شناسهٔ خبر: 75533399 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

پیکر زنده‌یاد واحد خاکدان به سمت خانه ابدی بدرقه شد

تهران- ایرنا- آیین بدرقه و تشییع پیکر زنده‌یاد واحد خاکدان هنرمند نقاش و هایپررئالیست در مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، آیین بدرقه و تشییع پیکر زنده‌یاد واحد خاکدان هنرمند نقاش پیشکسوت و هایپررئالیست امروز (دوشنبه پنجم آبان ماه) با حضور نیکنام حسینی‌پور مشاور وزیر و مدیرکل روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، امیر راد رئیس انجمن هنرمندان نقاش ایران، کامبیز صبری، عباس مشهدی‌زاده مجسمه‌ساز، بهزاد حاتم نقاش و گرافیست، مهدی احمدی بازیگر، لی‌لی گلستان مترجم و گالری‌دار، ایرج طهماسب بازیگر و کارگردان، سیدعباس سجادی ترانه‌سرا و جمعی از هنرمندان و مسئولان در مقابل خانه هنرمندان برگزار و پیکر او برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) منتقل شد.

امیر راد رئیس انجمن هنرمندان نقاش ایران در این آیین اظهارداشت: فقدان آقای خاکدان، خسارتی بسیار بزرگ برای پیکر فرهنگ و هنر امروز ماست. واقعیت این است که چرخ فلک، روزگار و هزار عامل باید دست به دست هم دهند تا یگانه‌ای چون او دوباره متولد شود و در میان ما حضور یابد.

وی گفت: امروز همگی به پیکر زمینی آقای خاکدان بدرود خواهیم گفت اما می‌دانیم که جان، حضور و آثار او به درازای تاریخ این سرزمین تداوم پیدا خواهد کرد و مرجع آیندگان و هنرمندان آینده ایران خواهد بود. 

راد افزود: به نمایندگی از نقاشان ایران در انجمن هنرمندان نقاش ایران، به همراه سایر هنرمندان و مردمان این سرزمین، سوگوار این فقدان بزرگ خواهیم بود و چشم به راه و امیدوارِ آن آینده‌ای که میراث او همچنان الهام‌بخش خواهد بود.

خاکدان، نقاشی فروتن و جایگزین‌ناپذیر 

لی‌لی گلستان مترجم و مدیر گالری گلستان نیز در این آیین اظهارداشت: فکر نمی‌کردم روزی برسد که اینجا بایستم و درباره‌ واحد خاکدانی صحبت کنم که دیگر در میان ما نیست. بعد از مرگ برادرم کاوه، هیچ ‌وقت این قدر احساس درد نکرده‌ام. خاکدان برای هنر بسیار احترام قائل بود، یک نقاش بزرگ را از دست دادیم؛ نقاشی که جایگزین نخواهد داشت.

وی گفت: خاکدان نقاشی بی‌حاشیه، بی‌سر و صدا، بی‌خودنمایی، بسیار فروتن و متواضع و در عین حال فوق‌العاده باسواد بود، شاید فکر می‌کردیم سوژه‌ آثارش همیشه یک انباری است، پر از چیزهایی که دیگر کسی نمی‌خواهدشان اما آن جزئیات درون همان انباری‌ها اصل کار بود. 

گلستان افزود: این جزئیات بودند که ما را جذب می‌کردند، همیشه برایم سؤال بود که چطور آن جزئیات را انتخاب می‌کرد، می‌کشید و کنار هم می‌گذاشت. درجه ‌یک بود و همیشه از دیدن کارهای واحد شگفت‌زده می‌شدم.

این مترجم بیان کرد: پدر خاکدان، طراح معروفی بود و شهرک سینمایی را ساخته بود. خاکدان تعریف می‌کرد زمانی که کودک بود مادرش برایش یک جعبه مداد رنگی خریده بود اما طراحی‌ای کرده بود که مادرش فهمیده بود این کودک آن چیزی را که باید برای یک نقاش خوب بودن داشته باشد، دارد. از او حمایت کرد و همین حمایت باعث شد هنرمند نقاش شود، واحد به معنای واقعی کلمه نقاش بود و جایگاه والایی در هنرهای تجسمی داشت.

وی اظهارداشت: خاکدان ذهنی پر از شور، تخیل و در عین حال مثبت داشت، او انسان منفی‌ای نبود. اگر از چیزی انتقاد می‌کرد، درست بود، چون سواد بالایی داشت. 

اتاقی پر از اشیا که جاودانه ماندند

بهزاد حاتم هنرمند نقاش و دوست قدیمی واحد خاکدان نیز در این آیین با اشاره به آشنایی خود با این هنرمند گفت: من و واحد از روزگار دبیرستان همدیگر را می‌شناختیم، بدون آنکه در آن زمان باهم دوست باشیم. ما از نخستین نوجوان‌های دهه‌ ۱۹۶۰ بودیم؛ دهه‌ای درخشان و دگرگون‌کننده، دهه‌ای که جهان پس از ویرانی‌های جنگ جهانی دوم دوباره جان گرفت و به ‌راستی قرن بیستم از همان دهه آغاز شد. 

