به گزارش ایسنا، ملوک السادات بهشتی در نشستی با موضوع شیوه تربیتی شهید بهشتی که به مناسبت سالروز تولد آن شهید در منزل ایشان برگزار شده بود، در مواجهه با نسل جوان که به مناسبت نود و هفتمین سال تولد شهید آیت الله دکتر بهشتی در خانهموزه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: در ارتباط با زندگی شهید بهشتی کتابها نوشته شده و خاطرات زیادی نقل شده است. رفتار و شیوه تربیتی و شیوه برخورد ایشان با همسر و فرزندان واقعا از الگوی تربیتی پیامبر اکرم(ص) پیروی میکرد.
وی افزود: دوستان و افرادی که با ایشان آشنایی و مراوده داشتند، معتقد بودند از لحاظ ادب و هوش نمونه بود. برای فرزندانشان نیز در همه زمینه ها الگوی واقعی بودند یعنی بیش از آنکه برای ما پدر باشند، استاد و الگو بودند. خود من در زندگی همیشه از پیامهایی که رفتار ایشان چه از لحاظ اخلاقی، چه از لحاظ رفتاری و چه از لحاظ روابط اجتماعی داشتند به عنوان یک پدر خانواده در تربیت فرزندانشان، بهره میبردم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در سالهای ۱۳۵۰ در بحران زندگی میکردیم، بحران حاکمیت مکاتب مختلف به خصوص مکاتب چپگرا برای جوانترها و نوجوانان خیلی جاذبه داشت. در آن شرایط شهید بهشتی با توجه به این که به اصول و احکام اسلامی بسیار مقید بودند برای جوانترها از جمله ما الگو بودند. ایشان به عبادت یا نماز خواندن یا سایر عبادات هرگز امر نکردند اما سبک رفتاری و زندگی ایشان برای فرزندان، شاگردان و جامعه الگو بود. همین که اول وقت میایستادند و نماز را با صدای دلنشینشان میخواندند مشوق ما بودند. الان باید بررسی شود که پدرها و مادرها چگونه رفتار میکنند؟ آیا برای فرزندانشان الگو هستند؟ اگر در جامعه اتفاقاتی میافتد و بسیاری از جوانان متأسفانه نماز خواندن را کنار گذاشتهاند، باید ببینیم رفتار پدر و مادر چه تأثیری در این مسئله داشته و چرا تأثیر مطلوب نگذاشته است؟ آیا رفتارهای دوگانه پدر و مادر و ناروراستی های بزرگترها سبب شده است.
وی گفت: فرزندانی که از یکی دو سالگی موبایل دستشان است، هر چه رشد میکنند و بزرگتر میشوند بیشتر به شبکههای مختلف دسترسی پیدا میکنند و آگاهیشان بیشتر می شود، ولی الگوهای اسلامی برایشان بازگو نمیشود. در جامعه خودمان چقدر از شهید بهشتی گفته شده است؟ متأسفانه در خصوص رفتار، عقاید و فکر ایشان صحبتی نشده است. در حالی که ایشان چه از لحاظ عبادی، چه از لحاظ اخلاقی و چه از لحاظ رفتار اجتماعی الگو بودند. علاوه بر آن عدالت را رعایت میکردند یعنی پسر و دختر برای ایشان یک سطح و مرتبه داشتند و سعی میکردند به تساوی با هر دو رفتار کنند.
بهشتی افزود: ایشان برای دختر و پسر یک حق قائل بودند و شرایط یکسانی برای تحصیل آنان مهیا و حتی دخترها را به ادامه تحصیل تشویق میکردند. این موضوع مسئله خیلی مهمی بود چون در زمانی که اکثر خانوادههای روحانی و مذهبی، اجازه ادامه تحصیل به دخترانشان نمیدادند شهید بهشتی اینگونه رفتار میکرد. حتی آن زمانی که در قم زندگی میکردیم و من به سن پیشدبستانی رسیده بودم ایشان با شجاعت در اولین کودکستانی که در قم ایجاد شده بود، من را ثبت نام کردند و این اقدام مخالفتهای زیادی در پی داشت. در آن زمان بسیاری از خانوادههای روحانی اجازه ادامه تحصیل به فرزندان دختر نمیدادند و فقط تعداد کمی از خانوادهها فرزندان دخترشان را به مدارس جدید فرستادند. جالب است شهید بهشتی علاوه بر بنده خواهر کوچکشان را تشویق کردند تا در سیستم جدید آموزشی و در همان مدرسه ای که من را ثبت نام کرده بودند با رضایت مادربزرگم ثبت نام کنند و ادامه تحصیل دهند.
