خبرگزاری آنا- علی رحمانی: همراهی آشکار و پنهان بسیاری از کشورهای غربی به تبعیت از آمریکا در کنار رژیم صهیونیستی در طول جنگ ۱۲ روزه و ناکامی آنها در رسیدن به بسیاری از اهداف از پیش تعریف شده طی نبرد با ایران اسلامی، این پرسش را در ذهن بسیاری از ناظران تحولات خاورمیانه برانگیخت که به راستی چرا رژیمصهیونیستی بهرغم برخورداری از حمایت مالی و ادعای برتری نظامی در سطح منطقه، نتوانست در برابر اراده پولادین دولت و مردم ایران تاب بیاورد و تن به آتشبسی خفتبار و ناخواسته داد.
خبرنگار آنا در گفتوگو با سردار «حسن رستگارپناه» رئیس مرکز مطالعات اطلاعات و امنیت دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام) به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است.
آنا: علت اصلی تصمیم غرب و آمریکا برای همراهی با رژیم صهیونیستی در مسیر نبرد با ایران اسلامی طی جنگ ۱۲ روزه چه بود؟
سردار رستگارپناه: به دلیل این که قطب و عمود اصلی جبهه مقاومت شامل مقابله با رژیم اشغالگر صهیونیستی است، دشمنان ما از چندین سال قبل این موضوع را رصد میکردند. محوریت اصلی این دشمنی را استعمارگران آمریکایی با شرایط نیابتی که برای رژیمصهیونیستی ایجاد کرده بودند، به دوش میکشیدند و آن را برای برخورد نظامی با ما طراحی کردند. سیر تحولات منطقه نیز خیلی شتابان به پیش رفت به شکلی که وقتی عملیات طوفان الأقصی اجرا شد، دشمن ضربه سهمناک و خردکنندهای را تحمل کرد ولی در ادامه برای حفظ رژیم جعلی صهیونیستی، ائتلافی به سرکردگی آمریکا و پشتیبانی کامل چند کشور اروپایی شامل آلمان، فرانسه و انگلستان ایجاد شد. آنها به این باور رسیده بودند که با این شکلی که در حال مقابله با ما هستند (نظیر فتنهگری در داخل کشور) به نتیجه نخواهند رسید و باید برای ادامه حیات رژیمصهیونیستی جنگی را با محوریت اسرائیل علیه جمهوری اسلامی شروع کنند. لازمه چنین اقدامی ظرفیتسازی بیقید و شرط برای رژیمصهیونیستی از طرف دولتهای غربی بود تا این رژیم بتواند توانایی و قابلیتهای خودش را ضمن مقابله با جبهه مقاومت که شامل سوریه، غزه، لبنان، یمن، عراق و نهایتاًایران میشد افزایش دهد. به همین دلیل در بررسیهای تحقیقاتی خود به دنبال این بودند که از کجا شروع کنند. خب، سوریه به دلیل شرایط خاص اقتصادی و مشکلات مدیریتی که در آن بود تبدیل به گزینه نخست کشورهای غربی برای مقابله با محور مقاومت شد و اول آمدند با طراحی و شیطنت برخی از کشورهای اسلامی از جمله ترکیه طراحی سقوط حاکمیت سوریه را کلید زدند.
آنا: در تکمیل سوال قبل، راهبرد کلان اسرائیل با تکیه بر پروژه جنگ نیابتی و حمایت از گروههای افراطی به منظور مهار محور مقاومت و بازطراحی ژئوپلیتیک خاورمیانه چه مولفههایی دارد؟
سردار رستگارپناه: این مسئله یک عقبه ۱۰ ساله دارد که شامل همان بحث جنگهای نیابتی و تجهیز، سازماندهی و پشتیبانی اعتباری برای عناصر افراطگر مذهبی نظیر داعش بود و با حمایت از این جریانات شروع به نابود کردن پایههای امنیت سوریه کردند. در این زمینه برخی از کشورهای اسلامی نظیر عربستان و ترکیه سرمایهگذاریهای عظیمی انجام داده بودند که منجر به فروپاشی سوریه شد و به خیال خام خودشان سرکرده یکی از گروههای تروریستی شاخص به نام جولانی را در سوریه مستقر کردند. به یاد دارید که قبل از شروع جنگ تحمیلی علیه ما، اسرائیلیها به شکل مداوم مراکز و ظرفیتهای داخلی سوریه نظیر پادگانهای نظامی و انبارهای سلاح این کشور را منهدم کردند و یک حاکمیت متزلزل به رهبری جولانی را پشتیبانی کردند که او هم رسماً همکاری و همبستگی خود با اسرائیلیها را دنبال کرد؟ البته اینها شکستن جغرافیای سیاسی سوریه و تبدیل آن به چند کشور ضعیف یکی با مرکزیت دمشق و دیگری در شمال و شرق سوریه را طراحی کرده بودند و به دلیل شرایط سیاسی سوریه موفق شدند نقشه شیطنتآمیز خود را پیاده کنند. بعد از جریان سوریه، شاهد حمله به لبنان و وقوع حوادثی در این کشور بودیم که به تعبیر و تحلیل خودشان باید حزبالله را محدود و منهدم میکرد. البته اسرائیلیها در لبنان طی سه دهه قبل چندین ضربه شکننده خورده بودند که برای انتقامگیری راجع به این مسئله و تضعیف حزبالله ضمن هدفگذاری برای زدن شهید سیدحسن نصرالله، قصد نابود کردن حزبالله را هم داشتند. اما حزبالله ساختارمند و هوشمندانه عمل کرده بود و استحکام عمیقی را در سازمان خود در سوریه و برخی کشورهای اسلامی دیگر به وجود آورده بود.
