شناسهٔ خبر: 75533018 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

روز پرستار/ من بیدارم وقتی همه خوابند

یزد _ ایرنا _ نیمه‌شب است، راهروهای بیمارستان در سکوتی سنگین فرو رفته‌اند، سکوتی که اگر خوب گوش بسپاری، صدای چکه‌ چکه‌ سرم، نفس‌های بریده‌بریده‌ بیمار، یا شاید هم صدای تپش قلب خودت را بشنوی.

صاحب‌خبر -

من این صداها را خوب می‌شناسم؛ نه از دریچه رسانه، بلکه از پشت ماسک پرستاری.

سال‌هایی که هنوز روپوش سفید بر تن داشتم، پرونده بیماران را در آغوش میگرفتم و در راهروی شبانه، آماده می‌شدم برای هر اتفاق پیش‌بینی‌نشده: از تب ناگهانی تا نفسِ آخر.

آن روزها هنوز دانشجوی ژورنالیسم پزشکی نبودم. روایتگر نبودم، مراقب بودم. اما امروز که قلم در دست دارم، حس می‌کنم باید از آن شب‌ها بگویم؛ از شب‌هایی که هیچ‌وقت دیده نشدند، تا شاید فراموش نشوند.

شیفت شب فقط یک نوبت کاری نیست. روایتی زنده است از ایستادن کنار انسانیت در تاریکی. جایی که پرستار تنهاست؛ نه از نبودِ دیگران، بلکه از نادیده ماندن.

کسی آن لحظه را نمی‌بیند که باید بین دو اضطرار، یکی را انتخاب کند. بین دو صدای کمک، یکی را اول پاسخ دهد. در شرایطی که نه وقت کافی هست، نه نیرو.

پرستار گاهی ناچار است جای همه باشد؛ وقتی پزشک در دسترس نیست، خانواده‌ای بالای سر بیمار نیست، حتی گاهی، امید هم نیست...

اما شاید عجیب‌ترین بخش ماجرا این باشد: این تلاش‌ها، این بیداری‌ها، این فرو رفتن بی‌صدا در نقش مادر، خواهر، روان‌درمان‌گر و مراقب هیچ‌جا ثبت نمی‌شوند.

فردا کسی نمی‌پرسد آن شب چه شد. انگار اصلاً اتفاقی نیفتاده.

کسی نمی‌فهمد که پرستار، فقط دارو نمی‌دهد؛ گاهی باید نقش خواهر، مادر، روان‌شناس و فرشته را باهم بازی کند.

حالا که لباس سفید را کنار گذاشته‌ام و در مسیر روایت‌گری قدم گذاشته‌ام، وظیفه خودم می‌دانم صدای آن شب‌ها را زنده نگه دارم. نه با اعتراض، که با روایت. نه با آمار، که با آدم‌ها.

چون باور دارم در دل هر پرستار شیفت شب، داستانی هست که اگر گفته نشود، از یاد می‌رود. و با فراموشی آن، بخشی از شرافت خاموشِ مراقبت هم گم خواهد شد.

امروز که دانشجوی ژورنالیسم پزشکی‌ام، بیش از همیشه حس می‌کنم باید صدای آن شب‌ها باشم. راوی سکوت‌هایی که شنیده نشد، چهره‌هایی که دیده نشد و دست‌هایی که بی‌صدا زندگی را نگه داشتند.

شاید برای همین است که هنوز، هر بار صدای چکه‌ی سرم یا نفس‌نفس بیماری را می‌شنوم، یادم می‌افتد: وقتی همه خواب‌اند، هنوز کسانی بیدار مانده‌اند؛ برای زندگی دیگران....

"کارشناس پرستاری و دانش‌آموخته کارشناسی ارشد ژورنالیسم پزشکی"