شناسهٔ خبر: 75546629 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

دانا گزارش می دهد؛

شکاف طبقاتی تا کجا؟ هزینه‌ی نمایش لوکس عروسی سلبریتی ها و سقف آرزوهای جوانان شکاف طبقاتی تا کجا؟ هزینه‌ی نمایش لوکس عروسی سلبریتی ها و سقف آرزوهای جوانان

ازدواج در کانون توجه سلبریتی‌ها، دیگر پیمانی خصوصی نیست؛ این یک پروژه چندرسانه‌ای تبلیغاتی است که بودجه‌های کلانش پشت پرده‌ی نمایش لوکس مدفون است. بحران آنجاست که این تجملات نمایشی، به طور مستقیم با سفره‌های خالی جوانان تضاد پیدا می‌کند و حسرت را به خشونت نمادین تبدیل می‌سازد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در شرایطی که شکاف طبقاتی در جامعه به نقطه‌ای بحرانی رسیده است و اکثریت قریب به اتفاق جوانان، بقای خود را در گرو مدیریت هوشمندانه‌ی منابع محدود در مقابل تورم افسارگسیخته می‌بینند، شاهد ظهور یک پدیده متناقض هستیم: «عروسی‌های سلبریتی‌ها» که دیگر نه جشن خصوصی، که تبدیل به پروژه‌های چندرسانه‌ای با بودجه‌های غیرشفاف شده‌اند. این مراسم‌ها، نه تجلی عشق، بلکه سمفونی تبلیغاتی است که با نورپردازی‌های دقیق، فیلم‌برداری چند دوربینه و حضور کارگردان‌های تبلیغاتی، اجرا می‌شود.

به جای تمرکز بر آداب و رسوم و اصالت‌های فرهنگی، تمرکز بر تجمل است. هر المان، از نوع دوخت لباس تا سینی پذیرایی، تبدیل به ابزار دیده شدن می‌شود. طراحان لباس، تشریفاتچی‌ها، و حتی طراحان دکور با ذکر نام و برند در دل استوری‌ها معرفی می‌شوند؛ این نه یک یادآوری، بلکه اجرای تعهدات اسپانسری است. لحظاتی که در گذشته مختص صمیمیت محض بود مانند امضای عقد یا اولین رقص اکنون به سکانس‌هایی تبدیل شده‌اند که باید در قاب ایده‌آل دوربین‌ها برای نرخ بالا ضبط شوند. در واقع، «عشق» به مثابه پوششی نازک برای نمایش «برندینگ فردی» و «ثروت انباشته» به کار می‌رود.

این فرآیند، ازدواج را از یک قرارداد اجتماعی و معنوی به یک شبکه بازاریابی تقلیل داده است؛ دارایی‌ای که ارزش آن نه در دوام پیوند، بلکه در میزان قابلیت وایرال شدن لحظاتش سنجیده می‌شود.

تخریب سقف آرزوی معمولی ها

بحران واقعی در جایی پدیدار می‌شود که این تصاویر ساختگی با زندگی واقعی مردم در تضاد کامل قرار می‌گیرند. وقتی جوانان در شهرهای بزرگ برای تامین سرپناه، یا مجبور به مهاجرت می‌شوند یا با وام‌های چند ده ساله خود را مقید می‌کنند، نمایش عمومی ثروت‌های بادآورده، پیامد مستقیمی بر روانشناسی اجتماعی می‌گذارد.

تأثیر مقایسه‌ای و فروپاشی امید

این نمایش تجمل، به نوعی «خشونت نمادین» علیه کسانی است که در مدار اقتصادی معمولی زندگی می‌کنند. این حجم از مصرف‌گرایی نمایشی، سقف آرزوهای مشروع نسل جوان را تغییر می‌دهد؛ دیگر دستیابی به یک زندگی متعادل هدف نیست، بلکه هدف، رسیدن به آن سطح غیرواقعی از تجملی است که در قاب‌ها دیده می‌شود. این فاصله بین «امکان» و «واقعیت»، منجر به انباشت سرمایه اجتماعی از دست رفته می‌شود. نارضایتی فردی به تدریج تبدیل به یک پتانسیل خشم اجتماعی می‌شود؛ چرا که فرد احساس می‌کند نه تنها تلاش او نادیده گرفته شده، بلکه ساختار اجتماعی، شکاف را نه تنها می‌پذیرد، بلکه آن را جشن می‌گیرد.

ازدواج یا پروژه‌ای برای تولید حسادت؟

این مراسم‌ها در سطح جامعه پیامی جز القای ناکارآمدی فردی ندارند. فردی که با سختی هزینه‌های روزمره را می‌پردازد، ناخودآگاه خود را با نسخه‌ای تبلیغاتی و کاملاً مصنوعی مقایسه می‌کند؛ مقایسه‌ای که هیچ‌گاه به نفع او تمام نخواهد شد. این امر، نه‌تنها امید به آینده را تضعیف می‌کند، بلکه می‌تواند منجر به دل‌زدگی از نهاد ازدواج و خانواده به عنوان یک نهاد پایدار و قابل دستیابی شود.

عادی‌سازی ابتذال فرهنگی و تسلیم در برابر بازانقطه پایانی این تحلیل به بی‌عملی فرهنگی و زوال حریم خصوصی باز می‌گردد. تفاوت میان شوک ناشی از انتشار ناخواسته تصاویر «زیبا بروفه» و استقبال کنونی از این نمایش‌های سازماندهی‌شده، نشان‌دهنده یک چرخش بنیادین در موازنه ارزش‌هاست. زمانی تجاوز به حریم خصوصی محکوم بود، اما اکنون تبدیل به سرمایه اجتماعی مطلوب شده است.

سقوط ارزش از هنر به تجارت

اگر در گذشته هنرمند با اثر هنری خود شناخته می‌شد، امروز اعتبار او با کیفیت «زندگی لوکسِ نمایش داده شده» گره خورده است. این منطق بازار، به‌سرعت مرزهای فرهنگی را از بین برده و هنرمند را در تله‌ای قرار داده که در آن، اگر خودت را نفروشی، فراموش می‌شوی. این بی‌عملی در برابر این روند، به معنای پذیرش عمومی این اصل است که همه چیز قابل خرید و نمایش است؛ حتی صمیمیت.

دعوت به اصالت در مقابل صحنه‌پردازی

اگر قرار است الگوهایی معرفی شوند، باید این الگوها بازتاب‌دهنده اصالت باشند نه تزئینات اجاره‌ای. جامعه نیازمند تماشای همدلی، مقاومت در برابر تجملات غیرضروری و سادگی شرافتمندانه است، نه صرفاً دیدن تالارهای مجلل که زیر سایه سنگین تبلیغات پنهان شده‌اند. ازدواج حقیقی، در سکوت و اعتماد متولد می‌شود؛ نه در نور خیره‌کننده پروژکتورها و زیر تیترهای تبلیغاتی. تداوم این روند، صرفاً به تعمیق شکاف میان واقعیت زیسته‌و تصویرسازی مصنوعی خواهد انجامید.