شناسهٔ خبر: 75528707 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

از پناه بردن تا ویرانی: چگونه صهیونیسم به فلسطینی‌ها خیانت کرد

برخلاف آنچه رسانه‌های صهیونیستی و جریان غالب غربی سعی در جلوه‌اش دارند، در داستان فلسطین-اسرائیل، شخصیت ظالم قصه فلسطینی‌های بومی نیستند، بلکه جنبش صهیونیسم است که به مهربانی میزبانان پیشین خود خیانت کرده و سرزمین شان را به اشغال خود درآورد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا به نقل از وب سایت کانتر کارنتس، برخلاف آنچه رسانه‌های صهیونیستی و جریان غالب غربی سعی در جلوه‌اش دارند، در داستان فلسطین-اسرائیل، شخصیت ظالم قصه فلسطینی‌های بومی نیستند، بلکه جنبش صهیونیسم است که به مهربانی میزبانان پیشین خود خیانت کرده و سرزمین‌شان را به اشغال خود درآورد.

تاریخ شاهد تناقض‌هایی است که بنیان‌های اخلاقی انسانیت را به لرزه درمی‌آورد. اما شاید هیچ‌کدام به اندازه داستان مردم یهود که پس از قرن‌ها آزار و اذیت در اروپای مسیحی، پناه و کرامت را در دنیای اسلامی یافتند، عمیق نباشد. اما وقتی این یهودیان تحت پرچم صهیونیسم قرار گرفتند، اسلحه‌های خود را به سوی همان مردمی که روزگاری پناهشان داده بودند، نشانه گرفتند. آنچه امروز در غزه و اراضی اشغالی شاهد آن هستیم، نه جنگی میان دو طرف برابر، بلکه یک فتح استعماری است که در آن، ظالم به وضوح پروژه صهیونیسم است که در کمتر از یک قرن، از طریق نسل‌کشی، فلسطین را به آستانه نابودی کشانده است.

در طول قرن‌ها، یهودیان در اروپا مورد ظلم‌های غیرقابل توصیفی قرار می‌گرفتند: اخراج ها، تغییر مذهب اجباری و کشتار‌های سیستماتیک. هولوکاست، جایی که آلمان نازی شش میلیون یهودی را کشت، اوج هولناک میراث یهودی ستیزی در اروپا بود. با این حال، زمانی که اروپا پشت به یهودیان کرد، این نه اروپای مسیحی، بلکه دنیای اسلام بود که امنیت، مهربانی و همزیستی را به آنها ارائه داد.

دوران طلایی فرهنگ یهودی

زمانی که انگلستان یهودیان را در سال ۱۲۹۰، فرانسه در ۱۳۰۶ و اسپانیا در ۱۴۹۲ اخراج کرد، بسیاری از این یهودیان در قلمرو‌های اسلامی پناه یافتند.

 در اندلس (اسپانیای تحت حکومت مسلمانان از قرن هشتم تا پانزدهم)، دانشمندان، پزشکان و شاعران یهودی در کنار مسلمانان و مسیحیان در آنچه مورخان "دوران طلایی فرهنگ یهودی" می‌نامند، شکوفا شدند. هنگامی که پادشاهان کاتولیک اسپانیا نیز یهودیان را در ۱۴۹۲ اخراج کردند، سلطان عثمانی بایزید دوم آنها را به استانبول و سالونیکا دعوت کرد و به آن‌ها زمین، معیشت و آزادی داد.

این تاریخ همزیستی و حمایت، ریاکاری اخلاقیِ روایتِ صهیونیستی را که امروز مسلمانان را دشمنان جاودانه یهودیان معرفی می‌کند، آشکار می‌سازد. حقیقت این است که یهودیان در سرزمین‌های اسلامی ایمن‌تر از اروپای مسیحی زیسته‌اند. تراژدی امروز در فلسطین ریشه در دشمنی مذهبی ندارد، بلکه در جاه طلبی استعماری نهفته است. صهیونیسم - نه یهودیت - جستجوی یک قوم برای امنیت را به پروژه‌ای برای سلطه تبدیل کرد.

خیانت بریتانیا و کاشت بذر صهیونیسم

زمانی که بریتانیا اعلامیه بالفور را در ۱۹۱۷ صادر کرد و وعده «سرزمینی برای قوم یهود» در فلسطین را مطرح کرد، این کار را بدون مشورت با جمعیت بومی اعرابی انجام داد که بیش از ۹۰ درصد جمعیت فلسطین را تشکیل می‌دادند. تحت قیمومین بریتانیا (۱۹۱۷-۱۹۴۸)، امواج مهاجران یهودی که به تحریک ایدئولوژی صهیونیستی و گناهِ اروپا به فلسطین سرازیر شدند، آغاز شد. سیاست دوگانه بریتانیا - وعده استقلال به اعراب در حالی که از جنبش صهیونیسم حمایت می‌کرد - بذر یکی از طولانی‌ترین بی‌عدالتی‌ها در تاریخ جهان را کاشت.

جنایت به اسم تامین امنیت

از سال ۱۹۴۸ تا کنون اسرائیل موفق شده است دست به انواع و اقسام جنایت‌ها علیه بشریت بزند بدون این که در  هیچ دادگاهی پاسحگو باشد. این رژیم اقدام به انجام ترور‌های سیاسی فراوانی از لبنان گرفته تا ایران به بهانه تامین امنیت خود نموده است. اسرائیل طرحی موسوم به هانیبال را اجرا کرده که به او اجازه می‌دهد سرباز‌های اسیرشده خود را به همراه هر غیرنظامی دوروبرشان بکشد تا مانع از گروگانگیری آنها شود. این دکترین به شکل بیرحمانه‌ای در سال ۲۰۱۴ در رفح اجرا شد که در آن صد‌ها فلسطینی در بمباران‌های بسیار به شهادت رسیدند، اقدامات که بازر‌های حقوق بشر آن‌ها را جنایت علیه بشریت نامیدند.

مشارکت جهانی در آپارتاید

سکوت جهانی، به ویژه سکوت قدرت‌های غربی، به عنوان سیاه‌ترین مدرک همکاری در این زمینه باقی می‌ماند. همان اروپایی که روزی یهودیان را تا مرز انقراض شکار می‌کرد، امروز به اسرائیل کمک می‌کند و آن را در شکار فلسطینیان در سرزمین‌ه‌ای خود آزاد می‌گذارد. در غزه، اسرائیل بیمارستان‌ها، مدارس و کمپ‌های پناهندگان را بمباران کرده است. محاصره غزه که مواد غذایی، سوخت، دارو و برق را محدود می‌کند، نسل‌کشی آهسته‌ای است که تحت پوشش «امنیت» اسرائیلی‌های صهیونیست در حال انجام است.

حسابرسی اخلاقی

برای درک مبارزه فلسطینی ها، باید پیوستگی این بی‌عدالتی‌ها را دنبال کرد: آزار یهودیان در اروپا، دوگانگی استعماری بریتانیا و خیانت صهیونیسم به کسانی که به یهودیان پناه داده بودند. قوس اخلاقی این داستان جایی است که قربانیان دیروز امروز به ستمگران تبدیل شده‌اند. برای بازگرداندند صلح به بیت المقدس، باید با حقیقت رو‌به‌رو شود. حقیقت ساده است: ظالمِ این داستان نه آن آواره فلسطینی است که به پرچم پاره‌اش چنگ زده، بلکه دولت صهیونیستی است که به مهربانی تاریخ خیانت کرده است.

انتهای پیام/