شناسهٔ خبر: 75592768 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

جدیدترین رمان شمس لنگردی منتشر شد/ روایتی که شعر و داستان را به هم می‌دوزد

جدیدترین رمان شمس لنگردی با نام «می‌روم به کنسرت برسم» که به تازگی توسط نشر افق به بازار کتاب آمده است، روایت زندگی «مراد»، پسربچه‌ای حساس و خیال‌پرداز است که در خانواده‌ای آشفته و پرتنش بزرگ می‌شود. پدرش مستبد و خشن است، مادرش افسرده و بی‌پناه....

صاحب‌خبر -

به گزارش قدس آنلاین، رمان «می‌روم به کنسرت برسم»، جدیدترین اثر شمس لنگرودی، شاعر، نویسنده و محقق منتشر شد. این اثر رمانی خواندنی است درباره معصومیت از دست رفته، خشم فروخورده، شکاف نسل‌ها و ذات ناب قصه.

رمان می‌روم که به کنسرت برسم روایت زندگی «مراد»، پسربچه‌ای حساس و خیال‌پرداز است که در خانواده‌ای آشفته و پرتنش بزرگ می‌شود. پدرش مستبد و خشن است، مادرش افسرده و بی‌پناه، و خواهرش «زری» تنها همراه نزدیک اوست.

بازگشت مراد به خانه پدری، صحنه‌ای پر از تضاد میان سنت و مدرنیته، آزادی و سلطه‌گری، زیبایی و خشونت، و روابط میان والدین و فرزندان است. در کنار این تضادها، موسیقی و خاطرات کودکی نقش کلیدی در روایت دارند و تجربه‌ای حسی و درگیرکننده برای خواننده خلق می‌کنند.

شمس لنگرودی، شاعر و نویسنده و محقق، در این کتاب خواننده را با انزوا، معنای زندگی، رهایی و درکی نو از مرگ و هستی مواجه می‌کند و او را به هزارتویی از حدس‌وگمان، تاریکی انزوا، ترس، بی‌آیندگی، و حجمی بی‌پایان از راز و رمز می‌برد. این داستان در دل یک انباری تاریک و خاک‌گرفته و شلوغ، از میان صداها و بوها و خاطرات کودکی، روایت می‌شود و همچون گرهی آرام‌آرام در ذهن خواننده باز می‌شود، آن‌هم با ضربه‌ای تکان‌دهنده.

لنگرودی در این اثر روایتی چند لایه ساخته با شخصیت‌هایی که هر جمله و هر نگاهشان به رمزگشایی از داستان کمک می‌کند. او زمان را جابه‌جا می‌کند، راوی را تغییر می‌دهد و با ذهن خواننده بازی می‌کند.

بازگشت راوی به خانه‌ای در کنار خواهرش، پنهان شدن از دلیلی که ما نمی‌دانیم، بازگشت به سرچشمۀ تضادهاست: پدر سنتی، جاهل، سرکوبگر و بی‌فرهنگ در مقابل مادری بافرهنگ، زیبا و هنردوست. خانه محمل تضاد سنت و مدرنیته، زیبایی و خشونت، آزادی و سلطه‌گری‌ است. این تضادها نه‌تنها در والدین، بلکه در فرزندان، مرادخان و زری، نیز دیده می‌شود.

انباری زیرزمین، آنجا که با مراد و گذشته‌ و سبب‌هایش آشنا می‌شویم، جایگاهی دوگانه در داستان دارد. همان اول کار می‌فهمیم زندانی است، شاید خودخواسته؟ اما نگران است، می‌ترسد جایش را پیدا کنند؛ پس دلیلی برای پنهان شدن دارد. خانه محل تضاد سنت و مدرنته، زیبایی و خشونت، آزادی و سلطه‌گری است. این تضادها نه تنها در والدین بلکه در فرزندان، مرادخان و زری نیز دیده می‌شود.

شمس لنگرودی با نثری موجز و شاعرانه، داستانی می‌سازد که ذهن و احساس مخاطب را تسخیر می‌کند و با پایانی تکان‌دهنده، او را به تأمل در زندگی، مرگ و معنای هستی فرا می‌خواند؛ سفری که هم فلسفی است و هم عمیقاً انسانی.

جدیدترین رمان شمس لنگردی منتشر شد/ روایتی که شعر و داستان را به هم می‌دوزد

یکی از ویژگی‌های مهم نوشته‌های شمس لنگرودی، ردپای تفکر شاعرانه در دلِ نثر است. نویسنده مقتصد است و اطناب کلام ندارد. او داستانی تعریف می‌کند که بدون اشاره‌هایی به گذشته و خاطره و کودکی درست شکل نمی‌گیرد. راوی باید خواننده را با خود همراه کند.

داستان «می‌روم که به کنسرت برسم» نوشته شمس لنگرودی در ۱۳۶ صفحه با قیمت ۲۲۵ هزار تومان به تازگی توسط نشر افق منتشر شده و به بازار کتاب آمده است.

این اثر دومین رمان این شاعر است. پیش از این رمان «آن‌ها که به خانه من آمدند» از این شاعر و نویسنده و توسط همین نشر منتشر شده بود.