منوچهر دین پرست - ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات| سریال«سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار که در سینمای نمایش خانگی پخش شده است، اقتباسی تلویزیونی از رمان مشهور سیمین دانشور است. اثری که از نیم قرن پیش به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبیات مدرن فارسی شناخته میشود و روایتگر زندگی زنان و مردانی است که میان سنت و مدرنیته، اخلاق و واقعیت روزمرّه، دست و پنجه نرم میکنند.
رمان دانشور با تمرکز بر تحولات اجتماعی، جنگ جهانی دوم و زندگی خانوادگی در شیراز، فضایی غنی و فلسفی خلق کرده بود که آبیار در اقتباس خود تلاش کرده آن را به زبان تصویر منتقل کند. او با دقت در طراحی لباسها، دکور، پوشش شخصیتها و رفتارهای روزمره، فضایی ملموس و باورپذیر ایجاد کرده است و مخاطب را به شیراز دهه ۱۳۲۰-۳۰ میبرد. بازآفرینی معماری تاریخی، کوچههای سنگفرش، خانههای حیاطدار با حوض و باغچه، بازارها و رنگآمیزی دقیق ساختمانها، همگی باعث شدهاند که حس تاریخی و فرهنگی رمان به شکلی جذاب برای مخاطب تلویزیونی بازسازی شود و مخاطب امروز بتواند با زندگی روزمره و فضای تاریخی شیراز ارتباط برقرار کند.
کارگردانی آبیار با ریتمی آرام و توجه ویژه به جزئیات روزمره، فضایی شاعرانه و تأملبرانگیز فراهم آورده که با روح فلسفی و اجتماعی رمان همخوانی دارد و مخاطب را به تماشای دقیق و تأمل در زندگی شخصیتها دعوت میکند. با این حال، برخی منتقدان معتقدند که به دلیل محدودیتهای زمانی و قالب سریال، جزئیات روانشناختی شخصیتها و ظرافتهای گفتوگوهای فلسفی و اخلاقی رمان، گاه سادهسازی شدهاند. برای مثال، سکانسهای ابتدایی که زری و همسرش درباره زندگی خانوادگی و فشارهای اجتماعی گفتوگو میکنند، به دلیل کوتاه شدن دیالوگها، برخی از عمق روانشناختی شخصیتها را از دست دادهاند.
همچنین در سکانسی که زری با مادرش بر سر تصمیمهای شخصی خود بحث میکند، طولانی شدن پلان و ریتم کند، احساس کشش دراماتیک را کاهش داده و باعث شده مخاطب گاه از جریان روایت فاصله بگیرد. از سوی دیگر، سکانسهایی که به بازار و فضای شهری شیراز اختصاص دارند و در آن تعاملات اجتماعی و فرهنگی نمایش داده میشود، از نقاط قوّت سریال به شمار میآیند و به خوبی فضای تاریخی و فرهنگی رمان را بازسازی میکنند. همین تضاد میان سکانسهای موفق و برخی نقاط کند، نقد اصلی منتقدان را شکل داده است.
بازیگران سریال نیز توانستهاند هویت و پیچیدگی شخصیتهای اصلی رمان را منتقل کنند. بازیها طبیعی و کمتکلف است و شخصیتهای زن مانند زری و همسرش با حساسیت طراحی شدهاند تا تنش میان آزادی فردی، سنت و فشار اجتماعی را به تصویر بکشند. با این حال، برخی منتقدان اشاره کردهاند که شخصیتهای فرعی، به دلیل محدودیت زمان سریال، گاهی کمعمق و سادهشده جلوه میکنند، و این امر به ویژه در سکانسهایی که به تعاملات خانوادگی گسترده و گفت وگوهای فلسفی اختصاص دارد، بیشتر محسوس است. به عنوان مثال، سکانسهایی که در آن همسایگان و دوستان خانوادگی به بحثهای اجتماعی و اخلاقی میپردازند، با کاهش جزئیات و کوتاه شدن دیالوگها، از بار احساسی و فلسفی رمان کاسته شده است، هرچند همچنان پیام اصلی محفوظ مانده است.
یکی از موفقترین جنبههای این سریال، استفاده از لوکیشنهای واقعی و معماری تاریخی شیراز است. کوچهها، خانهها، بازارها و فضای شهری به شکلی دقیق بازآفرینی شدهاند و مخاطب را در دل داستان و تاریخ غرق میکنند.
