شناسهٔ خبر: 75540481 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

علی اکبر صالحی: پیروزی انقلاب اسلامی گوهر دین را در جهان روشن کرد/ ایران یک هویت زنده و پویا است

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی با تأکید بر پویایی هویت ایرانی و نقش تاریخی ایران در پالایش فرهنگی تمدن‌ها گفت: ملت ایران در طول قرون، نه‌تنها از تهاجمات نظامی و فرهنگی آسیب ندیده، بلکه همواره توانسته است از آن‌ها اندیشه‌ای بومی و تمدنی بسازد. او افزود: «ایران امروز باید از مرحله‌ی دفاع از تصویر خود عبور کند و به کنشگری معنا‌ساز در تمدن جهانی تبدیل شود.»

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی‌اکبر صالحی، رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی، در همایش «مطالعات معاصر ایران» که در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، به بررسی جایگاه ایران در جهان معاصر پرداخت و سخنرانی خود را با تأکید بر تداوم هویت تاریخی و فرهنگی ایران آغاز کرد.

او گفت:«وقتی سیر تاریخ را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ایران در هر دوره، شکل و شمایل تازه‌ای یافته اما همواره روح و هویت ایرانی خود را حفظ کرده است. این پایداری فرهنگی راز ماندگاری ایران در تاریخ است.»

صالحی با اشاره به ویژگی «مدارا‌جویی» ایرانیان تصریح کرد:«ایرانیان در ذات خود مردمی مداراگرند. این سخن از سر تعصب نیست، بلکه واقعیتی تاریخی است که در آثار بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا نیز بازتاب یافته است. روحیه‌ی مداراجوی ایرانیان باعث شده تا در برخورد با فرهنگ‌ها و اندیشه‌های بیگانه، به‌جای تقلید، آن‌ها را پالایش و بومی کنند.»

وی افزود:«در طول تاریخ، چه هنگام هجوم مغولان و چه در دوران نفوذ فرهنگی غرب، ایرانیان توانسته‌اند عناصر بیرونی را در قالبی بومی و فرهنگی جذب کنند. نمونه‌ی روشن این ظرفیت، نقش ایران در نظام‌مند کردن و گسترش اسلام است. اسلام هنگام ورود به ایران فاقد قالب منسجم بود، اما دانشمندان ایرانی آن را پالایش و به جهان معرفی کردند. از تاریخ‌نگاری طبری گرفته تا تدوین نحو و علوم اسلامی، ایران در قالب‌بخشی به این دین نقش بنیادین داشت.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی در بخش دیگری از سخنان خود به استفاده از دیدگاه‌های اندیشمندانی چون سیدمحمد بهشتی، ادوارد سعید و جلال آل‌احمد اشاره کرد و گفت:برای فهم جایگاه ایران در جهان امروز، باید از آرا و تجربه‌ی اندیشمندان بهره گرفت؛ کسانی که توانسته‌اند ایران را از منظر فرهنگی، تمدنی و فلسفی تحلیل کنند.»

صالحی با اشاره به اثری از سیدمحمد بهشتی اظهار داشت:بهشتی معتقد است که ایران سرزمینی است که در آن مردم توانسته‌اند از دل تنوع قومی، زبانی و مذهبی، وحدتی فرهنگی پدید آورند. ایرانیان همواره اهل میانه‌روی، اعتدال و تعادل بوده‌اند؛ چه در سیاست، چه در اخلاق و هنر. در سراسر تاریخ، اقوام و ادیان گوناگون در این سرزمین در کنار هم زیسته‌اند و این نشان از روحیه‌ی همزیستی و مدارای فرهنگی ایرانی دارد.ایران نه شرق مطلق است و نه غرب مطلق؛ بلکه جهانی میانه است که توانسته میان حکمت شرقی و عقلانیت غربی تعادل برقرار کند. بهشتی تأکید می‌کند که باید ایران را دوباره بشناسیم، چراکه امروز درک درستی از ایران و ایرانی بودن نداریم و از آیینه‌ی غرب‌زدگی به خود می‌نگریم.»

صالحی سپس به آرای ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی‌تبار و نویسنده‌ی کتاب معروف شرق‌شناسی* اشاره کرد و گفت:«ادوارد سعید به‌درستی نشان داد که شرق‌شناسی دانشی بی‌طرف نیست؛ بلکه ابزاری فرهنگی در خدمت قدرت است. غرب با استفاده از این دانش، شرق را غیرعقلانی، احساسی و عقب‌مانده معرفی کرده تا راه سلطه را هموار کند. این نکته بسیار مهم است، زیرا نشان می‌دهد تولید روایت و تصویر تا چه حد در شکل‌دهی به ذهنیت جهانی نقش دارد.»

او ادامه داد:«در جهان امروز نیز رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی همان نقش شرق‌شناسی کلاسیک را ایفا می‌کنند. هرکس بتواند روایتی قانع‌کننده و هوشمندانه ارائه دهد، ذهن‌ها را در اختیار می‌گیرد. متأسفانه ما هنوز در مقابله با این هجوم فرهنگی موفق نبوده‌ایم.»

