موسیقی مقامی خراسان که ریشه در تاریخ و فرهنگ غنی این خطه دارد، نه تنها یک هنر، بلکه یک زبان فرهنگی است که هویت و تاریخ این منطقه را شکل میدهد؛ اما امروزه این نغمهها در معرض فراموشی قرار دارند و میراث موسیقایی خراسان به تدریج در گذر زمان به مرثیهای برای مقامهای فراموش شده تبدیل میشود.
یکی از دلایل اصلی این فراموشی، نبرد سنت و مدرنیته در موسیقی خراسان است؛ از دوتار، ساز سنتی این منطقه تا استفاده از فناوریهای دیجیتال در موسیقی معاصر موجب شده که هنرمندان با چالشهای متعددی روبهرو باشند. برخی از استادان موسیقی مقامی، با وجود تلاشهایشان برای حفظ این هنر، به دلایل اقتصادی و اجتماعی از میدان خارج شدهاند و جوانان نیز به تدریج از این میراث دور میشوند.
در سالهای اخیر، موسیقی مقامی خراسان به عنوان یک میراث فرهنگی که از حافظه جامعه پاک میشود، در خطر جدی است. نغمههای بیوارثی که نسل به نسل منتقل نمیشوند، بحران انتقال موسیقی مقامی به نسل جدید را به وجود آورده است و جوانان با وجود دسترسی به موسیقیهای مدرن و جهانی، کمتر به سمت یادگیری و اجرای موسیقی مقامی گرایش دارند.
یکی از پیشکسوتان موسیقی مقامی در خراسان رضوی گفت: موسیقی مقامی خراسان ریشه در تاریخ کهن این منطقه دارد و میتوان آن را تا دورههای پیش از اسلام دنبال کرد.
حسن عابدینی با بیان اینکه این موسیقی با مفاهیم عرفانی و اخلاقی درآمیخته و در طول قرنها توسط عارفان و حکیمان پرورش یافته است، افزود: مقامهای خراسانی نه تنها یک بیان هنری، بلکه روشی برای انتقال حکمت و معرفت بودهاند. مناطق مختلف خراسان از جمله شمال، جنوب و شرق این استان هر کدام سبکها و مقامهای خاص خود را دارند که این تنوع، غنای ویژهای به این میراث بخشیده است.
وی با اشاره به اینکه در میان مقامهای شناخته شده خراسان میتوان به مقامهای «نوایی»، «غربتی»، «چاپانی»، «کبک زاری» و «سه گانه» اشاره کرد، گفت: هر یک از این مقامها بیانگر حال و هوای خاصی هستند؛ برخی روایتگر رنجهای بشری و برخی دیگر بازتاب دهنده شادیها و امیدهای جامعهاند.
از استادان به نام این هنر میتوان به حاج قربان سلیمانی، عثمان محمدپرست و محمدعلی یگانه (دوتارنواز افسانهای)، اشاره کرد. این هنرمندان نه تنها در حفظ و اشاعه این هنر کوشیدند، بلکه شاگردان بسیاری را نیز پرورش دادند.

این پیشکسوت موسیقی مقامی ادامه داد: یکی از جدیترین تهدیدات پیش روی موسیقی مقامی خراسان، پدیده جهانی شدن و نفوذ فرهنگهای موسیقایی بیگانه است. با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، جوانان و نوجوانان به سادگی در معرض جذابیتهای ظاهری موسیقیهای پاپ و تجاری قرار میگیرند. این موسیقیها با تولید انبوه و پشتیبانی مالی قدرتمند، به سرعت در جامعه نفوذ میکنند و سلیقه موسیقایی نسل جدید را دگرگون میسازند.
وی خاطرنشان کرد: در چنین فضایی، موسیقی مقامی که نیازمند شنیدن عمیق و آشنایی با پیشینه فرهنگی است، به حاشیه رانده میشود. جوانان امروز کمتر حوصله و فرصت میکنند تا با این گونه موسیقی اصیل ارتباط برقرار کنند و به تدریج گنجینههای فرهنگی خود را فراموش میکنند.
