امروزه در برخی از کشورها ساختمانهای چندطبقه با مصالح بومی ساخته میشود که اتفاقاً همه جوانب مهندسی و ایمنی در برابر زلزله در آنها لحاظ شده است.
در چند دهه اخیر افـزایش سـاخت و سـازهای سـاختمانی در شـهرها همواره بـا تخریب ساختمانهای نه چندان قـدیمی تـوأم بوده اسـت. ساختمانهایی که بیشتر آنهـا بـا مصـالح غیـربـومی و جدید مانند آجر سفال، سنگ پلاک، گچ، سیمان، فـولاد، شیشه و یا مصـالح کـاملاً صـنعتی و شـیمیایی از قبیـل آلومینیـوم، مـواد پلاسـتیکی، قیـر و مصـالح ترکیبـی همچون آزبسـتهـا و ایرانیـتها ساخته شدهاند و موجب آسیبهای زیست محیطی جبرانناپذیری میشوند.
این در حالی است که مصالح جدید و غیربومی، مصالحی هستند که پس از تخریـب قابلیت بازیافت در محیط زیست را ندارند و به عنوان نخاله در حاشیه شهرها انباشته و موجب تخریـب محیط زیست نیز میشوند.
از این رو، انتخـاب مصـالح در مناطق جغرافیایی مختلف یکـی از تصـمیمهای معمـار در فراینـد طراحی است که اگـر بـه شـکلی صـحیح و با مطالعه صورت نگیرد، جبران خسارتهای آن دشوار خواهـد بـود. بر همین اساس امروزه بیتوجهی به ظرفیتهای کاربرد مصالح بومی و ناهماهنگی و انطباق معماری با اقلیم منطقه به یکی از دغدغههای مهم دانش معماری تبدیل شده و اکنون این پرسش مطرح است که تفـاوت ساخت و ساز بومی با ساختمانهای جدید چیست و چرا از مصالح بومی در ساخت و سازهای جدید استفاده نمیشود، در حالی که این مصالح در قدیم نقش مؤثری در هوشمندی شهرها داشتهاند.
به عنوان نمونه در معماری قدیم شهر یزد بادگیرهایی نصب میشده که باد را به حوضچه آب منتقل میکرده تا باد خنکتری از طریق کانالها، محیط خانهها را خنک کند، اما اکنون در معماری جدید این شهر اثری از بادگیرها و مصالح بومی نیست.
در این باره با خانم دکتر طاهره نصر، رئیس پیشین گروه تخصصی معماری شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور و استاد تمام شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز به گفتوگو نشستیم تا اهمیت استفاده از مصالح بومی و هوشمندی قدیم در معماری شهرها را از زبان ایشان بشنویم.
معماری قدیم چه ویژگیهایی داشته و خانههای ایرانی دستخوش چه آسیبهایی شده است؟
در ابتدا باید گفت معماری (بهعنوان عنصری از سیمای شهر) از اجزای فرهنگ هر ملت است که با توجه به موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای آب و هوایی، آداب و رسوم، ارزشها و عقاید، در طول تاریخ و به مرور زمان شکل میگیرد و در صورت لزوم به آرامی و به تدریج نیز تغییر میکند. بنابراین، معماری هر ملت، خاص همان ملت و متناسب با تمام اجزای فرهنگ آن ملت است و نمیتوان به یک باره و به دلایل اقتصادی و سیاسی در سبک معماری تغییرات ناگهانی ایجاد کرد.
شاخصهای بارز معماری سنتی و اصیل ایرانی توازن، تعادل، کمال، وحدت، روشنی و وضوح، اعتدال و متانت، نمادگرایی و رمزپردازی - نه به معنا و منظور پیچیدگی و غامض بودن اثر و خودنمایی طراح، بلکه به معنای ساحتی معنوی دادن به هر چیز و هر شیء- است. به طور کلی معماری ایران بر پنج اصل مبتنی بوده که این اصول شامل مردمواری (به معنی داشتن مقیاس انسانی)، پرهیز از بیهودگی (خودداری از به کارگیری عناصر غیرضروری، در عین رعایت زیبایی در معماری اسلامی)، نیارش (به معنی علم فن، استاتیک و مصالحشناسی بنا)، خودبسندگی (به معنی استفاده از مصالح بومی)، درونگرایی (به دلیل مسئله محرمیت و حفظ حریم خانواده به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی ایران و همچنین مسائل فرهنگی و اصول مذهبی) است.
