علیاصغر زرگر، کارشناس مسائل منطقه در تشریح دلایل دستور نخستوزیر اسرائیل برای تشدید حملات به غزه در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اسرائیل طی روزهای اخیر مواضع خود را بار دیگر بهصراحت اعلام کرده است. نخست، از ابتدا بر این نکته تأکید داشته که جنبش حماس باید سلاحهای خود را زمین بگذارد و تمامی کسانی که از نظر تلآویو با این گروه همکاری دارند، باید از نوار غزه خارج شوند. دوم، اعلام کرده تا زمانی که حماس حضور فیزیکی و نظامی در غزه دارد، هیچگونه بازسازی در این منطقه انجام نخواهد شد و مجوزی برای آن صادر نمیشود. سومین محور سیاست اسرائیل نیز به کنترل ورود مواد غذایی و مایحتاج اولیه مردم غزه مربوط است؛ بهگونهای که این روند عملاً در انحصار اسرائیل قرار دارد و تلآویو بنا بر میل خود گاه مانع ورود این اقلام میشود و گاه آن را بهشدت محدود میکند.
وی ادامه داد: با درنظرگرفتن این سه محور، میتوان گفت که اسرائیل عملاً در پی تثبیت همان سیاست دیرینه خود یعنی کنترل کامل بر نوار غزه است. این سیاست اکنون در پوششهای جدید و با بهانههایی تکرار میشود؛ بهعنوان نمونه، تلآویو مدعی است که هنوز اجساد برخی از اسرای اسرائیلی از سوی حماس تحویل داده نشده یا دو نظامی این رژیم در کمین نیروهای مقاومت کشته شدهاند؛ بنابراین با استناد به چنین مواردی، آتشبس را نقض میکند و حملات خود را از سر میگیرد. در این میان، بمباران چادرهای آوارگان فلسطینی نیز تکرار میشود و در مقابل، ایالات متحده برای توجیه این اقدامات، آنها را ذیل عنوان «حق دفاع مشروع اسرائیل» توصیف میکند و مشروعیت حقوقی برای حملات قائل میشود. بر این اساس میتوان گفت سیاست اسرائیل هیچ تغییری نکرده و حتی میتوان گمان برد که تلآویو در حال اجرای نوعی عملیات فریب است تا در پوشش آتشبس موقت، اجساد و اسیران خود را بازپس گیرد و سپس به همان سیاستهای سابق بازگردد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: این در حالی است که اسرائیل بهویژه نسبت به امضاکنندگان طرح موسوم به «صلح ترامپ» هیچ تعهدی احساس نمیکند و بهراحتی از بهانهجویی برای ادامه تخریب و جنگ بهره میبرد. از سوی دیگر، ایالات متحده همچنان اصلیترین حامی اسرائیل است؛ به اذعان مقامات آمریکایی، بخش عمده سلاحهای مورد استفاده اسرائیل از سوی واشنگتن تأمین شده است. اسرائیل نیز از این تسلیحات با نهایت شدت برای کشتار غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای غزه بهره برده است. شماری از کشورهای عربی نیز در برابر این وضعیت منفعل بودهاند و بعید نیست که دوباره به همان حالت انفعال پیشین بازگردند. در این میان ترکیه، از معدود کشورهایی است که مواضع انتقادی نسبت به رفتار اسرائیل دارد، اما در مقابل، تلآویو نیز اقداماتی تلافیجویانه علیه آن (از جمله استقرار سامانههای دفاع هوایی در قبرس و طرح محدودیتهایی برای حضور نظامی ترکیه در منطقه) انجام داده است.
