شناسهٔ خبر: 75560340 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

طاووس زخمیِ مسجد جامع، نماد شهری که هنوز زنده است

مدیر نشر اقنوم بال‌های زخمی طاووس را روایتی از پیوند تاریخ، خیال و دردهای معاصر می‌داند؛ داستان نوجوانی که در گفت‌وگویی نمادین با طاووسِ مسجد جامع عباسی، رنج و امید یک شهر را بازمی‌تاباند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، مصطفی حیدری امروز _سه‌شنبه ششم آبان _ در آئین رونمایی از کتاب بال‌های زخمی طاووس در کتابخانه مرکزی اصفهان اظهار کرد: کتاب بال‌های زخمی طاووس درباره نوجوانی ۱۴ ساله است که فصل آغازین و پایانی آن به‌خوبی پیش می‌رود؛ به‌ویژه فصل اول که مستقیماً به سراغ اصل ماجرا می‌رود. شخصیت اصلی داستان روبه‌روی سردر مسجد جامع عباسی می‌ایستد و با طاووسِ سردر گفت‌وگویی را آغاز می‌کند که تا پایان کتاب ادامه می‌یابد.

وی با بیان اینکه در این کتاب تلاش شده میان فضا و راوی‌ها ارتباطی مؤثر برقرار شود و قصه‌ها به مسائل گوناگون بپردازند، افزود: در اثر حاضر چند راوی حضور دارند که هرکدام غیرمعقول و شگفت‌انگیزند؛ از ساعت، طاووس و کبوترهای مسجد جامع گرفته تا اژدهای سرخ در ورودی بازار قیصریه و ترک‌های کف رودخانه و….

مدیر نشر اقنوم تصریح کرد: داستان از ابراهیمی آغاز می‌شود که مادرش بیمار است و به‌دلیل شرایطی ناگزیر می‌شود با مادربزرگی زندگی کند که رابطه چندان خوبی با او ندارد. در پایان داستان نیز متوجه می‌شویم که ظاهراً همه راوی‌ها در واقع یک نفر هستند!

وی ادامه داد: در این کتاب به رخدادهای تاریخی، از جمله به توپ بسته شدن مسجد و بازسازی دوباره آن، ماجرای سلمان فارسی، داستان آتش زدن حضرت ابراهیم، آلودگی هوا، حمله مغول‌ها و… اشاره شده است. به‌نظر می‌رسد نویسنده دل پُری دارد و می‌خواهد همه‌چیز را بازگو کند. در نهایت نیز کتاب یادآور می‌شود که هر یک از ما مسئولیتی داریم و باید به‌اندازه توان خود نقش‌مان را ایفا کنیم.

حیدری گفت: این اثر دارای کلیدواژه‌ها و مفاهیم گوناگونی است؛ از جمله در فصل ششم آمده است: «گاهی هیچ کاری نکردن، خود کاری بزرگ است!» یا در بخشی دیگر می‌خوانیم: «گویا شهرم هم مثل مادرم سرطان دارد.» فصل سیزدهم گویی می‌خواهد پاسخی دهد به این پرسش‌ها که: اصفهان و شهر ما چه بوده‌اند؟ چه پیشینه‌ای داشته‌اند؟ و به کجا در حال رفتن هستند…؟ در فصل چهاردهم نیز موضوع زاینده‌رود و بحران کم‌آبی مطرح می‌شود.

وی در ادامه اظهار کرد: در بخشی از کتاب آمده است: «انتخاب من زندگی است، شهری که برای زندگی باشد.» با خواندن این جمله به ذهنم رسید که شاید به‌دلیل شعار شهرداری نوشته شده باشد!

مدیر نشر اقنوم با اشاره به اینکه به‌نظر می‌رسد فصل پایانی کتاب به‌صورت نمادین به پایان می‌رسد، افزود: احساس من این است که محمود فروزبخش در زبان چندان موفق عمل نکرده است؛ زیرا زبان او از جنس دغدغه است، نه داستانی.