به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان نه تنها رویدادی هنری بلکه روایتی زنده از همزیستی مردم و هنر است؛ شهری که در آن، تئاتر از صحنهها فراتر رفته و در جان خیابانها و کنار دریاچه زریبار جریان یافته است.
شهر در تبوتاب تئاتر
از نخستین ساعات صبح، خیابانهای مریوان پر از جمعیتی است که بیتفاوت از کنار صحنهها نمیگذرند. گروههای نمایشی از نقاط مختلف کشور در گوشه و کنار پارک ملت، میدان امام حسیم، بلوار زریبار و فضای اطراف دریاچه اجرا دارند. صدای سازها با فریاد شادی کودکان درهم میآمیزد و نسیم خنک زریبار، پردهی خیال را کنار میزند تا هنر در سادهترین و مردمیترین شکل خود دیده شود.
در میدان امام حسین(ع)، کودکان دور گروههای نمایش حلقه زدهاند و پدران و مادران روی سکوها نشستهاند تا نوبت اجرای بعدی برسد. در هر نقطه از شهر میتوان مردمی را دید که به احترام تئاتر ایستادهاند و با نگاهشان صحنه را دنبال میکنند.
خانوادههایی که با تئاتر زندگی میکنند
در میان جمعیت، خانوادهها بیشترین سهم را دارند. مادران کودکان خود را روی زانو گرفتهاند تا بهتر ببینند و پدران با لبخندهای آرام، گاه با دستهایشان برای بازیگران کف میزنند. برای بسیاری از خانوادهها، این روزها به معنای فرصتی برای بودن در کنار هم و تجربهی هنری مشترک است.
یکی از مادران که همراه دو فرزند خردسالش از سقز به مریوان آمده، معتقد است حضور در چنین فضایی باعث میشود کودکان از نزدیک با خلاقیت و خیالپردازی آشنا شوند و درک بهتری از هنر و ارتباط انسانی پیدا کنند. او تئاتر خیابانی را نوعی آموزش غیرمستقیم برای رشد ذهن و احساس کودکان میداند.
کودکان، مخاطبان همیشگی صحنه
در پارک ملت، کودکان با چهرههای نقاشیشده دنبال بازیگران میدوند و حرکاتشان را تقلید میکنند. در یکی از اجراها، بازیگری که نقش باد را دارد با طنابی سفید در میان جمعیت میچرخد و کودکان فریاد میزنند «باد، نرو!»؛ صحنهای که بیشتر از یک نمایش، شبیه بازی جمعی و تمرینی برای خیالورزی است.
پسرکی دهساله که دستش بادکنک قرمز کوچکی است، پس از پایان اجرا میگوید اجرای امروز برایش مثل یک رؤیای زنده بوده؛ رؤیایی که در آن، همهی آدمها میخندند و هیچکس غمگین نیست.
تماشاگرانی که از سراسر ایران آمدهاند
در کنار دریاچه زریبار، نسیم ملایم غروب با صدای ساز و کف زدن مردم همراه میشود. گروهی از بازیگران از بوشهر نمایش خود را با موضوع همدلی و دوستی اجرا میکنند و مردم تا پایان ایستادهاند. خانوادهای از اهالی مریوان که سالهاست ساکن محلهی کوی فرهنگیاناند، میگویند که در تمام دورههای جشنواره شرکت کردهاند و برایشان دیدن تئاتر در کنار مردم شهر، نوعی آیین جمعی و بخشی از هویت فرهنگی مریوان است.
یکی از تماشاگران که از کرمانشاه برای دیدن جشنواره آمده، معتقد است تئاتر خیابانی مریوان مرزهای جغرافیا را کنار میزند و مردم را از شهرها و فرهنگهای مختلف در یک تجربهی مشترک شریک میکند؛ تجربهای که از جنس گفتوگو، همدلی و لبخند است.
صدای مردم، تپش جشنواره
پیرمردی از اهالی قدیمی شهر معتقد است که تئاتر خیابانی توانسته است روح تازهای در شهر بدمد. به گفتهی او، این جشنواره هر سال یادآور این است که مردم مریوان اهل گفتوگو، لبخند و همدلیاند و هنر میتواند زبان مشترک همه باشد.
شادی و شور جشنواره به کوچهها نیز رسیده است. مغازهداران در طول روز با صدای اجراها کار میکنند و میگویند این روزها شهرشان زندهتر است. در بسیاری از نقاط، جمعیت آنقدر زیاد است که مردم از بالکن خانهها اجراها را تماشا میکنند. کودکان گاه از دیوارها بالا میروند تا از میان جمعیت صحنه را ببینند.
غروب بر زریبار، پایان یک روز نمایشی
در میان نور غروب، آخرین اجرای روز در بلوار زریبار برگزار میشود. صدای خندهی مردم در آب میپیچد و پرندهها از میان آسمان نارنجیفام عبور میکنند. خانوادهها هنوز پراکنده در پارک ایستادهاند و کسی عجلهای برای رفتن ندارد. مریوان در این روزها نه تنها میزبان گروههای تئاتری که میزبان شور و امید مردمی است که هنر را از دل زندگی بیرون کشیدهاند.
اینجا، تئاتر خیابانی تنها یک جشنواره نیست؛ تپش مشترک مردمی است که به فرهنگ، گفتوگو و لبخند ایمان دارند. مریوان در این روزها، شهری است که با تئاتر نفس میکشد.
انتهای پیام/