فرزند ارشد شهید بهشتی افزود: یکی دیگر از ویژگیهای شهید بهشتی این بود که با وجودی که طلبه بودند و از محضر اساتید حوزه بهره میبردند، بعدها تحصیلات عالیه را در دانشگاه تهران تا پایان دوره دکتری ادامه دادند. ایشان از لحاظ اقتصادی هم سعی میکردند خدشهای به وجهه شان ایجاد نشود به همین دلیل از ابتدای تحصیل هیچ شهریهای دریافت نکردند. وقتی طلاب دیگر اعتراض کردند که چرا مگر شهریهای که علما پرداخت میکنند را حرام میدانید؟ پاسخ دادند: «خیر، من فکر میکنم شهریهای که داده میشود را ممکن است آن طور که باید و شاید نتوانم هزینه کنم» به همین دلیل از لحاظ اقتصادی کاملاً مستقل بودند و روی پای خودشان ایستادند، هرچند اجارهنشین بودند و برخی مواقع در تنگنا قرار می گرفتند.
وی ادامه داد: با اینکه شهید بهشتی تک فرزند پسر خانواده بود و از نظر هوش و رفتار و اخلاق سرآمد پسرهای فامیل بودند و حساسیت زیادی روی ایشان بود اما به همه امتیازاتشان پشت پا زدند و به درخواست خودشان وارد حوزه علمیه شدند و زندگی طلبگی را انتخاب کردند. این تصمیم باعث شد یک راه مشخص و منحصر به فردی را طی کنند. دوری چنین فرزندی آن هم در ۱۷ سالگی برای پدر و مادر بسیار سخت بود اما چون شهید بهشتی به درس خواندن و درس دادن علاقه شدیدی داشت رضایت دادند. با آموزش و تدریس زبان انگلیسی روی پای خودشان ایستادند در حالی که خانوادههای مذهبی و روحانی داشتن رادیو و تلویزیون و خواندن زبان انگلیسی را حرام میدانستند و در عین حال تسلط شهید بهشتی به زبان انگلیسی برای علمای آن روزگار تعجب آور بود.
فرزند ارشد شهید بهشتی در بخش دیگری از سخنانش به تبیین نقش عزتالشریعه مدرس مطلق همسر شهید بهشتی پرداخت و گفت: ایشان در طول زندگی در همه حال پشتیبان و حامی پدر بود و در سختترین شرایط در قم در یک اتاق، زندگی کردند در حالی که پدرشان وضعیت اقتصادی نسبتاً خوب و مرفهی داشت. ایشان بعد از تبعید به تهران هم همین شرایط سخت اقتصادی و مالی را تجربه کردند. بعد از رفتن به آلمان، مادر روی حجابشان تکیه داشتند و پدر در اکثر جلسات دانشجویی، علمی و جلسات خانوادگی مسجد هامبورگ ایشان را همراهشان میبردند. البته بسیاری از جلسات من هم شرکت میکردم. ایشان در توضیح به افرادی که میپرسیدند چرا همسر و دختر خود را به جلسات میآورید پاسخ میدادند «میخواهم به آنان بگویم که زن محجبه میتواند در همه جا حضور پیدا کند حتی در خارج از کشور و حجاب مانعی برای شرکت در فعالیتهای اجتماعی نیست».
این استاد دانشگاه گفت: ایشان به ما بچهها در خانه تأکید میکردند که حتماً در کارهای خانه به مادر کمک کنیم. جالب است وقتی مادر مریض میشدند خودشان با آن همه مشغله کاری و تحصیلی کمکحال مادر بودند حتی از ظرف شستن هم ابایی نداشتند. این رفتار در دورهای انجام می شد که خیلی از آقایون علما اعتقادی به این مسئله نداشتند و میگفتند این کارها مخصوص خانمها است و انجام آنها را دون شأن خودشان میدانستند. کمک کارِ مادر بودن در همه حال آن هم در آن روزگار، خیلی مسئله مهمی بود. حضور پدر و مادرم در خانواده در کنار ما باعث شکلگیری کانون خانوادگی پر از مهر و محبت و صفا و امنیت برای ما شده بود.