همین موارد را میتوان بهعنوان هویت معماری گذشته و سنتی ایران دانست. در واقع هویت موضوعی است که تفاوت سیمای شهر قدیم ایرانی و سیمای شهر معاصر را موجب شده است. در مقایسه خانه سنتی و مدرن در ایران -که با دیدگاه تبدیل خانه به سرپناه همراه بوده است- میتوان گفت هر چند عوامل اقتصادی بیشماری دخیل بوده اما بینشهایی همچون تبدیل خانه به سرپناه، جزءنگری یا کلنگری بیش از حد، سیطره کمیت بهجای کیفیت، همهگیر شدن نظام بافتهای شطرنجی در شهرها و فقدان بستر زندگی جمعی نیز تأثیرگذار بوده که همه این موارد منجر به سیمای امروزی شهرها شده است. در این میان یکنواختی توأم با اغتشاش در بستر ضوابط بهعنوان مهمترین عامل در آسیب به سیمای شهرها میتواند مطرح باشد.
معماری قدیم و سنتی شهرهای ایران چه هوشمندیهایی داشته و آیا در معماری جدید نیز این هوشمندیها وجود دارد؟
در شهرسازی و معماری ایرانی، شرایط طبیعی، بومی و اقلیمی همواره مدنظر بوده است. این مورد که بهعنوان مؤلفهای از مؤلفههای هویت طبیعی شهر بوده، بر ساختار کالبدی شهر و بهتبع آن معماری نیز تأثیر داشته و از آنجا که عناصر طبیعی نشاندهنده هویت طبیعی هر مکان هستند و طبیعت از ابتدا جزئی از وجود انسان بوده است و فرد نیز در کنار آن به آرامش میرسد، شهرها و عناصر آن و همچنین مسکن بهعنوان جزئی از شهر میبایست چنین محیط و بستری را فراهم کند و محل آرامش انسان باشد. این آرامش عموماً در کنار جنبه کالبدی، جنبه احساسی و روانی را نیز به همراه داشته است. بنابراین عناصر طبیعی و برجسته محیطی نشانههای آشنا برای ساکنان شهر بوده و همچنین هویت معماری و شهرسازی هر نقطه از کشور با شرایط اقلیمی، محیطی و طبیعی آن همسو بوده است. بنابراین هر منطقه با شرایط طبیعی و اقلیمی متفاوت نیز دارای هویت خاص متأثر از شرایط طبیعی منطقه برای ساخت و ساز خود بوده، بنابراین چهره یکسانی را در شهرسازی و معماری قدیم در نقاط مختلف کشور نمیتوان یافت.به عنوان نمونه معماری در یزد با شرایط اقلیمی گرم و خشک متفاوت از معماری در شمال کشور با شرایط اقلیمی معتدل و مرطوب و یا تبریز با شرایط اقلیمی سرد است. مثلاً در یزد بادگیرها بهعنوان عنصری از معماری قطعاً در تعادل گرمایش و سرمایش هوا نقش داشته است. متأسفانه با تغییر نگرش در معماری، شهرها نیز هویت معماری خود را از دست داده و سیمای متفاوتی از شهر امروز قابل رؤیت است و در این میان عدم توجه به بوم منطقه بیشترین آسیب را به شهرها وارد کرده است.
معماری جدید چه آسیبهایی میتواند داشته باشد؟
به طور کلی میتوان گفت هویت حلقه گمشده زنجیر در ساخت و سازهای امروزی است و این اصل نادیده گرفته شده موجب شده چهره معماری و شهرسازی بیشتر شهرهای کشور که زمانی معماری فرهنگمندی داشت به گونهای بیهویت شود.
از سویی دیگر ناسازگاری ساختی الگوی مدرن با سایر الگوهای معماری مسکونی ایرانی را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد؛ نخست بحران در دیدگاه کلانشهر که نوع عملکرد با نوع انتظار از آن همخوانی ندارد. بهعنوان نمونه در بسیاری از شهرهای نوین و معماری نوین توجه به مفاهیم «زندگی» و «سکونت» بسیار کمرنگ دیده شده تا جایی که میتوان آنها را شهرهای «خوابگاهی» نامید.