به هر حال، صهیونیستها با این هدف و به سرعت قصد داشتند ضمن یک جنگ ترکیبی وارد عرصه سیاسی لبنان شوند. البته سران سیاسی بیروت به دلیل ظرفیت و عمقبخشی این جریان در بین جامعه لبنان نتوانستند هدفهای مدنظر اسرائیل را صد درصد پیاده کنند بلکه مقاومتهایی کردند و در نهایت امر، در اجرایی کردن طرح خلع سلاح حزبالله هم ناکام ماندند؛ زیرا این جریان سیاسی-نظامی ظرفیتی است که مردم لبنان اعم از شیعه، سنی و سایر مذاهب دیگر امروزه آن را به عنوان بدنه و ساختار اصلی مقاومت میشناسند و سیاسیون وابسته به غرب به راحتی نمیتوانند هدفهای سیاسی غرب و اسرائیل را در مورد آن پیاده کنند. رژیمصهیونیستی با دنبال کردن این برنامهها به نقطهای رسید که دید به هر حال باید با ایران مقابله کند.
آنا: با توجه به اقدام ناگهانی و شتابزده ترامپ در جنگ با ایران، نگاه اندیشکدهها و اتاقفکرهای غربی در مورد نتایج این جنگ چه بود؟
سردار رستگارپناه: البته نظریات متعددی در این زمینه وجود داشت و حتی غرب هم در این زمینه مردد بود ولی آنها به نقطهای رسیده بودند که برای حیات و جلوگیری از نابودی خود باید به ایران حمله میکردند. به هر جهت، طراحیهایی را کردند و در قالب یک عملیات ترکیبی حساب شده و بسیار دقیق کار خود را شروع نمودند. اولین هدف آنها از این تهاجم خباثتآمیز سرنگونی و فروپاشی جمهوری اسلامی به وسیله زدن سران نظامی کشور و اضمحلال قدرت پدافندی ایران بود. رژیم با زنجیره کشتار جمعی که در ایران ظرف ۱۲ روز راه انداخت. یعنی بیش از ۱۰۰۰ نفر از شهروندان، دانشمندان و همچنین فرماندهان نظامی ما را به شهادت رساند؛ یقین داشت که ایران به مرحله فروپاشی میرسد و با وجود جمعیتی که روی آنها حساب میکرد تا مخالفت با اصل حاکمیت نظام را دنبال کنند؛ کار را تمام شده میدید.
آنا: از نظر شما اساسیترین علت ناکامی رژیمصهیونیستی در مسیر رسیدن به اهداف شوم خود از جنگ با ایران چه بود؟
سردار رستگارپناه: به دلیل قابلیتها و ظرفیتهایی که ایران به دلیل تبعیت از هوشمندی و هوشیاری رهبر عزیزمان فرماندهی معظم کل قوا داشت، رژیم صهیونیستی به اهداف خود نرسید و از طرف دیگرریال تلاش کرد تا جنگ را استمرار دهد؛ زیرا در همان ۲۴ ساعت اول قصد فروپاشی را داشتند ولی نتوانستند بنابراین جنگ را ادامه دادند به نحوی که میتوان گفت از نظر فناوری نظیر توانایی سایبری، شنود تلفنهای همراه و سخت افزارها و تجهزاتی که به داخل ایران منتقل شده بود هرچه در توان داشتند، استفاده کردند. از طرف دیگر، صهیونیستها حداکثر استفاده نرمافزاری را از الگوریتمهای هوش مصنوعی جهت الگوسازی و رصد شبکهای افراد و نقاط اصلی تصمیمگیری در کشور مثل شورای عالی امنیت ملی داشتند تا بتوانند به موقع و با هزینه کم شیطنت خودشان را دنبال کنند و به نتیجه برسند. فلذا ظرفیت نیروهای مسلح ما برای مقابله با اقدامات خود را نادیده گرفته بودند.