وی افزود: من و واحد از نخستین جوانانی بودیم که با روح زمانه‌ دهه‌ ۶۰ میلادی زندگی می‌کردیم. حتی پیش از آنکه باهم دوست شویم، یکدیگر را می‌شناختیم، چون از «جسم و جان» آن دوران بودیم. واحد در کنار نقاش بودن، موسیقیدان قابلی هم بود.

پیکر زنده‌یاد واحد خاکدان به سمت خانه ابدی بدرقه شد

حاتم بیان کرد: دوستی ما در سال‌های پیش از انقلاب شکل گرفت؛ زمانی که من و کامبیز درم‌بخش و همسرم با او معاشرت نزدیک داشتیم. در آن دوران، بسیاری از ما از شرایط فرهنگی خسته شده بودیم و میل به رفتن داشتیم. نخست کامبیز برای زندگی به آلمان رفت، و پس از مدتی واحد هم برای دیدار خواهرش به آنجا سفر کرد و ماندگار شد.

این هنرمند نقاش اظهارداشت: کار برای خاکدان در غرب آسان نبود، در آن سال‌ها، دنیای هنر تحت تأثیر جریان «وحشی‌های جوان» یا نئواکسپرسیونیسم آلمانی بود، در حالی ‌که واحد نقاشی رئالیستی بود که موضوع‌هایی از سرزمین خود را می‌کشید. در نتیجه، آثارش در آن فضا چندان مجال نمایش نداشت. با این حال، در تصویرگری بسیار درخشید و با ناشران کتاب کودک همکاری کرد. 

وی گفت: همچنین خاکدان بخشی از نقاشی‌هایش را با عناصری از فرهنگ غربی ترکیب کرد؛ همان طاقچه‌های معروفش که پر از اشیاء کهنه و نوستالژیک بودند، کم‌کم با عروسک‌ها و دلقک‌های رنگی پر شدند و در قالب پوستر منتشر می‌شدند. این تغییر مسیر، گرچه برایش موفقیت اقتصادی به همراه داشت اما رد آن تا پایان در آثارش ماند. همان‌گونه که در نمایشگاه اخیرش در گالری ماه دیدیم، دو جهان فرهنگی گذشته‌ ایرانی و زیست اروپایی در نقاشی‌هایش در هم تنیده بودند. 

حاتم افزود: خانه‌ خانواده‌ خاکدان خود جهانی از اشیاء، خاطره و رنگ بود. پدرش کارگردان هنری بود و خانه‌شان حال‌وهوای یک دکور سینمایی را داشت؛ مبل‌ها و میزهایی شبیه وسایل صحنه، لوسترهای بزرگ، حیوانات شیشه‌ای و آکواریومی پر از ماهی، همه‌ این‌ها جهانی را ساخت که ذهن و تخیل واحد در آن رشد کرد، جهانی که بعدتر در نقاشی‌هایش زنده شد. 

این هنرمند نقاش بیان کرد: در خانه‌ پدری خاکدان اتاق کوچکی پر از اشیاء کنارگذاشته ‌شده بود، همان فضا و روحی که بعدها در نقاشی‌های واحد تکرار شد؛ اتاقی پر از چیزهایی که قرار بود فراموش شوند اما در آثار او جاودانه ماندند.

کاوه غفوریان به نمایندگی از خانواده خاکدان با قدردانی از حضور هنرمندان و همراهان زنده‌یاد واحد خاکدان گفت: از حضور و همراهی همه شما که سنگینی این فقدان را برای ما سبک کردید، سپاسگزارم. واحد خاکدان فقط یک نقاش نبود؛ او انسانی بود که به چیزهای ساده معنا می‌داد و حالا خودش در همان سادگی و آرامش آرام گرفته است.

خاکدان هنرمند نقاش پیشکسوت و هایپررئالیست یکم آبان‌ماه در پی بیماری سرطان دارفانی را وداع گفت. وی متولد ۱۳۲۹ بود که سال ۱۳۵۰ تحصیلات خود در هنرستان هنرهای زیبا را به اتمام رساند و وارد دانشکده هنرهای تزیینی در رشته معماری داخلی شد و سال ۱۳۵۵ از این دانشکده فارغ‌التحصیل شد. خاکدان در اوایل دهه ۶۰ به آلمان مهاجرت کرد و در اواخر عمر در ایران و آلمان زندگی می‌کرد.

سبک کاری او به هایپررئالیسم گرایش داشت. سوژه آثار این هنرمند لوازم و اشیای بسیار ساده و معمولی بودند که با پرداختی هنرمندانه، ارزشی مضاعف یافته و بر سطح بوم جاودانه شده‌اند اما در این تابلوها قصد نقاش تنها بازسازی اشیا نیست بلکه نوع بازنمایی آنها باعث ایجاد شخصیتی ویژه در عناصر شده‌ است که مخاطب را به کشف حقیقت اشیا و عناصر موجود در زندگی افراد ترغیب می‌کند.