دوم بحران در عناصر و اجزای شهر است که عدم تناسب فضاها با عملکرد جاری در آنها، اغتشاش و سردرگمی ناشی از ترکیب کاربریهای ناسازگار، یکنواختی و عدم پویایی ناشی از تفکیک کاربریها ناشی از آن است.
بدون شک تأثیر ضوابط طرحهای جامع و تفصیلی در سیمای امروز شهر ایرانی را میتوان در تسلط بافت شطرنجی و یکسان شدن بافت همه شهرها، عدم تطبیق فرم ظاهری فضا و معنای آن و عدم مفهوم کالبد و معنای آن در فرهنگ و کالبدهایی فاقد معنا دانست.
اهمیت استفاده از مصالح بومی در مناطق جغرافیایی مختلف چیست و کدام شهرها هنوز ظرفیت استفاده از مصالح بومی و ترکیبی را دارند؟
استفاده از مصالح بومی در معماری دارای قدمتی طولانی بوده و در کشور ما نیز مصالح بومی سازگار با محیط زیست در معماری استفاده میشده است. امروزه نیز با افزایش آگاهی نسبت به مسائل زیست محیطی و اهمیت حفظ هویت فرهنگی، توجه به مصالح بومی دوباره در پژوهشهای مختلف مدنظر قرار گرفته است. یکی از اصول معماری پایدار نیز استفاده از مصالحی است که به حفظ محیط زیست کمک کند که در این راستا میتوان مصالح سازگار با بوم را حائز اهمیت دانست.
بدون شک بسیاری از شهرهای سنتی کشور میتوانند در این زمینه مورد توجه باشند از جمله شهرهای یزد، بافت سنتی شهرهای شیراز، اصفهان و... که با استفاده از فناوریهای نوین میتوان به تلفیق موفق مصالح بومی و نوین دست یافت.
درباره اهمیت استفاده از مصالح بومی میتوان به مواردی همچون سازگاری با محیط زیست (تأمین مصالح بومی از منابع محلی، صرف انرژی کمتر در تولید آنها و بازگشت مصالح به چرخه طبیعت پس از پایان عمر)، کاهش مصرف انرژی (نیاز کمتر ساختمانهایی که با مصالح بومی ساخته شدهاند به انرژی برای گرمایش و سرمایش) و همچنین افزایش دوام و پایداری بنا و کاهش هزینههای نگهداری (به دلیل مقاومت بیشتر در برابر شرایط محیطی) اشاره کرد. از سویی دیگر استفاده از مصالح بومی میتواند به حفظ هویت تاریخی شهرهای اصیل کشور کمک کند.
مصالح ترکیبی به چه مصالحی گفته میشود و چه جایگاهی در ساخت و سازها دارد؟
معماری تلفیقی یا ترکیبی در طراحی نمای ساختمان به معنای استفاده از دو یا چند نوع مصالح به صورت همزمان در یک طرح است. در شیوه تلفیقی، معماران تلاش میکنند با ترکیب مصالح مختلف، تعادل خاصی را در نمای ساختمان به وجود آورند و از جنبههای زیباییشناسی و عملکردی از ساختمان بهرهبرداری را داشته و در عین حال به فناوریهای نوین نیز توجه داشته باشند. این در حالی است که با استفاده از مصالح گوناگون در نما میتوان انعطافپذیری زیادی ایجاد کرد که البته بستگی به ایده و نگرش معمار نیز دارد.
در گذشته معماری همراه با شرایط محیطی بوده است، اما به نظر میرسد اکنون در ساخت و سازها توجهی به شرایط محیطی نمیشود.
معماری بومی نه تنها یک نیاز مقطعی نیست، بلکه نیازی تاریخی است و بهتبع آن شهرسازی بومگرا نیز تنها نباید به عنوان نیازی مقطعی مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه شهر اصیل ایرانی در گذار تاریخ همواره با توجه به بوم و اقلیم منطقه شکل گرفته است.معماری امروز که در شهرهای سنتی ایرانی معاصر قرار گرفته است، نمیتواند یکسره تقلیدی از معماری غربی و یا تماماً به سبک سنتی باشد و بهتر است تلفیقی از معماری سنتی و فناوری روز باشد - با رعایت نکات مربوط به ضروریات زندگی امروز و ارزشهای فرهنگی و در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی- و از ویژگیهای مثبت معماری سنتی و مدرن هر دو استفاده کند.