نورپردازی طبیعی و رنگبندی زمین و آسمان، حس زمان و مکان را به خوبی منتقل کرده و تجربهای نزدیک به واقعیت تاریخی رمان برای مخاطب فراهم کرده است. این بازآفرینی فضایی باعث میشود که حتی مخاطبان غیرایرانی بتوانند با فرهنگ و زندگی روزمره دهههای گذشته ایران آشنا شوند و درک بهتری از بستر اجتماعی رمان پیدا کنند.
اکثر منتقدان، نقاط قوت سریال را وفاداری به روح رمان، بازآفرینی فضای تاریخی، بازیهای طبیعی و ریتم آرام دانستهاند. در حالی که نقاط ضعف شامل کندی روایت، طولانی شدن بیمورد پلانها، کاهش جزئیات روانشناختی شخصیتها و سادهسازی برخی گفتوگوهای فلسفی و اجتماعی و حتی فیلمبرداری غیر طبیعی و اذیت کننده عنوان شده است.
با وجود این نقدها، چنین سریالی توانسته پیامهای اجتماعی و اخلاقی رمان سیمین دانشور را تا حدود قابل قبولی منتقل کند و با حفظ روح کلی داستان، اقتباسی موفق و ارزشمند محسوب شود.
در نهایت، «سووشون» نمونهای است که ادبیات، تاریخ و سینما را درهم میآمیزد و با بازآفرینی شیراز تاریخی، بازیهای طبیعی و تمرکز بر شخصیتهای کلیدی، مخاطب را با فرهنگ، تاریخ و زندگی روزمره دهههای گذشته ایران آشنا میکند و همزمان پیامهای انسانی و اجتماعی رمان را برای مخاطبان امروز، چه ایرانی و چه جهانی، قابل درک و ملموس میسازد. سکانسهایی که به بازار، کوچه و تعاملات خانوادگی اختصاص دارند، روح رمان را زنده نگه میدارند. در حالی که برخی نقاط کند روایت نشاندهنده محدودیتهای اقتباس تلویزیونی است.
با این وجود، این سریال سووشون، نمونهای موفق از ترکیب وفاداری به متن، خلاقیت بصری و روایت تصویری است و توانسته مخاطب را به تجربهای نزدیک به روح رمان و فرهنگ تاریخی شیراز دعوت کند. به طور کلی کارگردان به قاب های زیبا و کارت پستالی از شیراز قدیم علاقه جدی نشان داده و مخاطب را در اغوای تصاویر فرو برده است.
منوچهر دین پرست - ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات| سریال«سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار که در سینمای نمایش خانگی پخش شده است، اقتباسی تلویزیونی از رمان مشهور سیمین دانشور است. اثری که از نیم قرن پیش به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبیات مدرن فارسی شناخته میشود و روایتگر زندگی زنان و مردانی است که میان سنت و مدرنیته، اخلاق و واقعیت روزمرّه، دست و پنجه نرم میکنند.
رمان دانشور با تمرکز بر تحولات اجتماعی، جنگ جهانی دوم و زندگی خانوادگی در شیراز، فضایی غنی و فلسفی خلق کرده بود که آبیار در اقتباس خود تلاش کرده آن را به زبان تصویر منتقل کند. او با دقت در طراحی لباسها، دکور، پوشش شخصیتها و رفتارهای روزمره، فضایی ملموس و باورپذیر ایجاد کرده است و مخاطب را به شیراز دهه ۱۳۲۰-۳۰ میبرد. بازآفرینی معماری تاریخی، کوچههای سنگفرش، خانههای حیاطدار با حوض و باغچه، بازارها و رنگآمیزی دقیق ساختمانها، همگی باعث شدهاند که حس تاریخی و فرهنگی رمان به شکلی جذاب برای مخاطب تلویزیونی بازسازی شود و مخاطب امروز بتواند با زندگی روزمره و فضای تاریخی شیراز ارتباط برقرار کند.
کارگردانی آبیار با ریتمی آرام و توجه ویژه به جزئیات روزمره، فضایی شاعرانه و تأملبرانگیز فراهم آورده که با روح فلسفی و اجتماعی رمان همخوانی دارد و مخاطب را به تماشای دقیق و تأمل در زندگی شخصیتها دعوت میکند. با این حال، برخی منتقدان معتقدند که به دلیل محدودیتهای زمانی و قالب سریال، جزئیات روانشناختی شخصیتها و ظرافتهای گفتوگوهای فلسفی و اخلاقی رمان، گاه سادهسازی شدهاند. برای مثال، سکانسهای ابتدایی که زری و همسرش درباره زندگی خانوادگی و فشارهای اجتماعی گفتوگو میکنند، به دلیل کوتاه شدن دیالوگها، برخی از عمق روانشناختی شخصیتها را از دست دادهاند.