به گفته‌ی صالحی، ادوارد سعید روشنفکر را کسی می‌داند که «مستقل از قدرت بماند و در برابر بی عدالتی ها سخن بگوید. روشنفکر وجدان جامعه است نه خدمتگزار دولت یا نهاده های دولتی».

صالحی در بخش دیگری از سخنرانی خود به دیدگاه‌های *جلال آل‌احمد* درباره‌ی غرب‌زدگی اشاره کرد و گفت:«آل‌احمد نخستین کسی بود که به‌روشنی از خطر تهی‌شدن درون جامعه‌ی ایرانی از معنا و استقلال سخن گفت. او معتقد بود نفوذ غرب نه‌تنها فرهنگی، بلکه اقتصادی و روانی است و جامعه‌ی شرقی را از درون می‌فرساید.»

وی با بیان اینکه دیدگاه آل‌احمد هنوز پس از دهه‌ها موضوعیت دارد، افزود:«غرب‌زدگی یعنی از خود بیگانگی؛ یعنی اینکه ما خود را از دریچه‌ی نگاه غرب تعریف کنیم. امروز هم خطر نگاه سیاست‌زده و غرب‌زده به ایران وجود دارد و بازگشت به خودِ فرهنگی و تمدنی ایران از الزامات دوران ماست.».

ایران در جهان معاصر؛ از دفاع تا کنشگری

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی اظهار داشت:«اکنون باید بپرسیم: ایران در جهان امروز و فردا چه نقشی می‌خواهد ایفا کند؟ آیا تنها می‌خواهیم تصویر نادرست از خود را اصلاح کنیم یا قصد داریم کنشگری فعال و معنا‌ساز در تمدن جهانی باشیم؟ پاسخ درست، هر دو است. ما باید با حفظ اصالت فرهنگی، در گفت‌وگو با جهان حضور مؤثر داشته باشیم.»

او تأکید کرد:«شناخت ایران باید بر پایه گفت‌وگو، احترام متقابل و درک واقعیت استوار باشد. ایران یک هویت زنده و پویاست، نه یادگاری از گذشته. فرهنگ ایرانی همان نیرویی است که ملت ما را در طول قرن‌ها از دل بحران‌ها عبور داده است.»


ایران و انقلاب اسلامی؛ تجلی دوباره‌ی هویت تمدنی

وی اظهار کرد: من همیشه اصرار دارم که بگویم امام خمینی (ره) محی الدین بوده اند.یعنی با حضور ایشان و پیروزی انقلاب اسلامی گوهر تابناک دین در دنیا روشن شد.

صالحی در ادامه با تاکید بر انقلاب اسلامی، آن را «ایستگاه تاریخی دیگر در خودنمایی ایران در جهان معاصر» خواند و گفت:«انقلاب اسلامی حرکتی فکری و فرهنگی بود، نه صرفاً سیاسی. در زمانی رخ داد که جهان میان ایدئولوژی‌های مادی همچون کمونیسم، کاپیتالیسم و ناسیونالیسم عربی تقسیم شده بود و دین از عرصه‌ی عمومی کنار رفته بود. اما انقلاب اسلامی بار دیگر دین را به مرکز توجه جهانی بازگرداند.»

وی افزود:«پس از انقلاب، کرسی‌های متعدد دین‌پژوهی در دانشگاه‌های غربی تأسیس شد و نگاه به دین، اسلام و ایران تغییر یافت. این نشان می‌دهد که ایران در دوران معاصر نیز توانسته است نقش فکری و تمدنی خود را بازیابد.»

صالحی با تأکید بر ظرفیت تاریخی ملت ایران در «پالایش و بازسازی فرهنگی» گفت:«ایران بارها در طول تاریخ از بحران‌ها عبور کرده است، زیرا ملت آن قدرت پالایش درونی دارند؛ می‌توانند اندیشه‌ها را بازسازی و معناهای نو خلق کنند. امروز نیز همین فرایند در حال وقوع است.»

رئیس بنیاد ملی ایران‌شناسی در پایان سخنان خود گفت:«ایران را باید همچون ظرفی دانست که مظروف آن فرهنگ، دین و تمدن است. اگر این ظرف نباشد، مظروف نیز جایی برای تجلی نخواهد داشت. حفظ ایران یعنی حفظ بستر فرهنگ و معنویت. ملت ایران با هویتی دیرپا و فرهنگی زنده، همچنان می‌تواند یکی از کانون‌های اصلی تمدن جهانی باشد.»

او تأکید کرد:«۴۵ سال از انقلاب اسلامی گذشته و این زمان در مقیاس ملت‌ها لحظه‌ای بیش نیست. آنچه اهمیت دارد، استمرار اندیشه و پویایی فرهنگی است. ایران بار دیگر می‌تواند به‌عنوان کشوری معنا‌ساز، گفت‌وگو‌محور و تمدن‌پرور در جهان معاصر بدرخشد.»