آنا: نقش انرژی هستهای در طرح راهبردی رهبر انقلاب برای آینده امنیت کشور با عنایت به تحریمهای روزافزون آمریکا و غرب چیست؟
سردار رستگارپناه: ببینید آنچه که مسلم است این است که پرونده هستهای ایران چیزی نیست که امروز به وجود آمده باشد و تقریباً بیش از سه دهه است که غرب به بهانه جلوگیری از ساخت بمب اتم توسط ایران جلوگیری از هستهای شدن ایران را در دستور کار خود قرار داده است که سرلوحه آن یاوهگوییهای رژیم اشغالگر قدس مبنی بر این گزاره است که «ایران با توجه به ظرفیتهای موجود اگر بخواهد برای هستهای شدن تصمیم بگیرد چند ماهی بیشتر طول نمیکشد». به همین بهانه مدام موضوع هستهای را دنبال کردند. اوج مسائل مربوط به توانمندی هستهای ایران در مذاکرات برجام بود که از همان روز مقام معظم رهبری رسماً و قاطعانه اعلام کردند که «ما به دنبال بمب اتم نیستیم ولی به هیچ عنوان از حقوق حقه خود برای دستیابی به فناوری هستهای که بتوانیم بسیاری از نیازمندیهای درمانی، کشاورزی و صنعتی خود را به وسیله آن رفع کنیم کوتاه نخواهیم آمد.»
میتوان گفت که در ۳/۵ دهه گذشته، معظمله موضوع را دنبال میکردند؛ در حدی که خوشبختانه ما رشد وسیعی را در این خصوص داشتیم. حتی در مقطعی از زمان، یاوهگوییهای غرب به خصوص آمریکا و فرانسه به جایی رسید که میگفتند «شما حق داشتن دانش هستهای و تربیت دانشمندان هستهای در ایران را ندارید!» ولی جمهوری اسلامی با هدایت مقام معظم رهبری رسماً اعلام کرده بود که «ما به دانش هستهای دستیابی پیدا میکنیم، از نظر سختافزاری هم نیاز هستهای خود را تأمین میکنیم و هیچ کاری به غرب و یاوه گویان و زورگویان زمان نداریم ولی اخلاقاً براساس اعتقادات دینی خود بمب اتم نمیسازیم.» به علاوه روحیه فعال و رصد لحظه به لحظه فعالیتهای هستهای ایران توسط مقام معظم رهبری موجب پیشرفت روزافزون کشور در این حوزه شد.
آنا: آیا ترور دانشمندان و دست اندرکاران صنعت هستهای کشور یا بمباران مراکز اتمی ایران میتواند تأثیری بر روند پیشرفت و اعتلای دانش هستهای ما داشته باشد؟
سردار رستگارپناه: خیر، درست است که بربریت و زورگویی غرب به گونهای است که رسماً دانشمند هستهای ما را ترور میکند و مجامع بینالمللی به جای محکوم کردن آن سکوت مرگبار پیشه میکنند. با این وجود، آنها کور خواندهاند، زیرا عمقبخشی دانش هستهای ما تا نسل پایین جامعه که شامل دانشجویان و اندیشمندان در اندیشکدههای راهبردی هستند ادامه دارد و ما با تکیه بر این واقعیت تلاش علمی فزایندهای را برای رشد فعالیتهای هستهای ادامه میدهیم. به همین دلیل، دشمن با این برآورد مراکز هستهای ما را هدف قرار داد که به خیال خود آنها را صد در صد منهدم کند و هنگامی که اسرائیل نتوانست به هدف خود در این باره برسد؛ آمریکای جنایتکار رسماً وارد معرکه شد و در روز آخر چندین مرکز هستهای ما را با انواع بمبها بمباران کرد. ولی با عنایت خداوند و هوشمندانه عمل کردن مسئولان مراکز هستهای، این توطئه ناکام ماند. البته به یاد داریم که گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی وقتی به داخل ایران آمد تمام مکان ها، ظرفیتها و عمق مناطقی را که ما مراکز هستهای خود را در آنجا مستقر کرده بودیم؛ شناسایی کرده بود و در واقع آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دنبال کسب اطلاعات در این زمینه و گذاشتن آن در اختیار اسرائیل و آمریکا بود. اما دشمنان در رسیدن به دومین هدف اصلی خود نیز ناکام بودند و ما به صورت روزافزون از این دانش و فناوری برای رفع نیاز ملی و حتی کمک به کشورهای نیازمند دیگر در این زمینه استفاده خواهیم کرد.