همچنین در سکانسی که زری با مادرش بر سر تصمیمهای شخصی خود بحث میکند، طولانی شدن پلان و ریتم کند، احساس کشش دراماتیک را کاهش داده و باعث شده مخاطب گاه از جریان روایت فاصله بگیرد. از سوی دیگر، سکانسهایی که به بازار و فضای شهری شیراز اختصاص دارند و در آن تعاملات اجتماعی و فرهنگی نمایش داده میشود، از نقاط قوّت سریال به شمار میآیند و به خوبی فضای تاریخی و فرهنگی رمان را بازسازی میکنند. همین تضاد میان سکانسهای موفق و برخی نقاط کند، نقد اصلی منتقدان را شکل داده است.
بازیگران سریال نیز توانستهاند هویت و پیچیدگی شخصیتهای اصلی رمان را منتقل کنند. بازیها طبیعی و کمتکلف است و شخصیتهای زن مانند زری و همسرش با حساسیت طراحی شدهاند تا تنش میان آزادی فردی، سنت و فشار اجتماعی را به تصویر بکشند. با این حال، برخی منتقدان اشاره کردهاند که شخصیتهای فرعی، به دلیل محدودیت زمان سریال، گاهی کمعمق و سادهشده جلوه میکنند، و این امر به ویژه در سکانسهایی که به تعاملات خانوادگی گسترده و گفت وگوهای فلسفی اختصاص دارد، بیشتر محسوس است. به عنوان مثال، سکانسهایی که در آن همسایگان و دوستان خانوادگی به بحثهای اجتماعی و اخلاقی میپردازند، با کاهش جزئیات و کوتاه شدن دیالوگها، از بار احساسی و فلسفی رمان کاسته شده است، هرچند همچنان پیام اصلی محفوظ مانده است.
یکی از موفقترین جنبههای این سریال، استفاده از لوکیشنهای واقعی و معماری تاریخی شیراز است. کوچهها، خانهها، بازارها و فضای شهری به شکلی دقیق بازآفرینی شدهاند و مخاطب را در دل داستان و تاریخ غرق میکنند.
نورپردازی طبیعی و رنگبندی زمین و آسمان، حس زمان و مکان را به خوبی منتقل کرده و تجربهای نزدیک به واقعیت تاریخی رمان برای مخاطب فراهم کرده است. این بازآفرینی فضایی باعث میشود که حتی مخاطبان غیرایرانی بتوانند با فرهنگ و زندگی روزمره دهههای گذشته ایران آشنا شوند و درک بهتری از بستر اجتماعی رمان پیدا کنند.
اکثر منتقدان، نقاط قوت سریال را وفاداری به روح رمان، بازآفرینی فضای تاریخی، بازیهای طبیعی و ریتم آرام دانستهاند. در حالی که نقاط ضعف شامل کندی روایت، طولانی شدن بیمورد پلانها، کاهش جزئیات روانشناختی شخصیتها و سادهسازی برخی گفتوگوهای فلسفی و اجتماعی و حتی فیلمبرداری غیر طبیعی و اذیت کننده عنوان شده است.
با وجود این نقدها، چنین سریالی توانسته پیامهای اجتماعی و اخلاقی رمان سیمین دانشور را تا حدود قابل قبولی منتقل کند و با حفظ روح کلی داستان، اقتباسی موفق و ارزشمند محسوب شود.
در نهایت، «سووشون» نمونهای است که ادبیات، تاریخ و سینما را درهم میآمیزد و با بازآفرینی شیراز تاریخی، بازیهای طبیعی و تمرکز بر شخصیتهای کلیدی، مخاطب را با فرهنگ، تاریخ و زندگی روزمره دهههای گذشته ایران آشنا میکند و همزمان پیامهای انسانی و اجتماعی رمان را برای مخاطبان امروز، چه ایرانی و چه جهانی، قابل درک و ملموس میسازد. سکانسهایی که به بازار، کوچه و تعاملات خانوادگی اختصاص دارند، روح رمان را زنده نگه میدارند. در حالی که برخی نقاط کند روایت نشاندهنده محدودیتهای اقتباس تلویزیونی است.
با این وجود، این سریال سووشون، نمونهای موفق از ترکیب وفاداری به متن، خلاقیت بصری و روایت تصویری است و توانسته مخاطب را به تجربهای نزدیک به روح رمان و فرهنگ تاریخی شیراز دعوت کند. به طور کلی کارگردان به قاب های زیبا و کارت پستالی از شیراز قدیم علاقه جدی نشان داده و مخاطب را در اغوای تصاویر فرو برده است.