وی ادامه داد: تا قبل از خرید ملکی برای تأسیس مدرسه دین و دانش در قم با همراهی مادر کلاسهای درس در خانه ما تشکیل می شد و مجبور بودیم تا پایان اتمام کلاسها در یک اتاق کوچک بمانیم و مادر سختیهای این مسئله را پذیرفت تا ساختمانی برای مدرسه خریداری شد و کلاسهای مدرسه دین و دانش به آن جا نقل مکان شد.
این استاد دانشگاه دادن آزادی عمل کامل شهید بهشتی به همسر را از دیگر ویژگیهای ایشان برشمرد و گفت: علیرغم اینکه پدر فقط حقوق کارمندی آموزش و پرورش را میگرفتند، هر ماه مبلغ خاصی به مادر میدادند و تأکید داشتند این مبلغ مخصوص به خانم است و ایشان این اختیار را داشتند که هر طور که دوست دارند آن را خرج کنند. جالب است بدانید در آن زمان خانوادههای علما مقید بودند که خانه حتماً باید ساده باشد اما شهید بهشتی به مادر میگفتند این اتاق مخصوص شما و مهمانان خانمتان است و هر طور دوست دارید این اتاق و دکوراسیونش را بچینید.
وی افزود: البته خود شهید بهشتی اتاق و کتابخانه کاملاً ساده با یک موکت ساده و یک دست مبل ساده داشتند اما برای همسرشان آزادی قائل بودند. در حال حاضر چند نفر از آقایون واقعا به این شکل عمل میکنند؟ با اینکه ۵۰ - ۶۰ سال از این موضوع میگذرد اما هنوز که هنوز است در برخی خانهها حاکمیت با آقایان است و البته الان برعکس شده یعنی هر آنچه که پدر و مادر به دست میآورند در اختیار فرزندان قرار میدهند و در برخی خانوادهها فرزندسالاری حاکم شده است.
فرزند ارشد شهید بهشتی یادآور شد: اعضای خانواده روزهای جمعه گرد هم میآمدند و ضمن خوش و بش و گفتگو با پدر و مادر در تصمیمگیریها مشارکت داده میشدند حتی برای سفر رفتن از کوچکترین فرزند خانواده هم نظر میخواستند. ایشان در دوران تحصیل فرزندان مرتب به مدرسه سرکشی میکردند و جویای روند تحصیلی شان میشدند. درست برعکس سایر پدران که مشغله خود را برای رفتن به مدرسه، زیاد میدانند و معمولاً به مدرسه فرزندانشان نمیروند.

بهشتی در خاطرهای از نگاه پدرش درباره حجاب و پوشش دخترها، گفت: وقتی من از آلمان به ایران آمدم با اینکه آنجا حجاب داشتم اما در ایران مسئله پوشش چادر مطرح شد. برایم سؤال بود که حالا باید چه کنم؟ چادر برایم دست و پا گیر و واقعاً سخت بود و نمیدانستم چه باید بکنم. شهید بهشتی ساعتها با من صحبت کردند و بعد هم گفتند خودت انتخاب کن. ایشان به من یادآور شدند چادری که خانوادههای مذهبی در ایران سر میکنند، عرف جامعه است اما حجابی که در آلمان داشتید حجاب کاملی است. بعد هم انتخاب را به خودم سپردند و بنده خودم چادر را انتخاب کردم. بعدها هم به اتفاق شهید آیتالله مطهری مجموعه مقالات حجاب را نوشتند که در مجله "زن روز" قبل از انقلاب منتشر کردند.
وی یادآور شد: شهید بهشتی معتقد بودند چادر تنها حجاب نیست. در شرایط فعلی اگر با فرزندان و دخترمان درست رفتار شده بود مطمئناً نوع پوشش دخترهایمان در کوچه و خیابان و مترو اینگونه نبود. اجباری کردن چادر و نوع لباس برای دختران دانش آموز و دانشجو باعث رسیدن به این وضعیت شده است، البته امیدوارم نسل جدید دست از لجبازی بردارد و بر اساس منطق و بدون سوگیری روی موضوع حجاب و پوشش زن مسلمان مطالعه بیشتری کند و حجاب واقعی را، که نشان آزادی عمل او در جامعه است، انتخاب کند.
انتهای پیام