آنا: با توجه به این که دشمن صهیونیستی بیش از هر چیز به استفاده از علم و فناوری به عنوان یک سلاح علیه ایران تأکید دارد؛ نقش علم و فناوری را در پیشرفت آتی نظامی ایران چگونه میبینید؟
سردار رستگارپناه: ببینید، باید به یک واقعیت اعتراف کرد که مقام معظم رهبری بارها در سخنرانیهای عمومی به آن اشاره کرده و فرمودهاند «دانش ما باید افزایش یابد. زیرا کسی میتواند سلطان جهان و کشور خود باشد که علم و دانش داشته باشد». به همین دلیل ما به نیازهای هستهای اولویت داده و دانش خود را در این زمینه افزایش دادیم به نحوی که امروز به اذن الهی در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان و مراکز تحقیقاتی و علمی با توسعه علم و تحقیقات، تلاش برای به کار بردن آن در تولید صنعتی را دنبال میکنیم. بسیج ظرفیتهای موجود ما در تولید علم و دانش و دستیابی به دانشهای روز در وضعیت بسیار خوبی قرار دارد به شکلی که در بسیاری از این دانشها دارای رتبه اول تا پنجم در سطح جهانی هستیم و توانستهایم با افزایش ظرفیتهای خودمان نقشه راهی را برای توسعه علم و تحقیقات و افزایش دانش طراحی کنیم. امروزه در دولتهای مختلف نیازهای تحقیقاتی دانشمندان ما تحت پوشش نهادهای دولتی قرار دارد به نحوی که شما حتی در بودجه سالیانه کشور شاهد ضریب ۵ برابر اعتبارات برای پوشش تحقیقات علمی هستید. ما امروز شبکهسازی ظرفیتهای ملی خود را انجام دادهایم و از طرف دیگر در حال شبکهسازی ظرفیتهای موجود در نیروهای مسلح هستیم.
آنا: وضعیت صنعت موشکی کشور را با توجه به حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به برخی از مراکز موشکی کشور طی جنگ ۱۲ روزه چطور ارزیابی میکنید؟
سردار رستگارپناه: امروزه نیروهای مسلح ما مخصوصاً در زمینه موشکی به سطحی از بالندگی رسیدهاند که همپای دو یا سه قدرت جهانی هستند. این که دشمنان فکر کنند با هدف قرار دادن تعدادی از مراکز موشکی با استفاده از فناوری ماهوارهای و ارتباطات و رصدهای خود میتوانند صنعت موشکی ایران را نابود کنند یک تفکر اشتباه است. زیرا ما در زمینه موشکی در یک نقطه تمرکز نداریم و با وجود وسعت عظیم و موقعیت ژئوپلتیک کشورمان توسعه موشکی خود را با تلاش شهدای بزرگواری همچون برادر عزیز و گرامیمان سردار شهید حاجی زاده و همرزمان ایشان در سپاه پاسداران طوری توسعه دادهایم که اگر در یک نقطه نفوذی صورت بگیرد دهها شهر زیرزمینی برای افزایش ظرفیت موشکی خود داریم که اگر بخواهیم میتوانیم هدفهایی را در عمق اراضی اشغالی مورد اصابت قرار دهیم. در جنگ ۱۲ روزه نیروی موشکی ایران پاسخ قاطع، کوبنده و مرگباری را به رژیمصهیونیستی و غرب داد. حتی پایگاههای متعلق به نیروهای آمریکایی در قطر یا نقاط دیگر منطقه ظرفیتی است که کشورهای اروپایی و آمریکا آن را در اختیار ما قرار دادهاند و اگر قصد شیطنت دیگری را داشته باشند قادر به دادن پاسخی کوبنده به آنها با استفاده از این ظرفیت هستیم. انشاء الله، به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که فرمودند «آمریکا و دیگر سران غرب باید منطقه را ترک کنند»، ترک منطقه با تحمیل اراده نظام مقدس جمهوری اسلامی برای آنها رقم خواهد خورد. همچنان که در عراق و افغانستان شاهد بودیم که چندین سال پیش چگونه مفتضحانه این کشورها را ترک کردند. آنها با وجود ضرباتی که از نظام اسلامی خوردهاند در حال تقویت خود در منطقه هستند تا شیطنت جدیدی انجام دهند ولی باید بدانند که هر شیطنتی انجام شود پاسخ آن قاطع، مؤثر و کوبنده خواهد بود.
انتهای پیام/