وی افزود: درواقع، اسرائیل تلاش میکند در برابر مواضع سیاسی یا حتی اظهارات انتقادی آنکارا واکنشی متقابل نشان دهد. بر این اساس، بعید به نظر میرسد که آتشبس مذکور که پس از تحویل چند جسد نظامیان اسرائیلی برقرار شده، پایدار و واقعی باشد؛ چراکه اسرائیل همچنان بر همان مسیر سابق گام برمیدارد و هدف اصلی تلآویو یا کوچ اجباری آوارگان غزه به کشورهای دیگر است، یا وادار کردن حماس به خلع سلاح کامل و خروج فرماندهان آن از غزه. در این شرایط، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نظام بینالملل بار دیگر در مهار تجاوزگری اسرائیل شکست خورده است. این ناتوانی نهتنها اعتبار ایالات متحده بهعنوان یکی از ضامنان آتشبس را زیر سؤال میبرد، بلکه ناکارآمدی کامل ساختارهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد را نیز آشکار میسازد. حتی به نظر میرسد که نظام بینالملل عملاً فروپاشیده و دیگر اصول و مبانی قابل اتکایی برای روابط بینالملل باقی نمانده است.
زرگر گفت: زمانی که از «اصول روابط بینالملل» سخن گفته میشد، منظور نوعی نظم مبتنی بر احترام متقابل میان کشورها بود، اما امروز جهان در وضعیت آنارشی کامل بهسر میبرد؛ یعنی هر کشور صرفاً در پی افزایش قدرت خود در برابر دیگران است و هیچ قاعده الزامآوری وجود ندارد. شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل نیز عملاً ناتوان هستند؛ به گونهای که هیچیک از قطعنامههای مربوط به فلسطین اجرا نشده و اغلب آنها توسط آمریکا یا متحدانش وتو شدهاند. از اینرو، نمیتوان هیچ امیدی به نقش بازدارنده نهادهای بینالمللی داشت. حتی کشورهایی که در نشست شرمالشیخ یا دیگر مجامع مشابه شرکت میکنند، در واقع بیطرف نیستند. بسیاری از آنها همان کشورهایی هستند که در طول جنگ دو سال گذشته پشتیبان اسرائیل بوده و به آن سلاح رساندهاند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت چنین دولتهایی امروز بهعنوان میانجی بیطرف وارد عمل شوند یا جلوی تجاوزات تلآویو را بگیرند.
این کارشناس مسائل بینالملل عنوان کرد: احتمال زیادی وجود دارد که اسرائیل دوباره آتشبس را بشکند و حماس نیز در واکنش دست به اقدامات تلافیجویانه بزند. حتی در روزهای اخیر نیز اجساد دو نفر از قربانیان از زیر آوار بیرون کشیده و تحویل داده شدهاند، اما این روند بیشتر با هدف «تمامکردن حجت» صورت گرفته تا نشان دهد که اسرائیل خود طرف متجاوز است. موضوع بازسازی غزه، مسکن آوارگان و تقسیم عادلانه کمکها میان خانوارهای فلسطینی، همگی در گرو اجرای واقعی صلح است و با اینحال، به نظر نمیرسد طرح صلح بتواند بهدرستی اجرا شود. و حتی ممکن است پس از آنکه اسرائیلیها اجساد خود را تحویل گرفتند، دیگر به هیچ تعهدی پایبند نباشند.
وی گفت: همانطور که ترامپ نیز بارها اعلام کرده بود، اسرائیل در نهایت میکوشد با توسل به زور، با گروههای حاضر غزه از جمله حماس برخورد کند و پیشبینی میشود که این روند در مرحله بعدی نیز ادامه یابد. در مجموع، شواهد نشان میدهد که نه اسرائیل در سیاستهای خود تغییری داده و نه نظام بینالملل ارادهای برای مهار آن دارد. آتشبسهای موقتی که اعلام میشود، بیش از آنکه نشانه تمایل به صلح باشد، فرصتی برای اسرائیل است تا موقعیت میدانی خود را تثبیت و اهداف سیاسی آنرا پیش ببرد. در چنین شرایطی، سرنوشت مردم غزه و آینده بازسازی این منطقه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و هرگونه امید به صلح پایدار، بیش از پیش رنگ میبازد.