شناسهٔ خبر: 75545507 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در نشست نقد «کتاب ماه تبریز» مطرح شد؛

دنیای قشنگ نو؛ هشداری به انسان امروز از دل قرن بیستم

آذربایجان شرقی - سی‌ودومین نشست نقد ادبی «کتاب ماه تبریز» با محوریت بررسی رمان «دنیای قشنگ نو» اثر آلدوس هاکسلی در اتاق بازرگانی تبریز برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در تبریز، در این نشست جمعی از مترجمان، منتقدان و پژوهشگران حوزه ادبیات معاصر به تحلیل ابعاد فلسفی، زبانی و اجتماعی این اثر پرداختند.

در آغاز نشست، محمد نژاد کاظم با نگاهی به زندگی و پیشینه‌یخانوادگی نویسنده گفت: آلدوس هاکسلی، سومین فرزند خانواده‌ای فرهیخته بود. پدربزرگش زیست‌شناس برجسته، پدرش نویسنده و برادرش نیز پژوهشگر در حوزه علوم زیستی بود. او در چنین محیطی رشد کرد و از همان جوانی با دو نیروی متضاد علم و ادبیات زیست. همین تضاد، بعدها در آثارش به شکل تردید نسبت به پیشرفت علمیِ بی‌هدف نمایان شد.

او در ادامه با اشاره به زمینه تاریخی رمان افزود: هاکسلی در دوران پس از انقلاب صنعتی انگلستان می‌زیست؛ زمانی که ماشین و فناوری با شتاب وارد زندگی مردم شدند و مفهوم پیشرفت به‌تدریج جای اخلاق، احساس و معنا را گرفت. او در آثارش هشدار می‌دهد که اگر انسان تنها به رشد فنی بیندیشد و جنبه انسانی خویش را فراموش کند، جامعه‌ای خواهد ساخت که در آن عشق، خانواده و هنر بی‌ارزش می‌شوند.

به گفته نژاد کاظم، دنیای قشنگ نو نه تنها نقدی بر تمدن صنعتی غرب است، بلکه پیش‌بینی تلخ آینده‌ای است که در آن انسان‌ها، برای دستیابی به آسایش و نظم، آزادی و فردیت خود را از دست می‌دهند.

زبان و دشواری ترجمه

در بخش دوم نشست، مهری باقری، مترجم و پژوهشگر ادبی، درباره زبان خاص این رمان توضیح داد: هاکسلی زبانی چندوجهی و بینارشته‌ای دارد. او از واژگان علمی، اصطلاحات آیینی، زبان رمزی و اشاره‌های فلسفی بهره می‌گیرد. همین ویژگی، ترجمه اثر را بسیار دشوار می‌کند. مترجم ناگزیر است میان امانت‌داری زبانی و انتقال مفهومی، تعادلی دقیق برقرار کند.

او افزود: چیزی که بیش از هر چیز ذهن نویسنده را درگیر کرده، مسئله دهکده جهانی و یکسان‌سازی فرهنگی است؛ یعنی جهانی که در آن تفاوت‌ها، زبان‌ها، آیین‌ها و حتی احساسات انسان‌ها برای نظم و کنترل از میان می‌روند. دغدغه او، خطرِ شکل‌گیری فرهنگی واحد است که همه را به یک شکل می‌بیند و از اندیشه مستقل می‌ترسد.

دنیای قشنگ نو؛ هشداری به انسان امروز از دل قرن بیستم

انسان در چنبره مدرنیته

سپس ارسلان ساداتی به تحلیل ساختار اجتماعی تصویرشده در کتاب پرداخت و گفت: هاکسلی در دنیای قشنگ نو جهانی را می‌سازد که انسان در آن نه یک فرد، بلکه عضوی از یک سیستم کنترل‌شده است. جامعه‌ای که در آن تولد، رشد، آموزش و حتی احساسات انسان‌ها از پیش برنامه‌ریزی شده است. انسان‌ها در طبقات مختلف پرورش می‌یابند، از کودکی شرطی می‌شوند و هیچ‌کس توان پرسش از نظم موجود را ندارد.

او ادامه داد: این کتاب آیینه‌ای است در برابر جامعه امروز؛ جامعه‌ای که در آن مصرف، تبلیغ و نظمِ ظاهری بر تفکر، فلسفه و شور انسانی غلبه یافته است. انسانِ مدرن در این جهان نه شورش می‌کند، نه می‌اندیشد؛ او صرفاً می‌پذیرد.

بازتعریف قدرت در جهان پساانسانی

در بخش پایانی نشست، اسمعیلی از منظر فلسفی به اثر پرداخت و اظهار داشت: هاکسلی با نگاهی آینده‌نگر، قدرت را در قالبی نوین بازتعریف می‌کند. قدرت در این جهان نه با زور و خشونت، بلکه از طریق لذت، کنترل ذهن و فناوری اعمال می‌شود. انسان‌ها با داروی شادی‌بخش «سوما» احساس رضایت می‌کنند، بی‌آنکه دریابند آزادیشان از آنان گرفته شده است.

او افزود: این رمان تصویری از دنیای پساانسانی ارائه می‌دهد؛ جهانی که در آن انسان‌ها به موجوداتی بی‌تفکر بدل شده‌اند، محصول مهندسی ژنتیک‌اند و در خدمت تولید و مصرف زندگی می‌کنند. جامعه‌ای که دیگر نیازی به کتاب، فلسفه یا احساس ندارد، زیرا نظامِ حاکم همه چیز را به شکلی مطمئن و بی‌درد کنترل می‌کند.

اهمیت امروزی اثر

در پایان نشست، کارشناسان تأکید کردند که «دنیای قشنگ نو» تنها یک پیش‌بینی علمی یا خیال‌پردازی نیست، بلکه هشدارنامه‌ای اخلاقی و فلسفی است. اثری که از ما می‌خواهد بپرسیم: اگر برای آسایش و رفاه بیشتر، آزادی اندیشه و احساس را قربانی کنیم، آیا هنوز انسان خواهیم ماند؟

این رمان، همچنان پس از گذشت نزدیک به یک قرن از نگارش آن، با چالش‌های امروز بشر از جمله هوش مصنوعی، نظارت داده‌ای، مصرف‌گرایی افراطی و بحران معنای زندگی پیوند می‌خورد. هاکسلی با نگاهی تیزبین و تلخ، جهانی را به تصویر کشیده که شاید از آینده نیامده باشد، بلکه هم‌اکنون در میان ما جریان دارد.