به گزارش روز دوشنبه ایرنا به نقل از الجزیره: پس از بیش از ۶۰۰ روز که شهر فاشر در محاصره مرگ و گرسنگی قرار داشت، نیروهای پشتیبانی سریع روز یکشنبه اعلام کردند که کنترل ستاد فرماندهی ارتش در فاشر، مرکز ایالت دارفور شمالی، را به دست گرفتهاند؛ این آخرین شهر مهم در این منطقه بود که ارتش سودان هنوز در آن حضور داشت.
شهر فاشر، در هالهای عمیق از ابهام و سرنوشتی نامعلوم فرو رفته است. این شهر که در گذشتهای نه چندان دور به عنوان یک شاهراه و دروازه حیاتی دارفور به سوی جهان شناخته میشد، امروزه ببه «دروازه سودان به جهنم» تبدیل شده است.
هر کسی که در این منطقه از حملات مستقیم جان سالم به در برد، در معرض خطر دائمی خشونت، تجاوز و تهدید فزاینده ناشی از یک جنگ داخلی بیرحمانه قرار دارد. فاشر بیش از ۶۰۰ روز است که «به آرامی در حال کشته شدن» است؛ داستانی که صرفا مجموعهای از حوادث جدا نیست، بلکه حماسهای واحد است که ریشههای تاریخی آن از قرن پانزدهم تا کنون امتداد یافته است.
تاریخ فاشر
در قلب دارفور در غرب سودان، منطقه الفور شکل گرفت که یکی از سه پادشاهی بزرگ و تعیینکننده در شکلگیری هویت تمدنی سودان قدیم بود (دو پادشاهی دیگر عبارت بودند از منطقه فونج در سنار در شرق و منطقه تقلی در کوهستان نوبه در جنوب).
فاشر که از نظر تاریخی با عنوان «فاشر السلطان» (پایتخت سلطان) شناخته میشد، مرکز و قلب تپنده این پادشاهی گسترده بود و میراث غنی فرهنگی و تمدنی دارفور را نمایندگی میکرد. نام فاشر (محل تجمع) به سنت باستانی سلاطین در گرد هم آوردن مردم برای مشورت در امور حکومتی اشاره دارد. علاوه بر این، موقعیت جغرافیایی آن، فاشر را به یکی از مهمترین مراکز تجاری منطقه، متصلکننده دارفور به بازارهای لیبی، مصر و غرب آفریقا، تبدیل کرده بود. اما با ورود استعمار انگلیس و سپس تشکیل دولت جدید سودان، نقش تاریخی شهر کاهش یافت. در دهههای اخیر، جنگهای قومی، فقر، و رقابت قدرت میان قبایل عرب و آفریقایی، دارفور را به میدان خشونت بدل کرد — و فاشر در مرکز این بحران بوده است.
این شهر اکنون در وضعیتی بحرانی و مبهم قرار دارد. پس از بیش از ۶۰۰ روز محاصره، بمباران، درگیریهای خونین و گرسنگی، این شهر که زمانی پرشکوه و سرزنده بود، امروز به نماد ویرانی و رهاشدگی بدل شده است.
اهمیت نظامی و راهبردی فاشر
برای ارتش سودان، فاشر آخرین پایگاه اصلی در غرب کشور است؛ از دست دادن آن، به معنای عقبنشینی کامل از دارفور خواهد بود.
برای نیروهای پشتیبانی سریع، به فرماندهی «محمد حمدان دقلو (حمیدتی)»، پیروزی در این شهر مشروعیتی تاریخی و قبیلهای به همراه دارد و موقعیت آنها را در هر مذاکره سیاسی آینده تقویت میکند. به همین دلیل، فاشر نه تنها یک میدان جنگ نظامی، بلکه «جایزه بزرگ» نبرد میان ارتش و نیروهای حمیدتی به شمار میآید. هر گروه که فاشر را در دست داشته باشد، دارفور را در اختیار دارد.