عابدینی تصریح کرد: روش سنتی آموزش موسیقی مقامی خراسان که مبتنی بر شاگردی و همراهی استادکار بوده، امروز با چالشهای جدی مواجه شده است. از یک سو، تعداد استادان مسلط به این هنر روز به روز کاهش مییابد و از سوی دیگر، جوانان علاقهمند کمتر فرصت و امکانات لازم برای یادگیری این هنر را در اختیار دارند.
وی با اشاره به اینکه نظام آموزشی رسمی کشور نیز جایگاه مناسبی برای آموزش موسیقیهای محلی و مقامی در نظر نگرفته است، افزود: کتابهای درسی موسیقی عمدتاً بر تئوری موسیقی کلاسیک غربی متمرکزند و کمتر به میراث موسیقایی بومی ایران میپردازند. این شکاف آموزشی باعث میشود نسل جدید نه تنها با موسیقی مقامی خراسان آشنا نشود که حتی امکان شناخت و درک آن را نیز از دست بدهد.
این پیشکسوت موسیقی مقامی ادامه داد: بسیاری از هنرمندان موسیقی مقامی خراسان با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند. فقدان بازار مناسب برای عرضه این هنر، کمبود فرصتهای شغلی مرتبط و نبود حمایتهای مالی کافی، باعث شده است که بسیاری از هنرمندان یا به شغلهای دیگر روی آورند یا مجبور به ترک زادگاه خود شوند.
وی خاطرنشان کرد: این مهاجرت هنرمندان نه تنها باعث پراکندگی آنها میشود که زمینههای انتقال دانش و مهارت به نسل بعدی را نیز با مشکل مواجه میسازد. وقتی هنرمندی ناچار است برای تأمین معاش به کارهای دیگر بپردازد، طبیعی است که فرصت و انگیزه کمتری برای آموزش و ترویج هنر خود خواهد داشت.
جامعه خراسان، در حال گذار از سنت به مدرنیته
جامعه خراسان نیز مانند دیگر مناطق ایران، در حال گذار از سنت به مدرنیته است. تغییر سبک زندگی، تحول در نگرشها و ارزشها و دگرگونی در ساختارهای اجتماعی، همگی بر جایگاه موسیقی مقامی تأثیر گذاشتهاند. مراسم و آیینهایی که زمانی بستر طبیعی اجرای موسیقی مقامی بودند، امروز کمرنگ شدهاند یا شکل جدیدی به خود گرفتهاند.
برای مثال، مراسم عروسی، جشنهای محلی و آیینهای مذهبی که در گذشته با موسیقی مقامی همراه بودند، امروز بیشتر با موسیقیهای پاپ و دیجیتال برگزار میشوند. این تغییر سلیقه و ذائقه فرهنگی، میدان عمل موسیقی مقامی را محدودتر ساخته است.
مدرس و پژوهشگر موسیقی مقامی در ادامه از ضعف در مستندسازی و پژوهش خبر داد و گفت: با وجود تلاشهای ارزشمندی که در سالهای اخیر برای مستندسازی موسیقی مقامی خراسان انجام شده، هنوز بخشهای ناشناخته و ثبت نشدهای از این میراث وجود دارد. بسیاری از مقامها، نغمهها و روایات محلی در خطر فراموشی قرار دارند و با از دست رفتن هر استاد مسلط، بخشی از این گنجینه فرهنگی برای همیشه نابود میشود.
حبیبالله احمدی، با اشاره به اینکه ضعف در پژوهشهای علمی و نظاممند نیز از دیگر مشکلات پیش روست، اظهار کرد: مطالعه دقیق ریشههای تاریخی، ویژگیهای ساختاری و تحولات این موسیقی نیازمند حمایت نهادهای علمی و پژوهشی است که متأسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: خوشبختانه در سالهای اخیر تلاشهای ارزشمندی برای حفظ و احیای موسیقی مقامی خراسان صورت گرفته است. ثبت این موسیقی در فهرست میراث ناملموس یونسکو گامی مهم در معرفی جهانی این هنر بود. همچنین، برگزاری جشنوارههای متعدد از جمله جشنواره موسیقی مقامی خراسان در تربتجام و تشکیل خانههای موسیقی محلی در برخی شهرهای خراسان، از دیگر اقدامات مثبت در این زمینه بوده است.
