مهدي بيك‌اوغلي/ «اينكه به بهانه انتشار يك عكس در روزنامه كه به دليل درخواست شاكي از عدم انتشار تصويرش رخ داده به روزنامه حمله شود، شائبه‌برانگيز است.» اين عباراتي است كه غلامحسين كرباسچي در گفت‌وگو با «اعتماد» در واكنش به فشار همه‌جانبه‌اي كه عليه اين روزنامه و ساير روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب به راه افتاده، بيان مي‌كند.  سه‌شنبه 6آبان ماه بود كه روزنامه هم‌ميهن با انتشار گزارشي با عنوان «ناگفته‌هاي پرونده سوپراستار» تلاش كرد، ابعاد پنهان احتمالي در پرونده پژمان جمشيدي و اتهامات مرتبط را به قلم الهه محمدي بررسي كند. فرآيندي كه به صورت طبيعي ‌بايد توسط اغلب رسانه‌هاي مستقل نيز دنبال شود، اما اين‌بار بهانه‌اي به دست برخي طيف‌هاي تندرو داده تا به بهانه آن زمينه فشار بيشتر به رسانه‌هاي مستقل و اصلاح‌طلب را فراهم كنند.  اين در حالي است كه نويسنده گزارش تلاش كرد ابعاد مختلف موضوع را بررسي كرده و در گفت‌وگو با وكيل متهم، خانواده شاكي و يكي از وكلايي كه از منظر كارشناسي با اين نوع پرونده‌ها آشناست، موضوع را از منظري غيرجانبدارانه واكاوي كند. 
بلافاصله پس از انتشار اين گزارش اما دامنه وسيعي از تخريب‌ها، تهديدها، توهين‌ها و هتك حرمت‌ها عليه نويسندگان روزنامه و دست‌اندركاران آن به بهانه انتشار عكس يك روزنامه به راه افتاد. اوج اين تخريب‌ها به واكنش عجيب يكي از مجريان صدا و سيما باز مي‌گشت كه با الفاظي ركيك روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب و تحريريه‌هاي اين روزنامه‌ها را مخاطب قرار داد. الفاظي كه عليه روزنامه‌نگاران زن اصلاح‌طلب به كار رفته بود به اندازه‌اي ركيك و اروتيك است كه «اعتماد» به هيچ‌وجه قادر به چاپ آنها نيست.
كار حتي از توهين نيز گذشت و يكي از اكانت‌هاي شناخته‌ شده متعلق به يك روحاني ساكن قم نوشت: «با فاجرهاي مرجف از سنخ جريده هم‌ميهن چه بايد كرد؟ هم ‌آن كار كه با كافرهاي سكولار در جريده شارلي ابدو كرديم...» ساعاتي پس از انتشار اين گزارش و فشارهاي تندرو‌ها، وب‌سايت هم‌ميهن از دسترس خارج شد. 
«اعتماد» ساعاتي پس از مسدود شدن سايت هم‌ميهن طي گفت‌وگويي با غلامحسين كرباسچي، صاحب امتياز و مديرمسوول روزنامه هم‌ميهن تلاش كرده مجموعه رخدادهايي كه طي روزهاي اخير منجر به ايجاد چنين فشاري شده را بررسي كند. 

    آقاي كرباسچي، پس از انتشار گزارش اخير روزنامه هم‌ميهن حملات همه‌جانبه‌اي عليه كل ساختار روزنامه‌نگاري كشور و رسانه‌هاي اصلاح‌طلب شكل گرفته است. درباره اين رخداد توضيح مي‌دهيد؟
راستش ما هنوز نمي‌دانيم بر اساس چه منطقي اين رفتارها صورت مي‌گيرد. امروز (سه‌شنبه) آقاي محمدجواد روح و خانم الهه محمدي را خواسته‌اند تا درباره گزارشي كه با موضوع اتهام تجاوز منتشر شده، توضيح دهند. توجه داشته باشيد، در اين گزارش هم با وكلاي متهم صحبت شد، هم با شاكياني كه وجود داشتند و هم با خانم وكيلي كه با سوابق چنين پرونده‌هايي آشنايي داشته است. از سردبير و روزنامه‌نگاران هم‌ميهن خواسته شد فايل صوتي و دست‌نويس‌هايي كه از خانواده شاكي و...داشته‌اند را تحويل دهند. در ادامه هم پرسيده‌اند: «چرا گفته‌ايد بچه‌هاي روزنامه را خواسته‌اند و اگر روند قانوني قرار است تعقيب شود بايد دادگاه و هيات منصفه و...اين روند را دنبال كنند.» آقاي روح در پاسخ به اين پرسش توضيح داده‌اند، بالاخره ما را هفته گذشته خواسته‌اند ديگر. هم مرا (محمدجواد روح) و هم خانم متقي و... را احضار كرده‌اند. تماس گرفته شده و پس از حضور اين افراد با آنها صحبت شده است! 
    ماجراي از دسترس خارج شدن سايت هم‌ميهن از كجا نشات مي‌گيرد؟
اشكالي كه ما به اين روند گرفته‌ايم، اين است كه چرا روال قانوني دنبال نشده است؟ بعد از اين فرآيند اعلام شد سايت از دسترس خارج شده است. پس از اين مرحله، مديران وزارت فرهنگ و ارشاد دولت نيز تماس گرفتند و گفتند در فضاي مجازي مطلبي نوشته نشود تا موضوع حل شود. ما به احترام وزير ارشاد كه فكر مي‌كنيم مربوط به دولت وفاق است و با اين روند پيگيري‌ها هم كه حتما بخشي از تلاش‌هاي دولت وفاق است، موافقت كرديم.
    فكر مي‌كنيد، نتيجه اين پيگيري‌ها چه خواهد شد؟ 
من نمي‌دانم نهايتا دادگاه در اين پرونده به چه نتيجه‌اي مي‌رسد؟ اما شائبه‌هاي بسياري وجود دارد كه بايد رفع شوند. خدا كند كه مسير سالم و صحيحي دنبال شود. اينكه به صورت ناگهاني به بهانه انتشار يك عكس در روزنامه كه به دليل درخواست شاكي از عدم انتشار تصويرش رخ داده (و تلاش شده، عكسي با سر برهنه در صفحه اول منتشر نشود) به روزنامه حمله شود، شائبه‌برانگيز است. سايت‌هايي كه ادعاي انقلابي‌گري و مكتبي بودن دارند اصل موضوع را رها كردند و حملات تند و همه‌جانبه‌اي را عليه روزنامه‌نگاران برنامه‌ريزي مي‌كنند، قابل قبول نيست. بالاخره هر رسانه‌اي در زمان بروز چنين وقايعي، وظيفه دارند تحقيق و در جهت كشف حقيقت تلاش كنند. اما چسبيدن به يك حاشيه و ايجاد دوقطبي در خصوص حجاب و بي‌حجاب و چادر و ...درست نيست. به هر حال خانم شاكي راضي نبوده كه تصويرش منتشر شود. اما سايت‌ها و خبرگزاري‌هاي ظاهرا انقلابي اصل موضوع را فراموش كرده‌اند و در حال فحاشي و تهديد هم‌ميهن و كل ساختار روزنامه‌نگاري مستقل كشور هستند. بولد كردن يك مساله فرعي باعث مي‌شود ابهامات زيادي شكل بگيرد. خدا كند كه برخوردهاي غيرصحيحي در اين خصوص شكل نگيرد. ان‌شاءالله.