سقوط در سایه سکوت
پس از ماهها درگیری سنگین، گزارشها حاکی است که نیروهای ارتش سودان از بیشتر مناطق شهر عقبنشینی کردهاند و پادگانهای باقیمانده در محاصره کامل قرار دارند.
در مقابل، نیروهای «پشتیبانی سریع» کنترل ساختمانهای دولتی، فرودگاه و مراکز اصلی را در دست گرفتهاند. اما با این پیروزی، کابوس تازهای آغاز شده است: بسیاری از ساکنان از خانههای خود رانده شدهاند، و در محلات جنوبی و غربی شهر، صحنههایی از غارت، ربایش و تجاوز گزارش میشود. در برخی مناطق، ارتباطات تلفنی و اینترنتی قطع شده و هیچ نهاد مستقلی برای نظارت بر اوضاع وجود ندارد.
بحران انسانی بیسابقه
شهر عملا از جهان بیرون جدا شده است. راههای زمینی بسته شدهاند و هیچ کمک بشردوستانهای نمیتواند به آن برسد. غذا به ندرت یافت میشود؛ مردم از دانههای خشک، برگ درختان و حتی علف حیوانات برای زندهماندن استفاده میکنند. آب آشامیدنی آلوده است و بیماریهایی چون وبا، اسهال و سوءتغذیه در حال گسترشاند.
در بیمارستانهای معدودی که هنوز کار میکنند، دارو و تجهیزات تقریبا وجود ندارد. پزشکان محلی از عمل جراحی با نور تلفن همراه سخن میگویند. کودکان بیسرپرست در خیابانها پرسه میزنند و گروههای مسلح محلی نیز در غیاب دولت بر بخشهایی از شهر مسلطاند.
واکنشهای جهانی
در سطح بینالمللی، نگرانیها رو به افزایش است. سازمان ملل، اتحادیه آفریقا، و اتحادیه عرب از «فاجعه انسانی در شُرف وقوع» سخن گفتهاند.
اما هیچ اقدام قاطع یا کمک واقعی هنوز انجام نشده است. کشورهای همسایه، مانند چاد و آفریقای مرکزی، از هجوم آوارگان بیم دارند.
فعالان سودانی در شبکههای اجتماعی کارزاری با عنوان «انقذوا الفاشر» (فاشر را نجات دهید) به راه انداختهاند تا صدای مردم محاصرهشده را به گوش جهان برسانند.
مذاکرات و بازی قدرت
در پشت صحنه، تلاشهایی برای آتشبس و مذاکره جریان دارد. گروه چهارجانبه (آمریکا، عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی) طرحی برای توقف موقت جنگ و آغاز گفتوگوهای سیاسی آماده کردهاند. اما منابع سیاسی معتقدند این طرحها بیشتر برای بازآرایی منافع منطقهای است تا پایان واقعی جنگ.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران، جنگ سودان دیگر صرفا نبرد ارتش و نیروهای حمیدتی نیست؛ بلکه صحنهای برای رقابت قدرتهای خارجی است — از روسیه و امارات گرفته تا مصر و چاد.
فاشر امروز نه تنها در چنگال نیروهای مسلح، بلکه در چنگال ناشناختهای از آیندهای تاریک گرفتار شده است.
این شهر که روزی مهد فرهنگ، تمدن و تجارت بود، اکنون به ویرانهای بدل شده که هیچکس نمیداند چه سرنوشتی در انتظارش است. و در حالی که جهان درگیر بحرانهای دیگر است، صدای مردم فاشر در میان دود و خاکستر خاموش میشود — شهری که شاید سقوطش نقطه عطفی در تاریخ دارفور و سراسر سودان باشد.
تا زمانی که این جنگ بیرحمانه ادامه دارد، این شهر تاریخی و مردم آن در چنگال ابهام و در انتظار سرنوشتی نامعلوم باقی خواهند ماند.