این مدرس و پژوهشگر موسیقی مقامی بیان کرد: برخی هنرمندان جوان نیز با تلفیق موسیقی مقامی با عناصر موسیقی مدرن، تلاش کردهاند تا این هنر را به گوش نسل جدید برسانند. هرچند این تلفیقها گاهی با انتقاد سنتگرایان روبرو شده، اما بیتردید در جلب توجه عمومی به این هنر مؤثر بوده است.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان فراگیرترین رسانه کشور، مسئولیت سنگینی در قبال معرفی و ترویج موسیقیهای بومی و محلی دارد. با این حال، ساعات بسیار محدودی از برنامههای این رسانه به موسیقی مقامی اختصاص مییابد. نهادهای فرهنگی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداریها نیز میتوانند با اختصاص بودجه و امکانات بیشتر، نقش مؤثری در حمایت از این هنر ایفا کنند.
احمدی با تأکید بر اینکه تشکیل کارگروههای تخصصی، اعطای گرنتهای پژوهشی و حمایت از تولید آلبوم و اجرای کنسرت از جمله اقداماتی است که این نهادها میتوانند در دستور کار قرار دهند، گفت: با توجه به تهدیدات و چالشهای پیش رو، حفظ و احیای موسیقی مقامی خراسان نه تنها یک وظیفه فرهنگی که یک ضرورت ملی است.
وی افزود: این موسیقی تنها یک هنر صرف نیست، بلکه حامل تاریخ، فلسفه، عرفان و جهانبینی مردمان این سرزمین است. از دست دادن این میراث به معنای محروم کردن نسلهای آینده از بخشی مهم از هویت فرهنگی خویش است.
این مدرس و پژوهشگر موسیقی مقامی برای پاسداری از این گنجینه ارزشمند، به ارائه راهکارهایی پرداخت و گفت: گنجاندن موسیقی مقامی خراسان در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها، برگزاری کارگاههای آموزشی و ایجاد فرصتهای یادگیری برای علاقهمندان میتواند به انتقال این هنر به نسل جدید کمک کند.
وی همچنین بیان کرد: ایجاد بازارهای مناسب برای عرضه موسیقی مقامی، ارائه حمایتهای مالی و بیمهای به هنرمندان و فراهم آوردن فرصتهای اجرا و تولید اثر میتواند به بهبود وضعیت معیشتی آنها بینجامد.
احمدی تخصیص بودجه و امکانات برای ثبت و ضبط مقامهای باقیمانده، انجام پژوهشهای علمی درباره ابعاد مختلف این موسیقی و ایجاد بانکهای اطلاعاتی جامع را از ضروریات کار دانست و تصریح کرد: به کارگیری پلت فرمهای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین برای معرفی و ترویج موسیقی مقامی میتواند به جذب مخاطبان جدید کمک کند.
این پژوهشگر موسیقی مقامی تأکید کرد: تبدیل موسیقی مقامی به جاذبهای برای گردشگری فرهنگی نه تنها به رونق اقتصادی منطقه میانجامد، که باعث اعتلای جایگاه این هنر در جامعه میشود.
موسیقی مقامی خراسان میراثی زنده و پویا است که قرنها مقاومت و پایداریمان را در خود جای داده است. این هنر اصیل نه تنها برای مردم خراسان که برای تمام ایرانیان ارزشمند و افتخارآمیز است. حفظ این گنجینه فرهنگی نیازمند عزم ملی، مشارکت نهادهای دولتی و غیردولتی و همراهی همه دلسوزان فرهنگ و هنر ایران زمین است.
اگر امروز به فکر نباشیم، فردا ممکن است دیر باشد. باید دست به دست هم دهیم تا این آواهای کهن که روایتگر رنجها و شادیها، عشقها و ایمانهای نیاکانمان هستند، برای همیشه خاموش نشوند. بیاییم پاسداران راستین این میراث گرانبها باشیم و آن را همچون امانتی مقدس به نسلهای آینده بسپاریم.
انتهای پیام