندیشه در رسالت انبیاء و اندیشه در ماوراء

عالم

فرهنگ دانشگاهی (۱) عربی به فارسی ترجمه المنجد

الابجدی

فرهنگ دانشگاهی (۲) فارسی به عربی با جمله‌بندی

و امثله

درگذشت

احمد سیاح انسانی بود مهربان خیرخواه و خیررسان به مردم دوستدار اهل بیت (ع)، ساده‌زیست و بی‌تجمل… همواره در ترویج امر قرض‌الحسنه می‌کوشید و خود صندوقی را تأسیس کرده بود و دیگران را به مشارکت در این امر خیر فرا می‌خواند. او در طول هفتاد سال زندگی خود، همواره به‌طور هفتگی مجالس روضه اهل بیت را برگزار می‌کرد. همواره قرآن می‌خواند و در حق همه مسلمین دعا می‌کرد.

استاد احمد سیاح در نیمه‌شب چهارشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۳۹۳ ش، مطابق با ۱۸ محرم‌الحرام در سن ۹۴ سالگی در نهایت صحت و سلامت جسمی و روحی بعد از اقامه آخرین نماز عاشقانه و مناجاتش با حضرت حق به دیار باقی شتافت و پیکر پاکش در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و امامزاده حمزة بن موسی الکاظم (ع) آرام گرفت.

مهدی محقق درباره استاد احمد سیاح می‌گوید در سال‌های نخستین که من دروس حوزوی را در مدرسه مروی در تهران شروع کرده بودم دوست درسی به نام کمال‌الدین نوری، داشتم که بعداً خود را کیانوری نامید و یکی از قضات عالی رتبه در تهران گردید.

پدر این دوست در مدرسه مروی حجره داشت و داماد شیخ فضل‌الله نوری بود. من با این دوست کتاب هدایه و انموذج در نحو را مباحثه می‌کردیم و بیشتر مباحثه ما در پشت بام مدرسه داشت.

صورت می‌گرفت که در زمستان آفتاب گرمی هم از پشت بام مدرسه مروی دریچه‌ای به مدرسه سپهسالار قدیم باز می‌شد که روزها صدای کسی را می‌شنیدیم که برای چند تن درس صرف و نحو می‌داد و ما بدون اینکه معلم و شاگردانش را بشناسیم دریافتیم که رابطه معلم و شاگردان بسیار قوی و استوار است.

روزی برای شناسایی بیشتر آنان راهی مدرسه سپهسالار قدیم شدیم و دیدیم که معلم آقای شیخ عبدالجواد حکیمی است که بعداً او را به عنوان دکتر فلاطوری استاد دانشگاه کلن و هامبورگ آلمان، شناختیم.

از میان شاگردان دو تن را می‌شناختم که یکی شیخ جواد مناقبی بود که بعدها داماد علامه طباطبایی و از وعاظ مشهور تهران، گردید و دیگری آقای احمد سیاح بود که علاوه بر تحصیل علوم حوزوی انتشارات و کتابفروشی به نام «انتشارات «اسلام در خیابان بوذرجمهوری داشت که آن انتشارات و کتابفروشی مرکز اهل علم هم ازجمله مرحوم میرزا ابوالحسن شعرانی بود.

مرحوم حاج احمد سیاح در ضمن کسب و کار به مطالعه و تحقیق نیز می‌پرداخت و کتاب‌های متعدد به‌ویژه درباره لغت تألیف کرد که هنوز مورد استفاده استادان و دانشجویان ادب فارسی و عربی قرار می‌گیرد. نکوداشت افرادی همچون استاد احمد سیاح که علاوه بر کسب و کار ارتباط خود را با علم و دانش قطع نکرده‌اند باید سرمشقی برای اهل دین و حرفه ناشران و کتابفروشان، باشد که نه‌تنها ارتباط استوار خود را با اهل علم و مؤلفان حفظ کرده‌اند، بلکه خود عملاً مباشرت در تألیف و تصنیف کتابی مفید داشته‌اند.

من خود به‌شخصه در مدت بیش از هفتاد سال آشنایی با ایشان به‌جز راستی و درستی و صداقت و تواضع و پاکی و پارسایی چیزی از آن مرحوم ندیده‌ام. از خداوند بزرگ خواستاریم که باران‌های رحمت خود را بر آن فاضل از دست رفته فروریزاند و او را در بهشت‌های برین خود قرار دهد.

از مرحوم استاد حاج احمد سیاح آثار فراوانی باقی مانده که بیشتر آن‌ها در مباحث دینی و عقیدتی است. همچنین کتاب‌هایی برای استفاده استادان و دانشجویان و طلاب حوزه‌های علمیه تألیف کرده‌اند؛ ازجمله فرهنگ دانشگاهی فارسی به عربی و عربی به فارسی و نیز فرهنگ بزرگ جامع نوین ترجمه (المنجد) و فرهنگ کوچک دانش‌آموز و کتاب‌های دیگر. امید است خداوند ایشان را غریق رحمت واسعه خود قرار دهد بمنه تعالی و کرمه.